جولیت میچل
میچل روانکاو مارکسیست انگلیسی در سال ۱۹۴۰ در نیوزیلند به دنیاآمد. میچل از نخستین کسانی است که اهمیت روانکاوی را در نقد مرد سالاری دریافت. او در کتاب خود روان کاوی و فمنیسم قرائتی فمنیستی از نظریه فروید به دست داد و ضمیر ناخودآگاه را عامل اصلی کارکرد روانی و جنسیت را محور مرکزی آن معرفی کرد. او اعتقاد داشت با توجه به تعابیر ژاک لاکان و با نگاهی فمنیستی می توان نظریه فروید را از بند نگرش بیولوژیک رها کرد و به نظریه ای درباره ساخت شخصیتی انسان جنس دار دست یافت. میچل و هم فکران نئو فرویدی او با نگرشی اساساً جامعه شناختی همچنان سرچشمه سرمایه داری و حاکمیت مرد سالاری را در رویدادهای بیرونی جست و جو می کنند. مقالهی بلند و معروف میچل ” زنان: طولانی ترین انقلاب” از نخستین جلوه های نظریه فمنیستی بریتانیایی بود. او در این مقاله مدعی شد که تحلیل خانواده بر حسب تقسسم کار سرمایه داری که در نظریه مارکسیستی مرسوم است، درست نیست و باید خانواده را بر حسب چهار مولفه ساختاری تولید، بازتولید، ویژگی جنسی و جامعه پذیری تجزیه و تحلیل کرد (نجم عراقی، ۱۳۸۹).
نوشتههای مرتبط
او به توضیح نقش خانواده در ایجاد نقش های زنانه و مردانه و اعطای ارزش بیشتر به نقش های مردانه می پردازد. میچل با رد مبنای زیست شناختی برای پدرسالاری، آن را نظامی ساخته اجتماع می دانست که می توان آن را تغییر داد. او با ارائه تحلیلی روانکاوانه مدعی شد زنان در خانواده از نظر روانی نیز تحت ستم اند، لذا انقلابی روانی – فرهنگی به رهبری زنان را برای از میان بردن پدرسالاری ضروری می دانست (هام و گمبل، ۱۳۸۳).
کتابشناسی:
– خواهران و برادران، سکس و خشونت ، ۲۰۰۳
– مردان دیوانه و مدوسا: اصلاح هیستری ، ۲۰۰۱
– چه کسی از فمینیسم میترسد؟ ، ۱۹۹۷
– سکسوالیته زنانه، ژاک لاکان و اکول فرویدین ، ۱۹۸۵
– موقعیت زنان یا جایگاه طبقاتی زنان ، ۱۹۷۱