شیرین حسینی ، نسرین ریاحی پور
واژه «نشانه شناسی (سیمیولوژی) از “سه مه یون “یونانی به معنای نشانه می آید.» (گیرو،۱۴:۱۳۸۰)«نشانه شناسی علمی است که هدف خود را شناخت و تحلیل نشانه ها و نمادها چه آنها که به صورت زبان گفتاری یا نوشتاری در آمدهاند و چه آنهایی که صورت های غیر زبانی دارند ، اعم از نشانه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، نظام های معنایی ، نظام های ارزشی ، نمادهای نمادین ، جهان بینی های گوناگون و حتی همهی اشکال حرکتی ، حالتی ، موقعیتی خودآگاه یا ناخودآگاه ،تاکتیکی ، استراتژیک ، فکر شده یا نشده و … اعلام می کند.»(فکوهی ، ۱۳۸۳،۳۰۰-۲۹۹) فردینان دوسوسور این علم را طراحی کرد.او معتقد بود که زبان از نشانه ها تشکیل شده پس می توان علمی را به وجود آورد که به توصیف این نشانه ها در زندگی اجتماعی بپردازد،به عبارت دیگر او به توصیف نشانه ها به طور جداگانه نمی پرداخت بلکه آنها را در قالب نظام و با توجه به پدیده های اجتماعی و کارکردشان مطالعه می کند. مفاهیم اصلی که در نشانه شناسی سوسور مطرح می شود عبارتند از دال،مدلول،دلالت و نشانه زبانی. ردی درباره ی نشانه ها می گوید:« نشانه ها واقعیت را بازنمایى نمى کنند، اما از واقعیت نیز گسسته نیستند – رابطه ى میان نشانه ها و واقعیت رابطه اى دیالکتیکى است. انسان_ شناسى ساختگرا مى کوشد در عین حال که بر ماهیت غیر بازنمایانه ى اندیشه ى نمادین تکیه مى کند از طریق بررسى نشانه ها و چگونگى انتقال اطلاعات به وسیله ى نمادها روابط اجتماعى را درک کند. » ( ردى ١٣٨۵: ١۵١) « با عنایت به جاذبه ى فکرى ساختارگرایى ، تعجبى ندارد که مى بینیم اندیشه هاى بنیادى ساختارگرایى زبانى به حوزه هاى وسیع تر پژوهش تعمیم یافته است. …. لوى استراوس موضوع مناسب براى تحلیل ساختارگرایانه را بدین صورت تعریف مى کند::
نوشتههای مرتبط
” آن ترکیبى واجد ساختار است که تنها دو شرط را برآورده سازد: [ اول این که] نظامى باشد نمایان شده با انسجام درونى ، و [ دوم این که ] این انسجام ، که در نظامى مجزا دست مشاهده از یافتن آن کوتاه است، در بررسى تبدلاتى که از طریق آن ها ویژگى هاى مشابهى در نظام هایى به ظاهر متفاوت تشخیص داده مى شود ، عیان گردد. (Levi- strauss1987: 18)
درک این امر دشوار نیست که این شرط انتزاعى را مى توان شامل حال هنر و هنر آفرینى کرد. ( گراهام ١٣٨٧: ٣۶٢-٣۶٣)
« نشانه شناسى با نتایج جالب توجه در حوزه ى فیلم ، نمایش ، پزشکى ، معمارى ، جانور شناسى و بسیارى از حوزه هاى دیگر مربوط به ارتباطات و انتقال اطلاعات به کار برده شده است ؛ در واقع برخى نشانه شناسان ادعا مى کنند که مى توان همه چیز را تحلیل معنا شناسانه کرد . معناشناسى از نظر آنان ، ملکه ى علوم تفسیرى محسوب مى شود ؛ یعنى شاه کلیدى که با کمک آن معناى همه ى چیزهاى ریز و درشت دنیا براى ما روشن مى شود. »( برگر ١٣٨٩: ١٧-١٨)
« زبان نظامى است از نشانه ها که بیانگر اندیشه هاست و از همین رو با نظام نوشتارى ، الفباى ناشنوایان ، مناسک نمادین، اشکال وقواعد آداب معاشرت، علائم نظامى و غیره قابل مقایسه است، اما از همه ى این نظام ها مهم تر است. مى توان علمى را تصور کرد که زندگى نشانه ها را درون جامعه مطالعه مى کند. چنین علمى بخشى از روان شناسى اجتماعى و در نتیجه روان شناسى عمومى خواهد بود. من آن را نشانه شناسى مى خوانم. ( سمیولوژى از semeion یونانى به معناى” نشانه “) . نشانه شناسى به ما مى گوید که نشانه ها از چه تشکیل شده اند و چه قوانینى بر آن ها حاکم است. از آن جا که هنوز این علم به وجود نیامده کسى نمى تواند ادعا کند که چگونه است. اما چنین علمى حق موجودیت دارد و از پیش باید جایى برایش در نظر گرفت ( سوسور[ ٣٣] ، ١٩۶۶،١۶)» برگر١٣٨٩: ٢٠-٢١)
چه نشانه هایى در شکل ظاهرى یک بنا موجب مى شود که فرد ماهیت و کارایى آن را تشخیص دهد؟
از آن جا که در جهان امروز هر ساختمانى با نشانه ها و نماد هاى گوناگون از دیگر بنا ها مجزا شده است ،طرح چنین پرسشى بى مورد مى نماید. اما باید در نظر داشت بناها مانند بسیارى دیگر چیزهاى موجود در جهان نشانه هایى هستند که ما را در فهم روحیات، پیشینه، شیوه هاى رفتار و روش هاى نادرست تصمیم گیرى در سطحى وسیع یارى مى دهند. از سوى دیگر یک بنا و خصیصه هاى آن در کنار بناهایى که کاربرى مشابهى با آن دارند؛ در طول زندگى یک فرد سیستم شناختى او را شکل مى دهند. این گونه است که فرد مهاجر محیط را آشنا نمى یابد و احساس بیگانگى با آن دارد و فرد بومى به سادگى قادر به انجام امور روزمره ى خود است. هدف از این تحقیق مشاهده ى بناها در میدان بهارستان و نشانه شناسى آن ها در جهت دست یابى به الگوى مشخصى است که بناهایى با کاربرى یک سان از آن تبعیت مى کنند. در واقع پرسش هاى تحقیق این است :
آیا ساختمان هاى موجود در میدان بهارستان و کوچه هاى اطراف از لحاظ خصوصیات ظاهرى، تشابهى با کاربرى خود دارند و مى توان آن ها را در دسته هاى مشخصى جاى داد؟ اگر چنین الگویى وجود دارد؛ خصوصیات آن چیست؟ نشانه هایى که از مشاهده ى این بناها به دست مى آید ، موءید چه مطالبى است؟
انتخاب محدوده ی بهارستان از آن رو صورت گرفته است ؛ که این میدان محدوده ای قدیمی در شهر تهران بوده و کالبد این محیط گوناگونی فراوانی دارد. تجمع انواع مشاغل و سکونت ها در این منطقه امکان می دهد ؛ مشاهده گر بتواند بناهای متفاوتی را بررسی و با یکدیگر مقایسه کند. از سوی دیگر این محیط در حافظه ی نسل های گوناگون حضور دارد و بخشی از سیستم شناختی شهروند تهرانی را شکل می دهد. « یکى از ویژگى هاى شگفت انگیز انسان ها، که خود را کمابیش در همه ى اعصار و همه ى عرصه هاى جغرافیایى نشان داده است، رابطه ى معنوى و نمادینى است که آن ها با اشیا در جهان پیرامون خود برقرار مى کنند. در کتاب هاى مقدس آمده است که انسان، اشرف مخلوقات، بر همه ى موجودات دیگر” نام” گذاشت و ” نام” ؛ یعنى ” معنى”. انسان با نامیدن اشیا ، با وارد کردن آن ها در نظام پیچیده ى معنوى خود؛ یعنى زبان و واژگان آن ، به آن ها معنى مى بخشد و به نوعى به اشیا ” روح” مى دهد. این ” روح” در خود سایه و بارى از هزاران اندیشه ى انسانى را در طول زمان ها و در محور مکان ها حمل مى کند. از همین رو هر شئی ، حتا پیش پا افتاده ترین و به ظاهر بى ارزش ترین اشیا در خود حامل معانى بى شمارى هستند. معانى تاریخى؛ یعنى آن چه فرهنگى در دراز مدت به مثابه ى پشتوانه ى آن شى برایش انباشته است و معانى جدید، یا نقش نمادین کارکرد آن شى در هر جامعه ى مفروض. »( فکوهی۱۳۸۵ : ٢۶۴-٢۶۵)
پیرس مى نویسد:” سه نوع نشانه وجود دارد؛ نخست مشابهات یا شمایل ها؛ که تصوراتى از چیزهایى را که مى نمایند صرفن از طریق تقلید تصویرى آن ها به دست مى دهند، دوم شاخص ها یا نمایه ها؛ که از طریق ارتباط فیزیکى با چیزها، به آن ها دلالت مى کنند. سوم نمادها، یا نشانه هاى عام، که از طریق کاربرد با معناهاى شان پیوند یافته اند. بیشتر واژه ها از این نوعند. ”
الف) نماد: نمادها بر اساس رابطه اى دلبخواهى یا کاملاً قرار دادى به موضوع دلالت مى کند، این رابطه را باید یاد گرفت. براى مثال زبان، علامت هاى رمزى مرس، چراغ هاى راهنمایى، پرچم هاى ملى و …. را مى توان نام برد.
ب) شمایل: در نشانه هاى شمایلى رابطه ى نشانه و موضوعش مبتنى بر تشابه است، یعنى نشانه از برخى جهات شکل ظاهرى( صدا، احساس و یا بو ) مشابه موضوعش است ، مانند عکس، کاریکاتور، ماکت، نام آواها، استعاره ها، جلوه هاى صوتى در نمایش هاى رادیویى و ….
پ) نمایه: نشانه هاى نمایه اى دلبخواهى نیستند، بلکه مستقیماً به طریقى ( فیزیکى یا على) به موضوع شان وابسته اند. این رابطه را مى توان مشاهده کرد یا استنتاج کرد. نشانه هاى طبیعى ( دود و… ) نشانه هاى پزشکى ( درد، خارش و …) ابزار هاى اندازه گیرى (بادنما، ساعت) و مواردى چون عکس، فیلم، نماى ویدئویى یا تلویزیونى، صداى ضبط شده روى نوار و سرانجام شاخص ها در زبان مانند ضمایر شخصى، قیدهاى زمان و مکان را مى توان از جمله نشانه هاى نمایه اى دانست. ( سجودى ٢۵-٢۶) اطلاعات به دست آمده از مشاهده ی بناهای میدان بهارستان مجموعه ای از نشانه های بالا را شامل می شود.
پیشینه ی میدان بهارستان
تهران در حدود پنجاه سال پیش شهری بود که حدود بیست و یک کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیتش را حدود سیصدهزارنفر تخمین می زدند. این شهر صورت هشت ضلعی ناقص الاضلاعی داشت که با خندقی که به دورش حفر کرده بودند از اراضی اطراف جدا می شد و ارتباط آن با خارج به وسیله سیزده دروازه ای بود که اطرافش ساخته بودند.تهران قدیم دارای پنج محله بود:محله عودلاجان،سنگلج،بازار، چاله میدان یا چالی میدان و محله دولت که عبارت بود از حدود خیابان لاله زار،خیابان شاه آّباد،خیابان اسلامبول،خیابان علاالدوله(فردوسی)،خیابان لختی(سعدی)،خیابان واگن خانه(اکباتان)،خیابان عین الدوله(خیابان ایران)،خیابان دوشان تپه(خیابان ژآله)،خیابان نظامیه(بهارستان)،دروازشمیران،دروازه دولت.(شهری۱۳،۱۶:۱۳۷۱)
در دوران قاجار پنج میدان در تهران ساخته شد:توپخانه،بهارستان،ارک پاقاپق ومشق.(نوروزی طلب،۱۱۹:۱۳۹۱) .میدان بهارستان در محدوده باغ نگارستان به وجود آمد.باغ نگارستان درسمت شمالی میدان،در دوره فتحعلی شاه ساخته شد و محمد علی شاه نیز سالها در آن زندگی کرد.مشهورترین بنای پیرامون این عمارت و باغ بهارستان در قسمت شرقی آن است که صاحب اصلی آن حاج میرزا حسین خان قزوینی ،سپهسالار و صدراعظم دوره ناصری بود.میرزا حسین خان در سال ۱۲۸۸ه.ق اراضی وسیعی را برای احداث باغ،خانه مسکونی، مسجد، مدرسه، مکتب و کتابخانه خریداری کرد.طراحی نقشه بنای عمارت و باغ متعلق به مهندس فرانسوی غال یوس بواتان است.(تابلوی وسط میدان)
اگر ساختمان ها و مکان ها می توانستند حرف بزنند میدان بهارستان راوی بسیاری از اتفاقات تاریخ معاصر ایران بود. در این میدان هفت شبانه روز جشن عروسی و پایکوبی ناصرالدین شاه برگزار شد و ناصرالدین شاه بارها برای صرف ناهار به منزل عمه خانم (به مجلس شورای اسلامی تبدیل شده) می رفت. خانه دو صدراعظم بزرگ ایران میرزا حسین خان سپهسالار و میرزاآقا خان نوری در این میدان قرار داشت.مراسم شتر قربانی در روز عید قربان و اولین جشن سالانه مشروطه درمیدان بهارستان برگزار شد،باقرخان و ستارخان در این میدان حضور تاریخی داشتند، میرزا علی اصغر خان اتابک (امین السلطان ثانی) در همین مکان ترور شد، همچنین نعش سردار اسعد بختیاری فاتح تهران را در جلوی درب مجلس ملی ساعتی نگه داشتند تا عموم مردم ادای احترام کنند. (ابراهیمی،فرشاد۱۳۵:۱۳۹۰)واقعه به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه همچنین تظاهرات مردم علیه خلع دکتر محمد مصدق از نخست وزیری و عملیات کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، قیام سی ام تیر،۱۳۳۱ ترور حسنعلی منصور، رزمآرا و هژیر از جمله وقایع مهمی بود که در بهارستان به وقوع پیوست.(تابلوی وسط میدان)به دلیل وجود مجلس ، بهارستان چکیده ی اتفاقات معاصر تاریخ ایران است.اینک مجسمهای از سیدحسن مدرس، اثر استاد گروسی، در مرکز میدان نصب شدهاست.
موقعیت کنونی
میدان بهارستان در جنوب شرق شهر تهران واقع شده است.این میدان از شمال به خیابان بهارستان،از جنوب به خیابان مصطفی خمینی وخیابان پانزده خرداد،از شرق به خیابان مجاهدین اسلام و از غرب به خیابان جمهوری اسلامی منتهی می شود.خیابان های فرعی مهمی همچون خیابان صفی علیشاه،ظهیر الاسلام،اکباتان و ایران نیز در این محدوده هستند. این میدان در وهله ی نخست ، تداعی کننده ی مجلس نمایندگان و وزارت ارشاد و برای گروهی که عموم مردم را تشکیل می دهند؛ مرکز خرید کفش و لباس است. به تبع نیاز عمومی هر مکان پر جمعیت و پر رفت و آمد مغازه هایی جهت فروش انواع مواد خوراکی چون آب میوه ، غذاهای آماده و رستوان ها در این منطقه مشغول به فعالیت هستند. کلانتری بزرگی در بخش شمالی میدان امنیت محل را به عهده دارد. در کنار این کاربری های امروزی که در این میدان شکل گرفته است بناهای کهنی نیز وجود دارند که بار تاریخی را به دوش می کشند. این بناها انواع گوناگونی دارند. گاه به دلیل اهمیت ویژه ی شان در تملک سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته اند و در مواردی املاکی خصوصی هستند که تصمیم درباره ی حیات و نابودی شان به عهده ی صاحبان آن هاست. مکان های تاریخی و سیاسی مهم این منطقه عبارتند از :باغ نگارستان،وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی،مجلس شورای اسلامی،مدرسه عالی شهید مطهری و عمارت مسعودیه .
خیابان مصطفی خمینی
در سمت شمالی میدان ِ باغ نگارستان-که در زمره آثار ملی ایران است-قرار دارد.در این باغ عمارت ها و تالارهای باشکوهی همچون عمارت دلگشا،تالار معین،تالار بدیع الزمان فروزانفر،تالار روح الامینی،موزه مکتب کمال الملک،نگارخانه و کتابخانه وجود دارد.این باغ رویدادهای تاریخی،سیاسی و فرهنگی بسیاری به خود دیده است.باغ نگارستان همسایه ی دیوار به دیوار وزارت ارشاد وفرهنگ اسلامی است.موزه هنر های ملی- که از بقایای باغ نگارستان هست-در پارکینگ این وزارتخانه قرار دارد.ساختمان این وزارت خانه دیوارهایی بلندو سیمانی و پنجره های کوچک دارد.درهای آن فلزی و ورود و خروج به این مکان قبل از بازرسی توسط حراست ممکن نیست. در ضلع مقابل خیابان ساختمانی هرم شکل قرار دارد که همان مجلس شورای اسلامی است.هم به سبب فرم معماری و هم امنیت و اهمیت سیاسی مجلس هیچ گونه پنجره ای در نمای ظاهری این مکان به کار نرفته وبه نظر از بتون برای ساخت نمای ظاهر آن استفاده شده است.ظاهراً فضای سبز و ساختمان تاریخی کنار مجلس به عنوان موزه و کتابخانه مجلس شناخته می شود.در کنار این مکان مسجد و مدرسه عالی شهید مطهری قرار دارد.این مکان وسیع معماریش همچون مساجد-دارای گنبد و(شش) گلدسته- ، درب ورودی آن طاقی شکل بوده ، نمای ظاهر آن آجر و برای تزیین آن از کاشی کاری هایی به رنگ آبی فیروزه ای،زرد،سبز،صورتی و قهوه ای استفاده شده است.این مکان محل وعظ و تدریس علوم اسلامی بوده و دفتری تحت عنوان پاسخگویی به سوالات شرعی دارد که با تابلوی سفید و سبز مشخص شده است.اماکن فوق با دوربین های مدار بسته و تابلوهای عکسبرداری ممنوع حفاظت می شوند.
خیابان اکباتان
ضلع جنوب میدان بهارستان به خیابان فرعی اکباتان منتهی می شود.در ابتدا چراغ های ریسه ای رنگی ،یخچالی کوچک و جعبه های خالی و آبی پپسی نشان دهنده مغازه ی جگرکی است.در مقابل دکه ای آهنی و کرم رنگ با نان بربری های پشت شیشه و دو نفری که با پیشبندهایی سپید در حرکتند نانوایی را مشخص می کند.در کنار نانوایی ساختمانی قدیمی با سنگهایی آّبی و سپید تابلوی “چاپخانه مقدم ” را بر سر در خود داشت.کمی جلو تر از چاپخانه مقدم مغازه ای با در آهنی و کرم و شیشه های مات که کلماتی همچون چای،قلیان،دیزی،صبحانه،ناهار،عصرانه و… بر آن حک شده وجود دارد که آن را قهوه خانه و دیزی سرای سنتی می نامند.با وجود اینکه نمای ظاهر قهوه خانه بیشتر شیشه است اما با پوشش هایی مات کننده و طرح دار سعی در پنهان کردن فضای داخل از رهگذران دارند.در امتداد خیابان اکباتان ساختمان های متروکه و تقریباً تخریب شده که احتمالاً محل مسکونی بوده اند امروزه به عنوان انبار استفاده می شوند. و البته مغازه ها یی بسته با کرکره های آهنی قدیمی که اجازه ی هیچ حدس و گمانی را نسبت به کاربری آن مکان نمی دادند.
عمارت مسعودیه با معماری دوره ی قاجار در این خیابان قرار دارد.این عمارت هم اکنون به عنوان یکی از ساختمانهای سازمان میراث فرهنگی کشور مورد استفاده قرار می گیرد.ساختمان ها ی داخل عمارت در دست مرمت هستند.یکی از آنها توسط هنرمندان تئاتر و سینما تبدیل به کافه-رستورانی شده است که روزهای پنج شنبه و جمعه میزبان مردم و هنرمندان و منتقدان هنری است.درهای بزرگ این عمارت چوبی وطاقها ی آجری ، گچ بری ها و ستونها ی قدیمی و در حال تخریب این عمارت از خیابان قابل رویت است.
خیابان صفی علیشاه
در ضلع غربی میدان بهارستان خیابان صفی علیشاه قرار دارد.سمت راست خیابان پارکینگ طبقاتی و در سمت چپ خیابان خانه هایی که از ظاهر آن گمان می رفت منازل مسکونی باشند اما تابلوهای پزشکان و گاهی کارگاه ها خلاف این حدس را ثابت می کنند.خانه های قدیمی این خیابان بدون هیچ مشخصه ای تبدیل به انبار و کارگاه های مختلف شده اند.در بخش شمالی خیابان صفی علیشاه خانقاهی وجود دارد که معماریی همچون مساجد دارد اما نشان “علی” بر گنبد و عبارت : «هو العلی الاعلی.ولایه علی ابن ابیطالب حصنی.فمن دخل حصنی امن من عذابی» و «الحق مع علی و علی مع الحق» بر در وجه ممیزه آن از مساجد است.
با توجه به پرده ها وگلدان های پشت پنجره،بندهای رخت،صدای کودکان،نبود علفهای هرز جلوی در پارکینگ،ساختمان هایی نوساز و گاهاً تعمیر شده و با ظاهری تمیز می توان دریافت که خانه های شمال خیابان صفی علیشاه وخیابان دانشسرا مسکونی است.
خیابان جمهوری اسلامی
در طول خیابان جمهوری اسلامی واقع در غرب میدان بهارستان مغازه های گوناگونی به چشم می خورد: تولیدی ها ، اغذیه فروشی ها ، طلافروشی ، صرافی ، دفتر اسناد رسمی ، کتابفروشی و … . مسجد توحید در شمال خیابان با ظاهری متفاوت از سایر مساجد( بدون گلدسته و گنبد ) و سینما اروپا در جنوب از مهم ترین بناهای این خیابان هستند.
خیابان ایران
خیابان ایران از معروفترین خیابانهای بهارستان است که از قدیم ساکنین این خیابان در دینداری و برخورداری از ثروت شهره بودند.دبستان حجاب و دبیرستان رفاه که از معروفترین مدارس تهران هستند در این منطقه قرار دارند و وجه تمایزی بین ساختمان این مدارس و خانه های مسکونی دیده نمی شود. خانه های مسکونی این خیابان اکثراً ویلایی اما خانه های نوساز و با تعداد طبقات بالا نیز به چشم می خورد. خانه های قدیمی تر ظاهری آجری و پوشش گیاهی قابل توجهی داشتند اما خانه های نوساز بیشتر از مصالحی همچون شیشه های رفلکس و سنگ استفاده کرده اند.
حسینیه ای با نام “بیت الحسن المجتبی علیه السلام” در این محل قرار دارد که از لحاظ نمای بیرونی تفاوتی با مسجد توحید نداشت فقط آنکه تزیئنات بیشتر(کاشی کاری ها) داشت. “کبابی حاج عبدالله” رستوران معروف خیابان ایران است که مانند دیگر اغذیه فروشی های منطقه بهارستان تابلوی بزرگ،ویترین های شیشه های و نوشته های درج شده بر آن ، گوشتهای پشت شیشه و چراغ های ریسه ای رنگی مشخصه ی آن بود.
دسته بندی نشانه های ظاهری بناها در ارتباط با کاربری آن ها
فضاهای کاری به سه بخش اداری ، خدماتی ، سیاسی و تولیدی تقسیم گردید.
خدماتی : ساختمان ترک اعتیاد مانند بیشتر بناهای خدماتی خانه هایی است که به علت انواع آلودگی های محیطی به دیگر بخش ها واگذار شده است. شناخت آن به واسطه ی تابلو نصب شده و یا افراد مراجعه کننده قابل تشخیص است. دفتر اسناد رسمی از ابتدا به همین منظور ساخته شده(به گفته ی افراد شاغل در دفتر) نکته ی قابل توجه قدمت دفتر است که به دوران قاجار می رسد و به شکل آپارتمان در دورانی ساخته شده است که سکونت آپارتمانی در تهران رایج نبوده است. می توان نتیجه گرفت؛ شهروندان در آن دوران با دیدن چنین بنایی هرگز تصور نمی کردند با یک مسکن روبه رو هستند.
سیاسی : در این بناها مصالح سختی به کار رفته است . مجلس نمایندگان به شکل یک دژ غیر قابل نفوذ از بیرون مشاهده می شود. نمای بیرونی آن از سنگ ساخته شده و کمتری فضای بیرونی را اشغال کرده است. در حقیقت فضای اصلی این ساختمان در زیر زمین بنا شده است. وزارت ارشاد اما بنا به اهمیت کمتر سیاسی خود ساختمانی مستطیل شکل و چند طبقه است. هر دو این بناها با نشانه هایی مانند پرچم ها ، دوربین های امنیتی ، نگهبانانی در درهای ورود و خروج از محیط بیرون جدا شده اند. حد فاصل وسیعی که میان فضای عمومی آمد و شد و فضای کار ایجاد شده است ؛ کمک می کند تا بینده درک کند مکان مورد نظر کارکردی سیاسی دارد. این مسئله با در نظر گرفتن ارزش زمین در منطقه و تلاش برای استفاده از کوچک ترین فضاها در این محل بیشتر به چشم می آید،به نظر می رسد مالک خصوصی توان مالی کافی برای استفاده از چنین فضای وسیعی را ندارد. در فضای سیاسی تزیینات و در کلام دیگر اثر گذاری شخصی در فضا مانند گلدان و سایر موارد وجود ندارد. فرم ساختمان ها زاویه دار و ساده است. خمیدگی، قوس ، اشکال هندسی مانند ذوزنقه و … موجود نیست.
اداری : بانک ها بیشترین تعداد بناهای اداری را به خود اختصاص می دهند. قسمت عمده ی نمای بیرونی آن ها از شیشه ساخته شده است. این امر شاید کمک می کند که فضای داخل از بیرون دیده شود و اگر خطری از سوی مراجعین به وجود آمد ( سرقت) تسلط ازبیرون برای کمک رسانی وجود داشته باشد. بانک ها نه به اندازه ی بناهای سیاسی اما نسبت به سایر بناها متراژ وسیعی دارند.
تولیدی : این دسته از نوعی هستند که درون بافت مسکونی خود را پنهان کرده اند. اما از ظاهر بنا : آلودگی دیوارها ، پنجره ها و در ، نبود نشانه ی زندگی مانند : گلدان ، شیشه های مربا ترشی یا لباس های شسته شده در بالکن می توان به مسکونی نبودن آن ها پی برد. گویا کم بضاعتی و نفرت نسبت به محیط کار کارگران مشغول ، رمقی برای توجه به پاکیزگی باقی نگذاشته است.
فضاهای فرهنگی و تاریخی
سینماها : تابلویی بزرگ و بر آمده دارند و مراجع را از همان ابتدا به تاریکی و تخیل فرا می خوانند. حفره ی بزرگی که حد فاصل خیابان و در ورودی آن هاست ، این حس را بر می انگیزد.
بناهای تاریخی : مصالح به کار رفته در این نوع بناها ، تزییانات بیرونی ، وسعت ، شکل و نوع معماری نشانگر موقعیت تاریخی – فرهنگی آن هاست .
تالار: با توجه به اعتقادات مذهبی ایرانیان مکان هایی را با نام تالار برای برگزاری مراسم شادی و عزا به وجود آوردند.در ساخت این بناها عمدتاً از طراحی مدرن و مصالحی مانند سنگ و شیشه استفاده شده است.البته طراحی این تالارها به گونه ای است که هیچ دیدی از خیابان ندارند و نام آن ها با تابلوهای بزرگی جلب توجه می کند.
فضای آموزشی
مدرسه : این بناها معمولاً با حیاط آغاز می شود. اگر مدرسه دخترانه باشد ؛ حداکثر تلاش برای محدود شدن دید به درون در آن به کارگرفته شده است. خانه های بزرگ و مصادره ای برای این نوع آموزش استفاده می شوند. بر دیوار بنا جملاتی از قرآن ، امامان و پیامبر و یا نصایحی به چشم می خورد. بالای دیوار توسط پارچه ی ضخیم و پر استقامت و یا ایرانیت محیط داخلی را از دید پنجره های مشرف محفوظ می کنند.
دانشگاه : میل به تحصیل باعث شده که انواع مراکز آموزش عالی در شهر دیده شود.در ساخت این بناها نیز از سنگ و شیشه و طراحی های مدرن استفاده می شود.ظاهر این بناها نشان دهنده هیچ نماد و یا معنای خاصی نیست و با توجه به تابلو می توان به کارکرد این بنا پی برد.
فضای مذهبی
مسجد : معماری معمول مساجد همچون مدرسه عالی شهید مطهری دارای گنبد ،گلدسته ها (که تعداد زوج گلدسته ها نشان دهنده این است که این مساجد متعلق به مذهب شیعه است)و رواق هاست. در ساخت مساجد از مصالحی همچون آجر استفاده می شود.از کاشی کاری با رنگ هایی چون فیروزه ای،زرد،صورتی ،قهوه ای و سبزو طرح های گل و نوشته های قرآنی برای تزیین دیوار ها و گلدستها استفاده می شود.در معماری مساجد گنبدها معمولاً به رنگ فیروزه ای هستند . اما گاهی به مساجدی بر می خوریم که هیچ نشانی از معماری معمول ندارند.ساختمان هایی که قبلاً مسکونی بوده و امروزه تغییر کاربری داده اند. در این مورد به واسطه ی عبارات قرآنی که بر دیوارهای نقش بسته، بلندگوها و تابلو می توان به کاربری محل پی برد .
حسینیه : گونه ای دیگر از مکان های مذهبی است که مراسم و بزرگداشت های مذهبی در آن انجام می پذیرد. درمعماری آن ها نماد و یا نشانه ای وجود ندارد.بسیاری از خانواده های مذهبی زیرزمین خود را تبدیل به حسینیه می کنند اما بعضی از حسینیه ها ی معروف و بزرگ از کاشی کاری ها یی که حاوی عبارات قرآنی است استفاده می کنند.اغلب این کاشی ها به رنگ آبی و نوشته ها به رنگ سپید هستند.
خانقاه : محل عبادت،تجمع و اقامت صوفیان است. معماری و تزئینات این بناها با توجه به سلسله مراتب ساختار انسانی و روش طریقت متفاوت است. در ساختار کلی همچون مساجد ساخته می شوند.اما “علی” که بالای گنبد نصب شده و همچنین عبارت های نقش بسته بر دیوار از نشانه های یک خانقاه است.
فضای مسکونی
در ساخت خانه های آپارتمانی ، ویلایی و مجتمع ها از انواع معماری استفاده می شود. خانه های ویلایی قدیمی معمولاً با تعداد طبقات کم،حیاط وسیع دارای پوشش گیاهی هستند که غالباً از آجر و سنگ در ساخت آن ها استفاده شده و مساحتی نسبتاً وسیع را اشغال کرده اند. درخانه های آپارتمانی تعداد طبقات زیاد ، پوشش گیاهی محدود است و از سنگ،آجر و شیشه ساخته شده اند. به طور کلی، بندهای رخت،گلدان ها و شیشه های ترشی پشت پنچره ، نوع پرده ها، صدای بازی کودکان، صدای همهمه ی ناشی از گفت و گو و تلویزیون، رسیدگی به ساختمان(تمیزی،نبود علف های هرز جلوی در ورودی و یا پارکینگ) و آرامش حاکم بر فضا از نشانه های فضای مسکونی است.
نتیجه گیری
مجموعه ای بسیار وسیع تر از آن چه در این یادداشت کوتاه بیان شد؛ میدان بهارستان را به بخشى از حافظه ى جمعى شهروند تهرانى و در دیدى وسیع تر ایرانى بدل کرده است. تغییر در چنین محیطى به گونه اى که فرد نتواند آن را از خلال خاطره ى جمعى خود باز یابد ، صدمه ى جبران نا پذیرى به هویت و روح جمعى خواهد زد. متاسفانه در دوره ى حاضر بنابر دلایل گوناگون؛ سیاستی نادرست در جهت حفظ و نگه دارى مناطقى که حامل بار تاریخى ویژه اى هستند، به کار گرفته شده است. یکى از این مناطق میدان بهارستان است. موقعیت جغرافیایى این میدان و نزدیکى آن به مراکز خرید پوشاکى چون کوچه ى برلن و مهران ، بازار کویتى ها ، خیابان سپهسالار در کنار رشد روز افزون جمعیت که بازار خرید بیشترى را مى طلبد و در نتیجه تلاش براى دست یابى به نفع اقتصادى در جامعه ى به شدت پولى شده ى شهرى باعث شده تا حاشیه ى این میدان تبدیل به مراکز فروش لباس و اغذیه شود. کتاب فروشى هایى که در امتداد خیابان جمهورى وجود داشتند به تولیدى لباس تغییر کاربرى داده اند و خانه هاى زیبایى که حسى از آرامش را در انسان شهرى که در معرض انواع عوامل اضطراب زاست، ایجاد مى کردند؛ تخریب شده و یا به شکلى نا معقول براى استفاده ى تجارى در نظر گرفته شوند. شاید در پاسخ چنین برداشتى گفته شود : این بناها به همان شکل گذشته حضور دارند و تنها نوع کاربرى آن ها ، در داخل بنا تغییر کرده است. اما در نگاه بیرونى مى توان این تخریب را حس کرد. عوامل نا محسوسى به شکلى ناخودآگاه در ذهن بیننده ، تصویرى اضطراب آلود و وحشت زا مى سازد. روندى که به نابودى فرد شهرى در طول زمان مى انجامد. اورهان پاموک درباره ی این روند فرسایشی و به طور کلی نشانه های تغییر کاربری بناها تعبیر جالبی دارد . او تجربه ی خود را در مشاهده ی بخش هایی از استانبول شرح می دهد : « از سالهای تحصیل در رشتهی معماری یک نکته را خوب آموخته بودم: ساختمانها به شکل رویاهای معماران و خریداران خود در میآیند.پس از آن که یونانیان، شامیها و ارمنیانی که این ساختمانها را رویاپردازی کرده بودند در اوایل قرن گذشته مجبور به ترک آنها شدند، این ساختمانها به بازتابی از تخیل ساکنان جدید خود تبدیل شدند. منظورم تخیل فعالی نیست که این ساختمانها و خیابانها را طوری شکل داده که به شهر جلوهای مشخص بدهد، بلکه از تخیل انفعالیِ مردمی سخن میگویم که از دوردستها به خیابانها و ساختمانهایی آمدند که پیشاپیش شکل و ظاهر خاصی داشتند، و بعد رویاهای خود را تغییر دادند تا با آنها منطبق شود. تخیلی که از آن حرف میزنیم در خدمت فردی نیست که دنیاهای جدید روی یک ورق کاغذ سفید خلق میکند، بلکه در خدمت فردی است که تلاش میکند خود را با دنیایی پیشاپیش ساخته و پرداخته، تطبیق دهد. حال و هوای گرم و خانگی یک ساختمان از رویاهای کسانی نشأت میگیرد که در آن زندگی میکنند. این رویاها، مانند همهی رویاها، از گوشههای قدیمی، تاریک، کثیف و رو به زوالِ آن آپارتمان تغذیه میشوند. درست همانطور که در برخی ساختمانها میبینیم نماها با گذشت زمان زیباتر میشوند و دیوارهای داخلی بافتی اسرارآمیز به خود میگیرند، به همین شیوه نیز میتوانیم ردپای تحول آن از یک ساختمان فاقد هرگونه معنا به یک «خانه»، به ساختمانی از رویاها، را مشاهده کنیم. به همین شیوه است که اتاقهای تقسیمشده، دیوارهای زخمی و پلکانهای ویرانی را که پیشتر توصیف کردم درک میکنم. اینها چیزهایی هستند که یک معمار نمیتواند هیچ رد و نشانهای از آنها در ساختمان بیابد: رویاهایی که نخستین ساکنان ساختمانی نوساز و معمولی (شکلگرفته طی انفجار مدرنیزاسیون و شور و شوق غربیسازی که طوری ساخته شده انگار قرار است همه چیز را از صفر شروع کند) به وسیلهشان ساختمان را تبدیل به یک «خانه» میکنند.»
منابع
برگر، آرتور ایسا (۱۳۷۹) روش تحلیل رسانه ها / مترجم پرویزاجلالی/ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها،
ردی، سام (۱۳۸۵) توتم و سینما / از کتاب نشانه شناسی سینما/ نیکولز، بیل / ترجمه ی علاالدین طباطبایی/ تهران : هرمس
سجودی ، فرزان(۱۳۸۲) نشانه شناسی کاربردی ،تهران:نشر قصه
شهری،جعفر.۱۳۸۳.تهران قدیم.تهران:انتشارات معین.
فرشباف ابریشمی،فرشاد.۱۳۸۹.تهران روزگاران قدیم. تهران:خانه و تصویر ابریشمی
فکوهی، ناصر(۱۳۸۵) پارههای انسانشناسی: مجموعه مقالههای کوتاه، نقدها و گفت و گوهای انسانشناختی/ تهران : نشر نی
گراهام، گوردن(۱۳۸۷)فلسفه ى هنر ها : در آمدى بر زیبایى شناسى .ترجمه ى مسعود علیا .تهران : ققنوس
گیرو،پیر(۱۳۸۰)نشانه شناسی،محمد نبوی.تهران:آگاه.
نوروزی طلب،حمیدرضا.۱۳۹۱.از طهران تا تهران(جلوه های زندگی،هنر و معماری).تهران: انتشارات یساولی
نیکولز، بیل.۱۳۸۵.ساخت گرایى ، نشانه شناسى سینما.ترجمه ى علا الدین طباطبایى .تهران:هرمس
فضای مذهبی | فضای آموزشی | فضای فرهنگی و تاریخی | فضای مسکونی | فضای کاری | |||||||||
حسینیه | خانقاه | مسجد | دانشگاه | مدرسه | تالار | بناهای تاریخی | سینما | سیاسی | خدماتی | اداری | |||
* | * | * | * | آجر | مصالح | ||||||||
* | * | سیمان | |||||||||||
* | * | * | شیشه | ||||||||||
* | * | * | * | * | * | سنگ | |||||||
* | * | * | کاشی | ||||||||||
* | فلز | ||||||||||||
* | گلدان | نمای بیرونی | |||||||||||
* | شیشه مربا | ||||||||||||
* | بند رخت | ||||||||||||
* | پرده | ||||||||||||
* | پاکیزگی | ||||||||||||
* | انجام تعمیرات(شکستگی و…) | ||||||||||||
* | * | * | نمادهای مذهبی(الله و. | ||||||||||
* | * | * | * | * | تابلو(مذهبی و غیر مذهبی) | ||||||||
* | * | * | * | بلندگو | |||||||||
* | * | * | رنگ | ||||||||||
* | * | فرم پنجره | |||||||||||
* | دوربین مدار بسته | نظارت امنیتی | |||||||||||
* | تابلو ی عکسبرداری ممنوع | ||||||||||||
* | نیروهای امنیتی | ||||||||||||
* | * | * | * | * | ماشین | صدا | |||||||
* | همهمه بازی کودکان | ||||||||||||
* | * | * | صدای اذان | ||||||||||
* | * | * | * | * | کوچک | متراژ و فرم بنا | |||||||
* | * | * | * | * | * | * | * | * | بزرگ | ||||
* | دارای فرورفتگی(مثل سینما) | ||||||||||||
* | * | * | حفظ حوزه شخصی | ||||||||||
* | * | * | پوشش گیاهی |
*:نشان دهنده ویژگی برجسته و یا فراوانی استفاده در آن بنا است
ااین مطلب متعلق به کلاس درس نشانه شناسی دکتر امیلیا نرسیسیانس است.
nasrinriahi30@yahoo.com