انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مکتب شیکاگو، مردم‌نگاری شهری و چند کار میدانی

یادداشت پیش‌رو مروری است بر شماره‌ی چهارم دوره‌ی دهم ژورنال Ethnography. این شماره مختص مقالاتی با موضوع مردم‌نگاری شهری است که در اصل در کنفرانسی با همین موضوع در دانشگاه ییل در سال ۲۰۰۸ ارائه شده‌اند. این شماره، با مقدمه‌ای از Elijah Anderson که سرویراستار این شماره و همچنین مدیر پروژه‌ی مردم‌نگاری شهری دانشگاه ییل است آغاز می‌شود. طیف موضوعی مقالات را می‌توان در دو دسته‌ی نظری و میدانی جای داد که سه مورد از نُه مورد آن (بدون در نظر گرفتن مقدمه) از وجهی نظری به مردم‌نگاری شهری می‌پردازند. شش مورد دیگر عمدتاً مردم‌نگاری‌هایی از شهرهای آمریکا هستند که هر یک موضوع و میدان خاصی دارند. با این حال، مقالات نظری نیز عمدتاً متمرکز بر نقد یا بررسی کارهای میدانی دیگر هستند. در ادامه به معرفی و مرور مختصر تعدادی از این مقالات می‌پردازم.

برای دانلود این مقالات می‌توانید به لینک ژورنال Ethnography رجوع کنید:  https://goo.gl/ubtL9A

مقدمه
Elijah Anderson
مقالاتی که در این‌شماره گردآورده شده‌اند در کنفرانس مردم‌نگاری شهری ییل ارائه شده‌اند، با نام «مردم‌نگاری شهری: سنت‌های آن و آینده‌آن»، که در بهار ۲۰۰۸ در دانشگاه ییل برگزار شد. این کنفرانس از نخستین اجلاسش که در دانشگاه کالیفرنیا در سال ۲۰۰۲ برگزار شد تاکنون به طور مداوم پیشرفت داشته و بعد از آن در سال ۲۰۰۳ در دانشگاه پنسیلوانیا و پس از آن در سال ۲۰۰۵ در همان دانشگاه برگزار شده است. کنفرانس ۲۰۰۸ نیز در ادامه‌ی همین کنفرانس‌ها و با دغدغه‌ی اشتراک مساعی جامعه‌شناسان و دیگر محققان بوده تا کارها و تجارب مردم‌نگاری‌های میدانی‌شان را با یکدیگر در میان بگذارند. در نخستین اجلاس، Jack Katz و Robert Emerson از سنت‌های مکتب شیکاگو تمجید کردند و بر اهمیت بی‌بدیل کار میدانی برای فهم وضعیت اجتماعی مردمی که در شهرها زندگی می‌کنند، تأکید کردند. همین سبب شد تا در کنفرانس‌های بعدی این موضوع جایگاهی محوری داشته باشد.
Robert E. Park در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در دانشگاه شیکاگو، دانشجویانش را تشویق می‌کرد تا «دستان‌شان را در پژوهش واقعی کثیف کنند» با حضور و درگیر شدن در کار میدانی در میان تاکسی‌رقاصان (taxi dancers)، کارکنان هتل‌ها، گنگ‌های جوانان، ساکنان کلونی‌های مهاجران، ولگردان و بی‌خانمان‌ها و ثروتمندان. شهری‌شدن و صنعتی‌شدن زمینه‌ی اجتماعی را شکل داد، و در این بین سهم عمده‌ی مکتب شیکاگو نشان دادن این فرایندهای پویا و نقش‌شان در زندگی روزمره‌ی شهری بود. پیش از Park، در دانشگاه پنسیلوانیا این W.E.B. Du Bois بود که در خیابان‌های Old Seventh Ward، مرکز و قلب جماعت سیاه فیلادلفیا، قدم می‌زد، زندگی روزمره را از نزدیک مشاهده می‌کرد، با ساکنان مصاحبه می‌کرد و داده‌های آماری مرتبط با طبقه و تنوعات فرهنگی را جمع‌آوری می‌کرد. ما در این‌جا ضمن تجلیل از ریشه‌ی همچنان مهمِ مردم‌نگاری شهری، همزمان، به مسیرهای تازه‌ای که در این حوزه گشوده شده نیز توجه خواهیم داشت.
امروزه، جابه‌جایی و نابه‌جایی (dislocation) اجتماعی و اقتصادیِ مرتبط با جهانی‌شدن، کاهش تولید کالاهای پردوام، ظهور صنایع دانشی و خدماتی و موج جدید مهاجرت، موضوعات و نگرانی‌های مهم‌تری هستند. همه‌ی این‌ها، محیط شهری را از آن‌چه پیش از این در شیکاگو و فیلادلفیا مطالعه می‌شد به شکل زیادی متفاوت می‌کند. آگاهی و فهم زندگی‌های مردمی که عمیقاً تحت تأثیر این عوامل قدرتمند هستند ضرورتی مبرم است.
اندرسن پس از این مرور کوتاه بر تاریخچه کنفرانس و همچنین مردم‌نگاری شهری شرح مختصری هم از مردم‌نگاری و تغییرات آن پس از جنگ جهانی دوم می‌آورد و بحث خود را به پایان می‌رساند.

مکتب شیکاگو و ریشه‌های مردم‌نگاری شهری
Gerald D. Jaynes
در این‌جا با گفت‌وگویی بین‌نسلی با پژوهشگران و اساتیدی مواجه هستیم که به بیان تجربه‌شان در دانشگاه شیکاگو و نوع تأثیرپذیری‌شان از آموزه‌های مکتب شیکاگو در کارهای‌ مطالعاتی‌شان می‌پردازند. Jaynes ایده‌آل سنت روش‌شناختی مکتب شیکاگو را در تلفیق تئوری و تحقیق تجربی به ویژه از طریق مردم‌نگاری می‌داند. توجه به گروه‌های نژادی-قومی، زندگی اجتماعی مردم عادی و پویایی موجود در تعاملات آن‌ها از حوزه‌های مورد توجه این مکتب بود که به عقیده‌ی Jaynes به رابطه‌ای پربار و دو سویه بین دانشگاهی بزرگ و شهری بزرگ انجامید.
Jaynes به عنوان اقتصاددانی که مطالعات آفریقایی آمریکایی‌ها را تدریس می‌کند، آشنایی‌اش با میراث غنی مکتب شیکاگو را نتیجه‌ی مطالعه‌ی آثار پژوهشگران آفریقایی-آمریکایی‌ای همچون St Clair Drake، Horace R. Cayton، E. Franklin Frazier، Charles Spurgeon Johnson و Richard Wright رمان‌نویس می‌داند. این پژوهشگران، نخستین نسل از پژوهشگران آفریقایی-آمریکایی‌ای بودند که زندگی سیاهان را در سایه پژوهش جامعه‌شناختی مطالعه کردند.
در ادامه، گفتگوهایی با پژوهشگرانی که در سایه‌ی آموزه‌های مکتب شیکاگو و عمدتاً در قالب مردم‌نگاری به تلفیق تئوری و تجربه دست زده‌اند آمده است. در هر یک از این گفتگوها، با شرح رابطه‌ی شخصی هر یک از پژوهشگران و رابطه‌شان با شخصیت‌های برجسته و سنت‌های فکری مرتبط با مکبت شیکاگو، معنا و اثری که این مکبت بر کارهای‌شان داشته شرح داده شده است.
اسامی پژوهشگرانی که به بیان تجربیات‌شان پرداخته‌اند:
Gerald D. Jaynes، David E. Apter، Herbert J. Gans، William Kornblum، Ruth Horowitz، James F. Short، Gerald D. Suttles و Robert E. Washington

مردم‌نگاری شهری و امانت در پژوهش: ابعاد تجربی و نظری
James F. Short, Jr و Lorine A. Hughes
چکیده: مشکلات مربوط به اطمینان و اعتبار داده‌ها، همچنان به علوم اجتماعی و رفتاری آسیب می‌رساند. ارتقای قابلیت اطمینان داده‌های کمی به شیوه‌های مختلفی به دست آمده است. همچون: توجه بیشتر به ساخت و آزمایش ابزارها، پیشرفت در تکنولوژی پیمایش و نمونه‌برداری از جمعیت‌های هدف و عملیاتی‌ساختن دقیق ایده‌های نظری. هرچند قابلیت اطمینان بیشترِ پژوهش‌های کمی در معرض خطر است، چرا که سنجه‌های کمی فاقد اعتباراند، به ویژه هنگامی که ویژگی‌های گروه‌ها و دیگر جمعیت‌ها به وسیله‌ی پاسخ‌هایی که از افراد جمع‌آوری شده سنجیده می‌شود. داده‌های مردم‌نگارانه و دیگر اشکال داده‌های مشاهده‌ای حاوی اصلاحاتی برای این مشکل هستند. ما در اینجا اثر متقابل متدهای پژوهشی کمی و کیفی را با بررسی «کد خیابان» اثر Elijah Anderson توضیح خواهیم داد… .
نویسنده با ارائه نمونه‌هایی که در این کتاب آمده‌اند و با تمرکز بر آن‌ها به شرح قابلیت اعتماد و اطمینان داده‌ها در کارهای مردم‌نگارانه می‌پردازد.

خشونت «بدون احساس»: معنادار ساختن قتل
Waverly Duck
چکیده: این مقاله، بر پایه مطالعه‌ای مردم‌نگارانه است که در دوره‌ای سه ساله در یک محله فقیرنشین، عمدتاً آفریقایی-آمریکایی و لاتین در شمال شرق آمریکا، انجام شده است؛ نشان می‌دهد که چگونه روایتی از گنگ مواد مخدر توسط پلیس و نیروهای قضایی برای توضیح سلسله‌ای از قتل‌های لاینحل ساخته شد. روایت این است که مقاماتْ این جنایات نامرتبط را با ربط دادن آن‌ها به دلالان مواد مخدر محله که آن‌ها را به عنوان یک گنگ تفسیر کرده بودند، به یکدیگر گره زدند. با ساخت این روایت، مقامات توانستند همه‌ی موارد را به صورت متوالی پیگیری و تعقیب کنند و صفی از مدعی علیه و شاهدان را برای به سرانجام رساندن محکومیت مجرمان تشکیل دهند- حتی در مواردی که شواهد کمتری وجود داشت. قتل‌های این چنینی به صورت معمول توسط سازمان‌های مجری قانون و رسانه‌ها به عنوان اعمال «بدون احساسِ» «خشونت غیرعمد» توصیف می‌شوند. با این حال، هنگامی که این اعمال منجر به قتل را با جزئیات مردم‌نگارانه بررسی می‌کنیم، به انگیزه‌هایی که اعضای جماعت از آن می‌فهمند را به دست خواهیم آورد، که هیچ ارتباطی با فعالیت‌های گنگستری ندارد.

مردم‌نگاری، تعامل و مشکلات پیش‌پاافتاده
Robert M. Emerson
چکیده: با افزایش محبوبیت و گسترش مردم‌نگاری جامعه‌شناختی، یکی از عناصر مرکزی سبک کار میدانی کلاسیک مکتب شیکاگو – تعهدی پایدار به بررسی مداوم تعامل اجتماعی- رفته رفته از نظر افتاده است. یکی از شیوه‌های سودمند افزایش حساسیت به فرایندهای تعاملی توجه به مشکلات کوچک و پیش‌پاافتاده است. این مشکلات اغلب به صورت لحظه‌های گذرا و سریع ناراحت و شکسته خاطر شدن رخ می‌دهند که به طور معمول در بسیاری از تعاملات به وجود می‌آیند و اغلب به سرعت حل می‌شوند. این مشکلات تنها به تغییرات و تعدیل‌های کوچکی در اوضاع زندگی منجر می‌شوند. به عنوان نمونه، این مقاله مشکلات پیش‌پاافتاده‌ای را که بین هم‌اتاقی‌های دانشگاه رخ می‌دهند تحلیل می‌کند. در این راستا تمرکز بر دو ویژگی متمایز تعاملی این مشکلات خواهد بود: مخفی کردن اجزاء رفتار با واکنش‌های مبهم که به انفعال و عدم رفتار منجر می‌شود؛ و تغییر و در اغلب موارد انتقال به لهجه‌های هنجاری که می‌تواند پاسخی به مشکلات پیش‌پاافتاده باشد.

نقش نظریه در پژوهش مردم‌نگارانه
William Julius Wilson and Anmol Chaddha
چکیده: پژوهش‌گران، از جمله پژوهشگران حوزه‌ی فقر شهری، موضوعات مهمی را که Loïc Wacquant در مرور انتقادی‌اش بر کتاب‌های Elijah Anderson، Mithcell Duneier و Katherine Newman مطرح کرده، تاکنون به صورت جدی به بحث نگذاشته‌اند. علارغم لحن مرور (review) Wacquant، بر این گمانیم که او سهمی در مطرح شدن موضوعات مهمی درباره‌ی نقش نظریه در مردم‌نگاری داشته است. پاسخ‌ها و واکنش‌هایی که به مرور او داده شده نیز، به ویژه آن‌هایی که از طرف اندرسون و دانیر بوده، مهم‌اند چرا که کمک می‌کنند تا فهم‌مان را از اینکه نظریه چگونه در پژوهش مردم‌نگارانه کاربرد می‌یابد، گسترش دهیم. آن‌چه از این تبادل آراء میان این پژوهشگران در می‌یابیم این است که یک مردم‌نگاری خوب مردم‌نگاری‌ای که بوسیله‌ی نظریه پیش رود، و بیشتر بازتابی از بینش‌های نظری استقرایی باشد تا آن‌هایی که کاملا قیاسی هستند. علاوه بر این، نشان خواهیم داد که در برخی از مطالعات مردم‌نگارانه، بینش‌های نظری نه به شدت قیاسی هستند و نه استقرایی، بلکه نشان‌دهنده‌ی ترکیبی از هر دوی آن‌ها هستند.