انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب نمود خود در زندگی روزمره

نویسنده: اروینگ گافمن، ترجمه ی مسعود کیانپور.

سال انتشار: ۱۳۹۱

تعداد صفحات: ۲۸۹ صفحه

نشر مرکز

 

فهرست

یاداشت مترجم

پیش گفتار

مقدمه

یادداشت های مقدمه

فصل اول: اجراها

فصل دوم: تیم ها

فصل سوم: مناطق رفتار در هر منطقه

فصل چهارم: نقش های ناهمخوان

فصل پنجم: ارتباط خارج از شخصیت

فصل ششم: تکنیک های مدیریت تاثیرگذاری

فصل هفتم نتیجه گیری

کتاب نمود خود در زندگی روزمره که از ۷ فصل تشکیل یافته و نویسنده در هر فصل به موضوعاتی مختلفی می پردازد، نخستین کتاب اروینگ گافمن می باشد که در سال ۱۹۵۹ میلادی منتشر شده و از دل پایان‌نامه دکترایش با عنوان «کنش‌های ارتباطی در یک جامعه جزیره‌ای» استخراج شده است، دیدگاه این کتاب مبتنی بر اجرای تئاتری و اصول مورد استفاده نیز اصول نمایشی می باشد. مولف در این کتاب به تحلیل و بررسی زندگی اجتماعی از بعد نمایشی پرداخته است. به عبارتی دیگر، به¬ بررسی ارتباطات متقابل و چگونگی ارائه یک تصویر مطلوب از جانب افراد با یک برنامه قبلی و استفاده از صحنه ی نمایش برای مقایسه رفتار دیگران (افراد) در جلوی صحنه و پشت صحنه، پرداخته است. نویسنده در این کتاب به دنبال بررسی شیوه هایی است که فرد، در موقعیت های معمول کاری، خود و فعالیت هایش را به دیگران نمایش می دهد، شیوه هایی که تلاش می کند برداشت یگران از خودش را هدایت و کنترل کند، و نوع کارهایی که ممکن است حین اجرا مقابل دیگران انجام بدهد یا ندهد. او به زندگی اجتماعی همچون صحنه ی تئاتری می نگرد که کنشگران انسانی برای نمایش نقش ها و شخصیت های مختلف روی صحنه ی آن می آیند. چنین نگاهی به زندگی اجتماعی ریشه در اندیشه ی فیلسوف و نویسنده فرانسوی قرن بیستم ژان پل سارتر دارد. گافمن با تاثیرپذیری از دیدگاه اگزیستانسیالیست ها به بررسی نمود خود در زندگی روزمره می پردازد و چگونگی روی صحنه آمدن خود در تعاملات روزمره را تحلیل می کند.

نویسنده در کتابش مفاهیمی را ابداع و در جای جای کتابش بکار برده است که بهتر است تعاریفی از آن ها آورده شود:
خود : خود موجود زنده ای یا مکان خاصی نیست که سرنوشت نهایی اش متولد شدن، به بلوغ رسیدن و مردن باشد؛ بلکه یک تاثیر نمایشی است که به شکلی مبهم از یک صحنه ی اجرا منتج می شود. به عبارتی دیگر، خود محصول چیزی در زندگی اجتماعی است که گافمن آن را اجرا می نامد.

اجرا : تمام فعالیت های یک فرد مشخص وقتی در حضور پیوسته ی مجموعه ی خاصی از مشاهده گران قرار دارد و تاثیراتی روی آن ها می گذارد.

نما : بخشی از اجرای افراد که با کارکردهای منظم و سبک ثابت می¬خواهند موقعیت را برای کسانی-که اجرا را تماشا می‌کنند، تعریف کند به عبارتی، نما تجهیزات بیانی می باشد که فرد عمداً یا سهواً در خلال اجرایش به کار می برد.

محیط : عبارت است از اثاثیه، دکور، طراحی فیزیکی، و دیگرز اقلام پس زمینه ای که منظره و فضای صحنه را برای اجرای کنش در داخل، جلو یا روی آن فراهم می کند. محیط به لحاظ جغرافیایی ثابت است، وری که وقتی افراد از یک محیط خاص به عنوان بخشی از اجرای خود استفاده می کنند نمی توانند کنش خود را قبل از ورود به ان آغاز یا بعد از خروج از آن به پیان برسانند.

قیافه : عناصری که کارکردشان نشان دادن پایگاه اجتماعی مجری هنگام اجرا است.

منش : عناصری که کارکردشان آگاهی دادن در مورد نقشی است که از مجری انتظار می رود در موقعیت پیش رو برعهده بگیرد.
جلوی صحنه : اشاره به مکانی دارد که اجرا در آن ارایه می شود. با اجرا در جلوی صحنه، فرد ممکن است تلاش کند برداشتی ایجاد نماید مبنی بر این که معیارهای خاصی از طریق فعالیت وی حفظ و تجسم بخشیده می شوند.

پشت صحنه: مکانی که در آن برداشت ایجاد شده در مورد یک اجرای خاص به شکلی آگاهانه و به عنوان امری عادی نقض می شود. به زبانی دیگر، پشت صحنه جایی است که می توان ظرفیت یک اجرا را در نشان دادن چیزی فراتر از خودش را بازحمت در آنجا جعل کرد، جایی که لوازم و اقلام تمام نمای شخصی را می توان با جمع کردن فشرده یتمام کنش ها و شخصیت ها در آنجا انبار کرد (گافمن،۱۳۹۱: ۱۲۹).

در پایان باید اشاره کرد که علیرغم اینکه نویسنده در این کتاب از اجرای تئاتری و اصول نمایشی استفاده کرده است، اما با جنبه هایی از تئاتر که بی سروصدا به زندگی روزمره می خزند کاری ندارد، بلکه با ساختار مواجهات اجتماعی سروکار دارد، ساختار آن هستی هایی در زندگی اجتماعی که وقتی افراد وارد آن حضور بلافصل یکدیگر می شوند جان می گیرند. عامل کلیدی در این ساختار حفظ تعریفی واحد از موقعیت است، تعریفی که لاجرم باید آشکار شود و در مواجهه با انبوهی از اختلالات بالقوه تداوم یابد. شخصیتی که در سالن تئاتر به روی صحنه می رود از برخی نظرها واقعی نیست؛ همچون آن تبعات واقعی را که شخصیت کاملاً از پیش برنامه ریزی شده ی یک کلاهبردار را به دنبال دارد در خود ندارد؛ در عین حال، به روی صحنه بردن موفقیت آمیز هر یک از دو نوع شخصیت دروغین مستلزم استفاده از تکنیک های واقعی است، همان تکنیک هایی که مردم عادی برای حفظ موقعیت های اجتماعی واقعی خود به کار می برند. افرادی که روی صحنه تئاتر به کنش متقابل رودررو می پردازند باید صلاحیت های لازم برای موقعیت های واقعی را هم داشته باشند.

نویسنده معتقد است، رفتار افراد تا زمانی که در یک موقعیت قرار دارند به وسیله هنجارها و ارزش -های اجتماعی جهت داده می¬شود؛ هنجارهایی که مربوط به حضور در آن موقعیت هستند. این قواعد، از میزان درگیر بودن فرد سرچشمه می ¬گیرد و اینکه افراد بخواهند با همه یا تنها بعضی از افراد تعامل داشته باشند یا با هیچکسی تعامل نداشته باشند؛ تاثیر به سزایی در آن¬ ها دارد.