انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب اندیشیدن با طنز

طنز، یک حوزه‌‌ی ادبی جدی است. مرز میان هنر و زندگی است، به تعبیر هانری لویی برگسون (فیلسوف فرانسوی، ۱۸۵۹ – ۱۹۴۱م) از میان همه‌ی هنرها هدف عمومی دارد و بیش از همه به زندگی نزدیک است. از این‌رو به خاطر جوهر اجتماعی‌اش، بیش از بخش‌های دیگر ادب و هنر با حوزه‌های گوناگون فکری، فرهنگی و معرفتی در ارتباط است. طنز و کمدی همواره ملازم و همراه جریانات فکری، اندیشگی و تفکر نقادانه بوده است. زمانی که سقراط (فیلسوف یونانی) آیرونی را در گفت‌و‌گوهایش به کار برد، فلسفه به مطایبه و شوخ طبعی توجه داشت. اپیکوریان و رواقیون از تجاهل العارف و آیرونی استفاده می‌کردند و کلبیون بر بعد فلسفی آن تاکید داشتند. همچنین کسانی مثل سیسرون(متفکر رومی، ۱۰۶- ۴۳ ق.م) و هوراس (شاعر رومی، ۶۵-۸ ق. م) ‌کوشیدند به کمدی معنا و مفهوم بدهند. بعدها در دوره‌ی جنبش ضد روشنگری تاکید بر خرد، سرکوب‌گر روح دانسته شد، قوانین ثابت مورد نقد قرار گرفت و بالطبع بر طنز تاکید شد. اندیشمندان رمانتیک و بخصوص فردریش شلگل (ادیب و منتقد آلمانی، ۱۷۷۲-۱۸۲۹م) داستان یا رمان را وجهی از دیالکتیک سقراطی شمردند و آن‌را دارای نگاهی فلسفی و متوجه‌ی پیچیدگی‌ها و زیبایی منطقی دانستند که این نظرات زمینه‎ساز پدیداری نگاهی نو به طنز شد. در آلمان طی آخرین سال‌های قرن هجدهم و سه دهه‌ی نخست قرن نوزدهم طنزهای سروانتس و گفته‌های سقراط با فلسفه‌ی استعلایی برخورد کرد و طنز وارد عرصه‌ی مدرن شد. از قرن نوزدهم نظریه‌پردازی در ارتباط با طنز وارد مرحله جدیدی شد. هگل (فیلسوف آلمانی،۱۷۷۰-۱۸۳۱م) طنز را به عنوان یکی از وجوه دیالکتیک مطرح کرد. کی‌یرکگور(فیلسوف دانمارکی، ۱۸۱۳ – ۱۸۵۵م) رساله‌ا‌ی دانشگاهی با عنوان در باره‌ی مفهوم طنز نوشت. نیچه (فیلسوف آلمانی،۱۸۴۴-۱۹۰۰م) در فراسوی نیک و بد، نگرش طنزآمیز را نشان سلامت تلقی کرد. برگسون رساله‌ی خنده را نوشت. ژان پل سارتر (فیلسوف فرانسوی، ۱۹۰۵-۱۹۸۰م) در هستی و نیستی، بر طنز پای فشرد. بسیاری از منتقدان ادبی از ابتدای قرن بیستم زمینه‌ی گفتمانهای جدی را باره‌ی ارتباط با طنز و کارکردهای ادبی، فکری و اجتماعی‌اش فراهم آوردند. نورتروپ فرای (فیلسوف و اسطوه‌شناس کانادایی، ۱۹۱۲-۱۹۹۱م) در تحلیل نقد تمام نظرات موجود در باره‌ی طنز را گرد آورد تا نشان دهد که طنز پایه‌ی اصلی زندگی فلسفی است. طنز به یکی از محورهای اساسی جریان پست مدرن بدل شد. اغلب متفکران پست مدرن، اعم از رولان بارت (۱۹۱۵-۱۹۸۰) در حقیقت و نقد ، ژاک دریدا (فیلسوف فرانسوی، ۱۹۳۰-۲۰۰۴) در نظریه‌ی واسازی و متافیزیک حضور ، میشل فوکو(متفکر فرانسوی،۱۹۲۶-۱۹۸۴) در تاریخ جنون، میخائیل باختین (فیلسوف روسی، ۱۸۹۵-۱۹۷۵) در نظریه‌ی کارناوال، پل دومان(۱۹۱۹-۱۹۸۳) در تمثیل خوانش و ژان بودریار (۱۹۲۹- -۲۰۰۷ ) در توهم پایان و دیگران به طنز پرداختند. بر همین اساس در حوزه‌های فلسفه، زبان‌شناسی، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و سایر رشته ها پژوهش‌های روزآمدی در مورد طنز انجام گرفت. با این‌حال نمی‌توان انکار کرد که تحقیقات در حوزۀ طنز در قیاس با دیگر شاخه های ادب و هنر، با دشواری بیشتری روبروست. برخی از صاحب‌نظران، این امر را ناشی از مردمی بودن طنز دانسته‌اند، گفته‌اند که طنز با تابوهای اخلاقی و فکری پیوند دارد، چارچوب‌گریز است، فراتر از یک ژانر و گونه‌ی ادبی است و جوهری است که هر اثر هنری می‌تواند آن را دارا باشد، بنابراین نسبی است و نمی‌توان در باره‌اش نظرات مطلق داد و حتی مصادیق آن بسته به ذهن مخاطب متغیر است و این رخنه‌پذیری ژانری، بی شک کار تحقیقات طنز را نیز دشوار می سازد. با این‌حال امروزه طنزپژوهی جایگاه مهمی در پژوهش‌های علوم انسانی دارد. این زمینه‌ی پژوهشی، امروزه در برخی از دانشگاه‌های جهان با عنوان Humourlogy به عنوان گرایشی میان‌رشته‌ای تدریس می‌شود که عرصه‌ی بسیار وسیعی دارد و در آن طنز از دیدگاه جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، ادبیات ، روان‌شناسی، زیبایی‌شناسی و سایر زمینه‌های فکری و معرفتی بررسی می‌شود. در حوزه‌های خارج از ادبیات در عرصه‌ی موسیقی و هنرهای تجسمی نیز آثار پژوهشی متعددی در ارتباط با طنز ارائه شده‌است. امروزه طنز در آثار پژوهشی، فراتر از یک اثر ادبی و یا هنری مورد بررسی قرار می‌گیرد. با این‌حال گویی ما، هنوز این فعالیت جدی ذهنی انسان را شوخی می‌گیریم! زبان‌فارسی، پیشینه‌ای قوی در استفاده از طنز و شوخ طبعی دارد. فرهنگ شفاهی مردم ما، درآمیخته با طنز و شوخ‌‎طبعی است که در قالب حکایات عامیانه، فراتر از محدودیت‌ها منتقل می‌شود تا یکی از ستون‌های اصلی فرهنگ مردم را شکل دهد. از عهد ناصری طنز در مطبوعات ما، به تناسب فضای سیاسی، کمابیش حضور دارد. جامعه‌ی ایران به دلایل سیاسی، اجتماعی و روانی، از آثار طنز در قلمروهای گوناگون ادبی و هنری استقبال کرده و در فضاهای عمومی و رسانه‌ای رویکرد فزاینده‌ای را به طنز شاهدیم. شاید اولین نظریه‌پردازی در طنز را بتوان به میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۱۹۱ه.ش ،۱۲۲۸ه.ق-۱۲۵۷ ه.ش) نسبت داد. او بود که در نامه‌ای به میرزا جعفر قراچه ‌داغی (که نمایشنامه‌های طنزآمیزش (تمثیلات) را ترجمه کرده بود) از نقش “کریتیکا و استهزا و تمسخر “در تهذیب اخلاق سخن گفت و نیز در نامه‌ای که برای میرزا آقا تبریزی در نقد نمایشنامه‌هایش نوشت، نقد ادبی را وارد طنزکرد. این حرکت از آن تاریخ پیش رفت و تا امروز جلو آمد و به خلق آثاری در ارتباط با پژوهش‌های طنز انجامید. از زمانی که میرزا حبیب اصفهانی (۱۲۵۰-۱۳۱۱ه.ق) برای اولین بار دیوان‌های عبید و بسحاق اطعمه و نظام البسه را چاپ و منتشر کرد، منابع متعددی در تصحیح و تحقیق و گردآوری ترجمه‌ی آثار طنزآمیز گذشتگان منتشر شد که از منابع مهم اهل تحقیق بشمار می‌آیند. همچنین آثاری در حوز‌ه‌ی ترجمه‌ی منابع طنز منتشر شد و مخاطب فارسی زبان را با تحقیقات طنز در دنیا آشنا ساخت. با این حال همچنان محدودیت منابع یکی از موانع بر سر راه محققان طنزاست و پژوهش‌ها در این زمینه، متناسب با نیاز زمان پیش نرفته‌است. در این میان نمی‌توان تلاش بزرگانی چون عباس اقبال آشتیانی، محمدجعفر محجوب ، پرویز اتابکی ، علی اصغر حلبی ، احمد مجاهد و دیگران را در حوزۀ تحقیق و ترجمه و تألیف و تصحیح متون ادبی طنز کلاسیک نادیده‌گرفت. بی‌شک این تلاش‌ها در شکل‌گیری و پیشبرد پژوهشهای طنز نقش اساسی داشته‌اند. همچنین در چند دهه‌ی اخیر مراکز دست‌اندرکار طنز (از جمله مؤسسه‌ی گل‌آقا و دفتر طنز حوزه‌ی هنری) گام‌هایی را در جهت تعمیق مباحث نظری طنز در قالب انتشار کتاب و نشریه برداشته‌اند که در این میان باید از سالنامه‌های گل‌آقا یاد کرد که از منابع مهم تحقیقات طنز بشمار می‌آید. با این‌حال واقعیت این است که در جامعه‌ی امروز همگام با گسترش دامنه‌ی نفوذ طنز و پدیداری گونه‌های متفاوتی از کمدی در رسانه‌های جدید و رنگ‌باختن نگاه سنتی به طنز، نیازمند تحقیقات پردامنه، روز‌آمد و گسترده‌تری هستیم؛ در حالی که تحقیقات طنز بخش کوچکی ازآثار پژوهشی ما را شامل می شود. همین آثار اندک نیز به حوزه‌های محدودی پرداخته‌اند. در این حوزه با محدودیت توأمان در حجم آثار و نیز موضوع مواجهیم. اگرچه هم در قلمرو کتاب و هم در پایان‌نامه و مقاله روند رو به رشدی را در مطالعات نظری طنز شاهدیم ولی این امر به تعمیق پژوهش‌های طنز منجر نشده است. پژوهش‌هایی در حوزه‌ی طنز که قالب پایان نامه دارند جز معدودی، فراتر از تکلیف دانشگاهی نرفته‌اند و حرف یا کشفِ چندان نویی ندارند. طنزپژوهی در نظام درسی و دانشگاهی ما نه تنها به عنوان یکی از گرایش‌های ادبیات پذیرفته نشده است بلکه محدودیت منابع و نبود بانک اطلاعاتی سامان‌مند نیز بر مشکل افزوده و دور باطلی را در کمبود منابع قابل اعتنا در حوزه‌ی پژوهش طنز ایجاد کرده‌است. فهرست کتاب‌های انتشار یافته در حوزۀ طنزگویای این مدعاست. به گواهی آمار ارائه شده از سوی خانه‌ی کتاب، در سال ۱۳۷۹ با دو عنوان کتاب پژوهشی طنز روبروییم و این، در حالی است که تنها در دی ماه همین سال چهار عنوان کتاب در حوزه‌ی حافظ پژوهی منتشر شده است. بر اساس این آمار در بازه‌ی زمانی بهمن ۵۷ تا کنون، ۱۳۰۹عنوان کتاب در حوزه‌ی طنز منتشر شده‌است (البته بر اساس آمار غیررسمی، تعداد عناوین کتابهای این حوزه، بسیار بیش از این‌هاست). در حالی که کتاب‌های”خروارخروار اس ام اس” و “یک گونی لطیفه” و امثالهم در بخش کتاب‌های انتشار‌یافته‌ی طنز در وانفسای اوضاع نشر، به چاپ‌های ۱۰ و ۱۶ رسیده است، تعداد عناوین کتاب‌های پژوهشی طنز اعم از تألیف و یا ترجمه، در این سی و هفت سال، حدود صد و سه عنوان (یعنی به طور متوسط، هر سال، کمتر از سه عنوان) است و به طور متوسط بین شش تا ده درصد از کتاب‌های انتشاریافته در بخش طنز را شامل می‌شود. این صد و چند اثر پژوهشی بیشتر، حول دو موضوع متمرکزاست: یکی بررسی طنز در آثار نویسندگان گذشته و حال، و دیگری، دسته‌بندی و تعریف شاخه‌های شوخ‌طبعی و یافتن نمونه‌های آن در آثار ادبی. اگر این دو موضوع را از کتاب‌های پژوهشی طنز حذف کنیم، شاید از آن‌ها به تعداد انگشتان دست باقی نماند! البته در این‌دو بخش، چندان‌که پیشتر نیز گفته‌شد آثار برجسته و مهمی نیز انتشار یافته که منبع تحقیقی برای پژوهشگران به‌شمار می‌آید ولی چنین آثاری معمولاً ارتباط چندانی با تحقیقات جهانی در حوزه‌ی طنز ندارند و کمتر پاسخ‌گوی نیازهای پژوهندگان و علاقمندانی هستند که در جستجوی پیوند دادن طنز با بحث‌های روز در حوزه‌ی ادبیات و علوم انسانی هستند.
یکی از عواملی که این محدودیت را تشدید می‌کند مشکلات موجود بر سر راه انتشار منابع طنز است. در حال حاضر بسیاری از آثار مطایبه‌آمیز ادبیات کلاسیک، برای انتشار با مشکل مواجهند. امکان انتشار آثاری چون مفردات راغب اصفهانی و عقاید النسائ آقا جمال خوانساری (از منابع مهم طنز در تاریخ ادبیات فارسی) فراهم نیست و برخی دیگر در صورت انتشار، ناچار از بکارگیری اصول نقطه‌چین و طرح معما برای مخاطبند. این امر بی‌شک فضای تحقیق و پژوهش طنز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مشخص نیست که صدور مجوز برای انتشار این‌گونه آثار، در عصر گسترش سرسام‌آور رسانه‌های ارتباطی (که امکان دسترسی کاربران را به هر‌آن‌چه در نظر دارند در کمترین زمان ممکن فراهم می‌کند) چه رخنه‌ای در اخلاق عمومی ایجاد می‌کند ولی آن‌چه مسلم است، این‌که محدودیت در انتشار منابع طنز، بر فضای علمی و پژوهشی تاثیر می‌گذارد. خلاصه آن‌که رفع تنگناها در ارتباط با تحقیق طنز نیازمند توجه توأمان دست اندرکاران نظام دانشگاهی و مسئولین فرهنگی، و در نظرداشتن اقتضائات آثار ادبی و هنری است. نتیجه‌آن‌که ما، امروزه در قیاس با تحقیقات روز جهانی در ارتباط با طنز، با زمینه های بکر و کارناشده و یا کم‌تر کار شده مواجهیم. موضوعات روزآمدی چون ارتباط میان طنز با جنسیت، قومیت، اخلاق، مذهب و دیگر بخش‌های ادبیات، فرهنگ و معرفت، کمتر در تحقیقات طنز ما جای دارد.
کتاب حاضر با توجه به کمبود منابع در حوزه‌‌ی مباحث نظری طنز فراهم آمده‌است. این کتاب مجموعه‌ی ۱۴ گفت‌و‌گو با استادان حوزه‌های گوناگون ادبی، هنری، فکری و فرهنگی در ارتباط با طنز است. در هر زمینه، صاحبنظران و پژوهشگرانی انتخاب شدند که با توجه به پیشینه‌ی علمی و فکری‌شان، در یافتن ارتباط میان طنز و رشته‌ی تخصصی‌شان، صاحب نگاه و نظرند. از همان ابتدا، برگریز از تکرار آن‌چه پیش از آن در بحثهای نظری بکرٌات آمده‌است، تأکید شد. پاسخ به سؤالات طرح شده، اکثراً به خاطر کارناشدگی موضوع و محورهای پیشنهادی، نیازمند بکارگیری ذهن و زمان متناسب با رساله‌ای تحقیقاتی بود که این امر با مشغله‌ی اساتید در تقابل قرار داشت. از این‌رو کار به کندی پیش رفت و گاه به وقفه‌ای چند ماهه میان ارائه‌ی سئوال و گرفتن پاسخ انجامید. با این حال، کمتر استادی به درخواست گفت‌و‌گو پاسخ رد داد؛ اساتید، علیرغم مشغله‌ی بسیار وقت گذاشتند و پاسخ دادند و تنها یکی، دو نفر با استدلال عدم احاطه‌ی کافی به موضوع، صاحب‌نظران دیگری را معرفی کردند. اگرچه بحث‌ها همه ، قالب گفت‌وگو داشت، ولی گاه صحبت حضوری ممکن نبود و یا طرف گفت‌و‌گو برای بالا بردن ضریب دقت کار، پاسخگویی کتبی را ترجیح می داد و گفت‌و‌گو به صورت کتبی انجام گرفت. در نهایت تمام پرسش و پاسخ‌ها پس از تدوین نهایی، از نظر اساتید گذشت تا اگر نیاز به تجدید نظر یا بازنویسی بود، انجام شود. نتیجه آن که کار، بیش از ۲ سال به طول انجامید. مطالب به تناسب موضوع مورد بحث، کتبی یا شفاهی بودن و نیز نوع نگاه طرف گفت‌و‌گو به موضوع و مخاطب، از نظر زبان و سطح و فرم، فراز و نشیب دارد و یک‌دست نیست و چه بسا گاهی وقتی سخن از تعریف طنز و جایگاه و محدوده‌ی فعالیت آن به میان می‌آید، برخی دیدگاه‌ها با یکدیگر متناقض به نظر برسد. با این‌حال، همه‌ی این گفت‌و‌گوها، در کارِ ساختنِ مجموعه‌ای بوده‌اند برای نگاهِ دقیق‌تر به طنز و جایگاه آن در جامعه‌ی امروز ما. اگرچه در کار، به اقتضای حجم و فضا و زمان، گاه، به طرح سرفصل‌ها و مباحث مهم و کلیدی اکتفا شد که در غیر این‌صورت، برای هر موضوع، کتابی جداگانه نیاز بود!
از سویی در برخی از فرازهای کتاب (که از نظر موضوعی به هم نزدیکند) پاره‌ای از سوالات با یکدیگر همپوشانی دارند و این امکان را برای مخاطب فراهم می‌کنند که بتواند شاهد بررسی یک موضوع واحد از چند منظر باشد. بخصوص این که سعی شده ترتیب گفت‌و‌گوها در کتاب به گونه‌ای باشد که موضوعات مشابه در دنبال هم قرار گیرند و مخاطب بتواند یک خط سیر را در بحث‌های مطرح‌شده دنبال کند .
جای موضوعاتی در این مجموعه خالی است. زمینه هایی که در ابتدا در دستور کار قرار داشت ولی در ادامه وقتی تدوین کتاب به طول انجامید ترجیح داده‌شد به همین حجم بسنده شود و ادامه‌ی کار به فرصتی دیگر موکول گردد.

کتاب با دو گفت‌و‌گو در ارتباط با طنز و جامعه شناسی آغاز می شود. کارکرد طنز در روابط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی امروز ما، مقوله‌ی پیچیده و مهمی است که در سالیان اخیر در سطح کلان اجتماعی نیز بازتاب یافته و منشأ واکنش‌هایی بوده است. بی شک بررسی ویژگی‌ها و نقش طنز در دنیای مدرن امروز ، و بررسی جایگاه آن در فرهنگ رسمی و غیررسمی ما، زمینه‌ساز برخورد واقعی‌تری با این بخش از آثار هنری خواهد بود. گستردگی مباحث مربوط به ابعاد جامعه شناختی طنز و نقش پیچیده و مناقشه‌برانگیزی که در فضای جامعه‌‌ی امروز ما ایفا می‌کند زمینه‌ساز آن شد که دو گفت‌و‌گوی مستقل به مباحث جامعه‌شناسانه‌ی طنز اختصاص یابد و کتاب با آن آغاز شود.

با دکتر نعمت‌الله فاضلی در باره‌ی جایگاه طنز در حوزه‌ی فرهنگ و رسانه از نگاه انسان‌شناسانه به گفت‌و‌گو نشستیم. دکتر فاضلی در این گفت‌و‌گو ضمن تشریح و بررسی ابعاد طنز به عنوان شکلی از بازنمایی در فرهنگ، به پیچیدگی‌های مقوله‌ی طنز و کارکرد آن در چارچوب تحولات مدرن در جامعه‌ی رسانه‌ای و جهانی‌شده‌ی امروز پرداختند . به پدیده‌ی تولید و مصرف انبوه طنز و کالایی شدن آن اشاره کردند، از جهانی‌شدن ذائقه‌ی طنز ایرانی و ویژگی‌های آن، اثرات اجتماعی و سیاسی این پدیده، تاثیرش بر ویژگی های تاریخی و سنتی طنز و نقش آن در تولید آگاهی مؤثر در جامعه‌ی کلان‌شهری شده‌ی امروز سخن گفتند تا از این رهگذر به بازنمایی وجه پیچیده‌ی طنز در بافت تاریخ معاصر و نیز جامعه‌ی امروز بپردازند.

در گفت‌و‌گوی بعد دکتر ناصر فکوهی از خاستگاه طنز در کشورمان آغاز کردند، به بررسی زمینه‌های شکل‌گیری و لوازم ظهور و رشد طنز در جوامع مدرن امروز پرداختند و کارکرد آن و چرایی حضورش را در روابط فرهنگی و اجتماعی شرح دادند . طنز مردمی، گونه‌ها، مضامین و تم‌های آن، زمینه های اجتماعی و فرهنگی آفرینش شوخی‌ها و طنزهای عامیانه در فرهنگ ایرانی، عناصر ساختاری و گونه‌بندی آن، محورهای دیگر گفت‌و‌گو بود. در این میان از جوک ها نیز سخن رفت تا از رهگذر طرح مضامین جوک‌ها (که اشاره‌ به تابوهای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی را شامل می‌شود) به تاثیر جوک بر روابط اجتماعی، ریشه‌ها و محدوده‌ی آن و ساز و کار اجتماعی شوخی‌ها بپردازیم و به یکی از محورهای مهم گفت‌و‌گو برسیم: جوک‌های قومیتی و تمسخر و شوخی با “دیگری” در ساختارهای چند قومیتی و چند فرهنگی؛ مسأله‌ای که به یکی از بحث‌های مهم ، محوری و مناقشه‌برانگیز در طنز امروز ما تبدیل شده است.

موضوع گفت‌و‌گوی بعد طنز و پست‌مدرنیسم است. طنز یکی از شاخصه‌های اصلی جریان پست مدرن، و پایه‌ی اصلی زندگی فلسفی از نگاه این جریان است. در این بخش دکتر امیرعلی نجومیان، به ارائه‌ی تصویری کلی از نگاه پست مدرن به طنز و شناخت ویژگی‌های آن‌ پرداختند. در ادامه برای دستیابی به تصویری دقیق‌تر از موضوع، سوژه محدودتر شد و عمد‌ه‌ی بحث به ژاک دریدا و نظریه‌ی او (نقد واسازی) اختصاص یافت. می‌دانیم که دریدا بیش از دیگر فیلسوفان پست مدرن طنز را درنوشته‌هایش بکار برده و نقد واسازی در شناخت جایگاه طنز در تفکر پست مدرن نقشی مهم دارد. در این گفت‌و‌گو تلاش شد که از رهگذر شناخت عناصر واسازی و ارتباطش با طنز و کارکرد آن، تصویری روشن‌تر از این نظریه‌ی مهم ترسیم شود. البته در این میان به اقتضای بحث، نظریات دیگری نیز مثل کارناوال باختین به عنوان یکی از مفاهیم محوری در شناخت طنز پست مدرن طرح شد. گفت‌و‌گو با شرح و بسط و شواهد و مثال‌های متعدد از سوی دکتر نجومیان همراه شد تا علاقمندان به مباحث نظری طنز، حتی اگر آشنایی کامل با نظریات جدید فلسفی نداشته باشند بتوانند از آن بهره گیرند.
بخش بعد به بررسی طنز در ادبیات معاصر در گفت‌و‌گو با دکتر حسن جوادی پرداخته‌است. دکتر حسن جوادی از چهره‌های شاخص پژوهش‌های ادبی معاصر هستند و در ارتباط با تحقیقات طنز صاحب نظر و اثرند. همچنین ارتباط مستقیم ایشان با ادبیات روز جهان کمک می کند که نگاهی تطبیقی بر طنز امروز ایران داشته باشند. این گفت‌و‌گو حاوی نکته‌های مهمی در باب طنز به معنای عام و همچنین طنز معاصر ایران و سیر حرکت آن است که بی‌شک برای پژوهشگران راهگشاست.
طنز و هنرهای نمایشی، مباحث متعددی را شامل می‌شود. می‌توان به بحث نظری در باب مفهوم کمدی پرداخت، می‌توان زمینه‌های پدیداری آن را در یک روند تاریخی بررسی کرد و می‌توان به شرایط جامعه‌ی خودمان گریز زد و این سؤال را مطرح کرد که چرا ما، علیرغم برخورداری از پیشینه‌ی قوی در طنز و شوخ‌طبعی در فرهنگ شفاهی و آثار ادبی نتوانسته‌ایم حتی سنت‌های نمایشی طنز‌ خودمان را به یک جریان تبدیل کنیم؟ در ارتباط با برخی از این موضوعات، بخصوص مفهوم کمدی و تاریخچه‌ی آن، در سال‌های اخیر آثار متعددی در بخش تألیف و ترجمه انتشار یافته است. بنای کار تکرار آن‌چه پیش از این آمده، نبود. در گفت‌و‌گو با داریوش مودبیان سعی شد از رهگذر نگاهی دوباره به طنز و کمدی و روند شکل‌گیری آن، ضمن ارائه‌ی تصویری از جایگاه و موقعیت کمدی در جامعه امروز و دیروز، موانع رشد این جریان در ایران بررسی شود. در این میان به مباحث بسیارمهمی اشاره شد که در باب شناخت جایگاه و موانع رشد طنز در جامعه‌ی ‌ما نیز راهگشاست، مسائلی چون نقش دموکراسی در شکل‌گیری و رشد کمدی، زمینه های تاریخی رشد کمدی به عنوان یک ژانر نمایشی، ارتباط میان فلسفه و کمدی و … مباحثی که هر یک به‌تنهایی، می‌تواند موضوع مستقلی برای گفت‌و‌گو و پژوهش باشد..
طنز و موسیقی محور دیگر کتاب است. امروزه طنز یکی از مباحث مهم در زیبایی شناسی است و این امر، حوزه‌های هنری خارج از ادبیات، از جمله موسیقی را نیز شامل می‌شود. رویکرد فزاینده‌‌ای که نسبت به وارد ساختن طنز در موسیقی جامعه‌ی امروز وجود دارد، جدا از زمینه‌های سیاسی، فکری، هنری و فرهنگی پدیداری آن، اهمیت بحث پیرامون ارتباط میان طنز با این گونه‌ی هنری را دوچندان می‌کند. در این بخش دکتر ساسان فاطمی به بررسی ابعاد ارتباط میان طنز با موسیقی پرداختند. گرچه تفکر رایج هنگام صحبت از طنز در موسیقی، ترانه‌ی طنزآمیز است، ولی دکتر فاطمی با این استدلال که طنز در کلام، اثررا وارد حوزه‌ی ادبیات می‌کند و جای تحلیل آن در حیطه‌ی طنز در موسیقی نیست ، تأکید را بر موسیقی بی‌کلام گذاردند. این تقسیم بندی باعث شد که موضوع با دقت بیشتری بررسی شود و محتوای صرفاً موسیقایی مورد توجه قرار گیرد تا ضمن جستجوی رد پای طنز در تاریخ موسیقی، روشن شود که طنز چگونه می تواند در ریتم و هارمونی و دیگر عناصر موسیقایی متجلی شود و ویژگی‌های برخی ساختارهای برانگیزاننده‌ی خنده در موسیقی چیست؟
گفت‌وگوی بعد به طنز و فلسفه اختصاص دارد. در مطالعات نظری و تاریخی با محوریت طنز، همواره فلسفه نقشی مهم و اساسی داشته ، تاریخ طنز با فلسفه گره خورده و این‌دو با هم مربوط و در تلازم بوده‌اند. بررسی چرایی و چگونگی این تلازم و ارتباط، محور سوالات بود که در گفت‌و‌گو با دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف معاصر، به بحث گذاشته‌شد. ایشان با تاکید بر این که زبان فلسفه در هر آغاز و در صدر هر دوران تاریخ از نشاط طنز بهره داشته است، به کارکرد طنز در فلسفه و بررسی عوامل مشترک میان این‌دو پرداختند. این که کدام بخش از تاریخ فلسفه، شاهد حضور بیشتر طنز بوده ، در کدام عرصه ها فلسفه از طنز یاری می گیرد، کدامیک از اهالی فلسفه با طنز سرو کار بیشتری دارند و ریشۀ آن چیست، سوالات دیگری بود که استاد داوری به آن پاسخ گفتند. نتیجه، مصاحبه‌ای خواندنی و پربار شد که به تنهایی برای این که احساس کنیم مخاطب کتاب مهم و ارزشمندی پیش‌رو دارد کفایت می‌کند!
طنز و الاهیات موضوع گفت‌و‌گوی بعدی است. اگرچه در ارتباط با طنزپژوهی از منظر الاهیات و نیز برقراری ارتباط میان طنز و تفکر انتقادی آثاری در قالب کتاب یا مقاله منتشر شده ولی بسیاری از مباحث جدی در این زمینه همچنان ناگفته باقی مانده است. طنز را با استناد به قرائنی در کتاب، سنت و سیره می‌توان امری پذیرفتنی و حتی در مواردی توصیه‌شده دانست. با این‌حال هنوز تفکر غالب در بخش سنتی ما طنز را با لودگی همسان می‌دانند. بسیاری از صاحبان دیدگاه‌های سنتی، یا طنز را از مصادیق توهین و تمسخر و شکستن حریم‌ها و حرمت‌ها می دانند و یا اگرچه از اساس ممکن است چنین تلقی از طنز نداشته باشند اما به محض این‌که ادبیات طنز با ادبیات دینی درآمیزد و به مرز مقدسات نزدیک شود، با صاحبان دیدگاه‌های سنتی هم نوا می‌شوند. در برابر، گروهی نیز بی‌توجه به حساسیت‌ها، جواز ورود طنز به تمامی حیطه‌های عقیدتی را صادر می‌کنند و طرف مقابل را به رواداری مطلق فرا می‌خوانند و در صورت مشاهده‌ی اندک واکنشی، او را به تحمل‌ناپذیری متهم می‌کنند. دراین میان در صدد یافتن محدوده‌ها و مرزها برآمدیم. یاسر میردامادی، پژوهشگر دینی است که آثاری پژوهشی از ایشان در زمینه‌ی ارتباط طنز با الاهیات منتشر شده‌است و در این زمینه صاحب رأی و نظر هستند. گفت‌و‌گو با یاسر میردامادی بر دو محور متمرکز است : محور اول به این سوال می‌پردازد که به صورت عام از منظردینی (متون دینی و در سیره‌ی رهبران دینی) نسبت به شوخ طبعی و طنز چه نگاهی وجود دارد؟ آیا قبح طنز، اقتضایی است و با وجود مصالح ثانوی برطرف می شود یا قبح ذاتی دارد؟ ملاک و معیار برای تشخیص طنز ممدوح از مذموم چیست؟ محور دوم به محدوده‌ی مجاز برای شوخی با مقدسات می‌پردازد. این پرسش را مطرح می‌کند که آیا هر اثر طنزی وقتی وارد امور الاهیاتی می‌شود می‌تواند توهین به مقدسات و وهن اعتقادات تلقی شود؟
گفت‌و‌گوی بعد به طنز و عرفان اختصاص دارد. طنز در بسیاری از آثار عرفانی ادبیات کلاسیک فارسی حضوری روشن دارد که گاه در ظاهر به الحاد پهلو می‌زند! ‌ بررسی زمینه‌های اجتماعی، فکری و فرهنگی پدیداری طنز در آثار عرفا ، محدوده‌ی بکارگیری آن از نظر موضوعی، ویژگی‌های این بخش از آثار ادبی از نظر ساختار و مضمون، طبقه‌بندی آثار صوفیانه، شگردهای طنز به‌کار رفته در این آثار و بازتاب‌هایی که در جامعه‌ی روزگار خود داشته‌است، موضوع گفت‌و‌گو با دکتر علیرضا فولادی است، که درکتاب طنز در زبان عرفان به طور دقیق به آن پرداخته‌اند.

در بحث‌های نظری در ارتباط با خنده و شوخی، روان‌شناسی طنز و خنده، نقشی اساسی و مهم دارد که در بحث‌های مربوط به خنده‌درمانی جنبه‌ی کاربردی نیز یافته است. با توجه به گستردگی بحث و اهمیت آن، موضوع به دو گفت‌وگوی مستقل با محوریت روان‌پزشکی و روان‌شناسی تقسیم شد.
دکتر فرید فدایی ، از کارکرد مغز و ارتباط آن با روحیه‌ی شوخ طبعی آغاز کردند تا در ادامه به مباحثی نظیر خشونت‌ورزی و پرخاشگری و ارتباط آن با طنز و خنده، خاصیت درمانگر خنده در روان‌پزشکی و شیوه های روان درمانی، و اثرات فیزیولوژیک خنده بپردازند و ضمن بررسی تئوری های طنز و خنده ، در نهایت به این سوال پاسخ دهند که چه کسانی از نظر روان‌شناسانه به طنز متمایل‌ترند؟
در گفت‌و‌گوی بعدی، دکتر محمد صنعتی، ضمن بررسی خنده از نظرگاه روان‌شناسانه، از شوخ طبعی و ارتباط آن با طبقه‌بندی‌های مرسوم شخصیتی ، خاصیت درمان‌گر خنده و خنده‌های شادی بخش صحبت کردند. ایشان در این گفت‌و‌گو ضمن طرح نظریه های جدیدتر خنده مثل نظریه‌ی کوهاک، بخش مهمی از گفت‌و‌گو را بر زمینه های روان‌شناختی رشد و گسترش جوک و لطیفه‌های پرخاشگرانه، سیاه و توهین‌آمیز در جامعه‌ی امروز ما اختصاص دادند.
طنز و جنسیت حوزه‌ی بعدی بحث‌های کتاب حاضر است. جنسیت پای ثابت آثار شوخ‌طبعانه است. در تاریخ ادبیات جهان، کمدی به طور سنتی اجازه‌ی مطرح کردن پوشیده‌ترین مباحث را داشته و روایت‌های طنزآمیز دائماً مفهوم جنسیت را محور قرار داده‌است. در سال‌های پس از انقلاب، مسائل جنسی در طنز به تابو تبدیل شده ولی کلیشه‌های جنسیتی همچنان در بسیاری از آثار طنز بچشم می‌خورد و حضور کمرنگ زنان طنزنویس در قیاس با مردان، به این فضا دامن می‌زند. بررسی جنسیتی الگوهای مرسوم خنده و شوخ طبعی و بررسی زمینه‌های پدیداری تفاوت‌های جنسیتی در ارتباط با خنده از نگاه روانشناسی و جامعه شناسی کمک می‌کند تا برداشت عمیق‌تری از ارتباط میان طنز و جنسیت داشته باشیم، امری که هدف گفت‌و‌گو است‌. بررسی تفاوت‌های شوخ طبعی میان زنان و مردان از منظر خشونت‌ورزی طنز محور دیگر سؤالات است. علیرغم روزآمدی این سوژه که آن را با مطالعات روز مربوط به مطالعات جنسیتی پیوند می‌دهد در میان منابع به زبان فارسی نه تنها نمی‌توان به هیچ تحقیق مستقلی در این زمینه دست یافت بلکه رد پای آن را کمتر در منابع پژوهشی دیگری که به مطالعات جنسیتی به طور عام پرداخته‌اند می‌توان دید. جالب آن‌که از سوی پژوهشگران زن نیز اثر قابل توجهی که به صورت مستقل به این مساله پرداخته باشد ارائه نشده است. دکتر عباس محمدی‌اصل، از معدود افرادی است که در این زمینه صاحب آثار متعدد در عرصه‌ی کتاب و مقاله است و زمینه مطالعاتی ایشان بیشترین ارتباط را با موضوع مورد نظر دارد. دکتر محمدی در گفت‌و‌گویی کتبی به بیان نظراتشان در ارتباط با طنز و جنسیت پرداختند و در این میان یافتن رمز و راز ارجاعات متعدد در متن گفتگو را بر عهده‌ی مخاطب گذاردند تا محورهایی را برای تفکر و تحقیق پیش پای پژوهشگران طنز در ارتباط با این زمینه‌ی کارناشده و در عین حال روزآمد و مهم بگذارد، هر چند این امر در سایه‌ی خواندن چندباره‌ی متن گفت‌و‌گو متحقق شود!

رویکردهای زبان‌شناسی به مقوله‌ی طنز، آخرین محور کتاب است. در این باب، نظریه پردازان، رساله‌ها نوشته‌اند و در چند دهه‌ی اخیر در این زمینه برای مخاطبان فارسی‌زبان، آثار قابل اعتنایی در قالب کتاب و مقاله در بخش تألیف و ترجمه انتشار یافته است. دکتر کورش صفوی، درزمینه‌ی بررسی زبان‌شناسانه‌ی طنز صاحب نظر و دیدگاه خاصی هستند که آن‌را پیش از این به‌صورت مجمل بیان‌ کرده‌اند. گفت‌و‌گو با ایشان بر این سوال متمرکز است که از منظر زبان‌شناسانه یک اثر طنز چگونه شکل می گیرد و چه عاملی در ساختار زبانی یک اثر طنز هست که آن را با بخش‌های دیگر زبان ادب متمایز می‌کند؟ در این میان، بخشی از مسائل روز جامعه ما نیز (که با مباحث زبان‌شناسانه‌ی طنز در ارتباط است) مورد بحث قرار گرفت. مسائلی از قبیل معیارهای ترجمه‌پذیری طنز، زبان نسل سومی و چهارمی، مهمل گویی و…
در گفت‌و‌گو با دکتر هوشنگ رهنما ارتباط میان زبان‌شناسی و طنز به طور عام‌تر مورد بحث قرار گرفته و نظریات زبان‌شناسانه در ارتباط با طنز بررسی شده‌است. تاریخچه‌ی تحقیقات زبان‌شناسانه ، الزام آن برای این تحقیقات ، نظریات راسکین و فروید مواردی است که سعی شده با به بحث گذاردن آن‌ زمینه‌ای برای آشنایی مخاطب با مباحث مربوط به طنز در پیوند با زبان‌شناسی فراهم آید .

این مجموعه با هدف طرح یک نیاز صورت پذیرفته‌است: نیاز به جدی گرفتن پژوهش طنز. تلاش بر آن است که موضوعات مهم و محورهای اساسی مورد بحث در این حوزه، فارغ از رویکردهای نظری، مطرح شود و افق‌های جدیدی را پیش روی مخاطب بگشاید. امید که از این طریق زمینه برای پژوهش‌های گسترده‌تر در حوزه‌ی طنز فراهم آید. پژوهش‌هایی که بتواند راه را بر تعابیر و تعاریف و برداشت‌های شخصی و سلیقه‌ای نسبت به طنز و محدوده‌ی حرکت آن ببندد، برداشت‌هایی که در حد بحث‌های نظری نمی‌ماند، در مقام عمل به تعیین خط مشی و ترسیم محدوده‌ی حرکت و باید و نباید دست می‌زند و برخورد ناصحیح را با آثار طنز نوشتاری، نمایشی و یا ترسیمی باعث می‌شود و عرصه را بر دست اندرکاران طنز تنگ می سازد.
رویا صدر-پاییز۱۳۹۴