انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

انسان شناسی سواد (۴): دیوید آر. اولسون: متن، معنا و خودآگاهی

انسان شناسی سواد- دیوید اولسون-

دیوید آر. اولسون روانشناس شناختی نیز به دلیل مطالعات گسترده خود بر روی نوشتن و خواندن از جایگاه بسیار مهمی در تاریخ نظریه های انسان شناختی سواد برخوردار است. مطالعات وی، بیشتر حوزه های روانشناسی شناخت، توسعه سواد، زبان، زندگی ذهنی کودکان و فهم زبان توسط آن ها، رابطه زبان و ذهن و روانشناسی تدریس را در بر می گیرد. از میان کتاب¬های بسیار مهم وی دو کتاب؛ «بیان شفاهی تا متن: تعصب زبان در گفتار و نوشتار» [۱] (۱۹۷۷) و«کتاب دنیا روی کاغذ» [۲] (۱۹۹۴) در فاصله ۱۷ ساله به طور خاص موضع گیری و تحولات نظری وی را نسبت به مسئله سواد نشان می دهند.

کتاب اول اولسون، وی را به همراه دیگر متفکران نظریه شکاف عظیم مثل جک گودی، هولاک و اونگ در طیف متفکران قائل به نظریه شکاف عظیم میان جوامع شفاهی و کتبی، نسخه قوی مدل سواد، و تز سواد قرار می دهد که پیامدهای مهمی را برای فرآیند خواندن و آشنایی با الفبا قائل هستند؛ کتاب دوم وی، دنیا بر روی کاغذ، در توسعه دانش، نقش تز سواد را به شکل¬هایی تندروآنه که جک گودی، هولاک، و اونگ ارائه دادند، نفی می¬کند ولی در عوض باز با قائل شدن تفاوت های بنیادی میان سواد شفاهی و کتبی و تاثیر آن در خودآگاهی ذهنی باز هم معتقد است که سواد کتبی پیامدهای مهمی برای فرآیندهای خواندن؛ علم و جوامع انسانی داشته است. در یادداشت پیش رو با نگاهی به رئوس مباحث وی در هر یک از این دو کتاب، خط فکری و استدلال وی را دنبال خواهم کرد. دنبال کردن خط فکری از این رو مهم است که در طیف نظریات سواد، وی را در صف متفکران دنباله رو مدل قوی تز سواد قرار داده و در فاصله هفده سال بعد در کتاب دوم وی در صف متفکران معتقد به مدل ضعیف سواد قرار می گیرد. در کتاب دنیا روی کاغذ که وی در مواضع خود تجدیدنظر کرد و با استناد به مطالعات میدانی کول و اسکریبر و سایرین در نهایت تز سواد را به شیوه ای به چالش می ¬کشد. در نتیجه در طیف گسترده مطالعات تاریخی سواد، شاید بتوان وی را در حدفاصل مدل مستقل سواد و رویکردهای جدیدتر سواد موقعیت¬مند (situated literacy) جای داد.

اولسون در ادامه مباحث مرتبط با تز سواد (literacy thesis) و همگام با متفکران این مکتب معتقد است که سواد در الفبایی شدن ذهن انسان تاثیر بسزایی داشته است. این الفبایی بودن/شدن خود پیامدهای مهم علمی و اجتماعی برای انسان برخوردار از سواد به همراه داشته است. اولسون چنانکه در کتاب تعصب های زبان در گفتار و نوشتار نشان می¬ دهد، معتقد است که الفبا باعث می شود که افراد نه تنها با صورت بندی های واقعی زبان آشنا شوند، بلکه با شناخت معنای دقیق واژگان، معناهای لغوی زبانی را هم بفمند. معناهایی که وی آن را معناهای مطلق و ذاتی زبان بر می شمارد، نه معناهایی که بواسطه هم بافت و یا شرایط فهم و درک می¬شود. به باور وی، معنای اصیل زبان قائم به ذات است، و به هم بافت و یا شرایط اجتماعی و محیطی ای که در آن به کار گرفته می شود، وابسته نیست. به بیانی دیگر، اولسون زبان کتبی را شکل ایده آل زبان دانسته و باور دارد که که اختراع الفبا، و خط نوشتار، باعث شده که نه تنها هجی کلمات، که معنا به وضوح برای خواننده روشن شود، و این وضوح خود اهداف ارتباطی و یا کارکردی زبان را بهتر روشن کرده و بدین ترتیب افراد را با زبان واقعی آشنا سازد.

تاکید بر زبان به این شکل، با مزیت سنت مقاله نویسی قرن هفدهم را برتر می داند، یعنی سنتی که در آن متن کتبی بواسطه الفبا ذهنیتی را ایجاد می¬ کند که برای پیشرفت علوم مدرن لازم است: ذهنیتی منطقی، تردید کننده، و نگران، و متن در این دیدگاه امری مستقل است (کالینز و بلات ۲۰۰۳). در این دیدگاه، ذهنیت مدرن بواسطه الفبا و خط، توانایی و آمادگی ایجاد تمایز میان معناهای تحت اللفظی، محتواهای گزاره ای و منطق بیانی را رشد داده، و این همان ذهنیتی است که برای تولید علم مهم و کاربردی بوده است. ذهنیتی انتزاعی که در طیفی نشانه شناختی در مقابل ذهنیتی وابسته به معناهای وابسته به هم بافت قرار می گیرد. اولسون در این دیدگاه، تفاوت و تمایز میان سواد در جوامع با سواد و بی سواد را در قالب طیفی می داند که ذهن باسواد و ذهن بی سواد در دو منتهای آن قرار گرفته اند؛ در یک سوی آن وی معناهای وابسته به هم بافت، و معناهای عینی، ارتباطات بین متنی در میان جوامع انسانی فاقد زبان نوشتار وجود دارد، و در سوی دیگر الفبا، متن چاپ شده، ذهنیت مدرن و ذهنیتی که در عین انتزاع، به باور وی عینی هستند، بدین ترتیب، پیامدهای سواد الفبایی را ذهنیت مدرن، ذهنیت علمی و ذهنیت منطقی می داند.

به طور خالص، اولسون بحثی دیگر را پیش می¬کشد: اینکه الفبا ساختارهای آوایی زبان را به خوبی و کاملا روشن نشان داده اند (همان، ص. ۲۴) اولسون معتقد است که وضوح امر و ویژگی زبان ایده آل در زندگی معاصر است. به طور خاص وی معتقد است که ساختارهای زبانی و کارکردهای ارتباطی زبان و روشنی تلفظ و دیکته واژگان با کمک فرآیندهای خواندن ممکن شده است. بنابراین اولین پیامد نوشتار ایجاد معنای لغوی است، یعنی معنایی که خود متن به دست می دهد. اولسون نیز نوشتار را فناوری ای می داند که تفکر انسان را در ارتباط بازبان و بازنمایی سنت متحول کرده است.
در کتاب دوم خود، با عنوان دنیا روی کاغذ که هفده سال بعد در ۱۹۹۴ منتشر شد، خط اصلی مباحث اولسون کمی متحول شده بود. با وجود اینکه خط اصلی بحث همچنان بر پایه برتری سواد کتبی، سواد الفبایی بر سواد شفاهی است؛ موضع گیری های وی کمی نرم تر شده بود. در این کتاب وی ارتباط میان سواد، تاریخ پروتستان و توسعه علم را بررسی می کند. وی معتقد است که متون نوعی بازنمایی هستند. مسئله جدید وی در واقع وجود و فقدان بازنمایی متنی زبان و نه میزان وضوح و روشنی آن بود که در کتاب قبلی خود به شیوه¬ ای متعصبانه دنبال می کرد. در این کتاب وی نقش سخنور را هم در بیان معنا تا حدودی تاثیرگزار می دانست. به عقیده وی بازنمایی متنی کتبی، چه در شکل های الفبایی و در دیگر شکل ها، به این دلیل اهمیت دارند که بازنمایی مدلی از زبان هستند، نه به این دلیل که روشنگر معنایی هستند. اولسون معتقد است که این مدل زبان، کاربران زبان را ترغیب می کند که از ابعاد بازنمایی زبانی آگاه هستند و در فقدان کلمه و آنچه که نمی توانند بواسطه واژگان بیان کنند، دچار مشکل شوند. در واقع، به عقیده وی ساختارهای نشانه شناختی مختلف در تاریخ مدهبی اروپا شکل گرفته است. در این تاریخ ان ادعا که متن به خودی خود بازنمای معنای کامل و واضح است کنار گذاشته شده و بیشتر به نیات سوژه متکلم می پردازد.

از نظر اولسون، این مدل خواندن وفادارانه به متن، که از خلال مباحثات قرن هفدهم شکل گرفته است، همان جزءاصلی و تشکیل دهنده علم مدرن است. وی معتقد است که این توسعه با توسعه رشد انسان همراه است. برای این ادعای خود، وی مثال هایی را از شیوه های شناختی کودکان ارائه می دهد. در این قیاس، وی کودکان و جوامع شفاهی را در یک گروه و بزرگسالان و جوامع کتبی را در گروهی دیگر قرار می دهد. اولسون در این مقایسه کارکرد شناختی (گرنفل و همکاران ۲۰۱۲)، استدلال می کند که کودک پنج ساله عموما به روشنی بین مقصود سخنور و آنچه که وی می گوید نمی تواند تمایز قائل شود. این در حالیست که کودک هفت ساله چنین تمایزاتی را به خوبی انجام می دهند، بدین ترتیب که می توانند میان آنچه که سخنور بیان می کند و نیات واقعی اش تمایز قائل شوند. با این قیاس، اولسون باز هم جوامع کتبی را به شفاهی برتر می داند: «موقعیت درونی و نیات ارتباطی در پیچیدگی های جوامع کتبی و متن به خوبی نماینده می شود، چنانکه این تمایزات در ذهن شفاهی شکل نمی گیرد» (ص. ۲۶، کالینز و بلات ۲۰۰۵، استریت ۲۰۰۵).

در کتاب دنیا بر روی کاغذ اولسون ادعا می کند که سواد در قالب ذهنیت درونی، آگاهی و گفتمان حواس و تفکرات، هم در میان کودکان معاصر و هم در آنچه که وی تفکر غربی می نامد شکل گرفته است.

با این حال، آنچه که کتاب دنیا بر روی کاغذ را در امتداد نظریات اولیه وی قرار می دهد، تمایز میان «شفاهی» و «کتبی» است که همچنان در مباحث وی نقشی کلیدی دارد که در هر دو کتاب وی به روشنی ارائه شده اند. اولسون این دو مقوله را به ترتیب به «حضور» و «غیبت» مرتبط می داند و همچنان به این تضاد کلیشه ای میان سواد شفاهی و کتبی اعتقاد دارد. چرا که باور دارد که نوشتار از هم بافت مستقل است، و این در حالیست که گفتار محدود به هم بافت است. در این تضاد، وی جوامع را در دو دسته کاملا شفاهی و کاملا کتبی می بیند در حالی که مثال های روشنی از مشاهدات خود در جوامع شفاهی و کارکردهای خود-آگاهی، استدلال، و عقلانیت را ارائه نمی دهد. در نهایت در کتاب دنیا روی کاغذ، وی شش «باور» و یا «تردید» را در مطالعات و فهم جدیدی از سواد لازم می داند که با بیان این شش اصل، وی مواضع قبلی خود، جک گودی، هولاک، و دیگر متفکران تز سواد را به چالش کشیده و خود را در موقعیت نزدیگتر به متفکران سواد موقعیت مند قرار می دهد (گرنفل و همکاران ۲۰۱۲: ۳۲):

۱- نوشتار به عنوان پیاده سازی گفتار
۲- برتری نوشتار به گفتار
۳- برتری فناورانه نظام¬های الفبایی نوشتار
۴- سواد به عنوان ابزار توسعه فرهنگی و علمی
۵- سواد به عنوان ابزار توسعه شناختی
در مطالعات بعدی چنان که خواهیم دید، نسخه شدید مدل سواد، و تز سواد به شدت مورد نقد قرار می گیرد. چرا که مطالعات میدانی بسیاری از انسان شناسان در میان جوامع شفاهی مثل پاری، و شیفلین در گینه نو به خوبی نشان می دهد که هیچ تمایز و شکافی میان آنچه که ذهنیت مدرن، و کتبی گفته می شوند با ذهنیت شفاهی وجود ندارد. در عین حال، قیاس جوامع شفاهی با کودکان در رسیدن به معناهای واقعی زبان و خودآگاهی به دشت مورد انتقاد قرار می گیرد، برای مثال، شیفلین در مطالعه خود روی بومیان کینه نو به خوبی نشان می دهد که رفتار کودکان با مادران و دایه خود به روشنی نشان دهنده فهم کامل و درست معنا و نیز خودآکاهی است.

[۱]From Utterance to Text: the Bias of Language in Speech & Writing
[۲] The World on Paper

References:
Collins, J. and Blot, R. (2005). Literacy and Literacies: Text, Power and Identity. London: Cambridge.
Grenfell M., Bloom, D., Hardy, C., Pahl, K., Rowsell, J. &Street, B. (2012). Language, Ethnography and Education: Bridging New Literacy Studies and Bourdieu. NewYork: Routledge.
Street, B. (1995). Literacy: From Theory to Practice. Cambridge: Cambridge.
Street, B. (2005). Understanding and Defining Literacy: A concept Paper. UNESCO: Global Monitoring for Education Report.