انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نه گفتن، کافی نیست!”

نویسنده: نورمن استاکول

ترجمه: آزاده شعبانی

منبع: ماهامه قلمرو رفاه

نائومی کلاین نویسنده‌ی کتاب “بدون لوگو “(۱)،”دکترین شوک: ظهور سرمایه‌داری فاجعه “(۲) و کتاب “همه‌چیز تغییر می‌کند: سرمایه‌داری در برابر آب‌وهوا “(۳) است. کلاین یکی از اعضای هیئت‌مدیره‌ی ۳۵۰.org (4) و همچنین یکی از تهیه‌کنندگان فیلمی درباره‌ی کارگران در آرژانتین است که موجب شد کارخانه به شرکت تعاونی کارگران تبدیل شود. عنوان کتاب جدید او “نه گفتن کافی نیست “(۵)، مقاومت در برابر سیاست مبتنی بر شوک ترامپ و تلاش برای ایجاد جهانی بهتر است که بیش از هر زمانی به آن نیازمندیم.

ما اواسط ژوئن با کلاین تلفنی مصاحبه کردیم که در ادامه آن را می‌خوانید:

سؤال: اولین کتاب شما،”بدون لوگو ” نام داشت و درباره‌ی برند سازی بود، آیا می‌توانید اندکی درباره‌ی ترامپ به‌مثابه‌ی یک برند، توضیح بدهید؟

نائومی کلاین: آنچه من می‌کوشم انجام دهم این است که ترامپ را در برخی از متن‌های تاریخی قرار دهم. هیچ کتابی نمی‌تواند چنین کاری را کاملاً انجام دهد اما من تصور می‌کنم که سبکی وجود دارد که در آن ترامپ بسیار عجیب‌وغریب و افراطی به نظر می‌رسد درواقع یک روایتی وجود دارد که پیرامون او شکل‌گرفته است و با او همچون یک مجنون رفتار می‌کند و با مشخصه‌های منطقی که بسیاری از روایت‌های معروف دارند، تفاوت دارد.

یکی از این تمایلاتی که من به آن پرداخته‌ام تغییر ساختار شرکت‌ها در اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ است که بر روی فروش برندها به‌جای فروش کالاها تأکید دارد. بسیاری از شرکت‌ها مجدداً خود را سازمان‌دهی کردند به‌طوری‌که آن‌ها در ابتدا به‌عنوان شرکت‌هایی تجاری طراحی‌شده بودند و درزمینه‌ی تولید محصولات فعالیت می‌کردند اما سپس به مقاطعه‌کاران و پیمان‌کارانی در سراسر جهان واگذار شدند. در این مدل از تجارت، شرکت نایک جز پیشگامان بود که یک سوپر برند جهانی بود که کارخانه‌ای متعلق به خود نداشت.

ترامپ به‌عنوان یک شخص بانفوذ و معروف در حوزه‌ی ساخت‌وساز، کمی دیر وارد این حوزه شد او از این روش برای ساختمان‌ها و برج‌های خود استفاده کرد اما به‌زودی دریافت که پول بیشتر در ایجاد یک سوپر برند است و پیشرفت او در ایجاد برنامه‌ی تلویزیونی “The Apprentice ” (6) بود. این بزرگ‌ترین برنامه‌ی ترامپ بود که از این طریق، ترامپ ایده‌ی برند خود را ترویج می‌کرد، ایده‌ای که می‌گوید قدرتِ بیشتر، از طریق ثروت بیشتر حاصل می‌شود و چنین ایده‌ای برای مردم به‌ویژه در دوره‌ی مشکلات اقتصادی، بسیار جذاب بود و هرچقدر وضعیت اقتصادی بیشتر متشنج می‌شد، رؤیایی که امنیت یک طبقه را تأمین می‌کرد، خواستنی‌تر می‌شد.
هر بار که ما کلمه‌ی “ترامپ ” را به کار می‌بریم ارزش برند ترامپ افزایش پیدا می‌کند و با رئیس‌جمهور شدن او، تشکیلات ترامپ ارزش مادی بیشتری پیدا کرد؛ بنابراین او هتل‌های جدیدی را افتتاح می‌کند و هزینه‌ها در تفریحگاه “مارا لوگو “(۷) افزایش می‌دهد. میزان فروش برند “ایوانکا “، علی‌رغم تحریم‌های صورت گرفته مدام در حال افزایش است؛ بنابراین آن‌ها به شیوه‌های گوناگون از ریاست جمهوری امریکا سود می‌برند و این فراتر از هر نوع نزاع منافعی است که ما پیش‌ازاین دیده‌ایم.
سؤال: چگونه مفهوم دکترین شوک که شما در کتاب دیگرتان به آن پرداخته بودید را می‌توان در مورد ترامپ به کار برد؟
کلاین: به نظر من آنچه ما امروزه در ارتباط با ترامپ می‌بینیم نوع دیگری از دکترین شوک است. آنچه من پیشتر درباره‌ی دکترین شوک گفته بود این بود که یک حادثه‌ی غیرمترقبه و یا یک اتفاق ناغافل می‌تواند روزنه‌ای را برای دستیابی به سیاست‌های پرسود ایجاد کند درحالی‌که مردم در وضعیتی پریشان و بی‌ثبات به سر می‌برند. ترامپ یک «شوک نورد» است کسی که قابلیت دارد بر شوک‌ها، سوار شود. هرروز یک شوک جدید وجود دارد. این شوک امروز یک دعوی در دادگاه می‌تواند باشد و فردا و پس‌فردا هم یک مسئله دیگر، مهم این است که این نمایش ترامپ پایانی ندارد و همواره ادامه خواهد یافت. برخی از بحران‌ها توسط خود ترامپ طراحی‌شده است و برخی دیگر به دلیل زیاده‌خواهی و بی‌کفایتی به او تحمیل‌شده است اما به‌هرحال همه‌ی این شوک‌ها و بحران‌ها، روش‌هایی برای انتقال و جابه‌جایی ثروت هستند و پیوند میان انواع سیاست‌های اقتصادی محسوب می‌شوند. ما در اینجا به مسائل گوناگونی اشاره می‌کنیم یکی حذف مالیات بر املاک است، مالیات ۱۵ درصدی شرکت‌ها، مالیات بر قوانین و آیین‌نامه‌ها و تلاش برای ثروتمندتر ساختن بخش خصوصی، همچنین مسائل دیگری همچون سیاست‌های زیست‌محیطی، بذل و بخشش صنایع حوزه‌ی نفت و گاز، سیاست‌های درمانی و یا اقدامات او در زمینه‌ی تأمین اجتماعی، همه و همه بحران‌هایی هستند که ترامپ از آن‌ها برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برد.
اغلب کلماتی که در توصیف ترامپ گفته می‌شوند عبارت‌اند از بی‌کفایتی و نابهنجاری او اما در زمینه‌ی اقتصادی، اکثریت او را فردی باکفایت و لایق می‌دانند اما ما می‌کوشیم که نمایش کاذب ترامپ را افشا کنیم و نشان دهیم که تنها پول برای اثبات لیاقت او درزمینه‌ی اقتصادی کافی نیست.
سؤال: چه خطری در این زمینه وجود دارد؟
کلاین: من واقعاً در این زمینه نگران هستم که با این افرادی که ترامپ پیرامون خود جمع کرده است در صورت وقوع یک شوک بزرگ خارجی، همچون بحران مالی در سال ۲۰۰۸ و یا حملات وحشتناک در منچستر، چه اقداماتی از سوی آنان صورت خواهد گرفت. افراد پیرامون، یعنی کسانی همچون “استیو بنون “،”مایک پانسی ” و “جف سیزن “، احترام چندانی برای دموکراسی قائل نیستند. آن‌ها پیش ‌از این اثبات کرده‌اند که به رژیم‌های اقتدارگرا که از وضعیت شوک و بحران، بهره می‌برند، علاقه‌ی مفرطی دارند و نیز دولت‌های که اصول دموکراسی را در کشور خود نقض می‌کنند.
سیاست‌هایی که دولت ترامپ در پیش‌گرفته است احتمال وقوع چنین بحران‌هایی را افزایش نیز می‌دهد. آن‌ها ضوابط و مقررات بانک‌ها را کنترل نمی‌کنند و همین مسئله می‌تواند منجر به بروز بحران دیگری همچون بحران ۲۰۰۸ شود، آن‌ها همچنین با جهان اسلام در ستیز هستند، داعش ممنوعیت سفر به امریکای ترامپ را یک محدودیت مبارک نامید چراکه منجر به جلب نیروهای بیشتری توسط آن‌ها می‌شود بنابراین من تصور می‌کنم با توجه به اقداماتی که ترامپ انجام می‌دهد، احتمال وقوع شوک‌های بزرگ‌تری نیز وجود دارد و من همه‌ی این موارد را در فهرستی تحت عنوان “لیست هیاهوی سیاه ” ذکر کرده‌ام. ترامپ بر استفاده‌ی مجدد از شکنجه تأکید می‌کند. به مطبوعات حمله می‌کند و مواردی از این قبیل که موجب می‌شود ما برخورد صمیمانه‌ای با او نداشته باشیم.

سؤال: ترامپ، کارناوالی را ایجاد کرده است که ذهن‌ها را منحرف کند، قوانین گوناگونی را به تصویب می‌رساند، حمایت مالی از برخی سازمانها را قطع می‌کند و یا برخی از آن‌ها را منحل می‌سازد…
کلاین: و ارتش نیز آزادی عمل دارد. ترامپ به کنترل امور نظامی علاقه‌ای ندارد و این مسئله کاملاً روشن است، بنابراین ارتش آزادی عمل بسیاری دارد که منجر به افزایش تلفات غیرنظامیان می‌شود و موارد این‌چنینی بسیار زیاد است. من نمی‌دانم تا چه حد این اتفاقات طراحی‌شده هستند اما بی‌گمان همه‌ی این رویدادها از پیش برنامه‌ریزی‌شده نیستند. من تصور نمی‌کنم که او تا این حد انسان باهوشی باشد اما من تصور می‌کنم اینکه جمهوری خواهان او را موردحمله قرار نمی‌دهند به این دلیل است که این موج حواس‌پرتی و منحرف کردن اذهان که ترامپ ایجاد کرده است مزایای اقتصادی زیادی را به همراه خود می‌آورد. گمان می‌کنم که هیچ‌کس نمی‌تواند به این سؤال پاسخ دقیقی بدهد که تا چه حد او یک احمق سودمند است و تا چه حد از سودمندی حماقت‌هایش بی‌اطلاع است اما این نابخردانه است که برای خود او هیچ اعتباری قائل نباشیم.
ترامپ یک شرکت اموال و مستغلات از پدرش به ارث برده است و به خاطر انحرافات زندگی شخصی‌اش، رفتارهای خارج از چارچوب ازدواج او در دهه‌ی ۸۰ میلادی و نیز نقشی که در شوهای تلویزیونی ایفا می‌کرد، تبدیل به یک برند معروف شد. رفتارهایی که ترامپ داشته است و تیتر یک روزنامه‌های امریکا شد، برای بسیاری از مردم خجالت‌آور بود اما ترامپ نه‌ تنها متأسف نبود بلکه عاشق چنین اعمالی بود. من نمی‌خواهم بگویم که او یک نابغه است اما باید برای او اهمیت و اعتبار قائل بود چراکه کارهایی انجام می‌دهد که ذهن مردم را از امور دیگر منحرف می‌سازد و می‌داند که چگونه در عرصه‌ی عمومی نقش بازی کند.
سؤال: در این کتاب شما بسیار خوش‌بینانه به اوضاع می‌نگرید، ازجمله نسبت به آنچه در “استندینگ راک “(۸) روی داد چه دلیلی پشت این نگاه خوش‌بینانه وجود دارد؟

کلاین: من این خوش‌شانسی را داشتم تا هنگامی در این کمپ حضورداشته باشم که اوباما خواستار توقف عملیات احداث لوله نفت در بستر رودخانه شد، آن روز یک روز شگفت‌انگیز برای من بود مردمی که در کمپ سنگ مقدس حضور داشتند درباره‌ی اقداماتی برای رسیدن به صد در صد انرژی تجدید پذیر صحبت می‌کردند. این اردوگاه‌ها واقعاً یک مدل برای سبک زندگی دیگری بودند و راه جدیدی برای ارتباط با یکدیگر به شمار می‌آمدند. این اتفاق درباره‌ی کورپوراتیسم، نظامی‌گری و نژادپرستی بود. این اتفاق تحلیلی درباره‌ی برتری سفیدها، تاریخ تفوق سفیدپوستان، استعمارگرایی و کورپوراتیسم بود و اینکه پلیس و نیروهای نظامی کل این فرایند را پیش می‌بردند. من تصور می‌کنم که ما غالباً مسائل را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهیم و بسیاری از مباحثی که غالباً از یاد رفته بودند اکنون مجدداً در مرکز بحث قرار دارند بنابراین تحلیل‌ها و پاسخ‌های یکپارچه بسیار هیجان‌انگیز بودند.

سؤال: یکی از مسائلی که شما هم در این کتاب و هم در کتاب “همه‌چیز تغییر می‌کند ” به آن پرداخته‌اید این است که چگونه محیط‌زیست یک مشکل مشترک برای همه به شمار می‌آید، به این دلیل که درباره‌ی سیاره‌ای است که ما در آن زندگی می‌کنیم. آیا می‌توان گفت که حفظ سیاره، روزنه‌ای است که می‌توان از طریق آن نسبت به ترامپ واکنش نشان داد؟
کلاین: من در این کتاب اخیر استدلال کرده‌ام که هیچ روشی برای رویارویی با بحران آب‌وهوا وجود ندارد مگر آنکه به منطق سرمایه‌داری را که مبتنی بر رشد نامحدود و تبعیض‌آمیز است را به چالش بکشد. ما باید اقتصادمان را به‌گونه‌ای مدیریت کنیم که در مناطقی شاهد رشد اقتصادی باشیم که در ستیز با حیات در زمین نیست. ما باید اقتصادهای مراقبتی، مراقبت‌های درمانی، آموزش، هنر، رسانه‌های جمعی و تمام صنایعی که کربن کمتری را انتشار می‌دهند را گسترش دهیم. ما باید شغل‌های جدیدی را ایجاد کنیم و جنبش‌های کارگری را تقویت کنیم و با تاریخ ایجاد مشاغلی که در ستیز با طبیعت هستند، مقابله کنیم.
سؤال: شما عضو “مانیفست لیپ ” هستید که یک بیانیه‌ی کانادایی درباره‌ی محیط‌زیست و عدالت اجتماعی است و به‌عنوان ضمیمه در انتهای کتاب آمده است، لطفاً به ما درباره‌ی آن بیشتر بگویید

کلاین: این مانیفست حاصل تلاش عده‌ای از مردم کانادا از بخش‌های مختلف که دیدگاهی درباره‌ی اقتصاد را مطرح کردند که ما واقعاً در پی آن بودیم. ما این پروژه را در اواخر انتخابات فدرال اخیر راه‌اندازی کردیم و نشان می‌دهد که من در انتظار ارائه‌ی راهکار از سوی سیاستمداران نایستاده‌ایم بلکه این مانیفست جنبشی است که طرح موردنظر خود را به تصویر کشیده است و به سیاستمداران می‌گوید که اگر شما حمایت ما را می‌خواهید باید بر نظرات و دیدگاه‌های ما، صحه بگذارید.
زمانی ما این پلتفرم را ارائه کردیم که در وسط مبارزات انتخاباتی قرار داشتیم و هیچ‌یک از احزاب برنامه‌ای نداشتند که اهداف و خواسته‌های ما را تأمین کند و بر روی بحران‌های موجود متمرکز باشد، مسائلی همچون تغییرات آب‌وهوایی، نابرابری، بی‌عدالتی‌های نژادی، نقض حقوق طبیعی بشر، حل مشکلات مربوط به مهاجرت و مهاجران؛ بنابراین ما یک روایت جدید را ارائه کردیم که می‌کوشد تمام این مشکلات را باهم پیوند دهد.
این مانیفست حیات ویژه‌ی خود را دارد و مدم در شهرهای مختلف کانادا مدام در حال بازنویسی و محلی سازی و معرفی یک سری کاندیداها محلی برای انتخابات شهری با این اهداف هستند. علاقه‌ی زیادی از سوی مردم کانادا برای انجام پروژه‌ای مشابه وجود دارد و همچنین مردم امریکا نیز به تدوین چنین مانیفستی تمایل دارند.
سؤال: اگر شما عقیده دارید که نه گفتن کافی نیست پس مردم بعد از خواندن کتاب شما چه‌کاری باید انجام دهند؟
کلاین: نه گفتن کافی نیست و شما باید در اجتماعات گوناگونی که در شهرها برگزار می‌شود حضور پیدا کنید، اگر یک راهپیمایی سفیدپوستان در شهر شما وجود دارد باید بیرون بروید و آن‌ها را نفی کنید و در اعتراض به رفتارها و طرح‌های ترامپ باید بیرون بریزید. به‌عنوان‌مثال در کالیفرنیا، جایی که مردم تحت تأثیر وضعیت مفتضحانه‌ی طرح مراقبت‌های درمانی ترامپ قرار دارند و طرح مراقبت‌های درمانی کنگره که مبتنی بر پرداخت‌های تک‌تک افراد است و از مراقبت‌های بهداشتی عمومی خبری نیست.
بنابراین به‌سوی محیط‌های عمومی حرکت کنید و زمان خود را به رؤیاپردازی‌هایتان اختصاص دهید. زمانتان را به گفت‌وگو با آدم‌های جدید اختصاص دهید و ببینید که آیا این امکان وجود دارد که زمینه‌های مشترکی بین هم پیدا کنید.

(۱)No logo:Taking Aim at the Brand Bullies

(۲) The Shock Doctrine: The Rise of Disaster Capitalism

(۳) This Changes Everything: Capitalism vs. the Climate

(۴)۳۵۰.org یک جنبش بین‌المللی زیست‌محیطی است که می‌کوشد رهبران جهان را برای پذیرش واقعیت‌های علمی درباره‌ی مسائل زیست‌محیطی و اصول عدالت، متقاعد سازد. این جنبش در پی آن است که دنیای بهتری را برای انسان‌ها ایجاد کند.

(۵) No Is Not Enough

(۶) The Apprentice یک برنامه‌ی تلویزیونی آمریکایی است که درباره‌ی مهارت‌های تجاری گروه‌های مختلف، قضاوت می‌کند. این برنامه از ژانویه‌ی ۲۰۰۴ طی ۱۵ فصل پخش‌شده است. این برنامه توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور فعلی امریکا، پخش می‌شد.

(۷) Mar-a-Lago یک تفریحگاه معروف در امریکا که توسط دونالد ترامپ خریداری‌شده است.

(۸) Standing Rock منطقه‌ای متعلق به سرخ‌پوستان در ایالت داکوتای شمالی که نسبت به ایجاد یک خط لوله در این منطقه که منجر به آلوده کردن منابع آب این منطقه می‌شود، اعتراض کرده بودند.