انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نیاز مبرم همکاری شرکتهای تعاونی- مشارکتی و سندیکاهای کارگری

کلمانتین متنیه و مارگو همریش

در فرانسه، یکی از ده تعاونی تولیدی، از طریق شرکتهای ورشکسته بوجود می آیند. در مدت چند ماه کارکنان باید با ارائه یک برنامه منسجم، کنترل شرکت ورشکسته و سازماندهی اداره آنرا به عهده بگیرند. فوریت نیازبه این سازماندهی، سندیکاها را وادار می کند به منظور حفظ موقعیتشان، روند کلی فعالیتهایشان را باز نگری نمایند.

محوطه ساختمان خالی و تاریک تر از دیروز بنظر می آید، پنجره ها برای همیشه بسته است. پرچم « اکوپلا زنده می ماند» بالای در ورودی کارخانه که سینی های آلومنیومی برای بسته بندی تولید می کرد را برداشته اند. سکوت فضائی را در بر گرفته که پیش ازاین معمولا پر سر وصدا بود. همهمه ماشین آلات فقط ٧ کیلومتر دورتر از «سن ونسان دو مرکوز( استان ایزر)» به شهر «تراس» منتقل شده، محل اسکان شرکت ایتالیائی «کوکی» که « اکوپلا» را خریده و آماده تولید مجدد است. تعهد می کند که تا سه سال دیگر ۴۴ شغل ایجاد می کند که ١٢ پست آن تا پایان ٢٠١٧ خواهد بود ( بسیار کمتر از ٧٧ کارکنانی که رویای بدست گرفتن سر نوشتشان را از دست دادند).

با این وجود کمتر از یک سال پیش از این، آینده دیگری برای کارکنان کارخانه استان ایزر امکان پذیر بود. در دسامبر ٢٠١۶ بیش از ۵٠٠ نفر در محل اطاق کارگران گرونبل گرد آمدند تا از مبارزه آنها برای حفظ اشتعال و پروژه شرکت تعاونی تولید(سکوپ) آنها پشتیبانی نمایند. در بین حاضرین آقای الیویه لوبر کیه، نماینده سندیکای «فرالیب» در دوران مبارزه بین ٢٠١٠ و ٢٠١۴، وامروز مزد بگیر شرکت تعاونی مشارکتی( سکوپ تی)، جایگزین «فرالیب»( مقاله تعاونی راه حلی برای کارآفرینی را در همین شماره بخوانید) در آن نشست خطاب به حاضرین چنین اظهار می دارد:« مبارزه ما ١٣٣۶ روز بطول انجامید. دوش بدوش هم، فعالیتهای مبارزاتی مان برای احیای پروژه تعاونی را ادامه دادیم و نگذاشتیم تولیدمان را از دستمان بگیرند. باید مبارزه کنید». آقای شارل پیاژه سندیکالیست در مبارزه لیپ در سالهای ١٩٧٠ در مورد نجات شرکت ساعت سازی در بزانسون چنین گفت:« مبارزات ما ۴ سال طول کشید. زمانی که پلیس ضد شورش ما را از کارخانه بیرون راند، ما ساعتهای تولید شده و ماشین آلات را مخفی کرده بودیم تا در کارگاهی مخفی به تولید ادامه دهیم. «دل وجرئت بخرج دادیم». مبارزه برای اکوپل تا همین اواخر امکان پذیر بود. دیگران قبل از آنها این مبارزه را به سر انجام رسانده بودند.

گیوم گورج معلم و محقق علوم سیاسی که کتابی در مورد لیپ در دست تهیه دارد، واقعیت دیگری را یاد آوری می کند.« البته می بایست از اکوپا پشتیبانی می کردیم ولی فراموش نکنیم که در آن زمان اکثریت کارکنان لیپ با گفتن «نه» به تعاونی، مخالف آن بودند. مانند اکثر کارخانه ها در فرانسه، با خروج از سرمایه داری موافق نبودند. تنها هدفشان حفظ مشاغل و شروع مجدد فعالیت بود».

« ما کارفرما می خواهیم». فرمولی تعجب آور. با این حال این شعار تکراری کارگران وسندیکا ها در دهه های اخیر بود. اقای پاتریک برنار دبیر سندیکای(سی جی تی) فلز کاری در لیزر(استانی در فرانسه) چنین توضیح می دهد:« ما هنوز این منطق قدیمی را می پذیریم که در برابر مشکلات بجای تمایل به مدل تعاونی، باید بدنبال یک کارفرمای صنعتی و گاهی اوقات یک بنیاد مالی رفت». و با قاطعیت چنین تاکید می کند « پس از کشف مدل تعاونی با تماس با فعالین و خواندن نوشته متفکرین آنارشیست، ما هزینه فرهنگ مارکسیستی را می پردازیم». به باور رئیس انجمن خود گردان بنوا بوریتس، مشکل اینست که در اکثر موارد تعاونی «به عنوان یک راه حل برای مناقشه بین کار وسرمایه بحساب نمی آید (١) ».

اگرچه هدف حفظ اشتغال بین طرفداران تعاونی و اتحادیه های گارگری رایج است، ابزار دسترسی به آن متفاوت می باشد. در برابر تفکر پیر ژوزف پرودون و مدل خود گردانی تعاونیهای کارگری در قرن نوزدهم، سازمان های اصلی اتحادیه های کارگری – در سنت کارل مارکس – اصرار دارند که این قدم اول رهائی، یعنی تعاونی ها منجر به جایگزین کردن سرمایه داری به عنوان شکل سیاسی نمی شود، با این پیش داوری که « به هر حال ما نمی توانیم از کارگران بخواهیم که سهمی از کارخانه را برای کارکردن خریداری نمایند».

در این مورد شرکت آلپین آلومینیوم نمونه است. این شرکت که در کران ژرویه(نزدیک آنسی) واقع شده پرچم دار گروه «پشینه» بود. اولین تامین کننده مواد برای شرکت تفال در ٢٠ سال پیش، به تدریج سرمایه گذاری در این کارخانه به نفع شاخه های دیگر گروه «پشینه» کاهش یافت تا اینکه به بسته شدن کارخانه در نوامبر ٢٠١۴انجامید. با توجه به نبودن خریداری جدی که باز سازی کارخانه را بپذیرد، سندیکای (سی اف دی تی) بر خوردار از اکثریت وسیع کارکنان و مدیران ارشد بسرعت در برابر صاحب کارخانه، با صندوق سرمایه گذاری آمریکائی(ای آِی ای سی) متحد شده و باز سازی کارخانه به شکل تعاونی مشارکتی را پیشنهاد نمودند .

آقای گرگوار همل، مدیر کل فعلی شرکت چنین از شبهای بلند مذاکره و بیداری یاد می کند« به منظور تامین مالی تعاونی ما مجبور بودیم که از همان سال اول سود آور باشیم. تنها راه این بود که در قرارداد های اجتماعی تجدید نظر کنیم. به مفهومی روشنتر، می بایست از همه بخواهیم بدون اضافه دستمزد، بیشتر کار کنند. بجای ٣٧ ساعت ونیم در هفته، ۴٠ ساعت، یعنی ٢٢ روز تعطیلات اضافی، به ٩ روز کاهش یافت. پرداخت صندوق باز نشستگی از ٢۴ ماه دستمزد به ۶ ماه تغییر یافت. آقای هامل چنین اعتراف می کند:« ما (کارمندان و سندیکا ها) در شرایطی بودیم که منافع مشترک داشتیم: ادامه فعالیت این اتحاد را امکان پذیر ساخت. ولی برای عده ای بسیار سخت بود».

آقای ژان لوک بناشیو با دستهای سیاه شده از کار با ماشین و لباس آبی کار از ٣۶ سال پیش تا کنون دراینجا کار می کند. چند لحظه در نقش دوگانه عضو تعاونی وعضوسندیکای(سی اف دی تی) نفسی تازه می کند:« داشتن نقش دوگانه گاهی مشکل است. به عنوان عضو تعاونی من میدانم کارخانه چقدر درآمد وچه انداره هزینه دارد. قبلا طرف مبارزه من کارفرما بود، چون تنها او در برابر ما بود؛ امروز نمی توانم ١٠٠ یورو برای کارکنان( چه عضو و چه غیر عضو) تقاضا کنم در حالیکه فقط ۵٠ یورو موجود است.»

در مورد شرکت آلپین، سندیکای «سی اف دی تی» از همان ابتدا، بیشترین فعالیت پروژه تعاونی، به سر کردگی آقای بناشیو را بعهده داشت. او معتقد است این تنها راه حل بود تا کارکنان شغلشان را از دست ندهند. « به خودم می گویم که هر روز صبح همکارانم را می بینم. همان کاری را کردیم که می بایست می کردیم. من نمی توانستم همکاران را به حال خودشان رها کنم». باز گشائی در ژوئیه ٢٠١۵ با نیمی از کارکنان شروع شد( ۶۵ نفر از ١٢۵ نفر). بقیه خسارت بیکاری را به وعده توزیع درآمد آینده ترجیج دادند.

رونه موریو متخصص امور سندیکائی می گوید: « اوضاع با فرونشستن کمونیسم تغییر کرده است(٢). در برابر کارفرمایانی که سیاست« استخدام و اخراج» را بکار می برند، سندیکاها چه راهکاری پیش پا دارند؟» ملی کردن، اما این روند فعلی نیست. مذاکره در مورد نحوه اخراج، ولی بعد چه می شود؟ در برابر این حوادث، بازگشائی به عنوان تعاونی راه تازه ایست».

با این حال در سطح کشور، کنفدراسیون سندیکاها به ندرت مدعی این تحول اجتماعی هستند. آقای کریستف کویار مدیر پروژه اقتصاد اجتماعی و همیاری در سندیکای نیروی کارگر(اف او) چنین نظر می دهد:« غیر قابل تصور است که مشکلات شرکتی که به مدیریت کارفرما بوجود آمده، ناگهان با مدیریت کارکنان از بین برود». «سی جی تی» طی پنجاهمین کنگره در مارس ٢٠١٣، اقتصاد اجتماعی وهمبستگی را گزینه ای برای« گسترش همبستگی در استانها، توسعه انسانی پایدار، نوآوری اجتماعی» در نظر گرفته است. از سوی دیگر، آقای فابریس آنجل دبیر کنفدرال «سی جی تی» با تاکید به ما می گوید:« باز گشائی یک شرکت بشکل تعاونی توسط کارکنان گزینه ای است که در شرایط اقتصاد جهانی ناپایدار بدون اطمینان شغلی و افزایش بیکاری، هرچه بیشتر از جانب «سی جی تی» پشتیبانی می شود». با این حال چنین اضافه می کند که این گزینه «مورد به مورد در گزینه های ادغام، تجدید ساختار، جابجائی یا شکل دیگر بسته شدن شرکتها که جهانی شدن نهاد های مالی بوجود می آورد بررسی می شود.» همانگونه که آقای لوبرکبه از فرالیب سابق می گوید:« قبل از مبارزات ما،«سی جی تی» به این گزینه نگاهی از دور داشت. فکر می کنم که مبارزه ما در مورد امکان به کار گیری تعاونی از جانب سندیکا بسیار موثر بود. امروزدر نتیجه مبارزات ما دیدگاه اتحادیه های کارگری متفاوت است».

سندیکای «سی اف دی تی» با سنت خود مختاری به نظر می رسد که بیشتر از روند تعاونی پشتیبانی می کند. ولی در سطح کشور مسئول تعاونی ندارد. مسئولان منطقه ای در این مورد تصمیم می گیرند. آقای تری لاورن معاون سندیکا در منطقه سووا چنین می گوید:« زمانی که پروژه واقعا عملی است، از آن پشتیبانی می کنیم. ولی مذهب ما تعاونی به هر قیمت نیست. ما نباید برای کارگران با پیشنهاد کار فرما شدن رویا آفرینی کنیم. قبل از هر چیز حقوق آخر ماه مهم است».

« سندیکا ها باید در نقش کنترل قدرت مدیریت باقی بمانند»

بنوا بوریت معتقد است که تحول قابل توجهی از سال ٢٠١٠ ایجاد شده است:« با توجه به شرکت سی فرانس و فرالیب ما شاهد یک سری از خریداران به اصطلاح فرشته سیرت شرکتها هستیم که در نهایت شرکتها را به نابودی می کشانند. در این مرحله سندیکا ها متوجه می شوند که نمی توانند انتظاری از دولت داشته باشند». دانیل دوموستیه اقتصاد دان چنین ادامه می دهد:« در مجموع برخی از مبارزات منجر به ایجاد تعاونی می شود در صورتیکه در ابتدا هدف اشتغال بود(۴)».

آیا در یک تعاونی که پرداخت حقوق و مزایای متعادلی برقراراست( نسبت تفاوت حقوق ١ تا ۵) و سود شرک تقسیم می شود ویا کارکنان سهامدار مستقیما در تصمیم های مهم شرکت می کنند، سندیکا ها جای خودشان را دارند؟ خانم لورانس روفن مدیر تعاونی آلما در سن مارتن دو هرتس و رئیس اتحادیه تعاونی های استان رون آلپ چنین توضیح می دهد:« روشن است که نقش سندیکا ها کاهش می یابد زیرا در مورد بسیاری نکات دارای نظرات مشابهی هستیم. با این وجود نباید در مورد عمل کرد تعاونی ایده آلیستی فکر کرد». زیرا تعاونی ها به هر حال شرکتهائی هستند که اهدافی را دنبال می کنند و تصمیم ها اگر چه به شیوه ای شفاف تر و مشارکتی تر گرفته می شود ولی توسط یک سازمان مدیریت انجام می پذیرد. یک نماینده سندیکا شناختی از ساختار شرکت دارد که کارکنان اجبارا آن شناخت را ندارند. آقای بناشیو تعاونی آلپین آلومنیوم چنی تایید می کند:« صحبت ا ز رقم فروش، گردش مالی ویا ارزش اضافی مسئله ای نیست، اینها کلماتی است که به آنها تسلط دارم». خانم لیندا بنسلا دبیر کل سندیکای «سی جی تی » در ایزر چنین تا کید می کند:« سندیکا ها باید در نقش کنترل قدرت مدیریت باقی بمانند، برای مثال این نقش ما ست که مزد بگیران را با حقوق کار آشنا کنیم تا در دام مخوف استثمار خویش نیفتند». این نقش را زن جوان بخوبی با ادامه تحصیل در رشته اقتصاد سیاسی بعهده گرفته است. « من به شدت تحت تاثیر در گیری در اکوپلا قرار گرفتم، متوجه شدم که به عنوان سندیکالیست ما به مهارت های فنی ودانشگاهی نیاز داریم».

شرکت سرالپ واقع در منظقه دروم، از سال ١٩٢١، مقره های سرامیکی برای ولتاژهای بالا تولید می کند. در ٣٠ ژانویه ٢٠٠۴ زمانی که شرکت توسط صندوق بازنشستگی آمریکا که کنترل شرکت را بعهده داشت بسته می شود، سندیکا ها به رهبری ربرت نیکس که از ١۶ سالگی وبا عنوان نمایندگی سندیکای «سی جی تی» وارد شرکت شده سازمان می یابند:« در آنزمان تقریبا همه عضو سندیکا ها بودند، «سی جی تی»، «سی اف دی تی»،« سی جی سی، سندیکای کارمندان». برای ما قابل تصور نبود که شرکت بسته شود، بنابراین همه با هم، مبارزه را شروع کردیم.» در ١۴ آوریل سرالپ به تعاونی مبدل شد و آقای نیکس تاسال ٢٠١٠ ریاست تعاونی را بعهده داشت. با این حال ۵ سال بعد هیچ سندیکائی در تعاونی وجود نداشت. به گفته مزد بگیران، ناپدید شدن سندیکا ها به هیچ وجه تعجب آور نیست. امانوئل که از سال ٢٠٠١ در تعاونی شروع بکار کرده، سندیکای «سی اف دی تی» را بخاطر نداشتن وقت وهمچنین عدم جاذبه، کنار گذاشت:« سرالپ یک خانواده بزرگ است، اگر مسئله ای پیش آید نیاز به واسطه سندیکا نیست. ما همه سهامداریم، بنابراین همه در این شرکت مسئولیم». در صورت نارضائی شدید کارکنان می توانند مدیریت را در جلسه عمومی عزل کنند.

١- بنوا بری، تعاونی علیه سر مایه داری، سیلپس ٢٠١۵

Benoît Borrits, Coopératives contre capitalisme, Syllepse, Paris, ٢٠١۵.

٢- رونه موریانو سندیکالیسم در فرانسه از سال ١٩۴۵ء لا دکوورت، پاریس ٢٠١٣

René Mouriaux, Le Syndicalisme en France depuis ١٩۴۵, La Découverte, Paris, ٢٠١٣.

٣- ژان میشل دومه را بخوانید « سی اف تی سی»سندیکائی برای دوران ماکرون، لو موند دیپلوماتیک ژوئ٢٠١٧

Lire Jean-Michel Dumay, « CFDT, un syndicalisme pour l’ère Macron », Le Monde diplomatique, juin ٢٠١٧.

۴- دانیل دوموستیه، بین کا رآئی و دموکراسی. تعاونی تولیدات. آنتانت، پاریس ١٩٨١

. Danièle Demoustier, Entre l’efficacité et la démocratie. Les coopératives de production, Entente, Paris, ١٩٨١.

نوشته: Margot Hemmerich و Clémentine Méténier *

* روزنامه نگاران

لوموند دیپلماتیک دسامبر ۲۰۱۷

انسان شناسی و فرهنگ ناشر نسخه فارسی مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است