یکی از پرسشهای مطرح در انسانشناسی آن است که فرهنگ و سنتهای فرهنگی چگونه ابداع میشوند، تدوام مییابند و در این مسیر تغییر شکل میدهند. انسانشناسان شناختی و زبانشناسان فرهنگی بر این ایده تاکید دارند که فرهنگ و اجزاء سازنده آن، از قبیل طرحوارهها، استعارهها و مدلهای فرهنگی، و در یک کلام معناهای فرهنگی اموری تکوینی و نوظهور هستند. ولی همراه این پرسش در میان این دست از اندیشمندان مطرح میشود که پویایی فرهنگ و اجزاء فرهنگی چگونه ممکن است. به عبارت دیگر، ذهن کنشگران در ایجاد تغییرات فرهنگی از چه سازوکارهایی بهره میگیرد.
اگر از منظری شناختی، و با توجه به پرسشی که در بالا طرح شد به فیلم کریکت در تروبریاند(۱۹۷۶) بنگریم در خواهیم یافت که با توجه به این فیلم میتوان به خوبی نشان داد که چگونه کنشگران در یک جامعه به ابداع و تغییر طرحوارههای فرهنگی دست میزنند، و در این فرایند صورتهای جدید فرهنگی را از خلا استخراج نمیکنند، بلکه تصویرپردازیها و تفاسیر جدیدی که ابداع میشود همواره برپایه فهمها و طرحوارههای فرهنگی اکتسابی و پیشینی است. طرحوارههای فرهنگی متنوع و درونیشده هم نحوه تعریف مردم از نفع شخصی و هم ابزاری که آنها برای رسیدن به آن اهداف باید بهکار بگیرند را شکل میدهند. این امر به معنای وجود نظامهای فرهنگی محدود نیست؛ یادگیری میتواند بین مرزهای ملی یا قومی یا درون این مرزها رخ دهد. اما صورتهای جدید همواره بر اساس طرحوارههای قبلی ترکیب، رد یا بازسازی میشوند.
نوشتههای مرتبط
با توجه به این مقدمه، بررسی چگونگی تغییر بازی کریکت در میان مردمان تروبریاند به بازی متفاوتی از آنچه در کشور مبدع آن، یعنی انگلستان، وجود دارد میتواند ما را با سازوکار تغییر و تحول طرحوارهها و مدلهای فرهنگی جوامع مختلف در طول سالها آشنا سازد.
برای مطالعه متن کامل مقاله، فایل را از لینک زیر دانلود کنید.