نظریه پردازان شهری
جین جیکوبز:
نوشتههای مرتبط
جین جیکوبز (Jane Jacobs ) به سال ۱۹۱۶ در شهر معدن زغال سنگ، اسکرانتون پنسیلوانیا، به دنیا آمد. پدر او دکتر و مادرش پرستار و معلم سابق مدرسه بود. پس از فارق التحصیل شدن از دبیرستان موقعیت کاری بدون دستمزد را به عنوان دستیار برای ویراستاری صفحه ی زنان در Scranton Tribune، بدست گرفت. یک سال بعد، در میانه ی کسادی، او اسکرانتون را به مقصد نیویورک سیتی ترک کرد. در طول سالهای ابتدایی اقامت در شهر مشاغل متنوعی را بر عهده گرفت، به عنوان یک نویسنده ی آزاد اغلب در مورد حوزه ها ی کاری در شهر می نوشت. آنگونه که او اذعان می دارد این تجارب، ” … بیشتر از صرف یک اندیشه در مورد آنچه که در شهر می گذشت و آنچه مورد قبول تجارت و کار بود، را در اختیار من قرار داد.” در زمانی که مشغول به کار در اداره ی خبررسانی جنگی بود همسر خود یعنی رابرت جیکوبز (Robert Jacobs) معمار را ملاقات کرد.
در سال ۱۹۵۲ جیکوبز ویراستار مرتبط با Architectural Forum شد و این اجازه را یافت تا مشاهده ی نزدیک تری را نسبت به مکانیزم طراحی و نوسازی شهری داشته باشد. در این فرآیند او با مشاهده ی اینکه تعداد زیادی از پروژه های بازسازی شهری که وی در مورد آنها نوشته بود دارای امنیت، جذابیت، سرزندگی، یا به گونه ای اقتصادی؛ دقیق، نبودند، به سرعت بدل به منتقد نظریه ی طراحی قراردادی و عملی شد. او سخنرانی را در ارتباط با همین موضوع در دانشگاه هاروارد به سال ۱۹۵۶ ایراد کرد و ویلیام وایت (William H. Whyte) از وی دعوت کرد تا مقاله ای مشابه این سخنرانی را به عنوان ” پایین شهر برای مردم است” (Downtown is for People) در مجله ی Fortune، بنویسد. در سال ۱۹۶۱ او این مشاهدات و نوشته های خویش را در کتاب شناخته ی شده خویش ” مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی” (The Deat and Life of Great American Cities)، ارائه کرد. کتاب حاکمیت مؤسسات طراحی حرفه ای مدرنیستی را به چالش کشیده و از مشاهده ی تجربی آگاهانه و بصیرت اجتماعی، دفاع می کند.
در طول سالهای ۱۹۶۰ او برای هدایت ارگانهای محلی در جهت مخالفت با از بین بردن top-down neighborhoodو ساخت بزرگراه که توسط رابرت موسز (Robert Moses) عضو هیئت علمی New York City Parks مورد حمایت قرار گرفته بود ، جذب نهضت عمل گرایی شهری شد. د رسال ۱۹۶۲ در واکنش نسبت به طرح موسز برای ساخت بزرگراهی که از میان پارک میدان واشنگتن در منهتن Manhattan’s Washington Square Park و روستای غربی می گذشت، مسئول کمیسیون مشترک توقف طرح Lower بزرگراه منهتن شد. تلاشهای وی در جهت توقف ساخت بزرگراه منجر به دستگیری او در تظاهرات سال ۱۹۶۸ شد، زیرا بزرگراه به عنوان یکی از نقاط مستعد در توسعه ی شهر نیویورک اغلب مورد توجه بوده است. موسز پیش از این با وجود مخالفت همسایه ها، در سرتاسر بزرگراه Cross-Bronx و دیگر مسیرهای ماشین رو پیش رفته بود و شکستLower بزرگراه منهتن پیروزی بزرگی برای طرفداران جامعه ی محلی و عامل سقوط موسز از موضع قدرت بود. انتقاد تند جیکوبز نسبت به طرح “نوسازی محله های فقیر نشین” “slum-clearing” و رشد سریع پروژه های خانه سازی همچنین ابزاری برای به چالش کشیدن آنها بود که سابقا فعالیت های برنامه ریزی را به گونه ای جهانی حمایت می کرد.
در سال ۱۹۶۸ جیکوبز با هدف مخالفت با جنگ ویتنام، به همراه خانواده اش به تورنتو نقل مکان کرد. در تورنتو او به عنوان یک منتقد صریح برنامه ریزی شهری top-down، باقی ماند. در آغاز دهه ی ۷۰ او به توقف طرح حفاری در جلگه کمک رساند تا از ساختن بزرگراه اصلی که از میان زمین های قابل سکونت در اطراف تورنتو Toronto’s liveliest neighborhoods می گذشت، خودداری کند. مخالفت با ساخت بزرگراه و حمایت از همسایگی ها از موضوعات متداول در زندگی او به شمار می آمدند. سؤال همواره ی او این بود که آیا ما شهرها را برای مردم می سازیم و یا برای ماشین ها .
جیکوبز مدعی بود که ” شهرهای سالم و بانشاط، شهرهای ارگانیک، خود جوش و خوش اقبالند. آنها بر پایه ی تنوع اقتصادی، انسانی و معماری، جمعیت های متراکم و اختلاط کاربری ها می بالند نه بر مبنای برنامه های به سامان شده ی توسعه ی مجدد که به نام زاغه روبی یا زیبا سازی شهری، کل محلات را بر پارک ها و میادین مشخص آن دگرگون کند”(جیکوبز، ۱۳۸۶: ۱۵).
به اعتقاد او وقتی با شهر سر و کار داریم، سر و کارمان با زندگی آن هم مشکل ترین و بارز ترین صورت آن است. از همین رو در طرح شهر محدودیتی موجود است که آن را از طرح یک اثر هنری متمایز می کند. ” در سامان دادن به شهر، به هنر احتیاج داریم؛ همان گونه که در سایر عرصه های زندگی به آن محتاجیم، برای اینکه بتوانیم زندگی را درک کنیم و برای اینکه رابطه ای که بین زندگی هر یک از ما و زندگی برون از عرصه ی حیات ما موجود است، روشن گردد و یا اصلا شاید، بیشتر بدین دلیل به هنر احتیاج داریم که از انسانیت خود مطمئن شویم.” به نظر او ” هنر برنامه ریزی شهری و روش های شبه علمی همراه آن، کوشش نکرده اندکه با دنیای واقعی سر و کار داشته باشند”( مزینی، مقالاتی در باب شهر وشهرسازی)
جین جیکوبز در سال ۱۹۹۶ به خاطر نوشته ها و افکار اثر گذارش به دریافت نشان عالی کانادا نائل شد. در ۱۹۹۷ کنفرانسی به نام ” جین جیکوبز “: اندیشه های ارزشمند” بر گزار شد که منجر به کتابی به همین نام و برقراری جایزه ای شد که هر سال به پاس تشکر و سپاسگذاری به مبتکران شهر تورنتو، ” قهرمانان گمنامی” داده می شود که خود را وقف فعالیت هایی می کنند که به سر زندگی شهر کمک نماید”.
او همچنین به خاطر این گفته ی خود یعنی ” چشمان خیابان” مشهور شد. جین جیکوبز سرانجام در ۲۵ آوریل سال ۲۰۰۶ در شهر تورنتو دیده از جهان فرو بست.
دامنه ی علاقه مندی و نوشته های وی حول مباحث معماری و شهرسازی، اقتصادی، اخلاق، و روابط اجتماعی می گذشت. کتابهایی که از این اندیشمند به جای مانده اند موارد زیر را شامل می شوند:
مرگ و زندگی د رشهر های بزرگ آمریکایی (The Death and life of Great American Cities)؛
این کتاب تأثیر گذارترین اثر جیکوبز و حتی می توان گفت تأثیرگذارترین کتاب آمریکایی در زمینه ی برنامه ریزی شهری و شهرهای آمریکایی است. کتابی که به گونه ای وسیع از جانب برنامه ریزان حرفه ای و به طور کلی عموم مردم مورد مطالعه قرار گرفت، کتاب نقدی جدی را بر سیاست های نوسازی شهری در سالهای ۱۹۵۰ وارد وارد می کند، او معتقد است این سیاست ها جوامع را ویران کرده و فضاهای شهری غیر طبیعی و منزوی را ایجاد می کند. کتاب علاوه بر درسهایی عملی در زمینه ی طراحی و برنامه ریزی شهری زیرساخت های نظری را برای چالش کاری mindest توسعه ی مدرن ارائه می کند.
اقتصاد شهرها (The Economy of Cities (1969) )؛
تز کتاب این است که شهرها محرک های اولیه ی برای توسعه ی اقتصادی هستند. استدلال اصلی جیکوبز این است که رشد قابل ملاحظه ی اقتصادی منتج از جایگزینی واردات شهری است. او همچنین مدعی است که تولید افزوده صادر شده به سایر شهرها، شانس جدیدی را به آنها برای ملحق شدن در واردات جایگزین می دهد که حاصل آن جریان تولید در چرخه ی رشد مثبت است.
در این کتاب او برای اولین بار به طور جدی نظریه ی تقدم کشاورزی بر پیدایش تمدن شهری را زیر سؤال برد. این نظریه با استناد به یافته های باستانشناسی در چتل هویوک، پدایش کشاورزی را محصول شهر ها دانسته، اهلی کردن حیوانات را نیز در شهر های آغازین جست و جو می کند (اسماعیلی و دیگران، ۱۳۸۴: ۱۱۸)
مسئله ی جدایی طلبی (The Question of Separatism(1980) )؛
این کتاب به تحلیل مبارزه ی کبک برای جدایی طلبی می پردازد. به نظر او پرداختن به این موضوع مهم بود و این به دلیل فهم این سؤالات بود که شهرها چگونه آشکار می شوند و چه تأثیری بر پیشرفت ملت ها می گذارند؟
شهرها و ثروت ملل (Cities and the Wealth of Nations(1984))؛
این کتاب به مطالعه ی تخصصی در مورد اهمیت شهرها و نواحی شهری در کشورشان و به تبع آن در اقتصاد جهانی میپردازد. کتاب یکی از اساسی ترین مفروضات اقتصاد کلاسیک و نئو کلاسیک که به دولت ملی به عنوان بازیگر اصلی در صحنه ی اقتصاد کلان نگاه می کند را به چالش می کشد و در این زمینه از فرضیه ای که در کتاب اقتصاد شهر ها مطرح کرده بود، استفاده می کند.
نظام بقا (Systems of Survival(1993))؛
این کتاب گفتگویی در مورد شالوده های اخلاقی جنبش های تجاری و سیاسی خارج از شهر است، مطالعه ای در مورد شالوده های اخلاقی کار. او د راین کتاب نیز رویکردی مبتنی بر مشاهده دارد. کتاب به صورت یک گفتگوی افلاطونی نوشته شده است. به نظر می رسد او ( آنگونه که بوسیله ی شخصیت ها در کتابش توصیف شده) با کنار هم قرار دادن بخش هایی از روزنامه ها که در مورد قضاوتهای اخلاقی مرتبط با کار بودند دو الگو از رفتار اخلاقی را با نامهای ” سندرم اخلاقی A، یا سندرم اخلاقی تجاری، و ” سندرم اخلاقی B، یا سندرم اخلاقی پشتیبان، را بدست آورد. نظریات اخلاقی که در این سندروم ها قرار نمی گیرند در هر دو سندرم قابل اجرا هستند.
مهمترین کتاب او در سالهای اخیر یعنی ماهیت اقتصاد (The Nature of Economies(2000))؛
این کتاب گفتگویی میان دوستان بر سر یک قضیه ی اثبات شده است. د رطول گفتگو، شخصیت جیکوبز شباهت های میان عملکرد اکوسیستم و اقتصاد را آشکار و امتحان می کند. موضوعات شامل توسعه ی اقتصادی و محیطی، رشد و توسعه، و اینکه اقتصاد و محیط چگونه از طریق ” خود سوخت گیری” “self-refueling” حیات می یابند، است. مفاهیم کتاب با مثال های زیستی و اقتصادی مجهز شده اند و انسجام خویش را در این دو لغت به نمایش می گذارند.
عصر تاریکی در پیش رو(۲۰۰۴)) Dark Age Ahead)؛
در کتاب جاکوبز استدلال می کند که تمدن ” آمریکای شمالی” نشانه هایی را از منحنی نزولی که قابل قیاس با فروپاشی امپراطوری روم است را نشان می دهد. نظریه ی او متمرکز بر ۵ رکن از فرهنگ ماست که ما برای پا بر جا ماندن متکی به آنها هستیم که می توانند به گونه ای خلاصه شامل: خانواده ی هسته ای (یا شاید اجتماع)، تحصیلات، علم، مالیات و نمایندگی دولتی، و سازمان و ضمانت حرفه ای، باشند. هر چند در نتیجه او می پذیرد که، ” در مدت زمان معلوم گفتن اینکه آیا کدام یک از نیروهای زندگی یا مرگ فرهنگی مستولی هستند، دشوار است. آیا گسترش حومه های شهری، با از بین بردن جوامع و هدر دادن زمین، زمان، و انرژی نشانی از زوال نیست؟ یا اینکه آیا میل به پیشرفت در ابزار تسلط ، نشانه ی قدرت و توانایی تطبیق در فرهنگ آمریکای شمالی است؟ به گونه ای تقریبی، هر یک از این ها می توانند درست باشد”.
جین جیکوبز مشاهدات خود در مورد شهر ها را برای چارچوب بندی فلسفه خویش در مورد آنها، به کار برده است. اگرچه برخی از اندیشه های وی در جهت مخالفت با نگرش های سنتی برنامه ریزی حرکت می کند، با این حال آثار او از جانب برنامه ریزان اجرایی و دانشجویان برنامه ریزی بسیار مورد احترام است.
موضع جاکوبز هر چند تا حدودی در جهت گیری های تازه در ساخت مجتمع های مسکونی و سیاست های شهری در این زمینه تأثیر داشته است اما کمتر توانسته پاسخی به معضل شهر نشینی شکننده ی کشورهای در حال توسعه و هرج و مرج آشکار «خیابانی» در آنها بدهد (فکوهی، ۱۳۸۳: ۲۰۷). در واقع ایده های او این امکان را برای فراهم می آورد تا از زاویه ای متفاوت به شهر بنگریم.
منابع:
اسماعیلی، شبنم و دیگران. مدخل های پیدایش شهر، فصلنامه ی اندیشه ی ایرانشهر، سال دوم، ش ۶، ۱۳۸۴.
جیکوبز، جین. مرگ و زندگی در شهر های بزرگ آمریکایی، ترجمه ی حمیدرضا پارسی- آرزو افلاطونی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۶.
فکوهی، ناصر. انسان شناسی شهری، تهران، نی، ۱۳۸۳
مزینی، منوچهر. مقالاتی در باب شهر و شهر سازی، انتشارات دانشگاه ملی ایران.
www.en.wikipedia.org/wiki/Jane-Jacobs
www.pps.org/info/placemakingtools/placemakers/jjacobs
این مطلب از سایت آرشیو انسان شناسی و فرهنگ بازنشر می شود