مصرف، رابرت باکاک ، ترجمه ی خسرو صبری ، تهران ، نشرو پژوهش شیرازه ، ۱۳۸۱
مصرف مقوله ای است که معنایش در خلال دو ،سه قرن اخیر به شدت دگرگون شده است. این دگرگونی بیش از همه متآثر از ظهور سرمایه داری قرن نوزدهم و در ارتباط مستقیم با انقلاب صنعتی بوده است که ساختار نوینی را بر جامعه ی انسانی حاکم نمود. ساختاری که به مرور تغییر شکل می دهد اما چیزی از ماهیت اولیه اش که تداوم حیات سرمایه داری از طریق تولید انبوه بود، نمی کاهد. این تحول موجب گشت تا جامعه شناسان از اواخر قرن نوزدهم به مقوله ی مصرف نه صرفاٌ همچون امری اقتصادی بلکه به عنوان پدیده ای مرتبط با فرهنگ و جهان بینی ای خاص بپردازند.
نوشتههای مرتبط
ماکس وبر ازجمله نخستین کسانی است که به تبیین نظری رابطه به مصرف و سرمایه داری غرب می پردازد. وی در کتاب ؛اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری ؛ با تآکید بر منش پارسایی پروتستان ها که موجب پرهیز از مصرف تجملی و در نتیجه انباشت سرمایه و سازماندهی عقلانلی تولید می شود با چشم انداز جدید در مطالعات جامعه شناسی به تآثیر یک عامل فرهنگی بر نظم اقتصادی و اجتماعی جامعه ی مدرن می پردازد. مقارن با همین دوره است که دو مطالعه دیگر در زمینه شیوه مصرف، یکی درباره جایگاه مصرف نزد مصرف کنندگان کلان شهرها(زیمل) و دیگری در ارتباط با نحوه ی استفاده نوکیسگان آمریکایی از مصرف برای تعیین هویت اجتماعی خویش(وبلن) منتشر شد.
رابرت با کاک ،نویسنده کتاب حاضر بر این نظر است که درگیر شدن کشورهای اروپایی در دو جنگ جهانی پیاپی و تجربه رکود اقتصادی پایان دهه ۱۹۲۰ و آغاز دهه ۱۹۳۰، مانع از آن شدند که جامعه شناسان به پدیده مصرف به قدر کافی توجه کنند. با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم، همیت مصرف ناگهان به چشم آمد و جامعه شناسان ،فرهنگ شناسان ،مردم شناسان و حتی فلاسفه در توجه به این پدیده گوی سبقت را از اقتصاددانان ربودند.
انجام این مطالعات که در سال های دو دهه ی ۱۹۷۰ ،۱۹۸۰ به اوج خود رسید ، در عین حال از تغییری اساسی در ارتباط مصرف و اقتصاد و جامعه حکایت می کرد. به نظر باکاک، در پایان قرن بیستم دیگر مصرف فقط یک روند اجتماعی ـ فرهنگی نبوده و به مرامی تبدیل شده است که می توان از خلال تأثیرات آن بر جامعه و جماعت های کوچک تر تشکیل دهنده آن ،به برآمدن دوران جدیدی در تاریخ کشورهای غربی پی برد، دورانی که به دلیل پایان دادن به دوره ی پیشین که مدرنیسم نام داشت توسط رابرت باکاک، پسا مدرنیسم خوانده می شود.
اولین فصل این کتاب ویژگی های عمده ی راه هایی را مورد بحث قرار می دهد که جامعه شناسان نقش مصرف را در سده ی بیستم چگونه دیده اند، به طور خاص به الگوهای مصرف را در سده ی بیستم چگونه دیده اند ، به طور خاص به الگوهای مصرف بریتانیا از پایان جنگ دوم جهانی به بعد توجه شده است. در این فصل بر ویژگی های تجربی عمده ی مصرف مدرن دربریتانیا مروری مقدماتی خواهد شد اما به بعضی دیگر از شکل بندی های غربی نیز اشاره خواهم کرد. قضاوت هایی که درباره ی مشابهت ها و تفاوت های مصرف در دهه های پنجاه و شصت و مصرف در دهه ی هشتاد ، انجام می شود بر همین مبنا خواهد بود.
فصل دوم مفاهیم نظری عمده ای را بررسی می کند که با تحلیل مصرف مدرن مرتبط است. این بررسی شامل مفاهیم کالا ،ارزش های فرهنگی و بیگانگی است.
آثار آن عده از دانشمندان علوم اجتماعی که تحت تآثیر آثار ساختارگرایان درباره ی زبان و نمادها بوده اند برای تحلیل مصرف مهم است. آثار لوی ـ استروس دارای اهمیت خاصی است ،زیرا این آثار مبنایی را به وجود آورد که بر اساس آن آثار بعدی درباره ی مصرف مدرن به وجود آمدند (همچون نوشته های بوردیو و بوردیار ، که آثار آنان در این متن مورد بررسی قرار می گیرد). این ایده ها درباره ی مصرف در فصل سوم به طور کلی طرح و درباره ی آن ها بحث خواهد شد.
فصل چهارم مفاهیم مطرح درباره ی هویت و ارتباط آن با مطالعه مصرف را مورد بحث قرار خواهد داد. در این فصل سعی خواهد شد که مفید بودن رویکرد لکان در فهم مدرن و یا پسامدرن مصرف، به ویژه ارتباط آن با خواست ها و تغییرات در ساختار اجتماعی و فرهنگی هویت بررسی شود.
در فصل نتیجه گیری رشته های بحث به هم پیوند داده شده است. در این فصل چند تآمل نهایی درباره ی این که مصرف مدرن در کجا ممکن است مهم باشد بررسی می شود، تآثیر مصرف بر سایر نهادهای اجتماعی همچون مذهب نیز در این فصل گنجانده شده است ، زیرا به واسطه ی اینها است که مصرف گرایی در غرب مورد چالش قرار گرفته است، اما این چالش چندان از طرف سیاستمداران نیست بلکه از طرف شخصیت های مذهبی و نیز طرفداران محیط زیست و مطرح شده است.
marziyehd@yahoo.com