به کوشش رضا ماحوزی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
داستان ورود دانشگاه به ایران و تأسیس آن و فراز و نشیبهایی که در طول تاریخ کوتاه از منظرهای مهم فهم مشکلات و مسایل آن است. فهم چیستی و ماهیت این نهاد مدرن، دانشگاه، مقدمهای اساسی برای فهم و درک مسایل و مشکلات آن است. این نهاد تاریخی جهانی دارد و سابقهای ایرانی. کتاب «دانشگاه؛ تأملات نظری و تجربه ایرانی» مجموعهای از مقالات است که در دو بخش «مفهوم و کارکرد دانشگاه» و «دانشگاه در ایران» گردآوری شده است؛ بخش نخست پنج مقاله و بخش دوم نه مقاله دارد.
اولین مقاله بخش نخست با عنوان «پرسش از دانشگاه در سنت فکری آلمانی؛ گذار از پرسش فلسفی به پرسش جامعهشناختی» است. نویسنده مقاله، رضا صمیم، در این مقاله بیان میکند که در بسیاری از جوامع دانشگاه بهعنوان نهاد مدرن علم در سیر طبیعی تغییر و تحول پدید آمده و مسئلهبرانگیز نشدند. اما در برخی دیگر از جوامع که پدید آمدن دانشگاه به صورت طبیعی نبوده، از جمله آلمان، مسئلهگون بون خود را نشان داده است. وی به دانشگاه در کشور آلمان میردازد و تلاش میکند سیر پرسش از دانشگاه در سنت فکری آلمان را بررسی نماید. پرسشهای فلسفی مطرحشده را به دسته کلاسیک، رادیکال و نقادانه تقسیم نموده به شرح دیدگاه نمایندگاش میپردازد و در ادامه گذر از این پرسش به پرسش جامعهشناختی را با استفاده از دیدگاه وبر مطرح میکند. وبر درباره دانشگاه برخلاف فلاسفه نظرورزی نمیکند و با بیان تجربه زیستهاش از امر واقع شروع میکند.
«فرهنگ، دانشگاه و تعلیم و تربیت در اندیشه کانت» عنوان مقاله دوم است. نویسنده، رضا ماحوزی، با محور قراردادن آثار فیلسوف شهیر آلمانی، کانت، به طرح دیدگاههای این فیلسوف تاثیرگذار در اندیشه مغرب زمین، درباره تعلیم و تربیت میپردازد.
مقاله سوم از دکتر تقویان «تبارشناسی نسبت دانشگاه و سیاست» نام دارد. وی با بررسی سیر تاریخی نهاد علم، دانشگاه، و نهاد سیاست، دولت، تلاش دارد گرهخوردگی دانش و قدرت را بکاود. این گرهخوردگی از اگورا، میدان شهر یونان، که در آن سوفیستها مشغول منفعتجویی بودند و تلاشهای افلاطون در آکادمی برای حقیقت شروع میشود. نویسنده این آمیختگی قدرت و حقیقت را در سیر تاریخی خود پیمیجوید. در این پی جویی تحولات این درآمیختگی مورد توجه نویسنده مقاله است.
«آموزش عالی بهمثابه امر فرهنگی؛ مسأله سهگانه معناـ هویت ـ سبک» عنوان مقاله بعدی است. نجاتیحسینی در این مقاله از سیاست فرهنگ تا سیاست فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی را بررسی مینماید. وی با استفاده از دو وفهوم گفتمان و ایدئولوژی تلاش می کند نشان دهد که آموزش عالی در جامعه ایران اسلامی معاصر برای مولفههای مقوم آموزش عالی هویت یابی هویتسازی نماید.
رضا مهدی در مقاله «نسبت دانشگاه کارآفرین با کارکردهای اجتماعی ـ فرهنگی آموزش عالی» به دانشگاههای نسل سوم، دانگشاه کارافرین، میپردازد. پس از دانشگاه نسل اول که آموزشی بود به نسل دوم دانشگاه با توجه به تغییرات اجتماعی و اقتصادی آموزشی، پژوهشی شدند. وی ویژگیهای دانشگاه کارآفرین، نسل سوم، را برشمرده و به اهمیت و کارکرد این نوع از دانشگاه ها میپردازد.
بخش دوم دانشگاه در ایران نام گرفته است.
اولین مقاله این بخش «سیر تحول آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی» نام دارد ابراهیمآبادی در این مقاله گزارشگونه
سیر کوتاهی از دارالفنون تا دانشگاه تهران و از دانشگاه تهران تا گسترش آموزش عالی در ایران، پنج دوره برای آموزش عالی پس از انقلاب اسلامی برمیشمارد.
حوزه علوم انسانی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای آموزش عالی نیز بهطور وپژه مورد نظر قرار داده شده است. وی همچنین بخشی از این نوشته را به چالشها و چشماندازهای آموزش عالی قرارداده است. در پایان نی با نگاهی به علوم انسانی شش موج برای آموزش عالی و جامعه علمی و دانشگاهی برمیشمارد.
مقاله دوم این بخش «دانشگاه بیجایگاه؛؛ طرح مسأله در مبانی معرفتی دانشگاه نوین در ایران» است. خلیلی نوشته خود را با شعری از فروغ آغاز میکند و این پرسشها را درمیافکند که بنیان معرفتی دانشگاه در ایران چیست و جایگاه آن در میان معارف موجود کجاست؟ در این مقاله تلاشی است برای طرح مسالهای متاون در مبانی دانشگاه نوین در ایران. مراد نویسنده از دانشگاه نوین نیز موسسات آموزشی و پژوهشی گوناگونی است که از زمان دارالفنون تا امروز در ایران ایجاد شده است. این مقاله یکی از خواندنی ترین و تأملبرانگیزترین مقالات این مجموعه است.
«پرولتاریای جدید دانشگاهی در ایران» عنوان مقاله دکتر کاظمی است. این مقاله درواقع بخشی از تحقیقی است که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با عنوان «تولیدات علمی کاذب» در دست انجام است. وی د این مقاله بیان میکند که علم، دانشجو، استاد و پژوهش بیش از یک دهه است که معنای سنتی خود را از دست داده اما وزارت علوم هنوز بر اساس همان معنایی که دیگر نیست سروکار دارد و داستان پیچیدگیهای دانشگاه در ایران به حدی میداند که «در یکی نامه محال است که تحریر شود». وی در این نوشته به شکلی از بردگی که نه در کارخانهها بلکه در دانشگاهها نمود یافته میپردازد.
دومین مقاله تقویان در این مجموعه «آینده سرمایه اجتماعی دانشگاهیان؛ یک الگوی تحلیلی» نام دارد. وی با توجه ب پژوهشهای صورت گرفته درخصوص سرمایه اجتماعی دلنگرانی خود را از افت سرمایه اجتماعی با ارائه الگویی تحلیلی شرح میدهد.
«تآملاتی نظری در باب خو ناامن ایرانی و علوم انسانی» عنوان مقاله بعدی بخش دوم کتاب است. بحرانی در این مقاله با رویکرد هنجاری اندیشه سیاسی به بررسی خصوصیات عام پدیدهای که با وضعیتی از نا امنی فراگیر و مستدام پیوند خورده میپردازد و چگونگی بازتولید، بسط و تقویت این خود ناامن در دانشگاه بررسی میکند.
میرزایی جستار «اتخاذ روش بهمثابه استراتژی توسعه علم اجتماعی در ایران» را نوشته است. وی با تمرز بر مسئله روش در تحقیقات اجتماعی ضمن توجه دادن به سیر تاریخی چگونگی رسیدن محققان اجتماعی ایران به این ادعا که «روش تابعی از بینش است» معتقد است که با توجه به اولویت نداشتن روش در شرایط فعلی، انتظار تولید علم اجتماعی نیز ددست نیافتنی است و این اداع را شرح و بسط می دهد. وی همچنین برای کاربردی سازی علوم اجتماعی با استفاده از روشهایی مثل اقدام پژوهشی و نظریه مبنایی صحبت می کند. ارائه راهکارهایی برای اینکه محققان علوم اجتماعی از مقام شرح و شارحی به تراز صاحبنظری و متفکر برسیند هست.
عنان مقاله بعدی «رفتارهای علمی دانشجویان» است. صدیقیان در این مقاله رفتارهای علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای دئلتی تهران را بررسی کرده تا گامی برای بهبودو ارتقا تولی علم و دانش باشد….وی با استفاده از نظریات رزنیک دوازده اصل را برای رفتارهای اخلاقی در عرصه علم و فناوری با استفاده از روش کمی و با تکنیک پیمایش و پس از تجزیه و تحلیل دادهها بررسی کرده است.
«زن، علم و توسعه» عنوان مقاله فلاحتی است. وی در این مقاله به بررسی حضور زنان در سطوح مختلف آموزش عالی جهان و با تاکید بر ایران پرداخته است.
آخرین مقاله این مجموعه «تجربه دانشگاه و برساخت هویت اجتماعی زنان» نام دارد. رحمانی و ظبینیا به مطالعه زنانی که هم متأهل، شاغل و دانشجو هستند با استفاده از روش مردم نگارانه پرداخته و نقش حضور زنان در فرایند آموزش عالی و چونگی تاثیر آن در برساخت هویت زنان را کاویدهاند.
این مجموعه یکی دیگر از تلاشهای پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی است که مطالعات دانشگاه و علم یکی از ماموریتهای اصلی آن است. تمامی نویسندگان این مجموعه مقالات اعضای هیئت علمی پژوهشکده هستند و این نشان از یک کار جمعی است که به کوشش دکتر ماحوزی به ثمر رسیده است. همچنین میتوان گفت این تلاش به نوعی همکاری میانرشتهای نیز هست؛ جامعهشناسی، اندیشهسیاسی، جنسیت و توسعه، فلسفه تعلیم و تربیت رشتهها و تخصصهای مولفان مقالات است.
کتاب نمایه نیز دارد. البته نمایه آن موضوعی است و جای نمایه اشخاص خالی به نظر میرسد. در نمایه موضوعی به نظر میآید کلمه دانشگاه نیزی نبود چرا که در اکثر صفحات این کتاب هست. اما جای برخی کلمهها خالی است مانند: هیئت علمی، پرولتاریاری علمی، سرمایه اجتماعی. بهتر است در چاپهای بعدی نمایه کتاب بازنگری و برخی غلطهای املایی نیز برطرف شود.
احمد ملکوتی
کارشناس پژوهشی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
http://anthropology.ir/node/26734