بررسی سفرنامه های اروپاییان در دوره صفویه نشان می دهد که مراسم بیست و یکم رمضان، سالروز شهادت حضرت علی علیه السلام کاملا مشابه آیین عاشورا برپا می شده است و «دلاواله» از عهد شاه عباس صفوی و «آدام اولئاروس» از عهد شاه صفی این مراسم را گزارش نموده اند. لذا جهت جلوگیری از تکرار مطالب به صورت بسیار خلاصه به آن پرداخته می شود. بر طبق گزارش های موجود در این روز هم دسته ای عزاداری شکل می گرفته، نوحه خوانی و روضه خوانی به همان منوال جریان داشته ، دسته های عزادار با هم زد و خورد می کرده اند و نیز مراسمی مشابه نعش گردانی انجام می پذیرفته اما به جای شبیه سازی کاروان زخم خورده عاشورا برخی از نمادهای متعلق به آن حضرت به نمایش در می آمده است. اولئاروس می نویسد: «سه تابوت که با پارچه سیاه رنگی پوشیده شده بود دایره وار دور گردانده شد که ظاهرا بایستی مظهر تابوت حضرت علی و دو فرزند ایشان می بود. پیش از اینها دو صندوق بلند که با پارچه ای نیلی رنگ پوشیده شده بود و گویا تمثیل و تنها میراث حضرت علی یعنی کتاب های روحانی ایشان می بود به نمایش گذاشته شد و نیز دو راس اسب زیبا که بر پشت آنها کمان و تیر و دستارهای گرانبها و مقدار زیادی پرچم های پیروزی قرار داشت دور گردانده شد. بر سر چوبی یک برج مدور که آن را نخل می نامیدند و بر آن ۴قبضه شمشیر فرو کرده بودند که به سبب فراوانی اشیا زینتی دیدن آنها دشوار مینمود. چندنفر دیگر بر سر خود جعبه هایی حمل می کردند. این جعبه را با دسته ای از پرندگان، نوارهای رنگین، گل و سایر چیزها آرایش کرده و درون آن گویا قرآنی را در حالت باز قرارداده بودند. افرادی که به این طرز جعبه را بر سر داشتند، همراه نوای موسیقی محزون که به وسیله سنج های بزرگ، نی لبک، تنبک و طبل نظامی نواخته میشد می پریدند و می جهیدند. چند گروه از جوانان چوبدستی بلندی در دست داشتند و در دایره های جداگانه به اطراف می پریدند و در حالی که شانه های یکدیگر را گرفته بودند یکی از آنها می خواند حیدر، حیدر، حسن و حسین و دیگران با او همین کلمات را دم می گرفتند. با این مراسم جمعیت دوباره به شهر رفتند (آدام اولئاروس، ۱۳۸۵: ۷۵). دلاواله اما در شرح حمل نمادهای عزاداری بیست و یک رمضان چنین نگاشته است: «جلوی هر دسته چند اسب که طبق رسوم محل آراسته به زینت فراوان هستند حرکت میکنند و روی زین آنها تیر و کمان و شمشیر و سپر و عمامهای قرار دارد که گفته میشود ما ترک علی(ع) است. بعد از آن پیادگانی بیرق و علمهای متعدد و بزرگی را که دور تا دور آن با نوارهایی زینت شده است به زحمت به دوش میکشند. تیغه علمها در زیر وزن سر آنها چنان خم شده که صورت کمان بزرگی را پیدا کرده است و ظاهرا این اشیا نیز نماینده سلاحهای علی(ع) هستند … بعد از اینها تابوت یا تابوتهایی پوشیده به مخمل سیاه را بر دوش میکشند و ظاهرا این بازنشانی از تابوت علی(ع) است. روی تابوتها مجموعهای از سلاحهای مختلف تعرضی و تدافعی و پرهای رنگین قرار دادهاند و دور تا دور آنها عده زیادی راه میروند و نوحه میخوانند و عده دیگری بوق و کرنا و سنج میزنند و فریادهای عجیب بر میآورند و جست و خیز میکنند»(دلاواله، ۱۳۹۱: ۷۱).
در کنار این موضوع، «دلاواله» به حضور دو فرقه در این روز مجددا اشاره دارد و می گوید که در این روز دو دسته مهم که هر کدام نماینده یک قسمت شهر هستند به راه میافتند و تعداد زیادی از سران و بزرگان کشور نیز در دسته مورد علاقه خود شرکت میکنند و در این کار بر یکدیگر سبقت میگیرند. حتی اگر خود شاه نیز در اصفهان باشد به انتخاب خود با یکی از دستهها که بیشتر طرف توجه او باشد همراهی میکند. وی ذکر می کند که شاه عباس گاه به قصد تفریح در برخورد دو دسته مداخله می کند و بعد از آنکه به میل خویش آن دو را به جان هم انداخت، به چابکی از میدان بیرون می رود و در کنار پنجره خانه ای به تماشای زد و خورد دو دسته و نتیجه شوم آن مینشیند(فلسفی ج۱،۱۳۹۱:۴۶۳ ).
نوشتههای مرتبط
مراسم عزاداری برای حضرت علی(ع) در منابع قدیمی تر از صفویه با چنین تشریفاتی اصلا به ثبت نرسیده و کاملا نمایان است که برجسته سازی شهادت امام اول شیعیان با اهداف سیاسی صفویه گره خورده و پس از جاانداخته شدن مذهب تشیع در میان توده مردم، این عزاداری هم به آیین های سوگواری وحدت بخش عامه مردم افزوده شده است و کارکردی کاملا مشابه سوگواری محرم داشته است. حتی با هدف شبیه سازی به واقعه کربلا در دوره ده روزه از نوزدهم تا بیست و هفتم رمضان برپا می شده است و چون به لحاظ فاکتورهای اثرگذارنده اش، تنوع ماجرا، تعداد کشته شدگان و ماجراهای آن هرگز به پای واقعه عاشورا نمی رسیده، اندک زمانی بیش دوام نیافته و اندک اندک به عزاداری کوتاه مدت تر و مختصرتری مبدل گردیده است.
منابع
– اولئاروس،آدام، سفرنامه آدام اولئاروس، ترجمه احمد بهپور، تهران، ابتکار نو: ۱۳۸۵
– دلاواله، پیترو، سفرنامه دلاواله، ترجمه و شرح شجاع الدین شفا، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی: ۱۳۹۱
– فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، انتشارات نگاه: ۱۳۹۱