انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب رسانه، جنگ، پست مدرنیته

بحث اصلی این کتاب این است که در عصر پس از جنگ سرد، نیروی محرکه‌ی اصلی جنگ و مداخله‌گری، تلاش‌هایی است که رهبران غربی در زمینه احیای نوعی حس معنا و هدف، برای خود و جوامعشان انجام داده‌اند. در عوض، این تلاش‌ها منجر به تأکید شدید بر تصویر، تصویرسازی و نمایش رسانه‌ای شده است. اما مشکل در واقع ربط چندانی صرفاً به رسانه‌ها ندارد. در واقع مشکل اصلی ماهیت رو به تغییر جنگ و پس از آن، تغییری بنیادی در سیاست جوامع غربی است که به قول‌ نویسنده کتاب می‌توان آنرا “پایان چپ و راست” تلقی کرد (هاموند، ۲۰۰۷؛ ۲۷). به همین دلیل، با توجه به اینکه جنگ افروزی و اقدامات تروریستی بعنوان پدیده‌هایی رسانه‌ای تلقی می‌شوند و بررسی پوشش خبری را به امری مهم تبدیل می‌سازند، در این کتاب سعی شده به نقش رسانه‌ها و سیستم‌های تصویرسازی سیاسی در کنار رویدادها و تحولات جهانی که منجر به جنگ‌های نوین شده هم پرداخته شود.

“رسانه، جنگ، پست مدرنیته” مساله تغییر ماهیت جنگ‌ها در عصر پس از جنگ سرد را مورد بررسی قرار می‌دهد و این سوال را مطرح می‌کند که چرا امروزه عملیات‌های نظامی به شکل نمایش‌های تصویری و رسانه‌ای انجام می‌گیرد. در واقع در این ساز و کار جنگ رسانه‌ای شده، ارزشهای تبلیغاتی جنگ – برای نظام سلطه – مهمتر از منافع استراتژیک آن است.

فیلیپ هاموند(Philip Hammond)، در این کتاب، با طرح دیدگاههای معتبر نظری این بحث را پیش می‌کشد که جنگ افروزی‌های معاصر بدرستی پدیده‌ای ((پست مدرن)) تلقی می‌شود، زیرا نیروی محرکه آنها فروپاشی ((کلان روایت‌های جوامع غربی)) است و در واقع جنگ افروزی‌های امروزی تلاشی است برای احیای حس مقصود و معنا در این جوامع.

“رسانه، جنگ، پست مدرنیته” توسط نشر ساقی و با ترجمه علیرضا آرزو برای خوانندگان فارسی زبان در دسترس قرار گرفته است.

در هفت فصل این کتاب می‌خوانیم:
فصل اول: جنگ پست مدرن در دنیایی عاری از معنا
در فصل آغازین کتاب این ایده مورد بررسی قرار می‌گیرد که ارتش نظامی غرب و جنگ‌هایی که به آن دست می‌زند، پدیده‌هایی پست مدرن هستند. به موازات بازنگری مقالات ژان بودریار(Jean Baudrillard) و در مورد جنگ نخست خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، این بحث مطرح می‌شود که ویژگی‌های خاص جنگ افروزی غرب، بخصوص تأکید آن بر تصویر و نمایشی کردن جنگ، ریشه در این مسئله دارد که این نمایشی شدن در واقع واکنش به پدیده‌ای است که از آن بعنوان «بحران معنا» یاد می‌شود که یکی از پیامدهای ناخواسته پایان جنگ سرد است.
فصل دوم: نمایش بشر دوستانه
در این فصل تلاش‌ها برای استفاده از مداخله‌های «انسان دوستانه» به عنوان منبع جدید ارزش‌های مشترک بررسی و این بحث مطرح می‌شود که پس از آن که روزنامه نگاران غربی به جستجوی نارسیستی رهبران خود برای تولید معنا در منطقه بالکان و دیگر مناطق پیوستند، تحریف رسانه‌ای در جدیدترین نسخه‌های خود به نحو وسیعی افزایش یافت.
فصل سوم: جنگ رسانه‌ای علیه تروریسم
در این فصل جنگ علیه تروریسم به عنوان شکستی ایدئولوژیک مورد ارزیابی قرار گیرد. هاموند، تهاجم غرب به عراق در سال ۲۰۰۳ را از خلال انحراف و اشتغال ذهنی مخاطبان از طریق سیستم‌های تصویر و طرز ارائه آن به مخاطب مورد بررسی قرار می‌دهد. در کنار اینها، نویسنده به عکس العمل نخبگان به جنگ و تصویر سازی‌های سیاسی و استراتژیک پیرامون آن و همین طور بی اعتباری رسانه‌ها هم پرداخته است.
فصل چهارم: جنگ های فرهنگی و شرایط پس از جنگ ویتنام
نویسنده در این فصل به بحث از ریشه‌های “بحران کلان روایت‌ها” می‌پردازد و مشکل معنا را در جوامع غربی شناسایی و ارزیابی می‌نماید. در اینجا ریشه‌های پست مدرنیسم و چگونگی دلسرد شدن بسیاری از متفکرین از اومانیسم و اصول جهانشمول گرایی (universalism) است. در واقع در این فصل از یک بن بست در زندگی سیاسی معاصر صحبت می‌شود.
فصل پنجم: امنیت و آسیب پذیری در جامعه ریسک
عواقب جنگ‌های فرهنگی از موضوعات این فصل می باشد. نویسنده ایده «جامعه ریسک» را از منظر جنگ بررسی می‌کند و بیان می‌دارد که: حس شدید آسیب پذیری و ریسک، بیش‌تر یکی از علائم مرگ سیاست در غرب است تا نشانه‌ای از پیدایش سیاست جدید، یا جهانی نو.
فصل ششم: امپراتوری پست مدرن و مرگ سوژه
نویسنده در این جا در کنار مروری بر نظریه‌های روابط بین الملل از زمان پایان جنگ سرد به مسئله ارتقای وجدان فردی، که از سوی دیگر نشانی از ناتوانی مباحث سیاسی برای جذب سوژه است، می‌پردازد و آن را در گسترش پدیده تروریسم پست مدرن دخیل می‌داند.
فصل هفتم: ورای پست مدرنیته
فصل نتیجه گیری به موضوعات مطرح شده در سراسر کتاب باز می‌گردد و اینکه پست مدرنیسم تا چه حدی به جای تفسیر ، نمایان گر چالش‌‌های جامعه معاصر است.

هر چند از انتشار نسخه اصلی این کتاب نزدیک به ده سال گذشته است اما با توجه به گسترش روزافزون و بیش از پیش دو پدیده تروریسم و جنگ علیه آن (در سراسر مناطق غربی آسیا) از یک سو و رشد باورنکردنی پدیده رسانه ای شدن جنگ (بخصوص بواسطه توسعه فراگیر شبکه های اجتماعی) از سوی دیگر، بنظر می رسد مطالعه این کتاب مفید واقع شود.
“رسانه، جنگ، پست مدرنیته” را میتوان در حوزه مطالعات مرتبط با انسان شناسی تصویری و رسانه ای مورد استفاده قرار داد.