تحلیلی بر وضعیت رو به نزول زنان و حضور آنان در پستهای مدیریتی در سیستان و بلوچستان
تنها ۱۶ درصد از مدیران، مقامات عالیرتبه و قانونگذاران در سیستان و بلوچستان را زنان تشکیل میدهند و این برای روند توسعه در این خطه چندان مناسب به نظر نمیرسد. پهناورترین استان کشور در حالی با مشکلات ناشی از عدم توسعه دست و پنجه نرم میکند که محیطی مردانه در این خطه برجامعه حکمفرماست.
نوشتههای مرتبط
در حالی که ورود زنان به عرصه قانونگذاری منوط به رای مردم و پیروزی در انتخابات و رقابتهای انتخاباتی است ولی ورود به مناصب مدیریتی به ویژه در سیستم دولتی انتصابی است و به نظر میرسد مدیران ارشد کشور و این استان حاضر نیستند میدان را به زنان بسپارند؛ اتفاقی که پیشتر در سیستان و بلوچستان رخ داده بود. از سوی دیگر در ۸ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هیچ زنی از سیستان و بلوچستان کاندید نشده بود که در رقابتها بتواند موفق به کسب کرسی مجلس شورای اسلامی شود. نگاهی به وضعیت حضور زنان سیستان و بلوچستانی در جایگاههای تصمیمگیرنده و تصمیمساز نشان میدهد بستر ورود آنها در میدانهایی که به رای مردم نیاز دارد، فراهم شده است اما در دولت به کارگیری زنان در پستهای مهم، آن هم در استانی کمبرخوردار نظیر سیستان و بلوچستان طی ۵-۶ سال اخیر روند نزولی داشته است. نگاهی به آمارهای رسمی مرکز آمار ایران این وضع را بیشتر ملموس میکند. این در حالی است که سیستان و بلوچستان برای توسعه نیازمند حضور و توانمند شدن زنان است. در حال حاضر تنها حدود ۱۶ درصد از جمعیت رده شغلی «قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران» در سیستان و بلوچستان را زنان تشکیل میدهند و حدود ۸۴ درصد دیگر را مردان از آن خود کردهاند. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران در رده شغلی «قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران» در این استان ۹هزار و ۱۳۷نفر شاغل هستند که از این تعداد ۱هزارو ۳۷۹ نفر آنان را زنان تشکیل میدهند و این در حالی است که فقط ۱۳۶ نفر از این تعداد در روستاها مشغول هستند.
تجربه کوتاه انتساب زنان به عنوان مدیران دولتی
در دهه اخیر زنان در سیستان و بلوچستان توانستهاند پستهایی نظیر عضویت در شوراهای شهر و روستا و همینطور دهیار و بخشدار را از آن خود کنند. این وضع پایدار نبوده و در چند سال اخیر این وضع به عضویت دو زن یکی در شورای شهر زاهدان و دیگری در شورای شهر زابل محدود شده است. کاهش حضور زنان در این خطه دورنمای خوبی را ترسیم نمیکند به ویژه آنکه کارشناسان معتقدند توسعه پایدار و برقراری امنیت، نیازمند توسعه همهجانبه منطقه و به ویژه نقشآفرینی زنان است.
گرچه «محمود احمدینژاد» در دوره ریاستجمهوری خود این جسارت را به خرج داد که یک زن را به مجلس شورای اسلامی معرفی کند تا بتواند وزیر کابینه او شود و این کار پیشتر انجام نشده بود اما در دو دولت هفتم و هشتم بود که زمینه انتخاب و انتصاب زنان در کشور به ویژه در استانی کمترتوسعهیافته نظیر سیستان و بلوچستان فراهم شد.
برای نمونه در دوره ریاستجمهوری «سید محمدخاتمی» سومین بخشدار زن ایران برای بخشداری مرکزی شهرستان چابهار انتخاب شد و بدینترتیب زنان توانستند در این استان که فضایی مردانه بر آن حاکم است مسئولیتهایی نظیر بخشداری، دهیاری و … برعهده بگیرند.
«حمیرا ریگی»، نخستین بخشدار زن سیستان و بلوچستان و سومین بخشدار زن کشور درباره سختی ورود و فعالیت زنان به پستهای مدیرتی میگوید:« قطعا بسترسازی فرهنگی در دورههای قبلی زمینهساز ورود سایر زنها به پستهای مدیریتی در استان شد. جالب است بگویم وقتی بنده را به عنوان بخشدار مرکزی شهرستان چابهار منتصب کردند مقاومت بسیاری دربرابر این تصمیم بود. هم مقاومتهای مذهبی و هم مقاومتهای قومی و سنتی. به نوعی احساس براین بود که منافع و مصالح مردان به خطر افتاده است. اما همینکه مدتی از انتصاب من گذشت و نحوه فعالیت من دیده شد به فرماندار وقت چابهار توصیه میشد بخشداران و دهیاران را هم از زنان انتخاب کنند».
این زن فعال در سیستان و بلوچستان که اینک مشاور استاندار سیستان و بلوچستان در امور بهزیستی است میافزاید:« توجه و حفظ سنتهای بومی و احترام به آداب و سنن مردم منطقه کلید موفقیت من در بین مردم و حرفشنوی آنها از من به عنوان بخشداربود.»
خانم ریگی در مورد چگونگی توانمندسازی زنان در سیستان و بلوچستان توضیح میدهد: «تجربه برگزاری انتخابات شوراهای روستایی و همینطور راهاندازی مراکز ICTروستایی در بخشها و روستاهای چابهار به من نشان داد که اعتمادسازی در بین ریشسفیدان، مولویها و روحانیون میتواند به مشارکت و مدیریت زنان کمک کند. آن وقت دیدم که حتی یکی از ریشسفیدان آمده و از من میخواهد دخترش که اتفاقا تحصیلکرده هم بود را ترغیب کنم تا در انتخابات شوراهای روستایی شرکت کند.»
جدای از بخش دولتی در بخش خصوصی و به ویژه در فضای تجاری استان سیستان و بلوچستان زنانی بودهاند که تجارتخانه داشتهاند و تجارت آنها محدود به فضای ایران نبوده است. با این حال آمار رسمی نشان از ان دارد که همینک تنها ۱۸ زن به عنوان کارفرما در سیستان و بلوچستان در بخش خصوصی فعالیت دارند.
شوراهای شهر و روستا دروازه ورود زنان
بسترسازی و اجرای اصل یکصدم قانون اساسی و تشکیل شوراهای شهر و روستا این فرصت را برای زنان فراهم کرد تا در استانی کمتربرخوردار نظیر سیستان و بلوچستان بتوانند به موقعیتهای شغلی تصمیمساز و تصمیمگیرنده راه یابند در حالی که سیستمهای رسمی و دولتی هنوز آن طور که باید و شاید از زنان در مدیریتهای این استان بهرهنبردهاند.
«زهرا محبی»، عضو شورای شهر زابل و نخستین زنی که از شهر زابل به عضویت این شورا در دوره سوم درآمد، در اینباره معتقد است:«یکی از نخستین موارد نیاز جامعه به حضور زنان در مراحل تصمیمساز یو تصمیمگیری مدیریت شهری و توسعه در شهرهاست. حضور زنان در این عرصه توسعه را تسریع میکند. حضور زنان در زیباسازی شهری میتواند آرامش را به شهرها به ارمغان بیاورد و این امکانی است که به حضور زنان در شورای شهر و همینطور شهرداری به وجود آمدهاست.»
این عضو شورای شهر زابل میافزاید: «متاسفانه هنوز زنان در پستهای بالای مدیریتی استان جایگاهی نیافتهاند و نیاز جامعه ما به ویژه در سیستان و بلوچستان این است که زنان بیشتری در این مناصب به خدمت گرفته شوند.»
«زهرا محبی» تصریح میکند: «دستکم با ورود من به شورای شهر زابل و فعالیتی که در این مدت داشتهام سطح انتظار زنان و دختران شهر از مسئولان و حتی شورای شهر بالا رفته است که میتواند در آینده برای آنها ارمغان خوبی داشته باشد.»
در همین حال «زینب خسروی» با آنکه در دوره دوم شوراهای شهر و روستا رییس شورای شهر ایرانشهر بوده اما به سبب فشارهایی از سوی متنفذان و تصمیمگیران از شرکت در دوره سوم انتخابات شوراهای شهر بازمانده است. او میگوید:« هر مسئولی که به سیستان و بلوچستان میآمد وارد زاهدان میشد و کمتر پیش میآمد که به ایرانشهر هم بیاید. من به سرعت خودم را به زاهدان میرساندم و با او مسائل را طرح میکردم. برای همین مردم به من اعتماد کرده بودند.»
این عضو سابق شورای شهر ایرانشهر که ریاست این شورا را برعهده داشته میافزاید: « این خود خانمها هستند که باید به ارزشهای خود واقف شوند تا بتوانند بر مشکلات و یکسویهنگریها در جوامع سنتی فائق آیند. اگر خود زنان منطقه ما به این نگرش نرسند که میتوانند، کسی به آنها میدان نخواهد داد.»
زینب خسروی میافزاید:«شاید در دوره اول شوراها نقش روحانیون و متنفذان در منطقه در انتخاب افراد حیاتی بود ولی دستکم در دروه دوم که من به عنوان نفر سوم شورای شهر ایرانشهر برگزیده شدم نشان این بود که مردم میخواهند خود تصمیم بگیرند و به زنان هم که تا پیش از این امانتدارفرزندانشان در مدرسه بودند یا نظیر آن اعتماد میکنند و اتفاقا زنان هم جواب اعتماد آنها را به خوبی میدهند .»
عرصه علم و نقشآفرینی زنان
از ابتدای دهه هشتاد که پذیرفته شدگان دانشگاهها نشان از تغییراتی میداد که در آن دختران بیشتر برای ادامه تحصیل تمایل نشان میدهند انتظار میرفت که احراز پستهای مدیریتی در دانشگاهها و اعضای هیئتعلمی نیز تغیراتی به خود ببیند. در چنین شرایطی به نظر میرسد زنان بیشتر با احراز پستهای علمی و دانشگاهی در فعالیتهای اجتماعی حضور مییابند ولی هنوز در مناصب تصمیمگیرنده حضور کمتری دارند. برای نمونه نگاهی به وضعیت اعضای هیئت علمی دو دانشگاه سیستان و بلوچستان و زابل نشان از آن دارد که تعداد زنان حاضر در این دانشگاه به عنوان هیئت علمی این جبهه را برای فعالیت زنان پررنگتر کرده است. البته میتوان از فعالیت زنانی به عنوان رییسبیمارستان چون دکتر «فاطمه کیخا» در بیمارستان امیرالمومنین زاهدان هم یاد کرد. در این میان به نظر میرسد با وجود فعالیت دانشگاههای سراسری و آزاد و همینطور دانشگاه پیام نور و علمیکاربردی آنچه در فعالیت این دانشگاهها دیده نمیشود فعال بودن رشتههایی در حوزه علوم انسانی نظیر جامعهشناسی، انسانشناسی و مدیریت است که عملا نبوداین رشتهها و فارغالتحصیلان آن به جامعه سیستان و بلوچستان نیز در تحولات اجتماعی کمکی نکرده است. به عبارت دیگر دانشگاههای سیستان و بلوچستان تنها توانستهاند عدهای فارغالتحصیل رشتههای مهندسی را به جامعه تحویل دهند که عموما به دنیال کار دولتی و استخدام در چنین مناصبی بودهاند و نیرویی که بتواند تحولات اجتماعی رقم بزند را مورد توجه قرار ندادهاند.
خانم دکتر«شهلا نجفی» مدیرگروه علوم دانشگاه زابل درباره نقش زنان در توسعه یافتگی یا عدم توسعه یک منطقه میگوید:« توسعهنیافتگی دلایل مختلفی دارد که عدم حضور زنان در مشارکتهای اجتماعی نیز یکی از دلایل آن است. در سیستان و بلوچستان و جایی نظیر زابل نیز مثل همه نقاط کوچک تصمیمگیری شده است اما من معتقدم اگر خانمی بتواند آگاهی و اطلاعات لازم را داشته باشد پست مدیریتی مرتبط را میتواند احراز کند.»
این تحصیلکرده گیاهان داروی میافزاید:« باید بتوانیم موانع فرهنگی و مشکلات فرهنگی را در گام نخست برطرف کنیم. آموزش در این راه بسیار میتواند موثر افتد.»