آشنایی من با شهر قم به دوران کودکیام باز میگردد: زمانی را به یاد میآورم که کودکی ۹-۸ ساله بودم. روزهای سهشنبه همراه با مادرم از اصفهان به قصد زیارت حرم حضرت معصومه و مسجد جمکران به قم میآمدیم. پس از ۵-۴ ساعت رانندگی در جاده به قم میرسیدیم. اتوبوس در نزدیکی حرم در پارکینگ اتوبوسها که درواقع همان بستر خشک و بیآبِ رودخانه قمرود بود، توقف میکرد و ما از اتوبوس پیاده میشدیم. با گذر از مدرسه اعظم، وارد حرم حضرت معصومه میشدیم و آنجا را زیارت میکردیم. پس از انجام زیارت و خواندن نماز جماعت، یکی دو ساعتی را در بازار پر زرق و برق و شلوغ قم قدم میزدیم، سوغاتی میخریدیم و سپس دوباره سوار اتوبوس میشدیم تا به زیارت مسجد جمکران برویم. در آن زمان، شهر قم شهر کوچکی شامل چند خیابان و چند محله بود و فاصلهای در حدود نیمساعته تا مسجد جمکران داشت. مسجد جمکران هم مسجد کوچکی با تنها یک گنبد و یک صحن بود و در محوطهای بیابانی و خارج از شهر قرار داشت.
این تصویری است که من از شهر قم در ذهن دارم. اما در سالهای اخیر تصویر آن شهر زیارتی کوچک و نقلی با تصاویر تازهای جایگزین شده است: شهری بزرگ و پرجمعیت، با بزرگراههای عریض و طویل، مجتمعهای مسکونی چندین طبقه، مراکز خرید مدرن و شیک، خط مونوریلی که مانند ماری پر پیچ و خم از دل شهر میگذرد و البته همچنان به دلایل گوناگون فنی و مالی ناتمام مانده است، مترو، دانشگاهها و مراکز پژوهشی اسلامی متعدد، و محلهها و شهرکهای جدیدی مانند صفاییه، نیروگاه و… . حتی مسجد جمکران نیز توسعه همهجانبهای را تجربه کرده است و از آن مسجد کوچک با یک گنبد و یک گلدسته آجری، تبدیل به مسجدی بسیار بزرگ با مساحتی در حدود ۲۵۰ هکتار شده است که شامل شش ورودی، منارهها و گلدستههای متعدد، صحنهای بسیار بزرگ، دو شبستان دوطبقه هرکدام با ۴ هزار مترمربع زیربنا، و ساختمانهای اداری است. وسعت و گستردگی مسجد جمکران در کنار نوع معماری آن برای من تداعیگر مسجدالنبی در شهر مدینه است(۱) .
نوشتههای مرتبط
البته باید توجه داشته باشیم که این تغییرات ظاهری و کالبدی درواقع تغییرات و دگرگونیهایی است که در پوسته شهر قم در یکی دو دهه اخیر رخ داده است، و مسلماً بهموازات این تغییرات ظاهری و کالبدی، در هسته و بطن شهر نیز اتفاقات تازهای در جریان است: افزایش جمعیت شهر از ۷۷۷۶۷۷ در سال ۱۳۷۵ به ۱٬۲۰۱٬۱۵۸ نفر در سال ۱۳۹۵؛ در کنار سیل عظیم مهاجران به این شهر، ناهمگونی جمعیت، چندملیتی شدن شهر، و ورود سالانه حجم زیادی از طلاب و جویندگان علوم دینی که از کشورهای مختلف به ویژههای کشورهای عراق، پاکستان، افغانستان، لبنان، سوریه و برخی کشورهای آفریقایی به این شهر مهاجرت میکنند؛ و در کنار آن، جمعیت تحصیلکرده و دانشگاهی قابلتوجهی که در سالهای اخیر در جستجوی فرصتهای تحصیلی و شغلی و امکانات و تحصیلات پژوهشی از سراسر کشور به قم مهاجرت کردهاند، همه و همه از ایجاد یک کلانشهر بزرگ و چندملیتی در آینده نزدیک خبر میدهند (۲).
راههای مواصلاتی قم نیز تسهیل شدهاند: از اتوبان تهران-قم که روزبهروز بزرگتر و عریضتر میشود تا جادههای جدید کاشان-قم که در دست ساخت هستند، همچنین اتوبان قم-ساوه و نیز خط قطار سریعالسیر تهران-قم که تاکنون به فرودگاه امام خمینی رسیده است و احتمالاً ظرف چند سال آینده به قم خواهد رسید.
البته رشد و توسعه مناطق شهری هرگز امری غیرطبیعی یا استثنایی نیست؛ مناطق شهری همواره در طول تاریخ در حال تغییر و تحول بودهاند و در صورت وجود شرایط مناسب اقتصادی و سکونتگاهی توسعهیافته و مییابند. یک مثالِ ساده و گویا در این زمینه توسعه شهر تهران طی دویست سال گذشته از روستایی در شمالِ شهر ری و تبدیل شدن آن به کلانشهری چندمیلیونی در دهههای اخیر است. اما آنچه از منظر شهری و جامعهشناختی از اهمیت فوقالعاده برخوردار است، سرعت و شتاب تغییرات و کیفیت و نوع این تحولات است. بهعنوان نمونه، توسعه کلانشهر تهران در چندین مرحله و همگام با تحولات گوناگون تاریخی و اجتماعی و سیاسی کشور طی ۲۰۰ سال رخ داده است. حال سؤالی که در همین زمینه در مورد شهر قم میتوان بیان داشت، این است که بر سر این شهر چه آمده است؟ و چگونه این شهر از شهری کوچک و کمجمعیت در اواسط دهه ۱۳۷۰ به کلانشهری بزرگ و میلیونی در دهه ۱۳۹۰ تبدیل گردید؟ آیا سرعت و چگونگی تغییرات قم حسابشده و سنجیده بوده است؟ آیا به جوانب گوناگون این رشد و توسعه شتابان اندیشیده شده، و برای آسیبها و معضلاتی که در پی توسعه مناطق شهری پدید میآید، فکر شده است؟ برای جمعیت ناهمگونی که سالانه به سمت این شهر فراخوانده میشوند و همزیستی سالم و مناسب و تعاملات میان فرهنگی آنان، چطور؟ یا آنکه روند سریعالسیر توسعه کنونی در شهر قم تنها در سایه اختصاص بودجههای بیحساب دولتی و تزریق حجم بالای سرمایههای رانتیِ ناشی از فروش بالای نفت در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ رخ داده است؟ آیا کسی به تبعات و پیامدهای توسعه یک منطقه شهری با جمعیت نامتجانس مهاجر از کشورهای مختلف جهان فکر کرده است، آنهم در منطقهای خشک و بیابانی با فقدان منابع آبی مناسب در شرایطی که کشور با بحران جدی آب روبرو است، و البته در شهری که امکانات توسعه صنعتی و کشاورزی آن بهشدت محدود است و لذا وابستگی شدیدی به بودجههای دولتی دارد؟ شهری که در حال حاضر تولید یا بهرهوری خاصی ندارد، بلکه گردش اقتصاد آن بیش از هر چیز وابسته به سرمایههای تزریقی، وجوهات شرعی، و ایجاد و توسعه امکانات گردشگری و فراغتی است؟
به باور نگارنده، که البته تخصص و ادعایی هم در زمینه جامعهشناسی شهری یا مدیریت و برنامهریزی شهری ندارد و تنها با یک نگاه عام جامعهشناسانه به تحولات شهر قم میاندیشد، این شهر در آیندهای نزدیک به منبع مشکلات جدی و به یک نقطه بحرانی ازلحاظ آسیبهای اجتماعی در کشور تبدیل خواهد شد. فوران آسیبها و مسائل اجتماعی در قم در یکی دو دهه آینده بهصورت اجتنابناپذیر رخ خواهد داد. اگر روند توسعه شهر قم با شتاب کنونی ادامه یابد و در باب مدیریت این کلانشهر آینده فکر و تدبیری اندیشیده نشود، این شهر در آینده به مجموعه پیچیده و درهمتنیدهای از مشکلات، از نحوه مدیریت شهری، مدیریت پسماند، نحوه تأمین آب و انرژی گرفته تا بروز تضادهای بیننسلی و همچنین چالشهای جدی بینافرهنگی در جمعیت مهاجر آن، تبدیل خواهد شد.
البته لازم به یادآوری است که بسیاری از این مشکلات و آسیبها همین امروز نیز در این شهر وجود دارند، اما اکنون بسیاری از این مشکلات در سایه اقتدار نظام حاکم و در لوای سلطه مذهب و نهادهای مذهبی پنهان شدهاند؛ و چهبسا اگر نسلها و گروههای تازه پا به عرصه اجتماع بگذارند یا سلطه و اقتدار کنونی مذهب و نهادهای مذهبی دیگرگون شود، این مشکلات بهطور انفجاری نمود پیدا خواهند کرد. بر این اساس، به نظر میرسد بهزودی مشکلات یکی پس از دیگری از راه خواهند رسید، و به دلیل سرعت بالای تغییرات مسلماً حجم مشکلات غیرقابل وصف خواهد بود. و درنتیجه، قم تهرانی خواهد شد صد درجه آشفتهتر و مشکلزاتر.
درنهایت، نویسنده، ضمن اذعان بر این نکته که این یادداشتِ کوتاه جز نوعی فتح باب و طرح مسئله در زمینه روند توسعه شهر قم و احتمال بروز آسیبها و مشکلات جدی در آینده این شهر نیست، آرزو میکند که هم جامعهشناسان و پژوهشگران حوزه مطالعات شهری و هم تودههای عادی مردم و جامعه مدنی به تحولات و تغییراتی که در مناطق شهری روی میدهند حساستر باشند و در این زمینه کاری بکنند، پیش از آنکه بسیار دیر شود. من درحالیکه افسوسِ قم، شهر زیبای خاطرات کودکی خویش را میخورم که در غبار زمان گم شده است؛ نگرانِ شهر بزرگ اما نامتناسب و ناهمگونی هستم که امروز سر برآورده است و چه بسیار مشکلات و بحرانها که در درون خویش مخفی کرده است.
پاورقیها:
۱- اطلاعات بهدستآمده برگرفته از سایت ویکیشیعه، ذیل مدخل مسجد جمکران میباشد:
http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF_%D8%AC%D9%85%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86#cite_note-53
۲- اطلاعات جمعیتی در مورد شهر قم برگرفته از مقاله زیر است:
پوراحمد، احمد؛ مهدی، علی؛ مهدیان بهنمیری، معصومه. (۱۳۹۶). «مطالعه و بررسی روند و گسترش کالبدی- فضایی شهر قم با استفاده از مدل-های آنتروپی شانون، هلدرن و جینی». فصلنامه جغرافیا (برنامهریزی منطقهای)، ۷ (۴): ۷۶-۵۹.