انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب نما در سیمای شهر (با رویکردی بر مبانی و ضوابط)

مفهوم عام سکونت و بودن انسان بر روی زمین و محیط متناسب با آن، از دیرباز مسائلی را شامل می شود که ریشه در اعتقادات و باورهای ما داشته و هر بخش از فضاهای شهر که نمود باورها و اعتقادات انسان باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. در این میان «نما» تنها به عنوان جزئی از یک اثر معماری مطرح نیست، بلکه در سطحی گسترده‌تر حامل پیام نحوه تفکر و شیوه زیست جامعه پدیده‌آورنده آن می باشد. مدگرایی در معماری و شهرسازی جهان نو، بی توجهی به پایه های فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و جغرافیایی در شهرها در حال رخ‌نمایی است و این معضل از جمله معضلات کنونی شهرهای کشور ما نیز می باشد. با نگاهی هرچند گذرا به اطرافمان، به وضوح مشاهده می کنیم که معماری و شهرسازی ایران که در گذشته از غنای ارزشی، فرهنگی و زیست محیطی فراوانی برخوردار بود، امروزه به سیمایی ناهنجار، اشفته و ناهماهنگ در گذار از سنت به مدرنیته تبدیل شده است. به گونه ای که هویت هزاران ساله رشد یافته در آب و خاک این سرزمین، در زیر هجوم ساخت و سازهای تقلیدی با بی توجهی مواجه شده است.

قریب یکصد سال پیش لوکوربوزیه در تبیین اصول معماری مدرن، دو اصل از پنج اصل را به نما اختصاص داد. او پنجره های نواری افقی و ننمای آزاد را از نشانه های مدرنیسم می دانست. اما حقیقتا آنچه خود بیشتر در اجرای آن توفقی به دست آورد، پنجره های نواری افقی بود و به زعم ما تمام آنچه که معماری معاصر عرضه می کند همان اصل نمای آزاد لوکوربوزیه است … چه آن را اعتراف کند و چه نکند! تا کنون بحثهای زیادی در مورد وضعیت نماسازی در شهرهای ما صورت گرفته است. از لجام گسیختگی موجود در طرح و مصالح، تا لزوم وضع ضوابط و اعمال فشرده تر، سالمتر و دقیق تر نظارت بر ساخت و سازها. آنچه که در این بین نادیده گرفته شده است، مسئله حقیقت بینی یا رویاپردازی در مسئله طراحی نما است. موضع منتقد در مقام کسی که خواستار اصلاح وضع موجود است، تا حد زیادی بر نتیجه گیری آن مؤثر است. این وضعیت در مورد همه علوم و هنرها صادق است. بنابراین بررسی اینکه موضع منتقدین ما در چه جایگاهی قرار دارد، مسئله ای بیش از یک حق انتخاب ساده است. آنچه که مسلم است تهران دروازه ورود و خروج ایده، مصالح و تکنیک در معماری ایران است. هرگز شهری از تهران پیشی نگرفته و بعید است شهری بتواند این معادله را در هم شکند. به عنوان مثال، اگر مصالح نویی در تهران دیده شود، با چند ماه تأخیر در دیگر کلانشهرها و شهرستانها نیز دیده می شود. آنچه که در این بین تقلیل می رود، ابتدای فلسفه واقعی بهره برداری از آن مصالح و در ادامه، دقت بر کیفیت اجرایی آن است. به بیان ساده‌تر، هنگامیکه محصولی وارد کشور می شود، قطعا مزایا، معایب و ملاحظاتی دارد. این فلسفه وجودی، در بکارگیری محصول در تهران فراموش می شود و تنها زیبایی و سلیقه وارد مسئله می شود. در ادامه، همین محصول به علت به کارگیری در تهران، در دیگر نقاط نیز به کار گرفته میشود، اما دیگر حتی آن کیفیت اجرایی نیروی متخصص هم وجود ندارد. نتیجه آن که، امروز در دورافتاده‌ترین نقاط کشور، محصولی را در معماری می بینیم که در کشوری چون آلمان نیز وجود دارد. اگرچه کیفیت، دوام و فلسفه وجودی بکارگیری آن دیگر وجود ندارد.

جدا از این سندرم کشنده، که باید در هم بشکند، یکی از کلیشه‌ای ترین مواضع منتقدین در وضعیت نماسازی، قیاس وضعیت کنونی با معماری بومی ایران است. اساسا معماری بومی ایران نیز، مانند تمام مسائل ایرانی که رنگ و بوی قدیمی می دهند، در ذهن جامعه ایرانی مقبول و برتر است. اما دوست داشتن و حس نوستالژی، حقیقت موضوع را عوض نمی‌کند. واقعیت این است که معماری بومی ایرانی مزایایی داشت، ولی خالی از اشکال هم نبود. به هر حال این معماری برای جمعیت اندک و اتحاد ذهنی مورد قبول واقع میشد، اما پاسخگوی امروز ما نیست. حتی استحاله و ایده‌گیری از این معماری، امری است بیشتر ذهنی تا عینی. برای مثال، مقایسه معماری بافت قدیمی یزد با تهران معاصر، قیاس مع‌الفارق است. اساسا شباهتی بین این دو محیط، جز اینکه هر دو ایرانی هستند، وجود ندارد و توانایی های معماری بافت قدیم یزد، همان بود که دیده‌ایم. آیا حقیقتا با آن توانایی ها، شهرداری تهران می تواند این امکانات و کیفیت زندگی شهری که مردم امروز دارند (و هر روز بیشتر می شود) را ارائه بدهد؟ معماری بومی ایران، فضایی ناب و یکدست داشت که برای مردمی که از شغل تا سبک و نگاه، محدودیت، به داشتند. امروز ما سپر به سپر جهان تجارت می کنیم، به تولید دانش می پردازیم، رقابت می کنیم و برآنیم تا زندگی شاد و پرانرژی ای همگام با ریتم جهانی داشته باشیم و این اهداف معماری مدرن، فضایی حرفه ای و سریع میطلبد که باید در آن کار، زندگی و تفریح را همزمان تلفیق نماییم. ما می خواهیم در این شهرها پیشرفت کنیم، نه اینکه تنها لبخند بزنیم.

بنابراین حس نوستالژیک تاریخی را به کناری نهیم و تلاش کنیم تا با بررسی جهان معاصر پیرامونی، اسلوبی را برای خود تعریف نماییم، قطعا کامیاب خواهیم بود. آیا در دیگر نقاط جهان نیز معماری و نما اینگونه‌اند که در ایران است؟ بر خلاف اعتقاد کثیری، به نظر ما در این مورد، ایرانی ها بسیار دموکراسی ناپسندی را در پیش گرفته اند. به هر حال دموکراسی و آزادی مانند هر اندیشه بشری دیگری، معیارهایی دارد. شرط نخست دموکراسی و آزادی این است که آزادی شما، مخل آزادی دیگران نباشد. حال با این معیار آیا حقیقتا تهران دموکراتیک‌ترین شهر جهان نیست؟ در تمام جهان، دموکراسی بر اساس معیار بالا تعریف می شود و حکومت که حافظ منافع عمومی است، اجازه نمی دهد تا شما هر گونه که تمایل شخصی یا منفعت اقتصادیتان ایجاب می کند، ساخت و ساز نمایید. اما در تهران اینگونه نیست و نتیجه آن شده که میبینید. امروز تهران در طراحی نما و ساخت و ساز حداکثر دموکراسی را دارد که اشتباه است. قوانین تأیید نما در کمیسیونهای نما، حرکت کوچکی است که به اعتقاد ما باید هرچه سریعتر توسعه یابند. بنابراین ما باید در تهران، دموکراسی موجود را محدود سازیم و با سخت‌گیری بیشتر، نظمی بنیادبن را به شهر بدهیم. این سخت‌گیری در بلند مدت چهره شهر ما را بسامان می کند و آن را در مسیر درست قرار می دهد.

ساختار بصری سیمای شهرها، هر چند ظاهرا جزئی از اجزای تشکیل دهنده و سطحی ترین عنصر ساختار فضای فعالیتی آن شهر است ولی از سوی دیگر بارزترین وجه بروز کالبدی روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم در بستر اجتماع ساکنان آن شهر می باشد که بیشترین تعامل و ارتباط با مردم شهر را برقرار می کند. سیمای شهر، القاکننده و نقش دهنده بافت در ذهن مردم است؛ چه بسا این ساختار در بستر این تحولات دچار چالش گردیده است و به وضوح قابل لمس میباشد.

کتاب نما در سیمای شهر به مسئله ی نما در معماری پرداخته است و در عین بازگویی و مرور ضوابط معماری نما در ایران، ایده ها و اصول طراحی نما را بیان داشته است. این ارزش افزوده ای که بر کتاب حاکم است با صفحه ارایی علمی و حرفه ای و بهره‌گیری از تصاویر اصلاح و تنظیم شده، کتاب را به مأخذی در خور تقدیر و شایسته برای معماران و مهندسین نموده است.

محور اصلی بحش کتاب ایجاد پیوندی مؤثر بین طراحان و ضوابط طراحی می باشد که با نگاهی بر تاریخچه نما در تاریخ غرب و ایران، هویت گمشده در نماهای امروز، جایگاه نما در شهر ایرانی- اسلامی و بررسی جنبه های زیبایی شناختی و روان‌شناسی به موضوع شناخت نما می رسیم. در این بحث، به مبانی طراحی، چه به صورت نمای منفرد و چه در کنار بناهای دیگر، با توجه به موقعیت مکانی و کاربردی پرداخته شده، سپس سلسله مراتب الزامات اجرایی و بازدارنده ها مطرح و در خلال متون به فراخور مسئله، تصاویری از اندک نماهای مطلوب که جلوگاه خلاقیت طراحان معمار در ضمن پایبندی به قانون و تعهد حرفه ای هستند، درج گردیده است.

این کتاب نقطه ی عزیمت نویسندگان بر خلاف، عرف به وجود آمده، نه بررسی پروژه های موردی معماری ، بلکه «اصول طراحی نما» است . توجه به مبانی نظری معماری و اهمیت دادن به فرایند و روش های طراحی ، این کتاب را به اثری موثر و راهنما برای همه ی اقشار دانشجویی و حرفه ی معماری بدل ساخته است . محتوای کتاب درعین اصالت نوشتار ، با ارجاع به موارد دیگر ، تلاش دارد تا تمام عرصه های فکری طراحی نما را معرفی و تحلیل نماید . استفاده از تصاویر «اصل و دست اول» ، نگاه حرفه ای به امر صفحه آرایی و طراحی گرافیک علمی – هنری باعث می گردد تا خوانش متون با یادگیری توام گردد . در این یادگیری ، هر دو نیم کره مغز به فعالیت وا داشته می شوند و خوانش ، تحلیل ذهنی و صحبت و نقد نویسنده با نظرات انتقادی خویشتن به صورت همزمان ، ذهن خواننده را به چالش می کشد . بررسی ضوابط نما سازی در شهرداری ها و نگاه فنی به مسئله ی سیمای شهری و متعاقبا ارائه ی راه حل های مختلف ، از دیگر نقاط مثبت این کتاب است . در انتهای کتاب با مطرح نمودن مسئله معماری با آجر ، دغدغه های پژوهشی آینده نویسندگان با خواننده به اشتراک گذاشته می شود و افزون بر آن ، پروژه هایی با محوریت آجر ، مورد نقد و تحلیل قرار می گیرند. (بخشهای مقدماتی کتاب).

 

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر

پیشگفتار

مقدمه

 

بخش اول: مبانی نظری و مبانی طراحی

فصل اول: تاریخچه

فصل دوم: هویت گمشده در نماهای امروز شهری

فصل سوم: نما در شهر اسلامی

فصل چهارم: مبانی نظری نما

 

فصل پنجم: تعاریف و عناصر سازنده‌ی نما

فصل ششم: الحاقات نماهای بدنه‌ی شهری

فصل هفتم: تزئینات جداره

فصل هشتم: مبانی طراحی در نما

فصل نهم: مبانی طراحی نما در سیمای شهری

فصل دهم: شناخت نماهای شهری بر اساس نوع فضای شهری

فصل یازدهم: شناخت نماهای شهری بر اساس کاربرد

فصل دوازدهم‌: بازی با نور

 

بخش دوم: ضوابط

فصل سیزدهم: ضوابط نما در شهر تهران

فصل چهاردهم: درنگی بر آجر و نقش آن در خلق آثار برتر معماری معاصر ایران

 

سخن آخر

منابع

 

مشخصات کتاب:

مختارپور، اکبر؛ باباحیدریان، سیمین؛ مصلح آبادی، فاطمه (۱۳۹۵). نما در سیمای شهر (با رویکردی بر مبانی و ضوابط)، تهران، هنر معماری قرن، ۳۲۶ صفحه، مصور