انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

من زنی صاحب نظرم

فاطمه سیارپور / طرح ایرج اسماعیل پورقوچانی

۳۴ ساله و متاهل و در خانواده ای نسبتن پرجمعیت بزرگ شده است. علاقمند به رمان و شعر و ادبیات است. کارشناسی ارشد مهندسی شهرسازی دارد. با دوستانش بیشتر معاشرت دارد و دوستانش هم بیشتر همکلاسی های دانشگاهی اش هستند. مسئول تعدادی کارمند در محل کارش است و دیگران او را مقتدر می دانند. در حین مصاحبه هم کمتر پیش می آمد که لبخند داشته باشد و آدمی جدی به نظر می رسید. خصوصن وقتی که می خواست درباره ی خودش حرف بزند. استقلال مالی برای او خیلی مهم است و به آراستگی متناسب با سن و موقعیت اجتماعی بها می دهد. مصاحبه با او در محل کارش اتفاق افتاد :

فکرمی کنید دیگران درباره ی ظاهر شما چه می اندیشند؟

منظورتون اندامم است؟

به ذهن خودت چی می رسد؟

دیگران بیشتر روی صورتم متمرکز می شوند. مثلن می گویند چه می کنی که قیافه ات دائم عوض می شود؟ من مدام در حال تغییر چهره ام هستم. یعنی موهایم را طوری رنگ می کنم یا کوتاه می کنم که کلی چهره ام عوض می شود. آهان ! درباره ی لباس پوشیدنم هم می گویند.مثلن این که تو خوب لباس می پوشی، اسپرت می پوشی. درکل برایم مهم نیست و به کسی اجازه نمی دهم راجع به ظاهرم اظهارنظر کند. برای من مهم این است که راحت باشم و احساس راحتی هم به نظرم این است که خودم احساس کنم راحت هستم.البته دقت می کنم رنگ چیزهایی که می پوشم به هم بیاید. ولی در کل نظر دیگران برای من مهم نیست.

درباره ی ظاهرخود چه فکری می کنید؟

من چاق هستم ولی همه می گویند خیلی هم چاق نیستی. می دانید! من دوست ندارم از چیزهایی که زنان دیگر استفاده می کنند، استفاده کنم. مثلن کفش پاشنه دار، دامن و این طور چیزها. به جایش از کفش کتانی که اسپرت است، استفاده می کنم و کلن هم تیپ اسپرت را ترجیح می دهم.

یعنی عادت به چیزی غیر از تیپ اسپرت نداری؟

بهتراست این طوری بگویم: دوست ندارم که عادت نکرده ام. من با تیپ های دیگر راحت نیستم. مثلن اصلن نمی تونم به کفش پاشنه دار فکر کنم. اصلن چه جوری زن های دیگر کفش پاشنه دار می پوشند و با آن احساس راحتی می کنند؟ ببینید! من روی برخی از نقاط بدنم حساس هستم. مثل پا و سرم. برای همین باید کفشی که می پوشم راحت باشد. یا شال و روسری که سر می کنم زیبا باشد یا شامپویی که استفاده می کنم باید بهترین باشد. همه ی این ها به خاطر جسم من است. حالا به خاطر جسمم تیپ اسپرت را بیشتر دوست دارم و با آن احساس راحتی می کنم، چون جسمم با آن راحت است.

از نظر شما یک زن ایده آل چه ویژگی هایی دارد؟

من به این موضوع فکر می کنم که چطور می شود که یک زن فقط خانه دار است؟ تعجب می کنم. برایم قابل درک نیست که یک زن مرتب در حال آشپزی باشد. زن ایده آل کسی است که دیگران و اطرافیان او را به عنوان یک زن صاحب نظر بشناسند و به هم معرفی کنند و از او مشورت بگیرند. من همیشه سعی کرده ام طوری باشم که خودم الگو باشم. یعنی دیگران از من الگوبرداری کنند و در مواقع لازم از من نظر بخواهند و راجع به نظرات من فکر کنند یا نظرم یکی از گزینه های انتخابی آن ها باشد.

از نظر شما بدن ایده آل برای یک زن چه ویژگی هایی دارد؟

قیافه ام را دوست دارم ولی باید کمی لاغرتر بودم. با موهایی صاف تر و قدی بلندتر.

برای رسیدن به این ایده آل ها، چه کاری انجام داده اید؟

با رژیم غذایی خودم را خیلی لاغر کرده ام. البته وقتی لاغر شدم همه می گفتند این چه وضعی است، هیچ کس دوست نداشت لاغر باشم. برای موهایم هم خیلی هزینه کرده ام. کراتینه می کنم. آدم متنوعی هستم. یک زمانی هم دوست دارم موهایم را ویو کنم. در مورد ایده آل هایی برای یک زن هم من خیلی تلاش کردم. روی نظرات من دیگران حساب باز می کنند و من بابت این موضوع خوشحالم ولی در مورد خرید یا نظرخواهی درباره ی لباس و کفش و این طور چیزها نه و این به نظرم نکته ای منفی است که درباره ی من وجود دارد. چون این طوری جا افتاده است که من زن صاحب نظری در مورد مسائل مختلف هستم ولی در مورد ظاهر و پوشش و این طور چیزها نه!

نوع پوشش و آراستگی تان را چگونه انتخاب کرده اید؟

من زمان طولانی سر کار هستم و معمولن لباس سر کارم را باید طولانی مدت بپوشم. برای همین خیلی به تیپ سر کارم فکر نمی کنم و فرمولم همان راحتی است و تیپ خاصی مد نظرم نیست. اما در مهمانی ها کمی وضعیت فرق می کند. در مهمانی مطابق میل صاحب مهمانی لباس نمی پوشم. یک سری خط قرمز ها دارم. مثلن لباس آستین کوتاه اصلن به تن نمی کنم. تونیک های مهمانی هایم کمی بلندتر است یا نهایتن مانتوی گشاد تن می کنم. مهم این است که لباست پوشیده باشد. ولی به حجاب سر اعتقادی ندارم. شاید بشود گفت حجاب را به این شکل قبول ندارم. حجاب در سادگی و آراستگی است نه جلب توجه کردن. من در این زمینه هم فقط خودم تصمیم می گیرم. مثلن همسرم به من نمی گوید چیزی بپوش یا طور دیگری بپوش ولی اگر هم بگوید من می پذیرم. چون مطمئن هستم حتمن دلیلی دارد. برای همین لجبازی نمی کنم و می پذیرم. حالا شاید دلیلش را من ندانم.

آدرس الکترونیک مصاحبه کننده : fsayyarpour@yahoo.com

از مجموعه ی این مصاحبه ها :

من نظر خودم را دارم – مصاحبه ی شماره یک

نمی خواهم متفاوت باشم – مصاحبه ی شماره دو

من کدامم ؟ – مصاحبه ی شماره سه

زن نباید از مردش جلو بزند- مصاحبه ی شماره چهار

وقتی الگوها سایز عوض می کنند! – مصاحبه ی شماره پنج

هر بدن یک کپی ناقص از یک الگوست.- مصاحبه ی شماره شش

«می خندم» تا دیگران هم به راحتی رد شوند – صاحبه ی شماره هفت

جوش های صورتم ذهنم را مشغول می کنند – مصاحبه ی شماره هشت

بلوغ زودرسم مرا از دیگران متفاوت کرد – مصاحبه ی شماره نه

اول باید عیبت را قبول کنی، بعد اصلاحش کنی – مصاحبه ی شماره ده