انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مطالعه‌ی ماتریالیستی عکس و عمل عکاسانه

مطالعه‌ی ماتریالیستی عکس و عمل عکاسانه

سمانه صفری

در تاریخ انسان‌شناسی دوربین عکاسی به عنوان ابزاری برای جمع‌آوری اطلاعات مطرح بوده است٬ چنانچه در شاخه‌ای از انسان‌شناسی به نام انسان‌شناسی تصویری به آن پرداخته شده‌ است.در انسان‌شناسی تصویری رویکرد قالب تولید عکس و فیلم از نگاهی انسان‌شناسانه است٬ نگاهی که تحلیل خود را در فرآیند برنامه‌ریزی٬ تولید و شیوه‌ی عرضه‌ی محصول دیداری بکار می‌گیرد و اولویت‌های متفاوتی در نسبت با عکاسی/فیلم‌برداری هنری و مطبوعاتی دارد و آن الویت‌ها را از انسان‌شناسی وام می‌گیرد. در عین حال پرداختن به هنر نیز در انسان‌شناسی سابقه دارد. در سنت کلاسیک انسان‌شناسی هنری که به آن پرداخته می‌شد نه هنر غربی بلکه هنری بود که به آن primitive گفته می‌شد.معمولا primitive در ادبیات انسان‌شناسی ابتدایی یا بدوی ترجمه شده است اما باید توجه داشت که این واژه در طول زمان دستخوش تحولات معنایی شده است. این واژه گستره‌ی معنایی‌ای از اشاره به هنر اصیل گرفته تا هنر باستانی و یا برای اشاره به هنر ماقبل تاریخ دارد. از این واژه حتی برای اشاره به هنری که به سبک و سیاق هنر ماقبل تاریخ اجرا می‌شود نیز استفاده می‌شود. همچنین هنر قبایل نیز با این اصطلاح خوانده می‌شود و در طول زمان از نظر برخی منتقدان به سنت مردم‌شناسی٬ بار معنایی توهین آمیز نیز پیدا کرده است.(FEEST,2004):3 با وجود معانی متعددی که ذکر شد٬ در سنت قدیمی این رشته به اشکال حاشیه‌ای و غیر شهری هنر پرداخته می‌شد و پرداختن به هنر به معنای عام آن به تاریخ هنر و رشته‌های مرتبط با هنر واگذار شده بود. پیش فرض دو گانه سازی «هنر غربی» و «هنر ابتدایی» همانی است که کلود لوی استروس٬ انسان شناس فرانسوی و از نظریه‌پردازان انسان شناسی مدرن در سخنرانی خود در سال ۱۹۶۵ اشاره می‌کند: نسبت دادن واژه‌ی پریمیتیو به مردمان و تولیداتشان و تحلیل دیگری و مطعلقاتش به ذهن این را متبادر می‌کند که مردمان بومی توانایی تعقل نداشته مگر به صورت ناخودآگاه و غریزی. انسان غربی به خودآگاهی مجهز است و تفکر نظری جدی در امورش قابل ردیابی است در حالی که انسان پیریمیتیو با ابزار تفکر ناخودآگاه و تفکر سمبولیک روزگار می‌گذراند. (Strauss, 1965:15)همانطور که لوی استروس بیش از نیم قرن پیش به ریشه‌ی این دو‌گانه‌سازی غربی پرداخته بود٬ امروز نیز نمی‌توانیم این مطلب را نادیده بگیریم که بنا بر چنین پیش فرض‌هایی در سنت مردم‌شناسی به هنر پریمیتیو پرداخته می‌شد و ضرورت پیروی از آن امروزه برای ما وجود ندارد. هنر چه در اشکال primitive آن و چه در شکل هنر غربی آن که فراگیر شده است٬ ریشه در فرهنگ دارد و از این رو لزوم پرداختن به آن٬ بنا به اقتضائات زمان٬ در انسان‌شناسی نیز دیده می‌شود.

تصاویر و بخشی از آن٬ عکس‌ها فضای قابل توجهی از زندگی انسان‌ها را اشغال کرده‌اند. با پیشرفت‌ عکاسی و تحولات فنی‌ای که به مقرون به صرفه‌ شدن عکاسی برای عموم مردم و در نهایت ظهور دوربین‌های دیجیتال انجامید٬ عکاسی به شدت گسترش یافت و به تولید انبوهی از عکس منجر شد. عکاسی جهان دیدنی‌های انسان را گسترش داد و بر تفکر مدرن تاثیر بسیاری گذاشت. در این مطلب بناست که به عکس و عمل عکاسانه فارق از چارچوب‌ قدیمی مردم‌شناسی و یا چهارچوب هنری و با نگاهی انسان‌شناختی بپردازیم. یکی از نگاه‌هایی که در مطالعه ی انسان‌شناسانه‌ی عکس ٬نگاه ماتریالیستی به عکس و عمل عکاسانه است. این نگاه در حدود دو دهه‌ی اخیر محبوبیت یافته است.مطالعه‌ی ماتریالیستی اثر هنری یعنی مطالعه‌ی اثر هنری با توجه به کنش آن و نقشی که در روابط اجتماعی دارد. در این نگاه اثر هنری در رابطه با انسان‌ها و یا سایر اشیاء قرار گرفته و در تحلیل نقش ایفا می‌کند. (Edwards,2012:223)

«گردش ماتریالیستی» در انسان‌شناسی در شکل‌گیری نگاه ماتریالیستی به اشیاء موثر بوده است که تنها به انسان‌شناسی محدود نمانده است. در نهایت گسترش این نگاه به حوزه‌ی هنر و اثر هنری و از تبع آن عکاسی ممکن شده است.در نظر گرفتن نقش ابژه‌ها و کنش‌شان ٬اعم از انسان ها و اشیاء(غیر‌انسان‌‌ها) در تحلیل از ویژگی‌های این نگاه هستند. همچنین درک شبکه‌ای و اندیشیدن از خلال روابط میان مادیت‌ها(انسان و غیر انسان) در این نگاه دیده می شود. در مقابل در دهه‌های گذشته در تاریخ هنر شاهد «گردش اجتماعی» بودیم. گردش اجتماعی در تاریخ هنر برآمده از مواضع نظری متعددی از تاریخ٬ فلسفه و نظریه انتقادی بوده است.همچنین نمی‌توان منکر اثر‌گذاری جریان مطالعات فرهنگی متأثر از مارکسیسم٬ در دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ میلادی در شکل گیری نگاه ماتریالیستی شد که زمینه‌ساز « در نظر گرفتن نقش اشیاء در سیستم نمادین و ساختار‌های اجتماعی شد».(Buchli, 2002, pp.
۱۰-۱۱)

هر اثر هنری ردِ زمان و مکان تولید‌اش٬ صاحبانی که آن را دست به دست کرده‌اند و آن‌چه که بر آن گذشته است را دارد. عکسی را در نظر بگیرید. اگر عکس فرضی عکسی قدیمی در آلبوم خانوادگی باشد و به دقت نگهداری شده باشد٬ اگر عکس مورد نظر در نمایشگاهی هنری از دیوار آویخته شده باشد٬ اگر تکه پاره شده و دور انداخته شده باشد٬ اگر عکس مورد نظر روی یک کارت پستال باشد و هزاران حالت دیگر فارق از محتوای عکس‌ها تجربه ی متفاوتی را برای رقم می زنند.در واقع عکس به عنوان یک شیء٬‌ مجموعه‌ی دو فرم منقطع است. فرم اول ویژگی های فیزیکی خود عکس است: : آیا عکس بر روی کاغذ چاپ شده است؟ آیا به صورت یک فایل کامپیوتری نگه داری می‌شود؟ اگر چاپ شده است٬ چه کاغذی استفاده شده است؟ چه انتخاب‌های فنی‌ای انجام شده است؟ فرم دوم٬ فرم ارائه‌ی عکس است: آیا عکس قاب شده و به دیوار نشیمن آویخته شده است؟ آیا این عکس در موزه به نمایش درآمده است؟ آیا این عکس بر یک کارت ویزیت نقش بسته است؟ دو فرمی که پیش‌تر ذکر شد حامل عنصر کلیدی مشترکی هستند. عنصر کلیدی‌ای که هم در فرم ویژگی‌های فنی تولید عکس و هم در فرم ارائه آن اثر گذار است ردِ پای مصرف و زمان است.(Edwards,2004:223)
دنیل میلرِ انسان‌شناس که بر تحلیل فرهنگ مادی متمرکز است٬ معتقد است که نباید مصنوعات را به دست مدل‌های زبانی سپرد زیرا چنین مدل‌هایی برای تحلیل مصنوعات به کار نمی‌آیند.(Edwards,2012:224) آلفرد جل٬ انسان شناس انگلیسی نیز در نظریات خود به این اشاره می کند که آثار هنری٬ به عنوان مثال عکس‌ها٬ می‌توانند عاملیت داشته باشند. در واقع اشیاء نیز می‌تواند عاملیت اجتماعی اعمال کنند٬ این عاملیت اجتماعی باعث رخ دادن رویداد ها در پیرامون آن شخص( یا شیء) می‌شود. عاملان آغازگر کنش هستند و از این رو که پیشتر ذکر کردیم که اشیاء نیز می‌توانند عامل باشند باید دقت داشته باشیم که آن‌ها تنها می توانند ابزار یا وسیله‌ی اعمال و توزیع عاملیت انسانیِ قصدمند باشند.(جل٬ ۱۳۹۱) گروه دیگری از متنفکران که می توانند در این دسته جای بگیرند: آپادورای به عنوان مثال و کوپیتف مدل بیوگرافی اجتماعی
استفاده از آن در عکاسی
دبورا پل و مدل اقتصاد بصری

منابع:
FEEST,CHRISTIAN F(2004):Franz Boas, Primitive Art and the Anthropology of Art,Native American Studies 18:1
Strauss, Levi( 1965 ), The Future of kinship Studies, P.15
Edwards, Elizabeth(2012),Objects of Affect: Photography Beyond the Image, The Annual Review of Anthropology 41:221-34
Buchli V. 2002. Introduction. In The Material Culture Reader, pp. 1-22. Oxford: Berg
Edwards, Elizabeth (2004), Photographs,Objects, Histories, Routhledge
جل٬ آلفرد (۱۳۹۱)٬هنر و عاملیت: به سوی نظریه‌ی جدید انسان شناختی٬ ترجمه: احمد صبوری٬فرهنگستان هنر