انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی جامعه شناختی به منظومه ویس و رامین(بخش نخست)

اهمیت و نقش نیروی جوانی و پیروزی جوانی بر کهولت و پیری ار نکات برجسته منظومه ویس و رامین است. بررسی جامعه شناختی این منظومه عاشقانه که دارای قدمتی باستانی است، روشن کننده بسیاری از نکات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه عهدِ باستانِ ایران است. بی شک رفت و برگشت بین اثر و ساختار اجتماعی به تبیین و فهم هرچه بیش­تر اثر یاری می­رساند؛ بدین­ترتیب برای درک این اثر، از نظریه ساختارگرایی تکوینی گلدمن بهره مند گشتیم و با نگاهی به جامعه شناسی معرفت، پدیده جادو را مورد کاوش قرار­دادیم که نقش مهمی در شکل­دهی به معرفت انسان دوره باستان داشته­است. یکی از نتایجی که از این پژوهش گرفتیم این است که در عصرِ پیدایشِ داستانِ ویس و رامین به دلیل نبود حکومت متمرکز و عدم دخالت ایدئولوژی در سیاست و وجود آزادی بیان و عقیده در تیول­ها، چنین داستان عشقی با نقش متبلور زن داستان، فرصت ظهور و نمود یافته­ است.

کلید واژه ­ها: ویس، رامین، جامعه شناسی، جوانی، ساختارگرایی تکوینی

مقدمه

منظومه ویس و رامین، داستان جوانی و عشق و شور زندگی است. شناخت چند و چون جوانی و جوانی کردن در دوره­های متفاوت تاریخی، به درک تحول این مفهوم در گذر زمان یاری می­رساند و در عین حال برخی مولفه­های همیشگی و مصون از گذر زمانِ پدیده جوانی را نیز بر ما نمایان می­کند. اما هیچ مفهومی بریده از بافت اجتماعی زمانه خود نیست. در واقع در بستر کلی تاریخی و اجتماعی است که ما به شناخت امری جزئی نائل می­شویم و هنگامی که آن بستر تاریخی و اجتماعی قابل تجربه زیسته، خواه به طور مستقیم(توسط خود محقق)، خواه غیر مستقیم(توسط مشارکت­کنندگان در تحقیق) نباشد، اسناد به جا مانده از آن زمان، گواهی بر چگونگی شرایط جامعه آن روزگار خواهند بود.

به این ترتیب برای آشنایی با فضای کلی منظومه ویس و رامین به عنوان سند این تحقیق، خلاصه آن را از نظر می گذرانیم:

شاه پیر، موبد منیکان، با زنی به نام شهرو که حاکم ماه آباد است، پیمان می‏بندد که اگر دختری زاد او را به زنی به موبد دهد. چندی بعد، شهرو در عین پیری دختری می‏زاید که نام او را ویس می‏نهد. اما برخلاف پیمانی که با موبد بسته بود، دختر را به برادر دختر به نام ویرو می‏دهد. شاه که پیرانه سر، عشق جوانی به سرش زده است، دختر را می‏رباید­­. ویس که ویرو را دوست دارد به کمک طلسمِ دایه، راه مردی را بر موبد می‏بندد. از آن طرف برادر جوان شاه به نام رامین که از همان دایه ویس، شیر خورده است، عاشق ویس می شود و از دایه می خواهد دل ویس را به او نرم کند. در نهایت رابطه پنهانی ویس با رامین بر موبد آشکار می شود، اما ویس در عشقش به رامین پایدار است. رامین با بی وفایی به ویس، با گل ازدواج می کند اما دوباره به سوی ویس بر­می گردد و پس از مرگ موبد، رامین و ویس با هم ازدواج می کنند.

منظومه ویس و رامین مورد بررسی­های فراوان قرار گرفته است(عبدی ،۱۳۸۵؛ موریسن ،۱۳۶۲؛ محجوب ،۱۳۷۱؛ کهدویی،۱۳۸۸؛ اسلامی ندوشن،۱۳۴۹؛ نوشین، ۱۳۸۹ و….)، اما تا به حال این منظومه، مورد تحلیل جامعه­شناختی قرار نگرفته است، برخی پژوهش­ها به مقایسه این منظومه با منظومه­های دیگر پرداخته­اند ( اقبالی، ۱۳۸۳؛ خالقی مطلق، ۱۳۶۹؛ دامغانی ثانی ،۱۳۸۸ ؛ رویانی ،۱۳۹۱؛ عبدی ،۱۳۸۵ ). برخی چون وحید دستگردی، نلدکه(اسلامی­ندوشن، ۱۳۴۹ :۹) و زاکانی(زرین کوب، ۱۳۵۵: ۲۱۸ ) منظومه را از نظر غیر اخلاقی بودن، نکوهش کرده­اند و برخی دیگر، سعی در دفاع از شخصیت­های آن داشته­اند اما شماری از این دفاعیه­ها، شخصیت زن داستان را در موضع انفعال قرار می­دهد و با گناه­کار دانستن “دایه “و “شهرو”، با نوعی فرافکنی سعی در تبرئه “ویس” دارند (خاتون آبادی،۱۳۷۷ :۹-۱۰) برخی دیگر نیز زیر سؤال رفتن ویس ر ا با زیر سؤال بردن قهرمانان دیگر منظومه­هایی مشابه مثل خسرو و شیرین، جبران نموده­اند(اسلامی­ندوشن،۱۳۴۹ : ۹-۱۰)

برخلاف این تحلیل­ها، ما معتقدیم”ویس” زنی است که مسئولیت عمل خود را می پذیرد، انتخاب می کند و پای انتخابش می ایستد و در مقابل “موبد” و “ویرو” از عمل خویش دفاع می کند و به دروغ پناه نمی برد.از اتفاق، پایان داستان هم به کام­رانی او ختم می­شود و بر خلاف انتظار، تاوان عشق ممنوعش را نمی پردازد. در پژوهش حاضر ما در پی آنیم که با خوانش اثر، درکی کلی از جامعه آن روزگار به دست آوریم و چند و چون جوانی در آن زمانه را به کمک ابیات این منظومه به ترسیم کشیم، با این نگاه که ادبیات یک واقعیت اجتماعی است.

چارچوب نظری

تناظر ساختار جامعه و نیز نظام معرفت شناختی با رمان، ما را در جهت شناخت هرچه بیش­تر جامعه­ای که این منظومه در آن عینیت یافته است، کمک می­رساند. در این میانه، نظام معرفت شناختی مبتنی بر جادو در جا­به­جای داستان ویس و رامین نظر مخاطب را به خود جلب می کند. به یک معنا، سیطره دین و امر قدسی برجهان­های گذشته تا اندازه­ای است که همه چیز رنگ و بوی دینی می­گیرد و بدین­گونه تفکیک امور مقدس و امور عرفی‏امکان‏ناپذیر می‏نماید. چرا که امر قدسی در همه جا بروز و نمود می­یابد و مبنای انسجام‏ اجتماعی در جامعه سنتی می شود. در نظر “دورکیم”، امر قدسی، (امری)اجتماعی است‏ که بیش­ترین اجبار را در زندگی افراد دارد و از آن برای تبیین ماهیت منسجم جامعه‏ می‏توان استفاده نمود، اجباری که جامعه بر انسان و حتی تفکراتش اعمال می‏کند (پرستش و دیگران، ۱۳۸۶: ۱۲۵).

از سویی دیگر، جادو و اسطوره در غیاب علم پاسخی کارکردی به حوادث دنیای پر رمز و راز گذشته بود، راز­آلودگی و عدم شناخت و نداشتن توضیحی قانع کننده، ترس و نا­امنی را به دنبال داشت که نتیجه آن نظامی معرفتی بود، که بر پایه ی جان گرایی و آنیمیسم(فروید، ۱۳۸۷ :۱۲۷ ) استوار شد .

این مرحله از زندگی بشر که در آن انسان گرفتار و اسیر قوای طبیعت و در سیطره و زیر سلطه آن است و به توتم پرستی، چندگانه پرستی، خورشید پرستی، ستاره پرستی و… روی می آورد را به تعبیر “کنت” می توان مرحله ی لاهوتی و ربانی نام نهاد. در این مرحله زندگی بشر، حوادث و اشیاء فقط در خود تبیین نمی‏شوند ،بلکه لازم است حقیقت آن‏ها در ارتباط با جهان مقدس آشکار شود(روشه، ۱۳۷۵: ۸۴).

از سویی دیگر، از منظر جامعه شناسی با توجه به‏ سازوکارهای اجتماعی است که شعر تکوین می یابد .ساخت‏ جامعه به مثابه وجه عینی با ساخت شعر به مثابه وجه ذهنی، هم­پوشانی می یابد، از این منظر جهان­نگری طبقات مختلف در عرصه ادبیات و فلسفه ترجمان خود را پیدا می‏کنند(گلدمن،۱۳۵۷: ۱۲۹).

فرم رمانی در رابطه با ساختار اجتماعی که این فرم درون آن تکامل یافته است، معنا می یابد. به عقیده “گلدمن” ساختارهای ادبی با ساختارهای اجتماعی‏ پیوندی وثیق دارند. پس باید هر اثری را در کلیت آن مورد تحلیل قرار داد و ربط آن‏ را با ساختارهای اجتماعی و اقتصادی پدیدآونده‏اش، شناسایی نمود (حسام، ۱۳۸۳: ۲۷).

در جهان رمان نوعی رابطه تناظری وجود دارد که بوردیو آن را هومولوژی متن و میدان می نامد. ساختارگرایی تکوینی با هدف برقراری هومولوژی میان مسیر زندگی نویسنده در میدان تولید ادبی و مسیر زندگی قهرمان در جهان رمان، راه­اندازی می شود (پرستش ،۱۳۸۸).

گلدمن در توضیح روش خود که آن را روشی دیالکتیکی می‌داند، می گوید که اجزاء، زمانی معنا می‌یابند که در یک کل یا یک مجموعه قرار گرفته باشند و کل نیز زمانی قابل شناخت است که بتوان‌ از اجزای آن نیز شناختی به دست آورد(لووی و همکار،۱۳۷۶ :۹۲ ).

به اعتقاد طلوعی (۱۳۸۶) از طریق گونه‏ای کالبدگشایی تطبیقی و در این‏جا ساختارگرایی تکوینی-چنان که‏ حیوانی ناشناخته را از باقیمانده‏های کوچک آن شناسایی می‏کنیم- می توانیم یک ملت را نیز بازسازی کنیم‏.

در جمع بندی کلی می توان گفت که چارچوب نظری تحقیق حاضر تلفیقی از جامعه شناسی معرفت و ساختارگرایی تکوینی است. ما در تحقیق پیش رو از جامعه شناسی معرفت برای نشان دادن این ایده که معارف بشری برخاسته از جامعه­ی وی می باشند بهره می گیریم و در پناه نظریه ساختارگرایی تکوینی رابطه جامعه با اثر ادبی را بررسی می­کنیم و سعی می­کنیم از طریق شناخت اثر ادبی، به شناختی کلی از جامعه آن روزگار ایران دست یابیم. جامعه شناسی ادبیات خود شاخه­ای از جامعه شناسی معرفت است و به تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر آفرینش ادبی، توجه ویژه دارد.

منابع مقاله در بخش نهایی خواهد آمد….

ادامه دارد….