کتاب
مفهوم فضا قرنهای متمادی توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است؛ این مفهوم به شکل گسترده ای در ادبیات علوم انسانی، علوم کاربردی، الهیات و علوم تجربی به کار گرفته شده است. مفهوم فضا در دوران تحول طولانی خود به شکا دوانگاریهای مطلق / نسبی، فیزیکی / اجتماعی و ذهنی / واقعی ظاهر شده و سبب ایجاد مجادلات بسیاری در رشته های علمی شده است. امروزه رابطه میان فضا و امر اجتماعی پدیده ای است که بسیاری از متفکران علوم اجتماعی به آن اشاره کرده اند. برداشتها از فضا را می توان درون یک پیوستار تصور کرد که در یک سر به عنوان امری فیزیکی – جغرافیایی و در سر دیگر به عنوان امری اجتماعی – فرهنگی و متشکل از فراگردها و کنش های اجتماعی افراد تعریف می شود. بسیاری از اندیشمندان فضا را در برابر مکان و به مثابه واقعیتی اجتماعی تصویر کرده اند و انتقادی که برخی از جامعه شناسان نسبت به اندیشمندان سنتی ارائه داده اند این است که آن را بیش از آنکه با رویکرد اجتماعی بررسی کنند، همانند مکان فیزیکی توصیف کرده اند.
در رویکرد امروزی از مفهوم فضا، اندیشمندان به این نتیجه رسیده اند که باید ابعاد فیزیکی، اجتماعی و نمادین آن به شکل یکسان مورد توجه قرار گیرد؛ ضمن اینکه مفهوم فضا به شدت از جریانهای ذهنگرای ابتدای ظهورش دور شده و با پیوند خوردن به مفهوم زمان وارد مباحث فرهنگی پیرامون زندگی روزمره گشته است. با این وصف به نظر میرسد که فضا به عنوان مفهومی جدید در مطالعات شهری ایران هنوز جای خود را آن طور که باید و شاید پیدا نرکده است. مسائلی از قبیل تأثیر فضا بر فراگردهای اجتماعی، سبک زندگی، هویت و نگرشهای فرهنگی، و برعکس تأثیر فراگردهای اجتماعی بر فضا، بینش ها و هویتهای منفرد و جمعی در انسجامبخشی به فضا، تمایز فضاهای خصوصی و عمومی، فضا و تجربه خشونت، فضا و جنسیت، و تجربه اوقات فراغت در فضاهای شهری نیازمند مطالعات بیشتری است.
کتاب «شهر، فضا و زندگی روزمره» در چارچوب همایش «شهر و زندگی روزمره» نگاشته شده است و تأکید آن بر موضوع فضاهای شهری و روابط اجتماعی در این فضاها میباشد. در برگزاری همایش «شهر و زندگی روزمره» تلاش شده است ابعاد مغفول مانده و تاریک زندگی روزمره، در معرض توجه قرار گرفته و دیده شوند. در ضمن، تلاش شده است در فضایی علمی، کنشها، بحرانها و مسئله های زندگی روزمره، فارغ از نگاه ساختارگرایانه، و با هدف ایجاد شناخت لازم و ضروری از زندگی مردم و روشهای اندیشیدن، تولید معنا و ارزش و عمل کردن آنها مورد بررسی قرار گیرند. موضوعات مورد بررسی در این همایش در شش محور توزیع شده اند؛ این شش محور عبارتند از: شهر، فضا و زندگی روزمره؛ شهر خرده فرهنگها و زندگی روزمره؛ روانشناسی، شهر و زندگی روزمره؛ شهر، رسانه و زندگی روزمره؛ شهر، مدیریت شهری و زندگی روزمره؛ فلسفه شهر و زندگی روزمره. هر یک از مقالات رسیده به همایش از ایده های بسیار بکر و نوآورانه برخوردار بوده اند و این مقالات ابعاد پنهانی از زندگی روزمره شهری را مورد بررسی و کاوش قرار داده اند. ۱۲ مقاله مرتبط با حوزه فضای شهری و زندگی روزمره در کتاب حاضر گنجانده شده اند و به رغم تنوع موضوعی مقالات می توان آنها را در چهار محور اصلی به شرح زیر خلاصه کرد:
۱-تحلیل روندهای فضاهای عمومی در شهر
تمامی تجربه های اجتماعی از طریق فضا و در فضا شکل میگیرند؛ بنابراین در فضاهای شهری است که تجربه زندگی روزمره مردم پدیدار می شود. هر جامعه ای فضاهای خود را به دو عرصه عمومی و خصوصی تقسیم می کند و همین تقسیم بندی نوع فعالیتها را مشخص میسازد. شهرهای متعلق به فرهنگهای متفاوت در دوره های زمانی مختلف، همگی دارای این تقسیم بندی بوده اند، اگرچه ماهیت این تفکیک، معنای این دو فضا و نوع رابطه میان آنها در بین جوامع مختلف بسیار متفاوت است. در اینجا منظور از فضاهای عمومی، آن دسته از فضاهایی است که عموم مردم آزادانه به آنها دسترسی دارند و هدف از آنها فراهم ساختن تعاملات اجتماعی و احساس آسودگی شهروندان است. دسترسی آزادنه به فضاهای عمومی بدان معنا نیست که افراد هر کاری بخواهند بتوانند در این فضا انجام دهند، چراکه این فضاها قواهد و هنجارهای خاص خود را دارا هستند. امروزه عواملی نظیر ظهور انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی تغییرات مهم و عمیقی را در فضاهای عمومی ایجاد کرده و سبب تضعیف آن شده است.
۲-طراحی فضاهای شهری و اوقات فراغت
فراغت عرصه ای است که در آن اختیار و آزادی انسانها قابل اعمال است و در این عرصه فضای مناسبی برای مقاومت در برابر رویه های فرهنگی جاافتاده و پدید آوردن روالها و کردارهای جدید فراهم می شود. از این رو فراغت می تواند فرهنگ ایجاد کننده و سازنده هویت فردی و اجتماعی افراد باشد. فلسفه وجودی مدیریت و برنامه ریزی برای اوقات فراغت، ایجاد موقعیتها و فضاهای مناسب برای تأمین رضایت خاطر و رشد و تکامل فردی و اجتماعی است. در طراحی فضاهای فراغتی شهر رویکرد محله ای بسیار حائز اهمیت است و بدین ترتیب برنامه ریزان و مدیران شهری توفیق بیشتری در اقبال و استفاده مردم از امکانات و تسهیلات این فضاها و گردهم آوردن افراد هماهنگ و سازگار با یکدیگر پیدا می کنند.
۳-ترس از جرم در فضاهای شهری
امروزه ترس از جرم در فضاهای شهری تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده است به گونه ای که درصد قابل توجهی از ساکنان شهر فعالیتهای روزمره خود را به دلیل ترس از جرم تغییر می دهند. ترس از جرم می تواند منجر به کاهش میزان تردد و نظارت در یک محله و به دنبال آن کاهش کیفیت زندگی اجتماعی شود و با تبدیل فضاهای عمومی شهری به مکانهایی خلوت و ناامن، باعث افزایش جرایم اجتماعی شود. گرچه ترس از جرم مسئله اجتماعی پیچیده ای است، اما نظریه اثربخشی تکه مهمی را به این پازل می افزاید. ادغام اجتماعی هرچند ممکن است عامل پایه ای و مهم در تبیین این ترس باشد، اما تقویت حس اعتماد در میان همسایه ها و انسجام حول احساس تعهد به کنش به عنوان عاملان کنترل اجتماعی غیررسمی، در ایجاد یا بهبود امنیت محلات از نقش شایانی برخوردار است.
۴-تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر
شهروندی به عبارتی مشارکت در سازماندهی و مصرف فضاست و جنسیت همواره عامل تمایز در میزان مشارکت بوده است. به نظر میرسد فضای شهری جایی برای زندگی روزمره زنان ندارد؛ به طوریکه فضای عمومی به اعتقاد برخی از متفکران شهری، به عنوان فضایی برای تاخت و تاز مردان طبقه متوسط به بالا تلقی شده است. زنان به دلیل اینکه نمی توانند به راحتی از فضاهای عمومی همچون پارکها و خیابانها استفاده می کنند، احساس تعلق کمتری هم نسبت به این فضاهای شهری دارند. بدین ترتیب حق به شهر که شامل تعلق یافتن و مشارکت در امر شهری است به دلیل قرار گرفتن زنان در نقشهای جنسیتی سنتی، به اندازه مردان شامل حال آنان نمی شود. تعلق یافتن به شهر با حرکت در شهر، حضور در آن، احساس آرامش و داشتن فضاهای مناسب برای خود ممکن می شود؛ در حالیکه مشارکت در شهر با دخالت داشتن در سیاستگذاریهای شهری، تصمیم گیری در مورد مسائل فضایی، کالبدی و اقتصادی شهری و مالکیت و کنترل بخشی از این فضا ممکن می شود.
نوشتههای مرتبط
مشخصات کتاب: شارع پور، محمود (۱۳۹۳). شهر، فضا و زندگی روزمره، تهران، تیسا