پروژه انسان شناسی تاریخی فرهنگ مدرن ایران
کتابشناسی محمد تهامینژاد
نوشتههای مرتبط
– تهامینژاد، محمد، ۱۳۸۰، سینمای ایران، از مجموعه «از ایران چه می دانم؟» شماره ۱۲، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۲۰ صفحه.
کتاب سینمای ایران در مجموعه «از ایران چه می دانم؟»، همچون روال و سیاست عمومی این مجموعه، در حجمی اندک و با دسترسی بالا برای همه علاقمندان نوشته شده است. کتاب شامل یک «پیشسخن»، پنج فصل و یک «پینوشت» است که کتابشناسی آن را نیز در برگرفته و در همان حال یادداشتهای دقیقی را به کتاب میافزاید.
ساختار کتاب که به صورت فشرده و با اطلاعات و تحلیلهای بسیار زیاد همراه است، گویای کاری پژوهشی و نه صرفا یک تحلیل ثانویه بوده و در آن واحد از یک نظم زبانی و یک منطق مضمونی تبعیت می کند. بدین ترتیب فصل یکم به دوره قاجار و شروع تاریخ سینما در ایران با ذکر ریشه های فرانسوی آن و آغاز رفتار اجتماعی نمایش و تماشای سینمایی از حوزه خصوصی تا حوزه عمومی اختصاص دارد. فصل دوم، دوره پهلوی اول را در بر می گیرد و در آن با فشردگی و اختصاری که گاه نیاز به مطالعات بیشتر را کاملا محسوس می کند، به نظر روحانیون، شکل گیری صنعت سینما و روابط آن با حوزه سیاسی و ژانر فیلم خبری میپردازد. از نکات جالب و پراهمیت این فصل تحلیل «سه جریان موازی تاسیس» در سینمای ایران است: پرورشگاه آرتیستی سینما، اوانس اوگانیس (۱۳۰۷-۱۳۰۸)، عبدالحسین شیرازی(سپنتا) و جریانشکل گرفته در هند(دختر لُر ۱۳۱۲) و سرانجام جریانی که با فیلم «حاجی آقا، آکتور سینما»(۱۳۱۲) در ایران به راه افتاد.
فصل سوم کتاب به تاثیر اجتماعی سینما بر جامعه در دوره پهلوی دوم اختصاص دارد و در آن هم به روابط سینما با جریانهای سیاسی روز (نهضت ملی شدن صنعت نفت) و هم به جریانهای زیر ساختاری سینما اشاره شدهاست. فصل چهارم، به دوره آخر پهلوی اختصاص دارد و در آن جریان سینمای ایران تا انقلاب پیگیری شدهاست. در این فصل رابطه با تئاتر، ادبیات و برخی از اشکال دیگر فراغت مثل کافه، پرداخته میشود. در همه این موارد نیز، مبنای کار تهامینژاد حرکت بر اساس مصادیق سینمایی و آوردن مثال از فیلمهای مشخص و اسناد مربوط یه آنها است. سرانجام در فصل پنجم به سینمای پس از انقلاب پرداخته شده که خطوط عمومی آن، شکلگیری یک سینمای ایدئولووژیک و تداوم و رشد تدریجی گونه هایی دیگر از سینما و رابطهای است که در سالهای اخیر بسیاری بر آن بحث کردهاند، یعنی تقابل واقعیت و خیال یا فیلم مستند و فیلم داستانی.
از نکات برجسته کتاب، جامعیت نگاه نویسنده و عدم جانبداری او از این یا آن سنت سینمایی، یعنی واقعگرایی تحلیلی اوست. کتاب در عین حال که درآمدی کمنظیر و موجز برای شناخت سینمای ایران و آشنایی با دهها فیلم در تمام ژانرها به به حساب میآید، نیاز به نگارش مطالعات دیگر و توسعهدادن به هر یک از بخشها که گاه بسیار فشرده هستند، را نشان میدهد: کاری که خود تهامینژاد برای نمونه در چارچوب مفهوم سینمای رویاپرداز انجام دادهاست.