اصطلاح «آنتروپولوژی» ترکیبی از دو واژه یونانی «آنتروپوس» به معنای «انسان» و «لوگوس» به معنای «دانش» یا «شناخت» ست و در مجموع به معنای «مطالعه و شناخت انسان» میباشد. کتاب حاضر تاریخ سیر تحول اندیشه های انسان شناختی، یا به سخنی دیگر تاریخ تحول دیدگاهها و نظریه ها در رشته انسان شناسی را در دو مسیر زمانی و جغرافیایی نشان می دهد. نویسندگان کوشیده اند تا رویکردی تحلیلی به روند شکل گیری و رشد و تحول پیشرفت تاریخچه مردم شناسی و انسان شناسی از آغاز تا امروز داشته باشند. اریکسن و نیلسن خاستگاه این دانش و چگونگی پیدایی و برآمدن تفکر مردمشناختی و انسانشناختی و روند حرکت و تطور و پیشرفت مباحث گوناگون این حوزه علمی را در جوامع اروپایی بویژه انگلیس، فرانسه و آلمان، و جامعه آمریکا تعیین و تبیین کرده اند. این اثر به تاریخ کامل انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی می پردازد و چشم اندازی جامع و فراگیر نسبت به سیر اندیشه نظریه پردازان و بنیانگذاران مکاتب گوناگون انسان شناسی در چند سده اخیر دارد. نویسندگان در این اثر فرآیند اندیشه انسان شناسان در حوزه های جغرافیایی و فرهنگی گوناگون و شیوه های تفکر و اندیشه در دوره های تاریخی خصوصا دوره پس از جنگ جهانی اول را با وسواس علمی تحلیل کرده اند. در هر مبحث کلیدی ترین کتاب ها و مقالات اثرگذار صاحب نظران و نظریه پردازان در اندیشه و روش انسان شناسی بررسی نکات ضعف و قدرت آنها با استدلال و استناد به سندهای معتبر نظریه ها و نوشته های دیگران باز نویسی شده است .علی بلوکباشی مترجم این کتاب در مقدمه آورده است این کتاب تاریخ سیر تحول دیدگاهها و نظریه ها در رشته انسانشناسی را در دو مسیر زمانی و جغرافیایی نشان می دهد .
کتاب حاضر شامل یک مقدمه، پیشگفتار و ۹ فصل میباشد که به شرح ذیل هستند:
فصل اول با عنوان «آغازها» تاریخ انسان شناسی را از هرودوت و یونان باستان تا عصر روشنگری و مکتب رومانتیک پی میگیرد. در فصل دوم با عنوان «ویکتوریایی ها، آلمانیها و یک فرانسوی مباحثی در باب تطورگرایی، اشاعهگرایی و جامعه شناسی نوین و نظریهپردازان پیشگام در این نهله مطرح می کند. فصل سوم «چهار بنیانگذار» نام دارد و همانطور که از عنوان فصل پیداست به بررسی نظریات اساسی چهار بنیانگذار چهار شاخه اصلی علم انسان شناسی یعنی فرانتس بوآس (۱۸۵۸-۱۹۴۲)، برونیسلاو مالینوفسکی (۱۸۸۴-۱۹۴۲)، ردکلیف براون (۱۸۸۱-۱۹۵۵) و مارسل موس (۱۸۷۲-۱۹۵۰) میپردازد. این چهار تن، در میان سنتها، بر نوسازی تقریبا کامل سه سنت از چهار سنت ملی: سنت آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی، اثرگذار بودند و هر یک در محیطهایی سکونت داشتند که به لحاظ اجتماعی تا اندازه ای حاشیهای، به شمار می رفتند. از جمله زیر فصلهای فصل چهارم کتاب با عنوان «گسترش و نهادینه شدن»؛ فرهنگ و شخصیت، تاریخ فرهنگی، زبان شناسی قومی، مکتب شیکاگو و آخرین موضوع کارکردگرایی، هستند.
در فصل پنجم با عنوان «شکلهای دگرگونی» مباحثی همچون نوتطورگرایی و بومشناسی فرهنگی، صورتگرایی و جوهرگرایی و فردگرایی روش شناسانه در کمبریج مطرح شده است. در فصل ششم با عنوان «قدرت نمادها» نویسندگان کتاب از کارکردگرایی پای به عرصه نمادگرایی و ساختگرایی گذاشته و نظریات گیرتز و لوی استروس در این نهله های نظری را مورد کاوش قرار میدهند. این فصل نشان می دهد که چگونه نظریه های جدید پدید آمده با هم مشابه بودند، لیکن شکل شرح و بسط های نظریه ها در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا با هم فرق می کند. فصل هفتم «اقتدار پرسمان» نام دارد و نویسندگان در ان به شتاب زمان کنونی نزدیک شده اند و شناخت دلبستگی های پژوهشی در آستانه هزاره جدید را مد نظر قرار داده اند. مارکس گرایی بنیادی، فمینیسم افراطی، قومیت در جوامع پیچیده، مباحث نو درباره روشهای کار میدانی که در اوایل دهه ۷۰ آشکار گردید و زیست شناسی اجتماعی از جمله مباحثی هستند که در این فصل به آنها پرداخته می شود. فصل هشتم کتاب با عنوان «پایان نوگرایی» به موضوعات مطرح شده در دهه ۸۰ و جهان پسااستعماری میپردازد.
اگر هر زمانی حال و هوای خود را داشته باشد، حال و هوای سالهای دهه ۱۹۸۰ سنجشپذیر با دهههای دیگر نیست. این دهه گویی همچون ابری ضخیم از چرم سیاه، فساد شهری، ایدز و کراک را بر سر ما فرو میریزد. صدای موزیک کور که از یک واکمن پخش می شود، به پایین خیابان فراسوی مردی رنگ پریده، در گوشه خیابان با کفش های میخ آجین و موهای تاج خروسی طلایی رنگ میپراکند. یا دخترانی را در نظر بگیرید با جامه های تنگ و چسبان به رنگهای روشن مات که برای مایکا جکسون غش و ریسه میروند و تا سپیدهدم میرقصند (ص ۲۸۷).
در فصل نهم کتاب با عنوان «بازسازیها» نیز به زیست شناسی و فرهنگ و جهانی شدن و فراوری ناحیه ای پرداخته می شود. در بخش پایانی این فصل میخوانیم: ممکن است مفهوم ابتدایی از میان رفته باشد، و ممکن است تصور از جهانی با فرهنگهای ناپیوسته منسوخ شده باشد؛ لیکن پرسشهای مهمی مانند: جامعه چیست؟، فرهنگ چیست؟، بشریت چیست؟ و آدمیزاده بودن چه معنایی می دهد؟، هنوز بی پاسخ مانده اند. یا به بیانی دیگر: هنوز به این پرسشها به شیوه هایی متعارض پاسخ داده می شود.
به طور کلی کتاب نشان می دهد که تاریخ انسانشناسی جدای از رویکردش به جوامع غیر غربی و مردم «دیگر» و برقراری روابط با آنها، به تاریخ تفکرات اجتماعی و سیاسی در غرب نیز توجه داشته است. نویسندگان عصر روشنگری در اروپا و دوره اکتشافات اروپا را پیش زمینهای برای برآمدن امپریالیسم و مستعمرهگرایی اروپایی میانگارند و پیشرفتها در روش های انسانشناسی را در دستاوردهای تاریخی قرار می دهند که اساسا از روابط اجتماعی و از نابرابری های قدرت اقتصادی و اجتماعی در مقیاس جهانی برخاستهاند.
مشخصات کتاب:
هیلند اریکسون، توماس؛ سیورت نیلسن، فین (۱۳۸۷). تاریخ انسانشناسی (از آغاز تا امروز)، ترجمه علی بلوکباشی، تهران: گل آذین، ۴۴۸ صفحه