انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب جامعه شناسی توسعه فرهنگی

توسعه مفهوم پیچیده و جامعی است که تمامی ابعاد حیات انسان را در بر می‌گیرد. در یک تلقی جامع، توسعه عبارت است از فرایند ارتقا و اعتلای مادی و معنوی جامعه که زمینه را برای رشد و تعالی انسان‌ها فراهم می‌سازد. یکی از عوامل موثر در جریان توسعه، فرهنگ است .فرهنگ مقوله پیچیده‌ای است که بیشتر شامل جنبه‌های معنوی و ذهنی حیات انسان می‌شود .لیکن از آن جا که رگه‌های آن در تمامی شئون زندگی بشر گسترده شده است، لذا توسعه فرهنگی اهمیت به سزایی می‌یابد.

در مبانی جدید توسعه، راه ورود انسان و جنبه‌‌های زندگی او در نظر گرفته شد و کارشناسان به این نتیجه رسیدند که محتوای اصلی آن، تأمین نیازهای اساسی، بهبود بخشیدن به شرایط زندگی افراد و جامعه است. در دهه‌ی ۱۹۸۰، هم‌زمان با تغییرات اساسی که در رویکردهای جامعه‌شناختی به وجود آمد و انتقاد از وضعیت فرهنگی مدرنیته توسط مکاتبی چون مکتب فرانکفورت صورت گرفت، فرهنگ به عنوان یک مفهوم بسیار مهم وارد ادبیات جامعه‌شناختی شد. به تبع این تغییر، شاهد چرخش از توجه به نقش اقتصاد در توسعه به نقش فرهنگ هستیم. اهمیت نقش فرهنگ در توسعه، در کشورهای در حال توسعه، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار شد. در زمان کنونی، فرهنگ قلمرو گسترده‌تری یافته و به سایر عرصه‌های علوم و تکنولوژی خود را رسانده و همراه با آن‌ها، خود را مطرح و حضور و نفوذش را نشان می‌دهد. امروز آن‌چنان توسعه‌ اقتصادی، اجتماعی و امنیت کشورها با مسائل فرهنگی گره خورده است که تا کنون سابقه نداشته، با توجه به این واقعیت است که امور فرهنگی محور و اساس فعالیت‌های اول مختلف قرار گرفته و مراکز مطالعات استراتژیکی توجه ویژه‌ای را به این موضوع معطوف داشته‌اند. در این کشورها، حدود دو دهه بعد از شروع نخستین برنامه‌های توسعه با محوریت انتقال فناوری، مشخص شد چنین انتقالی فی‌نفسه نمی‌تواند منجر به ارتقای سطح فرهنگی شود. در زمینه‌ی انتقال فناوری، ابزارهای وارداتی، به محض ورود به این کشورها، به دلیل نداشتن هماهنگی با زمینه‌ی فرهنگی میزبان، کارایی خود را تا حدود زیادی از دست می‌دادند. بدین ترتیب، در دهه‌ی هشتاد این فکر به تدریج شکل گرفت که شاید انتقال تکنولوژی به خودی خود نتواند مشکلات کشورهای در حال توسعه را حل کند و شاید نیاز باشد که این انتقال با اقدامات فرهنگی همراه گردد. مفهوم توسعه‌ی فرهنگی از همین زمان به صورت جدی مطرح شد.

از جمله روشنفکران مبشر توسعه فرهنگی در جامعه ما دکتر علی شریعتی است. او با طرح موضوعاتی از قبیل زبان سمبلیک قرآن و ثبات حقیقت اسلام و تغییر فهم ما، ضرورت پویایی آن را در طول زمان به وسیله اجتهاد متذکر می‌شود .

همچنین با پذیرش این واقعیت مهم که اسلام دین مترقی است، لیکن داشتن دین مترقی برای توسعه کافی نیست سعی در توانا کردن دوباره اسلام می‌کند و در این رابطه راه‌کارهایی چون شناخت عمیق اسلام تجدید بنای مکتب اسلام، ایدئولوژیک کردن اسلام و تصفیه و پالایش منابع اسلامی را مطرح می‌سازد و خود نیز در طول زندگی به این امر خطیر همت می‌گمارد و باورها و مفاهیم مساعد برای توسعه و توسعه فرهنگی را از بطن اسلام اولیه و راستین استخراج می‌نماید .

توسعه مدلی است که از طرف غرب برای رشد جوامع انسانی ارائه شده است. این مدل توسط افراد زیادی به چالش کشیده شده است. شریعتی نیز که نگاهی معطوف به تمدن سازی دارد نقدهای اساسی به مدل توسعه دارد. از دید وی توسعه در کشورهای غربی بر اساس زیر بنای فکری و فلسفی محکم و برخاسته از شرایط مساعد اجتماعی استوار بود و متناسب با آن شکل گرفت، ولی در کشورهای جهان سوم توسعه بر زیربنای فکری استعماری بناشده و هیچ تناسبی با زمینه اجتماعی نداشت. از نظر شریعتی «اگر جهان سوم به جای تقلید صرف از تمدن صنعتی اروپا، به بینایی و توانایی خود اقدام کند و با آگاهی و اطلاع درست از موقعیت خود و اروپا، به چون و چرا بپردازد و روح انتقادی خود را پیدا کند، می تواند تمدن ساز هم باشد. آن هم یک تمدن ابداعی و نو».

از نظر شریعتی « جامعه ای که نمی تواند منابع مادی اش را خودش استخراج بکند می بینیم که جامعه های دیگر این شایستگی را دارند از آن منابع استفاده می کنند و بعد همین ملت که جیره خوار مادی بیگانه می شود از نظر فرهنگی همچنین سرنوشتی وجود دارد. امکان ندارد جامعه ای بدون استقلال معنوی به استقلال اقتصادی برسد. چنان که امکان ندارد ملتی بدون استقلال اقتصادی به استقلال معنوی برسد. این دو مکمل یکدیگرند و هر کدام موکول به دیگری هستند. باید من از لحاظ اندیشه و خودآگاهی دارای شخصیت مستقلی در برابر غرب باشم تا از لحاظ زندگی مادی و اجتماعی و اقتصادی هم این شخصیت مستقل را پیدا کنم. چنان که برعکسش هم درست است.»( م آ ۲۰،ص ۳۰۵-۳۰۳) استقلال فرهنگی مقدم بر استقلال اقتصادی است« برای اینکه به تولید اقتصادی برسیم، باید به تولید فرهنگی برسیم، این نمی شود که از لحاظ فرهنگی ما مستعمره غرب باشیم ولی از لحاظ صنعتی مستقل، چنین چیزی محال است. بنابراین تا زمانی که ملتی به آگاهی انسانی- تفکر،قدرت انتخاب و خلاقیت- نرسیده نمی تواند به آگاهی اقتصادی برسد. همیشه مصرف کننده بیگانه خواهد بود. اگر تولیدی هم داشته باشد ابزار دست و کارگزار سرمایه داری است.»(م.آ،۲۰، ص ۵۰۸-۵۰۷ )

نظریه «بازگشت به خویشتن» شریعتی اشاره به همین استقلال فرهنگی دارد. بر این اساس الگوی توسعه بومی که شریعتی پیشنهاد می کند همان الگوی توسعه درون زاست که یکی از اصول اساسی آن «خودباوری فرهنگی» است. چنان که در جایی می گوید«برای اینکه یک تقلید کننده نباشیم، برای اینکه خود تولید کننده اقتصادی باشیم، برای اینکه از لحاظ زندگی مادی و اجتماعی و اقتصادی استقلال پیدا بکنیم، باید تولید کننده فکری و فرهنگی باشیم. باید از لحاظ اندیشه و خودآگاهی و فرهنگ استقلال پیدا کنیم و این ممکن نیست مگر این که جامعه خود را باز یابد و به خویشتن باز گردد.»( م. آ ،۲۰، ص ۳۳۴)

از دیدگاه شریعتی برای ورود به تمدن جدید، دو راه وجود دارد: یکی این که زمین شوره زار و خشک و بایری که الان داریم، دست نزنیم، درخت های میوه دار بخریم و در این زمین ها فرو کنیم، در اینجا مسلما بعد از چند روز یک باغ بسیار آباد خواهیم داشت. به ظاهر معجزه ای رخ داده، اما این درخت ها بعد از چند روز خشک می شود و باید دور ریخت، باید دوباره درخت میوه دار خرید و در این زمین ها کاشت. نتیجه این خواهد بود که ما فقط دسترنج زندگی مان را بدهیم برای اینکه فقط چشمهایمان برای لحظاتی خیره بشود که باغ داریم. راه دوم این است که زمین بایر را به زمین حاصلخیز تبدیل کنیم، بذر خودمان را در آن بپاشیم، آبیاری کنیم و به مراقبتش بپردازیم تا بعد از چند سال میوه بدهد. آن گاه می توانیم بگوییم که ما باغ داریم، این جور متمدن شدن صحیح است»(م . آ، ۲۰، ص۱۵۴-۱۵۳)

کتاب جامعه شناسی توسعه فرهنگی توسط فیروز راد؛ تالیف و در ۴۱۶ صفحه توسط انتشارات چاپخش با شمارگان ۳۱۰۰ نسخه منتشر شده است. در این کتاب دو بخش؛ که بخش نخست آن با محتوای رویکرد نظری است به معرفی و بررسی موضوع فرهنگ و توسعه از منظر تئوری ها و تعریف مبانی نظری اشاره شده و در بخش دوم به آرا، کندوکاوها و پنداشته های دکتر علی شریعتی پرداخته می شود.

نگارنده کتاب حاضر اندیشه‌های شریعتی را از دیدگاه جامعه شناسی،فرهنگی و مذهبی بررسی و تحلیل می‌کند.کتاب با این عناوین نگاشته شده است : فرهنگ، توسعه و توسعه فرهنگی (جستار نظری) و شریعتی اندیشه اجتماعی و توسعه فرهنگی.

فهرست مطالب کتاب مذکور( مشتمل بر دو بخش و ۱۰ فصل) بشرح ذیل می باشد؛

بخش اول: فرهنگ، توسعه و توسعه فرهنگی (جستار نظری)

فصل اول: فرهنگ

فصل دوم: توسعه

فصل سوم: توسعه فرهنگی

بخش دوم: شریعتی، اندیشه اجتماعی و توسعه فرهنگی

فصل چهارم: زندگی و اندیشه شریعتی

فصل پنجم: شریعتی، تغییرات اجتماعی و توسعه فرهنگی

فصل ششم: شریعتی، فرهنگ و توسعه فرهنگی

فصل هفتم: شریعتی، مذهب و توسعه فرهنگی

فصل هشتم: شریعتی، نهضت بازگشت به خویش و توسعه فرهنگی

فصل نهم: شریعتی، روشنفکر و توسعه فرهنگی

فصل دهم: شریعتی، جامعه آرمانی و توسعه فرهنگی