انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی به کتاب «درامدی انتقادی بر انسان شناسی پول»

نگاهی به کتاب «درامدی انتقادی بر انسان شناسی پول» اثر تیم دی میوزیو و ریچارد. اچ رابینز

درس نظریه های انسان شناسی کارشناسی ارشد

کتاب (انسان شناسی پول) نوشته دی میزیو و ریچارد اچ. رابینز در سال ۲۰۱۷ توسط انتشارات راتلج چاپ شد، و یکی از بهترین و شاید نخستین اثری باشد که به صورت خاص بر نظریه و تاریخ پول به صورت انتقادی تمرکز نموده است. در اینجا سعی شده مختصری از مباحث اصلی آن را ارائه دهیم. کتاب (انسان شناسی پول) می خواهد نشان دهد که چگونه سیستم پولی کنونی توسط عده ای از نخبگان تحمیل شده و چگونه آنها از آن سود می برند. کتاب این سوال را مطرح می کند که چگونه با واکاوی اشکال مختلف پول می توانیم دریابیم که پول واجد اثرات مختلفی است؟ نویسندگان کتاب شرح می دهند که چگونه پول مدرن مستلزم رشد مداوم، افزایش نابرابری، ویران سازی محیط زیست، افزایش کالایی شدن، و در نتیجه مصرف مداوم هر چه بیشتر کالا است. اینها اما ویژگی ذاتی پول نیستند. بلکه از بدهکاری پولی است. این کتاب نشان می دهد که از طریق مطالعه پول در فرهنگ های دیگر، ما می توانیم پولی داشته باشیم که به نحو بهتری در خدمت اهداف اساسی تر جامعه باشد.
تیم دی میوزیو استاد ارشد دانشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی در دانشگاه ولونگونگ است.
ریچارد اچ. رابیتز استاد برجسته ی انسان شناسی در پلاتسبورگ است.
کتاب تیم دی میوزیو و ریچارد اچ رابینز شامل یک دیباچه و چهار فصل به ترتیب زیر است:

دیباچه

۱- مقدمه: ابهام بر سر پول

۲- نظریه و تاریخ پول

۳- پول مدرن: پول اعتباری و پیامدهای آن

۴- آینده پول و توانایی های آن

میوزیو و رابینز ابتدا در دیباچه کتاب با نقدی بر اقتصاددانان چنین آغاز می کنند: «غایت پول کالا است. شما با پول تقریبا می توانید هر چیزی را بخرید، و اینکه در پول حکایتی نهفته است. اقتصاد دانان به طور کلی وقت چندانی را به نوشتن و صحبت کردن در باب پول نمی گذرانند. از نظر آنها پول صرفا ابزاری است که ما برای سهولت بخشی به مبادله_ خرید و فروش کالا ها_ از آن استفاده می کنیم. اما، همانطور که سعی خواهیم کرد در این کتاب نشان دهیم شیوه ای که ما پول را ایجاد می کنیم و آنچه که ما می توانیم (یا نمی توانیم) انجام دهیم دارای اهمیت بسیار بالایی است. این کار نحوه زندگی ما و طبیعت و کیفیت جهانی را که در آن زندگی می کنیم مشخص می کند. در ادامه می خواهیم نشان دهیم که چرا با چنین وضعیتی مواجه هستیم (میوزیو و رابینز، ۲۰۱۷: xi).
بعد از دیباچه وارد فصل یک با عنوان ( مقدمه: ابهام بر سر پول) می شویم. ابهام بر سر پول مضمون اصلی این فصل است. دی میوزیو و رابینز معتقد هستند که احتمالا می دانیم هیچ چیز با ارزش کوچکی مانند پول برای زندگی ما وجود ندارد که تا این اندازه مهم باشد. همان گونه که تلاش خواهیم کرد در این کتابِ مختصر شرح دهیم، پول زمینه هر آنچه را که ممکن است فراهم می­کند. پول ما را دستکاری می کند و توسط بسیاری از ما به طرق گوناگون دستکاری می شود، طوری که تعاریف و توصیف هایی که اقتصاد دانان از پول ارائه داده اند هرگز منصفانه نبوده است. اکثر نظریه پردازان اقتصادی، پول را به عنوان ” نقابی خنثی” بر اقتصاد، یک ابزار ساده برای تسهیل مبادله می بینند و به دنبال یافتن ریشه های پول مدرن در داد و ستد کالا هستند. تمدن های باستان مسئله مبادله چیزهای دارای ارزش نابرابر را با مبادله نشانه های با دوام از قبیل پوسته های صدف، اسکنه های دندانه دار و صفحه های سنگی، و صرفا با حفظ صورت حساب بدهی ها و اعتبارات حل کردند (اینزینگ۱۹۹۶؛ ایزامل و هوسکین۲۰۰۲؛ گارفینکل۲۰۰۴؛ کیستر۱۹۶۳؛ پاول۱۹۹۶؛ ویزرفورد۱۹۹۷). اما پول مدرن “نقابی خنثی” نیست، بلکه به ما کمک می کند به سادگی کالاها و خدمات را دست به دست کنیم. انسان شناسان، تاریخ دانان، اقتصاد دانان سیاسی، جامعه شناسان و دیگران تحلیل می کنندکه چگونه پول به طور فرهنگی و تاریخی ایجاد شده و مورد استفاده قرار گرفته است، و اینکه چگونه شیوه ایجاد و استفاده از آنها می تواند جوامع را حفظ کند یا آنها را نابود سازد (میوزیو و رابینز ۲۰۱۷: ۳).
فصل ۲ به تاریخ و نظریه پول اختصاص یافته است در این فصل میوزیو و رابنیز می خواهند برخی از رویکرد های نظری رایج برای پول را مورد بررسی و مداقه نظری قرار دهند و تاریخچه مختصری از نحوه ورود به پول اعتباری مدرن را ارائه دهند. که در درجه نخست توسط بانک های تجاری زمانی که آنها را به مشتریان وام می دهند، صادر می شود. به طورکلی، رویکردهای نظری به پول را می توان با سوالاتی که آنها مطرح می کنند و پاسخ هایی که می خواهند به این سوالات بدهند تقسیم کرد. اول، مباحث نظری در مورد ریشه های پول و ظهور اقتصاد پولی از یک اقتصاد پیشاپولی نظم اجتماعی مطرح می شود. سوال کلیدی در اینجا این است که چگونه پول به لحاظ تاریخی به وجود آمد؟ دوم، بحث در مورد چگونگی ایجاد پول جدید در اقتصاد است، و آنها سه مکتب فکری در مورد این موضوع را بررسی می کنیم. نویسندگان می کوشند کشف کنند که چگونه نظریه غالب در ایجاد پول و بانکداری اساسا ناقص است و استدلال آنها این است که آموزش این مدل از خلق پول خسارت بیشتری نسبت به فواید آن دارد، زیرا دانش آموزان کاملا اشتباه می کنند. ما شواهد کافی برای گفتن اینکه این اشتباه هدفمند است را نداریم، اما همچنان آموخته می شود و این بسیار مشکوک است. با داشتن این نکته در ذهن، این فقط می تواند کار فکری غریزی باشد که از نسلی به نسلی دیگر منتقل شود بدون آنکه کسی به مدل انتقادی پرسش بپردازد. اما باید یک موضوع که هرگز چیزی را بدیهی درست نمی کند انتقاد ی باشد: چیز ها یک تاریخ دارند و تاریخ شامل داستان قدرت، امتیاز و سلسله مراتب و همچنین مقاومت است (میوزیو و رابینز ۲۰۱۷: ۲۶).
فصل سوم داستان مسیری را نشان می دهد که امروزه به پول اعتباری رسیده است. میوزیو و رابینز معتقدند که:
«در حال حاضر ما باید درک خوبی داشته باشیم از اینکه چگونه اقلیت نیروهای اجتماعی خصوصی کنترل درآمد پول جدید را به عنوان بدهی کسب کردند.کار های زیادی در تاریخ انجام می شود که چگونه این سیستم گسترش یافته در سطح جهانی با رشد صدور وام های تجاری و بانک های مرکزی، به ویزه پس از جنگ جهانی دوم، جنش ضد استعماری و پیدایش ارزهای ملی جدید (گیلبرت و هیلینر۱۹۹۹). در این کتاب، ما بر روی رویدادهای پولی در بریتانیای کبیر تمرکز کردیم زیرا این جایی است که توسعه پول اعتباری مدرن بر اساس تقلب آغاز شد. نکته مهم برای استرس با در نظر گرفتن یک نگاه تاریخی به پول این است که به نظر نمی رسد در گذشته دور یک سیستم کامل ایجاد پول به همان اندازه برای مردم سودمند باشد. ما نمی توانیم تاکید بیشتری بر این نکته داشته باشیم که نظم پولی فعلی ما متولد افرینشی تاریخی در دوره ای از درآمد و سلسله مراتب ثروت، یک انقلاب سوخت فسیلی، استعمار و یک دموکراسی محدود برای سهامدران است». (میوزیو و رابینز ۲۰۱۷: ۶۴).
فصل چهارم که به آینده پول پرداخته است محور مباحث اصلی این فصل این است که، سیستم های ارز همواره تغییر می کنند. از اواسط قرن نوزدهم، ایالات متحده از یک سیستم پولی غیر ممترکز با هزاران ارز مختلف حمایت می کرد که همه چیز را از بانک ها به فروشگاه های مواد مخدر صادر می کردند، با تبدیل یک نوع ارز به یک ارز ناخوشایند و پر هزینه دیگر. «پس از بحران های اقتصادی مکرر، کنگره ایالات متحده قانون فدرال رزرو سال ۱۹۱۳ را تصویب کرد، به این ترتیب بانک مرکزی خصوصی را تاسیس کرد، به طور فریبنده فدرال رزرو ایالات متحده نامیده شد، ایجاد یک ارز واحد که ظاهرا از طلا پشتیبانی می کرد. سپس، در سال۱۹۷۱، از حمایت ارز با طلا خارج شد و ارز اعتباری را ایجاد کرد. در حالی که به طور رسمی از هیچ چیزی پشتبانی نمی شود، تا حد زیادی این در واقع توسط توانایی کشورها برای بازپرداخت بدهی ذخیره پول پایه توسط اخذ مالیات از دستمزد ها و درامد شهروندان پشتیبانی می شود». (میوزیو و رابینز ۲۰۱۷: ۸۷).

منبع:

Tim di muzio and Richard h. robbins (2017) ,An anthropology of money a critical introduction . Rutledge publishing.