انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی جامعه‌شناختی به ایدز با تاکید بر آسیب‌پذیری زنان

ابتلا به ویروس اچ آی وی/ایدز نه تنها یک مشکل و دغدغه‌ای پزشکی، بلکه همچنین مشکل و معضلی اجتماعی و جامعه‌شناختی به حساب می‌آید. تا پایان سال ۲۰۰۹ میلادی، طبق برآوردها، نزدیک به ۳۴ میلیون فرد بزرگسال در سراسر جهان مبتلا به ویروس اچ‌آی‌وی یا در شرایط ایدز قرار داشته‌اند که از این رقم اندکی بیش از نیمی را زنان تشکیل داده بودند. واقعیت این است که اپیدمی ایدز، در نتیجه نقش‌های خاص زنان در جامعه و نیز بنا به آسیب‌پذیری زیست‌شناختی‌شان، زنان را به شکل ویژه مورد تهدید قرار می‌دهد.

شاید یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها در ارتباط با مبتلایان، انگ و برچسبی است که بسیاری از افراد جامعه ما «بی‌رحمانه» و «غیرمسوولانه» به ایشان می‌زنند و امکان بهره‌مند شدنشان را از حمایت‌های عاطفی، اجتماعی و حتی درمانی از ایشان سلب می‌کنند و شرایط زندگی را برایشان بیش از پیش دشوار و تحمل ناپذیر می‌کنند. در عمل، افراد مبتلا یا آلوده به این ویروس، از ترس از دست دادن موقعیت و مناسباتشان، شغل و پایگاه اقتصادی اجتماعی‌شان و عواقبی نظیر انگشت نماشدن و طردشدن از سوی اجتماع، در بسیاری موارد این مشکل یا بیماری خود را حتی از نزدیکان خود پنهان می‌کنند و برای اجتناب از تبعات ناخوشایند آگاه‌شدن دیگران و واکنش‌ها و رفتارهای نامطلوب، حتی در جریان مراجعه برای خدمات بهداشتی و درمانی نیز از افشای این مساله خودداری می‌کنند.

روشن است که بنا به روند ابتلا و دوره نهفتگی آن، بسیاری از افراد ممکن است حتی خودشان از ابتلای خود به این ویروس آگاه نباشند، به همین علت به راحتی ممکن است بیماری را از طرق مختلف انتقال آن به سایر افراد جامعه (به ویژه همسران شان) انتقال دهند و در هر دو صورت، پیامدهای حاصله مخاطره‌انگیز است. در حالی که افراد مبتلا، در غالب موارد، بدون اینکه حتی مرتکب جرم یا تقصیر یا گناهی شده باشند به این شرایط گرفتار آمده‌ و می‌توانسته‌اند هر کسی، از خود ما تا دوستان یا اقوام ما را شامل شوند. بسیاری از افراد جامعه، از جمله پزشکان و پرستارانی که بهتر از سایرین، از شیوه‌های ابتلا یا انتقال ویروس و راه‌های احتیاط و محافظت در قبال آن مطلع هستند، به محض آگاهی از اینکه فردی آلوده به این ویروس است، او را طرد، از خدمت‌رسانی به او خودداری و حتی از اشتغال به کار و زندگی عادی محرومشان می‌کنند. تابو بودن (taboo) یک امر از لحاظ اجتماعی و فرهنگی مانعی است که امکان اطلاع‌رسانی را محدود کرده و می‌کند. هنوز بسیاری از افراد راه‌های انتقال را به درستی نمی‌‌شناسند چون به امور جنسی مربوط می‌شود و در شرایطی که همچنان در کشور ما، آموزش بهداشت جنسی محدود است و همین باعث می‌شود منبع کسب اطلاعات افراد در این زمینه از منابع درست آن که می‌تواند آموزگاران، والدین، پزشکان، سلامت?یاران، کتب و منابع فرهنگی رسمی، قابل اعتماد و آگاهی‌بخش باشد به سمت منابع گمراه‌کننده‌ای چون تجربیات برخی دوستان ناآگاه هم‌سن و سال یا فیلم‌ها و تصاویر پورنوگرافی (هرزه‌نگاری‌ها) سوق پیدا کند. در این میان زنان و مردان و تمام گروه‌های سنی در یک جامعه در معرض خطر قرار می‌گیرند.

شواهدی وجود دارد که روابط جنسی در سنین پایین میان نوجوانان و جوانان بدون نظارت و محافظت برقرار می‌شود. در منابع رسانه‌ای غیررسمی، به ویژه از آن دسته از شیوه‌های برقراری رابطه جنسی که خطرآفرین و لطمه‌زننده است و می‌تواند باعث گسترش ایدز شود، صحبت می شود و پرخطرترین شیوه‌های برقراری تماس جنسی در میان افراد جامعه در جریان یک غفلت عمومی مورد ترویج قرار می‌گیرد که به حیات جنسی افراد و خانواده‌ها لطمه جبران‌ناپذیری وارد می‌آورد. به خصوص اینکه برخی تصور می‌کنند اگر روابط جنسی در چارچوب شرع انجام شود کافی است برای اینکه افراد از انتقال ویروس اچ‌آی‌وی مصون باشند اما واقعیت این است که صرف رعایت اصول شرعی برای پیشگیری از ایدز در برخی موارد کافی نیست. گذشته از تبعات منفی ابتلا به بیماری‌های مقاربتی به خصوص ایدز در جریان گسترش روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج رسمی، در چارچوب روابط شرعی و در شرایط ازدواج موقت نیز امکان انتقال ویروس وجود دارد و در این میان زنان آسیب‌پذیرترند. در تبلیغات پیشگیری از بارداری بر نقش کاندوم تاکید می‌شود اما تاکیدی حتی بیشتر در اطلاع‌رسانی برای نقش این وسیله پیشگیری از بارداری، در پیشگیری از ابتلای به ویروس اچ‌آی وی/ایدز نیز ضرورت دارد. ما با این مشکل مواجه هستیم که تبلیغات در سطح رسانه‌ها و نیز آموزش رسمی، به دلیل
«تابو بودن» مساله رابطه جنسی در تاکید بر این وسیله نیز دچار محدودیت می‌شود. در حالی که در دنیا در سطح مدارس، دانشگاه‌ها، رسانه‌های جمعی، کتابخانه‌های عمومی، مراکز آموزشی و تفریحی مدام تبلیغات و آموزش‌های لازم برای عموم افراد ارائه می‌شود، ما همچنان در اطلاع‌رسانی گسترده در سطح جامعه محدودیت داریم.

شرایط متفاوت زنان و مردان از نظر ابتلا و آسیب‌پذیری

میان زنان و مردان در ابتلا به این ویروس تفاوت وجود دارد. از دو منظر:

جسمانی:

به دلیل تفاوت ویژگی‌های جسمانی ارگان‌های جنسی و سطح مخاطی دستگاه تناسلی، زنان بیشتر از مردان در معرض آلودگی به این ویروس هستند.

اجتماعی اقتصادی:

زنان در شرایط زندگی از نقطه‌نظر قدرت اجتماعی و اقتصادی و درآمد در شرایط متفاوتی قرار دارند که این نابرابری به فضای عرصه خصوصی و روابط جنسی نیز تسری می‌یابد. بنابراین، زنان به عنوان مثال، نمی‌‌توانند شوهران خود را وادار به استفاده از کاندوم کنند تا از خود در برابر مردانی که ممکن است ناقل ویروس باشند حمایت کنند. به همین دلیل در آفریقا، شمار زنان مبتلا به سرعت افزایش یافته است. در برخی از جوامع، عمده تصمیمات به مردان منحصر می‌شود از جمله اینکه در چه سنی و با چه کسی ازدواج کنند و نیز اینکه آیا به یک همسر محدود بشوند یا نه. چنین شرایط متفاوتی از نظر توزیع قدرت در خانواده، زنان را در جریان محافظت از خود ناتوان‌تر و آسیب‌پذیرتر می‌کند. بسیاری از زنانی که در ایران به این ویروس مبتلا شده‌اند، در نتیجه تماس جنسی با همسرانشان که از طریق اعتیاد تزریقی ناقل این ویروس بوده‌اند مبتلا شده و حتی به فرزندانشان نیز منتقل کرده بودند. زنان در رابطه جنسی محافظت نشده، ۲ برابر بیشتر از مردان احتمال ابتلا دارند. در سطح جهانی، اچ آی ‌وی/ ایدز علت غالب مرگ‌ومیر زنان واقع در سنین باروری است، هر چند تفاوت‌های چشمگیری در نسبت زنان مبتلا در سطح مناطق مختلف جهان مشاهده می‌شود، کما اینکه نسبت کمتری از زنان در اروپای غربی، مرکزی، شرقی و اقیانوسیه درگیرند، در حالی که در مناطقی چون آفریقای جنوب صحرا و کارائیب، نسبت‌ها به طور معناداری از لحاظ آماری بالاتر است.
اقداماتی که برای کاستن از فشار و تهدید این اپیدمی می‌توان انجام داد شامل افزایش و ارتقای حقوق اجتماعی و انسانی زنان، آموزش و آگاهی‌رسانی به زنان در کنار تلاش همه‌جانبه برای بهبود فناوری‌های پیشگیری است. بنا بر برآورد‌های برنامه ایدز ملل متحد هم اکنون حدود ۵ میلیون فرد بزرگسال در آسیا با این ویروس دست به گریبانند که از این میان، حدود ۳۴ درصدشان را زنان تشکیل می‌دهند. ایدز، زنان را در منطقه آسیا و برخی از کشورها نظیر هند در سطوح گسترده‌تری درگیر کرده است. شیوع خشونت در خانواده نیز ابتلاپذیری زنان را افزایش می‌دهد.
نوع جامعه‌پذیری جنسیتی متفاوت زنان و مردان نیز مزید بر علت می‌شود، به این ترتیب که در بسیاری فرهنگ‌ها زنان را مطیع و پذیرنده بار می‌آورند که در چنین شرایطی قدرت دفاع از حقوق خود و محافظت از سلامتشان را در برابر رفتارهای آسیب‌زا کسب نمی‌‌کنند و در مقابل، مردان نیز به نحوی جامعه‌پذیر می‌شوند که نترس و ریسک‌پذیر باشند و بنابراین عملا به سمت رفتارهای پرخطری سوق داده می‌شوند که آنها را دچار انواع آسیب‌ها می‌کند و عاملی برای انتقال ویروس به کانون خانواده‌شان می‌شوند. برآوردهای برنامه ایدز ملل متحد همچنین حاکی از این بوده که تا سال ۲۰۰۹، دو و نیم میلیون کودک (افراد زیر ۱۵ ساله) در جهان به این ویروس مبتلا شده‌اند که غالب ایشان ویروس را از طریق مادرانشان دریافت کرده‌اند و در شرایط دسترسی‌نداشتن به امکانات درمانی، نسبت قابل‌توجهی از آنها حتی به سن بزرگسالی نمی‌رسد.
می‌دانیم که در مورد ایدز در حال حاضر، تنها می‌توان به پیشگیری و «کنترل بیماری» که به تقویت سیستم ایمنی بدن مربوط می‌شود، اقدام کرد و درمانی برایش شناسایی نشده است. تمام تلاش افراد مسوولیت‌پذیر جامعه، معطوف به این است که افراد درگیر نشوند، اما به هر حال عده‌ای از افراد امروزه درگیر این ویروس شده و در شرایطی که آموزش، امکانات رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی به شکلی موثر صورت نپذیرد، مبتلا می‌شوند. این افراد جامعه حق دارند در سطح خرد و کلان، از حقوق اجتماعی و حمایت‌های رفاهی و درمانی برخوردار شوند، گذشته از اینکه به انواع حمایت‌های گسترده اطرافیان و مسوولان و حمایت‌های عاطفی و اجتماعی نیازمندند.
در قبال ایدز و برای افزایش اقدامات پیشگیرانه و اطلاع‌رسانی موثر و صحیح، هر فردی از افراد جامعه در هر مقام و پایگاهی که قرار دارد، مسوول است و این مسوولیت در شرایطی که ایدز چهارمین علت مرگ‌و‌میر در سطح جهان است و در بسیاری جوامع از جمله ایران به سرعت در حال گسترش است، شدت می‌یابد تا پیش‌بینی‌ای که وزیر بهداشت ایران، خانم دکتر دستجردی در سال ۱۳۸۹ بیان داشت که «اگر اقدامات لازم صورت نگیرد ایران نیز باید در انتظار سونامی ایدز باشد» متحقق نشود. گذشته از اقدامات پیشگیرانه، در شرایط فقدان درمان، اگر از افراد مبتلا نیز حمایت لازم و کافی را به عمل نیاوریم، ایشان را به سمت رفتارهای انتقامجویانه سوق می‌دهیم یا اینکه آنها را ناچار می‌کنیم مبتلابودن خود را پنهان کنند که این خود عواقب جبران‌ناپذیری در پی دارد.
دکتر عباس صداقت، رییس اداره ایدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در همایش نقش مبلغان مذهبی در پیشگیری از ایدز در مشهد، با تاکید بر جلب همکاری خود مبتلایان به ویروس ایدز جهت برنامه‌های پیشگیری، از طریق حضور در اجتماع و انتقال تجربیات و بیان راهکارها معتقد بوده‌اند که تبعیض و طرد بیماران مبتلا به ایدز در کشور ما یک واقعیت است. ایدز یک بیماری اجتماعی است و می‌تواند سلامت و اقتصاد یک کشور را به خطر اندازد و تاکید داشته‌اند که در حال حاضر، روش اعتیاد تزریقی و انتقال از طریق جنسی به عنوان عوامل مهم گسترش ایدز در کشور مطرح هستند.

این مطلب نخست در هفته نامه ی “سپید” نشریه پزشکان ایران، در تاریخ ۸ آذر ۱۳۹۰ منتشر شده است.

دکتر شیرین احمدنیا، مدیر گروه جامعه شناسی و انسان شناسی پزشکی «انسان شناسی و فرهنگ»، مدیر گروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت و عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی ایران است.