انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نویسندگان فرا معاصر فرانسه: گیوم موسو

دوستان فرشتگانی هستند که وقتی بال هایمان دیگر پرواز را به خاطر نمی آورند، ما را از زمین بلند می کنند.

گیوم موسو، دختر کاغذی

گیوم موسو، نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۷۴ در آنتیب واقع در جنوب فرانسه به دنیا آمد.

او بنا به اظهار خود در ده سالگی با ادبیات آشنا شد چرا که بخش چشمگیری از تعطیلاتش را در میان قفسه های کتابخانه شهرداری سپری می کرد که مادرش اداره کننده آن بود. نوشتن را از زمانی که دانشجو بود، شروع کرد. در سن ۱۹ سالگی از آنجا که شیفته ایالات متحده شده بود، چندین ماه را در نیویورک و نیوجرسی گذراند. او در آنجا به بستنی فروشی پرداخت و با کارگران ساده ای از تمام دنیا همخانه بود. بنا به گفته خود، این سفر تجربه آموزشی بالایی برایش داشت. به هر تقدیر، او پس از این تجربه درحالیکه ایده های فراوانی برای نوشتن رمان در سر داشت، به فرانسه بازگشت. پس از بازگشت، تحصیلات خود را در رشته کارشناسی علوم اقتصادی در دانشگاه نیس دنبال کرد و به حرفه معلمی پرداخت. بین سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ در دبیرستان ارکمن- شاتریان در فالزبورگ{Phalsbourg}، موسسه دانشگاهی تربیت مدرس{IUFM} لورن و نیز مرکز بین المللی والبون{Valbonne} به تدریس مشغول بود.

نخستین رمان موسو به نام اسکیدامارینک در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، ترایلری که به سرقت تابلوی ژوکوند از موزه لوور می پرداخت. موسو پس از یک تصادف اتومبیل بود که به نوشتن داستان دیگری روی آورد. نقطه آغاز آن، تجربه مرگی قریب الوقوع برای یک کودک بود. … وبعد در ژانویه ۲۰۰۴ وارد کتابفروشی ها شد و با فضای منحصربفرد و نوشتار مدرنی که به خوانندگان عرضه کرد، از همان زمان انتشار، آنان را مجذوب خود ساخت. به لطف توصیه های دهان به دهان نزدیک به ۳میلیون نسخه از این کتاب در دنیا به فروش رسید و به حدود ۲۰ زبان نیز ترجمه شد. به این ترتیب، موسو با انتشار نخستین رمان هایش به یک پدیده جهانی تبدیل شد. حقوق این رمان که حتی پیش از چاپ، به هفت کشور فروخته شده بود، جایزه بهترین رمان قابل تبدیل به فیلم سینمایی را دریافت کرد و در فهرست پرفروش های کشورهای زیادی قرار گرفت. پس از آن موسو به نوشتن رمان هایش ادامه داد تا آنکه در سال ۲۰۱۲ عنوان شوالیه هنر و ادبیات را از آن خود ساخت. برادر او والانتن موسو نیز دستی بر قلم دارد و رمان های پلیسی می نویسد.

این دیدار باورنکردنی با خوانندگان با موفقیت همه رمان های آتی او ادامه پیدا کرد: تو آنجا خواهی بود؟، چون دوستت دارم، دختر کاغذی، ندای یک فرشته، ۷ سال بعد، فردا و سنترال پارک…. در حال حاضر، موسو با بیش از ۲۲ میلیون نسخه کتاب فروخته شده، یکی از پرفروش ترین نویسندگان فرانسوی در دنیاست. از میان کشورهایی که این نویسنده در آنها محبوبیت بسیاری یافت، می توان به کره اشاره کرد که فروش آثار او در آن به بیش از ۱میلیون نسخه رسید و برخی از رمان هایش تا چندین ماه پیاپی در صدر فروش باقی ماند. او در سال ۲۰۱۴ برای چهارمین سال متوالی عنوان پرفروش ترین رمان نویس فرانسوی را از آن خود کرد.

موسو با درآمیختن تعلیق و عشق در رمان هایش به یکی از محبوب ترین نویسندگان فرانسه تبدیل شده که در آثارش ابعادی جهانی یافته و فیلم های سینمایی متعددی از روی آنها ساخته شده است. صحنه بسیاری از رمان هایش آمریکاست و تاثیر فرهنگ جهانی پس از جنگ جهانی دوم بر آنها کاملا پیداست. از این جهت می توان او را در نسل نویسندگان فوق معاصر فرانسه از جمله مارک لوی قرار داد که بسیاری از رمانهای او نیز در آمریکا می گذرد و با ذهنیتی جهانی به رشته تحریر در آمده و از لحاظ معیارهای طبقه بندی نیز، “محبوبیت عام” و “پرفروش بودن” از شاخصه های اصلی آن هاست.

قدرت داستان ها و تازگی شخصیت های موسو، خوانندگان فرهنگ های مختلفی را مجذوب خود کرده است. منتقدان و روزنامه ها در کشورهای مختلف با عباراتی گوناگون به توصیف آثار او پرداخته اند: پدیده، نوشتاری حیرت آور، ماجراهایی جذاب، تکان دهنده، سرگیجه آور، سفر در زمان، هدیه هایی حقیقی به خوانندگان، اشتیاق خواندن، نشان دهنده کلیدهایی برای گشودن مسیر عشق واقعی، کتاب هایی که نمی توان آنها را کنار گذاشت، نویسنده ای که با محبوبیت خود، بالزاک را به یاد خوانندگان می آورد، داستان هایی که در کمتر از ۲۴ ساعت خوانده می شوند، نویسنده ای که داستان های زیبایش تغذیه گر ذهن و روان است، رمان هایی که امکان فراموشی یکنواختی روزمرگی و گریز از آن را فراهم می کنند، شخصیت هایی که در خاطر می مانند، قلمی روان و تاثیرگذار که با قدرت روایی بالا موضوعاتی مهم را مطرح می کند.

برخی منتقدان موفقیت او را همزمان در سبک نوشتار، دنیایی کاملا ساخته و پرداخته و همدستی پنهانی او با خواننده می دانند. نوشته های او آمیزه ای از رمان احساسی و پلیسی است که بعدی تخیلی به خود می گیرد. شخصیت هایش با امر فراطبیعی روبرو می شوند که تا اندازه ای از کشفیات و فرضیات فیزیک مدرن الهام می گیرد و بیشتر اوقات، به سفر در زمان و دنیاهای موازی مربوط است و دارای فلاش بک های پرشمار. البته اخلاق گرایی بسیار روشنی که در آنها هست، رشته ای کاملا محسوس، بین این رمان ها و ادبیات کلاسیک برقرار می کند، گواینکه زبان آنها زبانی بسیار امروزی است و پایان داستان، به شدت پیش بینی ناپذیر.

از سوی دیگر، می توان گفت موسو از شدت قرارگرفتن در کنار خواننده، گویی می خواهد از همان گام نخست، او را نه در برابر یک رمان، که بیشتر در برابر یک فیلم یا سریال قرار دهد، بنابراین داستان خود را در قالب نوعی سناریو به رشته تحریر درمی آورد، طوری که خواننده با خواندن این برگها گویی شاهد صحنه های زنده ایست که پرشور و پرامید در برابر چشمانش صف می کشند. این نوشتار “فیلمنامه ای”، این احساس را نیز به وجود می آورد که کتاب در وهله نخست برای یک کارگردان یا تهیه کننده سینما یا تلویزیون نوشته شده و خواننده در جایگاه بعد، مشغول خواندن آن است. اما از سوی دیگر، هیجان و شوقی برای دنبال کردن داستان تا رسیدن به نقطه پایان را در او پدید می آورد. و این نکته درست در برابر نقد کسانی قرار می گیرد که ادبیات امروز فرانسه را تمام شده می دانند یا آن را به ته کشیدن موضوع یا قریحه پرورش آن متهم می کنند.

میشل فیلد، روزنامه نگار، نویسنده، مجری رادیو و مدیر تلویزیون فرانسوی، موسو را نویسنده ای دوست داشتنی می داند که دنیایی واقعی و لذتی حقیقی از خواندن نصیب خواننده می کند، لذتی که او را در میان فضا و زمان غوطه ور می سازد. لوپاریزین استعداد او را ارج می نهد: استعداد بازی با جریان زمان، پیاده کردن تقدیر مانند یک ساعت شماطه دار و به خصوص سازماندهی حس تعلیق.

فیگارو ساختار مکانیکی رمان های او را دارای تاثیرگذاری انعطاف ناپذیری می داند. نیز شخصیت های او را دارای شکنندگی بی اندازه اثرگذار و انسانیتی می بیند که خواننده را به ژرفی به خود پیوند می دهند. در رمان های موسو هیجان، نقشی عمده دارد و این زیباترین برگ برنده اوست. برنار لواو، روزنامه نگار و مجری شبکه رادیویی ار ت ال فرانسه، فوران امر فراطبیعی را طعم دهنده اصلی داستان های موسو می داند و مجری شبکه رادیویی دیگر فرانسه، فرانس اینفو، از موسو به عنوان پادشاه انتظار یاد می کند. روزنامه لوپوان، با اشاره به ویژگی ای که پیش تر درباره آن صحبت شد، نوشتار او را دارای قابلیت بصری بسیار بالا می داند. گویی هنگام خواندن داستان، صحنه ها مانند یک فیلم در برابر چشمان خواننده ردیف می شوند. مجله لیر در بیانی متعادل تر، دنیای موسو را گیرا و البته درگیر کلیشه ها و احساسات خوب می بیند. لو نوول اوبسرواتور در نقدی بر یکی از کتاب های او این طور می نویسد: سبک موسو در این داستان، در مقایسه با مارک لوی، تقریبا رنگمایه هایی از سبک ویکتور هوگو را در خود دارد. داستانی بسیار خوش ساخت، با آهنگ ملایم، پی رنگی پلیسی که به آرسن لوپن پهلو می زند، دارنده عطر یک سریال تلویزیونی پلیسی و طعم گفتگوهای پایان ناپذیر درباره حقیقت عشق.

به تازگی مجموعه ای از کتاب های این نویسنده به همت انتشارات البرز و با ترجمه همکاران انسان شناسی و فرهنگ به چاپ رسیده و به زودی از آنها رونمایی خواهد شد:

آوای یک فرشته، گیوم موسو، ترجمه آریا نوری، تهران، نشر البرز
فردا، گیوم موسو، ترجمه سعیده بوغیری، نشر البرز
سنترال پارک، گیوم موسو، ترجمه سعیده بوغیری، نشر البرز