انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مصائب سیاست فرانسوی

مصائب سیاسی فرانسوی

آن ـ‌سسیل روبر برگردان روشنک رضا

سیاست فرانسه بعد از حرکت تماشایی رییس جمهور ژاک شیراک و تهدید به وتو کردن حملهٔ آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، چرخشی ناگهانی کرد. به خصوص اظهار تعلق به جهان غرب به رهبری ایالات متحده به جای پیگیری خط مشی ملی، نفوذ دغدغه‌های اخلاقی و ارتباط با اسراییل به زیان حمایت موثر از مسالهٔ فلسطین، در آن قابل مشاهده است.

به عقیدهٔ بسیاری از ناظران، این چرخش محافظه‌کارانهٔ نوینی است که منافع فرانسویان و حتی در برخی موارد صلح را نیز به خطر می‌اندازد. پیش‌بینی ژان دو گلنیاستی (Jean de Gliniasty) سفیر سابق فرانسه در روسیه و وحشت او از «روحیهٔ نوین پیکارجویی» است در تقابل با «بینش عاقلانه دربارهٔ ارتباطات قدرت‌های بین‌المللی، اهدافی که باید پیگیری کنیم و راه‌های دستیابی به این اهداف‌».

همچنین، پاریس با تکیه بر افشاگری‌های هرچند مطمئنا خیرخواهانه اما بی‌ثمر دربارهٔ دولت سوریه، نه تنها منزوی (تعطیلی سفارتش در دمشق) و محروم از اطلاعات ارزشمند منطقه شده است، بلکه پایان مناقشه را نیز به تعویق انداخته است. رنو ژرارد (Renaud Girard)، وقایع نگار نشریهٔ فیگارو می نویسد:«امروز، تنها رویکردی واقع‌بینانه می‌تواند سوریه را از وضعیت هولناکی که هرروزه با آن دست به گریبان است نجات دهد؛ در شرایطی که نظریه‌پردازان نومحافظه‌کار با به رسمیت نشناختن رژیم بشار اسد به خاطر ماهیت آمرانه‌اش، سهم وظیفه شناسی خود را ادا می‌کنند».

فهرست بن بست‌های سیاست اخلاق‌مدار که به طور خاص توسط برنارد کوشنر (Bernard Kouchner) و لوران فابیوس (Laurent Fabius) وزرای امور خارجه عینیت بخشیده شده، به این موارد گسترش می‌یابد: سازش ناپذیری در مقابل تهران، فرانسه را در مذاکرات هسته‌ای ایران به حاشیه برده است؛ محکومیت رژیم ولادیمیر پوتین، آلمان را در راس سیاست اروپایی قرار داده است. به عقیدهٔ ژرارد، این اشتباهات به «محو» تدریجی فرانسه از صحنهٔ بین‌الملل می‌انجامد. شرکت کردن عدهٔ اندکی از روزنامه‌نگاران در کنفرانس خبری رئیس جمهور فرانسوا اولاند در اجلاس گروه بیست شهر هانگژو در سال ۲۰۱۶، در حالی که حضور ولادمیر پوتین سالن را مملو از جمعیت کرد، مثال اسفناکی بر این امر است.

اگر شکست در جنگ لیبی در سال ۲۰۱۱ پیکان انتقادات را بر رئیس جمهور نیکلا سارکوزی که مسئول انحراف از مسیر سیاست اروپایی است نشانه می ‌گیرد، این چرخش در واقع از نفر قبلی آغاز شده است. پاسکال بونیفس (Pascal Boniface) سیاستمدار شرح می‌دهد که چگونه آقای شیراک پس از بیانیهٔ تاریخی سال ۲۰۰۳ تمام تلاش خود را صرف «بخشوده شدن افراط‌ کاری‌ها»ی سیاست خارجی خود کرده است. به علاوه دههٔ اول سال ۲۰۰۰ با ورود نسل جدیدی از سیاست‌مدار‌هایی همراه است که می‌خواهند به سنت «دوگل- میتران»ی استقلال ملی در سیاست خارجی فرانسه پایان دهند. بونیفس تاکید می‌کند که با این وجود، اشاره به «دنباله‌روی» پاریس از واشنگتن از خاطر می‌برد که این فرانسه است که تحت مدیریت اوباما پیشتاز جنگ شده است.

رئیس جمهور اولاند معتقد بود کشوری که بیش از پیش به هماهنگی احتمالی اروپا اعتماد می‌کند، عاری از دیدگاهی ژئوپلتیکی است. با این حال ژرارد، بونیفس و گلینیاستی اثبات می‌کنند که پایان جنگ سرد به دور از به صدا درآوردن ناقوس مرگ به طور مستقل، بازی متحدیابی را در آسیا، خاور نزدیک، و حتی در آفریقا شروع می‌کند و اندیشه‌های راجع به اولویت‌های ملی(محیط زیست، تروریسم و غیره) را دوباره به جریان می‌اندازد. اما بر طبق آنچه کریستین لوکسن(Christian Lequesne) طی تحقیقی بلند مدت خاطر نشان می‌کند، ابتدا می‌بایست از افزایش بودجهٔ وزارت امور خارجه [فرانسه] آغاز کرد که در طی سال‌ها ثابت مانده است.

به عقیدهٔ این سیاست‌مدار، تطبیق یافتن با تنوع عاملان بین‌المللی(سازمان‌ها، کارشناسان دولتی، رسانه‌ها و غیره) هم وظیفهٔ دیپلمات است. اگرچه لوکسن از این تأترِ گاه بی معنی که دیپلمات ها در آن ایفای نقش می‌کنند فاصله نمی گیرد، اما بر این مهارت منحصر به فرد آنها نیز تاکید می‌کند: هنر مذاکره در خدمت منفعت همگانی.

 

انسان‌شناسی و فرهنگ ناشر مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است

لوموند دیپلماتیک اوت ۲۰۱۷