اشاعه فرهنگی:
در سادهترین شکل، اشاعه فرهنگی (Cultural Diffusion) به معنای وام گرفتن عناصر فرهنگی از یک فرهنگ دیگر است. نمودهای فرهنگ مادی سبکهای پوشش، ساختارهای موسیقایی، پزشکی و فعالیتهای کشاورزی را شامل می شود، در حالیکه خصیصه های هنجاری از جمله افکار، الگوهای رفتاری، دین، زبان، و ارزشها مؤلفهی دیگری از فرهنگ هستند. وامگیری فرهنگی به علاوهی اینکه بین دو فرهنگ مختلف اتفاق می افتد (بین فرهنگی)، درون گروهبندیهای فرهنگی مشابه نیز روی می دهد (درون فرهنگی). به عنوان مثال، در مورد وامگیری بین فرهنگی، یک کشور در حال توسعه غیردموکراتیک می تواند برای تغییر حکومت استبدادی فرایندهای سیاسی و ساختارهای دموکراسی و فمینیسم را مورد اقتباس قرار دهد. اشاعه فرهنگی برآمدی از الگوهای مهاجرت داوطلبانه و ناخواسته است. از طرف دیگر، یک مثال از وامگیری درون فرهنگی می تواند اقتباس فناوری آیپد از نسل مایاسپیس توسط فرزندان این نسل باشد. ایده ها و فرهنگ مادی همچنین می تواند به گونه ای مستقل از تحرکات جمعیتی یا ارتباط مستقیم بین فرهنگهای مبدع و گیرنده گسترش یابد.
نوشتههای مرتبط
فرایندهای اشاعه فرهنگی:
وامگیری یک فرهنگ از فرهنگ دیگر امری متداول است، حتی اگر فرهنگ اهداکننده ضرورتا مبدع اصلی نباشد. به عنوان مثال، هر ساله کتابها و مقالات دانشگاهی بسیاری منتشر می شوند، یک تحلیل از این متون و موضوعات “جدید” ایده های اندکی را آشکار خواهد کرد که می تواند “اصلی” لقب بگیرد. بنابراین هنگامیکه در حال واکاوی پارامترهای اشاعه فرهنگی هستیم باید تاریخ اندیشه و نوآوری را نیز در نظر بگیریم. آیا فرهنگ گیرنده در فرهنگ دهنده مستحیل میشود یا با آن ادغام میشود و هر دو فرهنگ هویت واحد خود را از دست می دهند؟ در حقیقت چرا فرهنگها نیازمند قرضگیری از دیگر فرهنگها هستند؟ آیا برخاسته از ضرورت است؟ یک فرضیه اساسی این است که وامگیری یک فرهنگ را بهتر، قویتر، در تطبیق با محیطهای فیزیکی که مدام در حال دگرگونی هستند، تکاملیافته تر، مدرنتر، و بنابراین متمدن تر می کند. این فرضیه منجر به این نظریه می شود که برخی از عناصر فرهنگی منتشر نمی شوند.
زمانیکه روندهای اشاعه فرهنگی را مورد ملاحظه قرار می دهیم چندین موضوع اجتماعی اهمیت میابند. آیا عنصر فرهنگی اقتباس شده، همچون تکنولوژی برداشت محصولات غذایی برای مصرف انسان، یک نیاز اساسی است؟ آیا کیفیت زندگی را همانطور که در مورد افرادی که از لقاح آزمایشگاهی به عنوان گزینه تنظیم خانواده بهره میگیرند، ارتقاء می دهد؟ آیا اینکه انجمنهای علمی اهمیت و فوریت استفاده از تحقیقات سلولهای بنیادین را اذعان می کنند، بدین معناست که یک ساختار هنجارمند فرهنگی نیازمند قوانینی برای تحریم این فناوری است؟ چه بر سر آزادیهای مدنی افراد سراسر جهان در فرهنگ نظارتی پس از حوادث یازدهم سپتامبر آمده است؟ به علاوه، زمانیکه موسسههای مذهبی خدمات خود را در تلویزیون به نمایش می گذارند، این ابزارهای کارآمد جماعتهای مذهبی بزرگتر را برای آنها به ارمغان می آورند؟ شاید یک استدلال پربارتر در مورد اختراع فناورانه در موسسات اجتماعی استفاده دقیق از کلاسهای تدریس آنلاین علوم اجتماعی یا ارائه آنها از طریق مراکز ماهواره ای تلویزیونی باشد. برای کالبد تأثیرگذار، پرحرارت، لطیف، برانگیزاننده، کاوشگر روح، مهربان و همدل در هر دوی این موارد چه اتفاقی افتاده است؟ برانگیختن برای کارایی امری مثبت است، اما نتیجه قابل بحث فقدان پاسخگویی و یک حس ضعیف مرتبط بودن انسانها به یکدیگر است. هدایت کردن فرایند انطباق عنصر فرهنگی وارد شده جزو ملاحظات ارزیابی به حساب می آید، تصمیمگیری در مورد سازوکارهای اجرا و انتقال توسط فرهنگ گیرنده صورت می گیرد.
اگر عنصر فرهنگی مورد نظر با ارزشهای فرهنگ غالب، تصمیمگیرندگان کلیدی، یا دروازهبانها سازگار نباشد، ورود آن بعید است. این قدرت نخبه همچنین می تواند گروهها را در جهت مخالفت با عمل وارد شده مجبور به تغییر کند. ملزم کردن افراد سالمند که سواد کامپیوتر ندارند برای خرید آنلاین دارویشان و ارسال آن به درب منزل، مثال خوبی برای عناصر فرهنگی قرضگرفته شده است که در فرهنگ گیرنده اجباری شده اند. اگرچه ممکن است این روند نیاز به انتخاب درمان به صورت فردی را حذف کند، واقعیت این است که سالمندان با ماشین تحریر آشناتر هستند تا با کامپیوترهایی که می گویند یک سری جزئیات نادیده گرفته شده در روند اجرایی وجود دارد. بدین ترتیب خرده فرهنگها می توانند هویت خود را حفظ کنند، در حالیکه با یک عنصر قرض گرفته شده که به عنوان سازوکار کنترل اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد، استقلال خود را از دست می دهند.
اشاعه فرهنگی به سرعت رخ می دهد و با توجه به این سرعت به ارتباط از راه دور می رسد. به عنوان مثال، دیگر کشورها به مانند شهرهای ایالات متحده با استراتژیهای امنیتی بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر از طریق وامگیری فرهنگی که بواسطه فوریت ارتباطات رسانهای همه جا حاضر تسهیل شده، برخورد می کردند. به علاوه، ارتباطات از طریق مسنجر فرهنگهای مبدع را قادر می کند که اندیشه های خود را از طریق تبلیغ و بازار به فرهنگهای گیرنده که مجبور به قرضگیری هستند، ارائه دهند. بنابراین کشورهای گیرنده می توانند با تمایلات جهانی که در یک اقتصاد جهانی رقابتی پس از یازده سپتامبر به سرعت در حال تغییر است، همراه شوند.
سیاستهای تصاحب فرهنگی:
اشاعه فرهنگی عاری از انشعابات سیاسی نیست. برای مثال، هنگامیکه گروه غالب از طریق اشاعه از یک گروه اقلیت سرقت می کند و هنوز هم گروه تابع را کنترل و سرکوب می کند، این یک استثمار است. در نظر بگیرید که رَپِرهای سفید پوست در آمریکا از فرهنگ هیپ هاپ سیاه پوستان اقتباس می کنند. سهم فرهنگ وابسته (مبدع) با عناصر فرهنگی که از آن دزدیده شده، انکار شده، غصب شده و ناشناس، به نقطه ای از تقلیل و رقیق شدن میرسد که اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهد. هر چند فرهنگ تابع می تواند به ناگاه داری معنی اجتماعی باشد چراکه هم اکنون گروه غالب با آن آمیخته شده است. فرهنگ تصاحب می تواند عنصر اقتباس شده را بگیرد و معانی جدید، متفاوت و ناچیزی را اعمال کند که با معانی متعین آن یا معانی که احتمال دارد تماما سلب شده باشد، قابل قیاس است. نمونه هایی از تصاحب فرهنگی از طریق اشاعه شامل سمبلهای تیمهای ورزشی، خردهفرهنگهای موسیقی که از فرهنگ دیگر قرض گرفته یا دزدیده می شوند، و پوشیدن لباسهای گشاد در فرهنگ شهری که در حومههای شهری آمریکا تبدیل به مد می شود، هستند. بار دیگر این موضوع مطرح می شود که چگونه می توان فرهنگ مخترع را اصل نامید و چه کسی مالک عناصر فرهنگی خاص است. برخی فعالیتها فراقاره ای هستند و هیچکس نباید آنها را تصاحب کند، مدعیشان شود، به انحصار خود درآورد و از سودشان استفاده کند، اگرچه این تمامی اینها در واقعیت اتفاق افتادهاند.
اشاعه فرهنگی همواره سیاسی نیست. هنگامیکه فرهنگها از یکدیگر اقتباس می کنند، قادرند عناصری که اتخاذ می کنند را توسعه داده و پالایش کنند. به علاوه ممکن است زمانیکه برای بهرهگیری از عناصر فرهنگها آنها را متناسب با عرف فرهنگی خودشان می کنند، در اکتشافات جدید سقوط کنند. توسعه خلاقانه بخشی از ابداع می شود و نتیجه ای از خوش اقبالی است تا قصد و طراحی. به عنوان مثال لابانوتیشن (Labanotation) یک نظام نشانهگذاری برای حرکات رقص است، اما معماران می توانند جهت طراحی مدلهای فضایی برای طراحی معماری شهریِ خلاقانه، عناصر این نظام را به عاریت بگیرند. آیا ایالات متحده با اجازه دادن به بازیکنان برای لمس توپ فوتبال را از راگبی انگلیس وام گرفته است، آهنگسازان امپرسیونیست از ساختارهای مقیاس معین قرون وسطی اقتباس کرده اند، الویس پرسلی یا امینم از خردهفرهنگهای موسیقایی سیاهپوستان وام گرفته اند، یا پنبه از فرهنگی به فرهنگ دیگر توسعه یافته و پالایش شده است، ایدهها و سیاستهای مرتبط با وامگیری از فرهنگها چیز جدیدی نیست و ادامه خواهد یافت. (ن. پاریلو: ص ۱۸۷-۱۸۹)
H. Mark Ellis
See also Cultural Lag; Cultural Relativism; Cultural Values;
Culture Shock; Culture Wars; Social Change
Further Readings
Power, Dominic and Allen J. Scott, eds. 2004. The Cultural
Industries and the Production of Culture. London:
Routledge.
Rogers, Everett. 2003. Diffusion of Innovations. 5th ed.
New York: Free Press
این مطلب پیش از این در کتاب «دانشنامه مسائل اجتماعی»، به ویراستاری وینسنت ن. پاریلو، ترجمه گروه مترجمان، انتشارات پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات، منتشر شده است.