انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نوجوان و مدرسه ی راهنمایی (قسمت دوم)

نیکول کاتلین برگردان آریا نوری

گستره‌ی مطالبی که در دوره‌ی راهنمایی تدریس می‌شود این فرصت را برای نوجوان فراهم می‌آورد که از توانایی‌های جدید خود بهره‌مند شود. ازآنجایی‌که اساس و منطق همه‌ی درس‌ها یکی است، نوجوان به‌مرورزمان قواعد کلی را یاد می‌گیرد و منفعت دنیای جدید آموزشی‌ای را که وارد آن شده درک می‌کند. معلمان با این گفته‌ی ما موافق نیستند. ازنظر ایشان منطق موجود در همه‌ی درس‌ها یکسان نیست ولی مسئله این است که زمانی که ما درک کنیم منطق مشابهی در پس همه‌ی درس‌ها وجود دارد، آموزش بسیار آسان‌تر خواهد شد. بسیاری از دانش‌آموزان درس‌های مختلف را به‌صورت دنباله‌هایی می‌بینند که هیچ ارتباطی باهم ندارند. برای از میان برداشته شدن این باور نیاز است که در وهله‌ی اول خود معلمان به باوری جدید برسند…

نوجوان و معلم، به سوی رابطه ای سازنده؟

گستره‌ی مطالبی که در دوره‌ی راهنمایی تدریس می‌شود این فرصت را برای نوجوان فراهم می‌آورد که از توانایی‌های جدید خود بهره‌مند شود. ازآنجایی‌که اساس و منطق همه‌ی درس‌ها یکی است، نوجوان به‌مرورزمان قواعد کلی را یاد می‌گیرد و منفعت دنیای جدید آموزشی‌ای را که وارد آن شده درک می‌کند. معلمان با این گفته‌ی ما موافق نیستند. ازنظر ایشان منطق موجود در همه‌ی درس‌ها یکسان نیست ولی مسئله این است که زمانی که ما درک کنیم منطق مشابهی در پس همه‌ی درس‌ها وجود دارد، آموزش بسیار آسان‌تر خواهد شد. بسیاری از دانش‌آموزان درس‌های مختلف را به‌صورت دنباله‌هایی می‌بینند که هیچ ارتباطی باهم ندارند. برای از میان برداشته شدن این باور نیاز است که در وهله‌ی اول خود معلمان به باوری جدید برسند.

ورود نوجوان به دوران بلوغ و آشنایی‌های جدید جنسی‌ای که به دست می‌آورد، در وهله‌ی اول رابطه‌اش با بزرگ‌ترها و به‌خصوص معلمان و پدر و مادرش را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

روانشناسان و متخصصان بسیار بر این امر تأکید می‌کنند که بزرگ‌ترها باید فضای موردنیاز نوجوان را در اختیار وی قرار داده و سعی نکنند کوچک‌ترین رفتارهای او را تحت کنترل درآورند. ما به این منظور به این امر گریز می‌زنیم که در اختیار داشتن فضای موردنیاز تأثیر غیرقابل‌باوری در رشد نوجوان ایفا می‌کند. کودک با ورود به دوران نوجوانی اغلب قوانین را زیر سؤال می‌برد، قوانینی که تا دیروز از آن‌ها پیروی می‌کرد. حال به طبع همین عدم پیروی از قوانین مشکلاتی را چه در خانه و چه در مدرسه برای او ایجاد خواهد کرد. در محیط مدرسه، چه دانش آموزان ضعیفی که مجبور می‌شوند یک درس و یا یک دوره را دوباره بگذرانند و چه دانش آموزان بسیار قوی، با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم خواهند کرد که اگر به‌درستی با آن‌ها برخورد نشود، عواقب بدی روی زندگی ایشان خواهد داشت. با ورود به دوران نوجوانی شخص می‌خواهد زمانش را خودش تنظیم کند، نوع تفریحاتش رو خودش تعیین کند، نحوه‌ی درس خواندن خاص خودش را داشته باشد و … بدون شک این مسئله ممکن نیست و والدین و معلمان دست وی را صد در صد بازنخواهند گذاشت. همین امر نیز سبب تقابل مستقیم نوجوان با ایشان می‌شود.

نوجوانان میل زیادی به کشف دنیا و دستیابی به دانش‌های جدید دارند. بسیاری از بزرگ‌سالان هم اغلب پیش می‌آید که از یکی از معلم‌های خود یاد می‌کنند. معلم مشتاقی که سبب تمایل ایشان به یک‌رشته‌ی درسی شده است.

هر چه قدر نوجوان دوست ندارد با او مثل بچه رفتار شود و هر چیزی را مثل یک کودک به وی تذکر بدهند، به همان اندازه دوست دارد به وی به چشم فردی بالغ نگاه شود. بیش ازآنچه ما فکر می‌کنیم نوجوانان این توانایی را دارند که مسئولیت‌های جدیدی را بر عهده بگیرند. رفتارهای بعضاً ناشیانه و نیز عدم تمایل نسبت به قبول توصیه‌ی والدین، اغلب این فکر را به سر پدر و مادر می‌اندازد که نوجوانان بی‌مسئولیت و نابالغ هستند. اگر تنها اندکی فرصت به نوجوانان داده شود، ایشان می‌توانند کاملاً خلاف این مسئله را ثابت کنند. متأسفانه اکثراً مدرسه (به‌خصوص دوران راهنمایی) به‌جای آنکه به بلوغ دانش آموزان نوجوان کمک کند، بیشتر ایشان را بچه نگه می‌دارد. اگر در دوران راهنمایی فضای لازم در اختیار دانش آموزان نوجوان قرار داده شود، ایشان به‌خوبی می‌توانند ظرفیت‌های انتزاعی خود را تقویت کنند.

گروه‌های دوستانه، اهرم آموزشی

کنترل یک و یا دو جوان خیلی سخت نیست. ولی اگر سه تا یا بیشتر شوند… دیدگاه خیلی خوبی نسبت به گروه‌های دوستانه‌ای که نوجوانان باهم تشکیل می‌دهند وجود ندارد، چراکه اغلب این گروه‌ها را متهم می‌کنند به کارهای بچه‌گانه و …بزرگ‌سالان و والدین بیشتر تمایل دارند به‌صورت انفرادی با نوجوانان خود تقابل داشته باشند. ولی باید به این مسئله توجه داشت که تشکیل گروه‌های دوستانه یکی از ویژگی‌های اصلی دوران نوجوانی است، به‌خصوص در محیط مدرسه. نظام‌های آموزشی امروزه در دنیا به‌جای آنکه به این امر توجه نشان دهند که استفاده‌ی بسیار بهینه‌ای می‌شود از این گروه‌های دوستی برای نیل به اهداف آموزشی به عمل آورد، توجهی به آن‌ها نمی‌کنند. مگر شیوه‌های جدید آموزشی‌ای که در محیط کلاس و یا مدرسه، در وهله‌ی اول به دانش‌آموز به چشم عضوی از یک گروه نگاه می‌شود تا فردی مستقل. هرچند که آن گروه و عضویت در آن کلیت عملکرد دانش‌آموز را مشخص نمی‌کند. این مسئله در شرایطی است که در شیوه‌ی سنتی تدریس، از گروه‌بندی دانش آموزان بهره برده می‌شود، اما تنها به‌منظور ایجاد رقابت بین این گروه‌ها و توجهی به بهره‌وری از پویایی گروه‌ها برای نیل به اهداف آموزشی نمی‌شود. این امر در شرایطی است که پویایی گروه‌های دوستی و یا همکلاسی در دوران نوجوانی به اوج خود می‌رسد. چه قدر تا الآن معلمان از این مسئله شکایت می‌کنند که باید وقت زیادی را به ساکت کردن دانش آموزان و آرام کردن گروه کلاس اختصاص دهند؟! درصورتی‌که کوچک‌ترین آموزشی – حداقل معلمان جوان- برای نیل به این هدف ندیده‌اند. بهترین ویژگی‌ای که گروه‌های دوران راهنمایی دارند یکدستی اعضای آن است. حال چه ازلحاظ فیزیکی و چه ازلحاظ عاطفی-روانی. اگر به معلمان به‌خوبی آموزش داده شود، ایشان می‌توانند استفاده‌ی بسیار مناسبی از پویایی و یکدستی همین گروه‌ها ببرند. گروه‌هایی که هر عضو آن نه‌تنها می‌تواند از بقیه کمک بگیرد، بلکه به آن‌ها یاری نیز می‌رساند.

شیوه‌ی نوین آموزش بر پایه‌ی گروه‌بندی دانش‌آموز بناشده است، به‌خصوص در کلاس درس. بهترین شیوه‌ی تدریس گروه‌بندی دانش آموزان است. تشکیل گروه‌هایی که هم دانش‌آموز قوی در آن باشد، هم متوسط و هم ضعیف. در چنین شرایطی دانش آموزان می‌توانند به هم کمک کنند و تنها درصورتی‌که هیچ‌یک از آن‌ها نتواند مسئله و یا سؤالی را حل کند لازم است معلم وارد عمل شود. در یک چنین شرایطی و با بهره‌گیری از چنین روشی، وقت بسیاری در کلاس درس صرفه‌جویی می‌شود.

قسمت اول: http://anthropology.ir/article/30531