برگردان : آذر جوادزاده
بیانیه ی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس که در سال ۲۰۰۳ به تصویب یونسکو رسیده، به واقع گشایش پنجره ای است به سوی شناخت گسترده و بهتر از آنچه پیرامون زندگی هر روزه ی ما می گذرد، و ما را به تغییر در روش ها و دیدگاه های نهادینه شده در زندگی روزمره دعوت می کند. این بیانیه مفاهیم و بیان های حسی و تفکری ما را برجسته کرده و تهییج همگانی را در میان مردم سراسر جهان و کشورهای عضو به وجود آورده است. هر روز صدها میراث ناملموس بشری در دنیا به ثبت ملی (در درون جغرافیای یک کشور) رسیده و سپس برای ثبت جهانی در یونسکو آماده می شود. از سال ۲۰۰۸ تا کنون بیش از ۵۸۰ شاهکار ناملموس بشری از ۱۳۱ کشور در یونسکو به ثبت رسیده و هر ساله به این تعداد اضافه می شود. آنچه پیش روی شما است منتخبی از ثبت جهانی ِ میراث فرهنگی ناملموس از جای جای دنیا است که طی سال های مختلف در یونسکو مورد بررسی قرار گرفته و به ثبت رسیده. واضح است که تقدم یا تاخیر در سال ِ ثبت اثر ، تاثیری در قدمت و پیشینه ی اثر، گستره ی جغرافیای عملکرد اثر، و سایر موارد نداشته و تنها صف انتظار برای ثبت در یونسکو رعایت شده است.
نوشتههای مرتبط
کارناوال اورورو ) (Carnival of Oruro- بولیوی
کارناوال اورورو در سال ۲۰۰۱ به عنوان فرهنگ بومی کشور بولیوی در یونسکو به ثبت رسید و در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت قرار گرفت.
شهر اورورو که در ارتفاع ۳۷۰۰ متری کوههای غرب بولیوی واقع شده و در دوره ای به عنوان یک مکان برگزاری جشن های پیشا-کلمبیا محسوب می شده؛ یک منطقه مهم استخراج معادن در قرن نوزدهم و بیستم بود. در سال ۱۶۰۶ توسط اسپانیایی ها به یک منطقه ی مسکونی تبدیل شد، اما همچنان یک مکان مقدس برای مردم ارو Uru بود ، که اغلب برای انجام مراسم خود به ویژه برای جشنواره اصلی آیتو Ito مسافت زیادی را طی می کردند. اسپانیایی ها این مراسم را در قرن هفدهم ممنوع اعلام کردند ، اما مردم بولیوی تحت عنوان مراسم مذهبی مسیحی آن را ادامه دادند: خدایان آندAndean gods در پشت شمایل های مسیحی پنهان شده و به مقدسات the Saints تبدیل شدند. جشنواره ایتوIto به آیین مسیحی تبدیل شد و درمراسم کندل ماس Candlemas (روز دوم فوریه) جشن گرفته می شد. در مراسم لاما لاما llama llama یا دیابلادای diablada سنتی در پرستش خدای اورو Uru ، مراسم تیو Tiw ،رقص اصلی کارناوال شهر اورورو برگزار می شد.
کارناوال اورورو هر ساله برگزار شده و ده روز به طول می انجامد. این مراسم انبوهی از هنرهای محبوب و مورد علاقه ی مردم را با ماسک ، پارچه های رنگارنگ و گلدوزی شده همراه با سایر ملزومات به اجرا در می آورد. رویداد اصلی در کارناوال موکب یا entrada است. در طول این مراسم ، رقصندگان چهار کیلومتر مسیر موکب را پیموده و بیست ساعت کامل و بدون وقفه سفر را تکرار می کنند. بیش از ۲۸۰۰۰ رقصنده و ۱۰ هزار نوازنده که در حدود ۵۰ گروه سازمان یافته اند در این موکب شرکت میکنند که هنوز هم بسیاری از ویژگی های مربوط به نمایش های پررمز و راز قرون وسطایی را نشان می دهد. نکته ی دیگر گردش مالی کنترل نشده بر این کارناوال است.
در سال های اخیرکاهش منابع معدن و کشاورزی سنتی و همچنین بیابان زایی فلات مرتفع آند، منجر به مهاجرت گسترده شده و جمعیت اورورو را تهدید می کند. همچنین شهرنشینی باعث ایجاد فرهنگ پذیری و شکاف فزاینده بین نسل ها شده که آداب و رسوم قدیم را به فراموشی می سپارد.
میراث شفاهی و جلوه های فرهنگی مردم زاپارا Zápara – اکوادور و پرو
میراث شفاهی و جلوه های فرهنگی مردم زاپارا به عنوان فرهنگ بومی مردم اکوادور و پرو در سال ۲۰۰۱ به ثبت یونسکو رسید. سپس در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت ثبت جهانی شد.
مردم زاپارا در بخشی از جنگل آمازون واقع در اکوادور و پرو زندگی می کنند.زاپارا Zápara در یکی از متنوع ترین مناطق جهان، استقرار یافته و آخرین نمایندگان یک گروه قومی-زبانی محسوب می شود که قبل از تسخیر اسپانیا تعداد زیادی از اقوام مختلف را شامل می شد. مردم زاپارا در قلب آمازون سنت ها و فرهنگ شفاهی را به گونه ای ارائه داده اند که نشان دهنده ی درک از غنای محیط طبیعی است. وفور واژگان آنها برای گیاهان و جانوران و تنوع دارویی و دانش آنها از گیاهان دارویی جنگل از مهم ترین نکات زندگی مردم زاپارا است. این میراث فرهنگی از طریق روایت ها، افسانه ها ، آیین ها ، سنت های هنری و زبان آنها بیان میشود. زبان و کلام مردم زاپارا، سرشار از دانش بومی و سنت شفاهی است و حافظه مردم و منطقه را تشکیل می دهد.
چهار قرن تسلط اسپانیا بر این منطقه ، برده داری ، اپیدمی ها، اجبار به ترک فرهنگ و زبان ، جنگ ها و جنگل زدایی ، مردم زاپارا را به سمت نابودی سوق داده است. علیرغم این تهدیدهای بیشمار ، آنها توانسته اند دانش اجداد خود را حفظ کنند. ازدواج با اقوام مستیزو Mestizos و دیگر مردم بومی کچوا Quechua به ویژه در ایجاد بقا در مردم بسیار موثر بوده است. اما این پراکندگی همچنین منجر به از دست دادن نسبی هویت آنها شده است.
امروزه وضعیت فعلی مردم زاپارا بحرانی است و آن ها در معرض خطر نابودی قرار گرفته اند. در سال ۲۰۰۱ ، جمعیت آنها بیش از ۳۰۰ نفر (۲۰۰ نفر در اکوادور و ۱۰۰ نفر در پرو) بود که از این تعداد تنها پنج نفر ( بالای ۷۰ سال) ، هنوز به زبان زاپارا صحبت می کردند.
زبان ، رقص و موسیقی گاریفونا Garifuna – بلیز ، گواتمالا ، هندوراس و نیکاراگوئه
آیین رقص و موسیقی و زبان گاریفونا به عنوان هنر بومی مردم کشورهای بلیز، گواتمالا، هندوراس و نیکاراگوئه در سال ۲۰۰۱ در فهرست فرهنگ فولکلوریک یونسکو ثبت شد. سپس در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت به ثبت جهانی یونسکو رسید.
جوامع گاریفونا با منشا مخلوط که از عناصر فرهنگی گروه های بومی کارائیب و آفریقا شکل گرفته، پس از اجبار به فرار از جزیره سنت وینسنت در کارائیب در قرن هجدهم در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در آمریکای مرکزی مستقر شد. امروزه جوامع گاریفونا عمدتا در هندوراس ، گواتمالا ، نیکاراگوئه و بلیز زندگی می کنند.
زبان گاریفونا به گروه زبانهای آراواکان Arawakan تعلق دارد که از قرن ها تبعیض و سلطه بر زبان، جان سالم به در برده است. این زبان سرشار از قصه و روایتúraga است که در بیدارباش یا گردهمایی های بزرگ خوانده می شود. ملودی ها، عناصر آفریقایی و آمریکایی را گرد هم می آورند و متن ها گنجینه ای واقعی از تاریخ و دانش سنتی مردم گاریفونا هستند. از جمله مانند پرورش کاساوا cassava-growing ، ماهیگیری ، قایق سازی و ساخت خانه های گلی. همچنین این ترانه ها سرشار از طنز است که با طبل و رقص های مختلف اجرا شده و تماشاگران را دعوت به همراهی می کند.
این سنت ها هنوز برای زندگی و بقای مردم گاریفونا بسیار مهم است. مسن ترها همچنان بسیاری از مراسم ، جشنواره ها و سنتهای شفاهی را حفظ می کنند. با این حال ، مهاجرت برای کار و شغل ، تبعیض و نبود آموزش زبان گاریفونا در سیستم مدارس ، بقای این زبان را به خطر می اندازد. گرچه این زبان هنوز هم به صورت گسترده صحبت می شود ، اما فقط در یک روستا به طور رسمی آموزش داده می شود.
میراث شفاهی و آیین گیلید Gelede ـ بنین ، نیجریه و توگو
آیین گیلید Gelede در سال ۲۰۰۱ به عنوان فرهنگ بومی کشورهای بنین، نیجریه و توگو در یونسکو به ثبت رسیده و سپس در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت قرار گرفته است.
آیین گیلید توسط جامعه یوربا-ناگو Yoruba-Nago انجام می شود که در بنین ، نیجریه و توگو گسترش یافته است. قدمت این مراسم بیش از یک قرن است که به منظور ادای احترام به مادر اولیه Iyà Nlà و نقشی که زنان در روند سازماندهی اجتماعی و توسعه جامعه یوروبا ایفا می کنند ، انجام می شود.
آیین گیلید هر ساله پس از برداشت محصول ، در حوادث مهم، هنگام خشکسالی یا اپیدمی اتفاق می افتد و با ماسک ، رقص و شعارهای مشخص ، به زبان یوروبا خوانده شده و با تاریخ و افسانه های مردم یوربا-ناگو تجلی می یابد. این مراسم معمولاً شب ها در یک میدان عمومی برگزار می شود و رقصندگان در خانه ای نزدیک میدان آماده شده و به تدریج اولین خوانندگان و بازیگران ظاهر می شوند. آنها با همراهی ارکستر و رقصنده های نقاب پوشیده با لباسهای باشکوه همراه می شوند. کارهای هنری مقدماتی زیادی وجود دارد ، به ویژه تراشیدن ماسک و ساخت لباس. این اجراها مشتمل بر میراث شفاهی بوده که ترکیبی از اشعار حماسی و غزل است و اجراکنندگان بسیاری از کنایه ها را در پوشش ماسک های طنز به کار می برند. همچنین از چهره های حیوانات نیز استفاده می شود ، مانند مار ، نماد قدرت ، یا پرنده ، پیام آور “مادران”. این گروه ها به زن و مرد تقسیم شده که توسط یک سر مرد و یک زن هدایت می شوند. این تنها جامعه شناخته شده نقاب دار است که توسط زنان نیز اداره می شود. اگرچه امروزه آیین گیلید با جامعه ای پدرسالارتر سازگار شده ، اما می توان میراث شفاهی و رقص را شاهدی بر نظم پدرسالار سابق دانست.
پیشرفت فناوری منجر به از دست دادن تدریجی دانش سنتی شده و گردشگری با تبدیل گیلید به یک محصول فولکلور ، آن را به خطر می اندازد. با این وجود ، جامعه گیلید آگاهی زیادی از ارزش میراث ناملموس خود دارد ، که در تلاش های انجام شده برای کار آماده سازی و افزایش تعداد شرکت کنندگان، خود را نمایان می سازد.
استونی، لتونی، لیتوانی – (Baltic)جشن های رقص و آواز بالتیک
آیین جشن رقص و آواز حوزه ی بالتیک در قلمرو کشورهای استونی ، لتونی و لیتوانی در سال ۲۰۰۳ در یونسکو به عنوان فرهنگ بومی این منطقه شناسایی و به ثبت رسید. پس از آن در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت قرار گرفت.
بیان فرهنگی و آیینی رقص و آواز بالتیک ، هم به عنوان یک گنجینه و هم به عنوان جلوه ی نمایشی اجرای هنرهای مردمی از اهمیت خاصی برخوردار است.این جشنواره ی بزرگ هر پنج سال یک بار در استونی و لتونی و هر چهار سال در لیتوانی به اوج خود می رسد. این رویداد بزرگ طی چندین روز با حضور ۴۰،۰۰۰ خواننده و رقصنده اجرا و برگزار می شود. در بیشتر موارد ، شرکت کنندگان به گروه های کر آماتور و گروه های رقص تعلق دارند. اجرای موسیقی آن ها بازتاب طیف گسترده ای از سنت های موسیقی در کشورهای حوزه ی بالتیک بوده و شامل قدیمی ترین آهنگ های محلی تا آهنگ های معاصر است . بسیاری از خوانندگان و رقصندگان به کارگردانی رهبران گروه کر ، رهبران گروه موسیقی و مربیان رقص ، در طول سال در مراکز و نهادهای فرهنگی محلی تمرین می کنند.
گروه های کر و گروه موسیقی برای اولین بار در استونی در قرن هجدهم نهادینه شدند. پس از آن ، آواز کر در مناطق روستایی و شهری گسترش یافت ، که به دلیل محبوبیت روزافزون موسیقی کر ، گروه های آواز و جشنواره های آهنگ در اروپای غربی گسترش یافته است. با شرکت فعالترین گروه کر از مناطق مختلف این کشورها ، جشن های رقص و آواز بالتیک در ابتدا در استونی در سال ۱۸۶۹ و در لتونی در سال ۱۸۷۳ برگزار شد. لیتوانی اولین جشن خود را در سال ۱۹۲۴ برگزار کرد. پس از جنگ جهانی اول،هنگامی که کشورهای بالتیک از روسیه استقلال یافتند، این جشن ها محبوبیت گسترده ای به عنوان اثبات هویت فرهنگی بالتیک به دست آورد. در هر سه کشور ، مکان های ویژه و مکان های جشنواره برای میزبانی رویدادها ساخته شده است. پس از ادغام کشورهای بالتیک در اتحاد جماهیر شوروی در پایان جنگ جهانی دوم ، این جشن ها با ایدئولوژی حاکم کمونیستی سازگار شد.
از زمان به دست آوردن استقلال در سال ۱۹۹۱ ، کشورهای بالتیک اقدامات مختلفی را برای حفاظت از این سنت انجام داده اند ، اما تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی در منطقه نگرانی های جدی را برای آینده ی اجرای این مراسم ایجاد می کند. تهدیدهای اصلی امروز از مهاجرت روستایی و در نتیجه تجزیه گروه های آماتور محلی ناشی می شود.
ــ مراکش Jemaa el-Fna Square فضای فرهنگی میدان جامع الفنا
فضای فرهنگی میدان جامع الفنا به عنوان یکی از اولین آثار میراث فرهنگی ناملموس بشری در سال ۲۰۰۱ در یونسکو طرح ، بررسی و ثبت شد. و در سال ۲۰۰۸ در فهرست نمایندگان میراث فرهنگی ناملموس بشریت قرار گرفت.
میدان جماع الفنا یکی از اصلی ترین فضاهای فرهنگی در مراکش بوده و از زمان تاسیس در قرن یازدهم به یکی از نمادهای شهر تبدیل شده است. این امر نشان دهنده ی تمرکز منحصر به فرد از سنت های فرهنگی محبوب مراکش است که از طریق موسیقی ، سنت ها و روایت های مذهبی و هنری انجام می شود.
فضای میدان مثلثی که در ورودی شهر Medina واقع شده و توسط رستوران ها، تابلوها و ساختمان های عمومی احاطه شده است ، فعالیتهای تجاری روزمره و انواع مختلف سرگرمی را ارائه می کند. این میدان محل معاشرت و تبادل فرهنگی جمعیت محلی و مردم دیگرنواحی است. در طول روز و تا شب ، خدمات مختلفی از جمله مراقبت از دندان ، طب سنتی ، فالگیری ، موعظه و خالکوبی حنا ارائه می شود. آب ، میوه و غذاهای سنتی نیز برای گردشگران فراهم است. علاوه بر این ، می توان از بسیاری از اجراهای قصهگویی، شعرخوانی شاعران ، افسونگران مار ، نوازندگان بربر Berber musiciansمازیگن (mazighen) ، رقصنده های گناواGnaoua و نوازندگان سنتیرsenthir و حاجوج (hajouj) لذت برد. اصطلاحات شفاهی مرتباً توسط ایمایازن (imayazen)که قبلاً در مناطق بربر سفر می کردند ، بازنگری و تکرار می شود. آنها به طور مرتب به تدریس گفتار و آداب، سرگرمی و جذابیت مخاطب می پردازند. یکی دیگر از فعالیت های مردم بومی، تطبیق هنر باستانی خود با زمینه های معاصر بوده ، چندان که هم اکنون به طرح بدیعی از متن باستانی پرداخته و باعث می شود که مراسم نقالی برای مخاطبان گسترده تر قابل درک و جذاب باشد.
میدان جماع الفنا مکان اصلی تبادل فرهنگی است و از سال ۱۹۲۲ به عنوان بخشی از منطقه ی حفاظت شده ی شهر و میراث فرهنگی – هنری مراکش است. با این حال گمانه زنی در مورد املاک و مستغلات و توسعه زیرساخت های جاده ای ، تهدیدهای جدی برای فضای فرهنگی محسوب می شود. علاوه بر آن، در حالی که میدان جماع الفنا از محبوبیت زیادی برخوردار است، ممکن است از اقدامات فرهنگی و همچنین جهانگردی گسترده آسیب ببیند.
منبع :
www.ich.unesco.org