انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مروری بر کتاب کاربرد حیوان در ادبیات و فیلم کودک؛ امی رتل

استفاده از حیوانات در ادبیات وفیلم حوزه کودکان امری متداول و مرسوم در جهان است. در حقیقت ” تکیه بر حیوانات در ادبیات کودکان طی دو قرن گذشته ابزاری کلیدی در فرایند جامعه پذیری کودکان بوده است.” امی رتل در کتاب خود با نگاهی متفاوت به کاربرد حیوان در ادبیات و فیلم کودک می پردازد. او در کتاب خود نشان می دهد که چگونه نوع کاربرد حیوانات در ادبیات کودکان دیدگاه های متفاوت فلسفی در مورد هویت انسان و حیوان بازتاب می دهند. رتل از دو دیدگاه فلسفی پساانسانگرایی[۳] وانتروپوسنتریسم[۴] که معتقد به اشرف مخلوقات بودن انسان است کاربرد حیوانات در ادبیات و فیلم کودکان را مطالعه می کند؛ اینکه چگونه این دو دیدگاه هویت انسان و رابطه او با حیوان را می سازند و همچنین چگونه آثار داستانی از این دو رهیافت متاثر می شوند. دو دیدگاه فلسفی متضادی که به طور متفاوتی به انسان، کودکی و حیوانات می نگرد.

“مفهوم پساانسان گرایی ابزاری کلیدی است که عاملیت منحصر به فرد انسان را از اولویت می اندازد.” رتل به نقل از کری ولف [۵] انسان گرایی لیبرال را نقد می کند و به دنبال شیوه هایی برای تحلیل های فرهنگی است که ورای ویژگی ذاتی انتروپوسنتریسم هستند. پسا انسان گرایی رهیافتی است که با نهادینه کردن گونه گرایی[۶] مبارزه می کند و گونه گرایی مفهومی است که نتیجه آن اولویت بخشیدن به وجود انسان هاست و به استفاده ابزاری و یا حذف دیگر گونه ها مجوز می دهد. یکی از دغدغه های رتل در این کتاب این است که ” آنچه که به طور قابل ملاحظه ای در چالش پسا انسان گرایی در مقابل انتروپوسنترسم لیبرال نادیده گرفته شده است این است که چگونه انسان از طریق ادبیات سازمان یافته خصوصا ادبیات برای مخاطب کودک، فرهنگ پذیر می شود.

او در فصل اول کتاب خود ریشه های جنبش های حقوق کودک و جنبش های حقوق حیوانات را دنبال می کند. رتل اظهار می کند که ریشه این جنبش ها در طول قرن ۱۹ با هم روابط متقابل دارند و مسیر توسعه حقوق کودکان مشابه پیشرفت حقوق حیوانات بوده است. او با بررسی آثار محبوب و با اهمیت حوزه کودک، از دیدگاه مطالعاتی پسا انسان گرایی بیان می کند که “هدف فلسفه غرب بنیان نهادن تصوری از عاملیت منحصر به فرد انسان است که به طور مداومی در مقابل همین متونی است که در حال ساختن هویت انسان هستند. ادبیات کودک تنش های فرهنگی مربوط به نوسان میان حفظ و تضعیف دسته بندی میان انسان و حیوان را منعکس و بازتولید می کند.” امی رتل بر شیوه هایی که این آثار مرز میان انسان و حیوان را بازنمایی می دهد، تمرکز می کند.

رتل ضمن تاکید بر این واقعیت که حقوق کودکان در حقیقت همانطور که حقوق حیوانات رشد کرد توسعه پیدا کرد، اعتقاد دارد که این اتکا متقابل خواسته های مشخصی را که صنعتی کردن توسط بزرگسالان بر کودک و حیوان تحمیل کرد، تکمیل می کند. تمرکز اصلی رتل در این فصل بر متون مربوط به اسب است. او کتاب سارا تریمر[۷] با عنوان طراحی راهنمایی جالب برای کودکان به منظور احترام به حیوانات[۸] را به عنوان کتابی که بافت تاریخی خاص خود را بازنمایی می کند، تحلیل می کند. تریمر از این نظر مورد توجه رتل قرار می گیرد که یکی از اولین نویسندگان است که از مفهوم انتروپوسنتریسم استفاده می کند تا دستورالعمل های اخلاقی برای کودکان را انتقال دهد. رتل به نقل از تس کسلت[۹] می نویسد: “تریمر از داستان به صورت جداگانه برای سرگرم کردن خواننده اش و همچنین به عنوان راهی برای آموزش همدلی با حیوانان استفاده می کند. بنابراین کودکان تشویق می شوند تا با حیوانات به منظور تاکید دوباره بر انسانیت خود همدلی کنند.” این نوع همدلی در کتاب خاطرات دیک، اسب کوچک به روایت خودش[۱۰](۱۷۹۹) ، و کتاب سیاه قشنگ [۱۱](۱۸۷۷) آنا اسول[۱۲] که هر دو از نگاه یک اسب نوشته شده است بسط داده می شود.

رتل قائل به شباهت های قابل توجهی میان کتاب های دیک اسب کوچک و سیاه قشنگ از نظر شخصیت های اصلی از طویله روستایی محل تولدشان است. “در این دوره در بریتانیا تعداد زیادی از احشام در مزارع محصور نبودند و در عوض در شهر به عنوان وسیله حمل و نقل و یا کارگران فیزیکی استفاده می شدند. اسول به طور خاص برای محیط روستایی و سبک زندگی کشاورزی حس نوستالژیک دارد و در زمانی می نویسد که تولیدات صنعتی اهمیت شان در موفقیت اقتصادی بریتانیا در حال افزایش بود. ”

به طور مشابه، رمان نشنال ولوت[۱۳] (۱۹۳۵) چالشی خاص درباره این نوع تصویر از اسب ها به عنوان حیوانی که از نظر اقتصادی ضروری است به وجود آورد. بعد از مدتی که اسب ها در حال جایگزین شدن با اتومبیل ها در خیابان های شهر بودند، کم کم به آنها به عنوان آیتم های لوکس توجه شد و شبیه به حیوانات خانگی بزرگ بودند. رمان انید بگنولد[۱۴] که دقیقا در زمان این انتقال کارکرد اسب نوشته شد، وظیفه اسب را به عنوان کارگری بی نهایت احساساتی دوباره چارچوب بندی کرد. در طول قرن ۱۹ اسب ها به بخشی از دغدغه های انسان ها تبدیل شدند، با اقتصاد شگفت آور و سریع و انتقال صنعتی سازگار نبودند و در نتیجه همه ی اینها باعث شد تا در الویت جنبش حقوق حیوانان قرار گیرند.

فصل دوم به طور خاص بر شیوه هایی که از حیوان برای دلالت کردن بر ارزشهای انسانی استفاده می شده است تمرکز می کند. به عنوان مثال نجابت اسب، وفاداری سگ ها و آرامش احشام. رتل اظهار می کند که این تطبیق حیوانان در آثار مربوط به کودکان به صورت شفافی وجود دارد. اما دلالت های این نوع نسبت دادن ها برای مفاهیم بزرگسالانه از روابط گونه های حیوانی هنوز هم به طور وسیع استفاده می شود، به طور خاص در متونی که مفاهیم حیوان وحشی و اهلی را در مفهوم حیوان به طور کلی تلفیق می کند، همانند رمان فراخوان حیات وحش(۱۹۰۳)[۱۵] جک لندن[۱۶] و چند فیلم در قرن بیست و یکم. به طور مشابه، هایو میازاکی[۱۷] در فیلم پرنسس مونونوکه[۱۸] (۱۹۹۷) این مفهوم را منتقل می کند که “رابطه میان حیوانات با روابط میان مرد و انسان، مرد و زن، مرد و کودک، مرد و عناصر، مرد وجهان فیزیکی و میکرو فیزیکی ترکیب شده است.”

“در پرسش درباره مرزهای درک شده میان انسان و حیوانات، عالمانی چون دونا هاروی[۱۹] و گیلس دلوز[۲۰] و فلیکس گوتاری[۲۱] انسان و حیوان را به عنوان پدیده ای ورای ایدئولوژی مفهوم سازی دوباره می کنند و چالشی را در ساختارهای هژمونیک امپریالیسم که در استثمار انسان قرن ۱۹ و ۲۰ مرکزی بود، ارائه می کنند.” رتل به واسطه مطالعه رمان های جک لندن، فراخوان حیات وحش (۱۹۰۳) و وایت فنگ[۲۲](۱۹۰۵) بر مفهوم وحشی بودن و متمدن شدن به منظور تعیین اینکه چگونه پیش فرض ها با توجه به تمایز میان وحشی/متمدن بودن نه تنها برای پاک کردن عاملیت دیگر گونه ها بلکه به منظور محو پتانسیل تعیین هویت میان گونه ای عمل می کنند، تمرکز می کند.”

فصل سوم درباره چالش سربرآورده از آمیختگی همدلی رتوریکی کودکان نه تنها با حیوانات بلکه با محیط طبیعی گسترده تری است. تحلیل رتل نشان می دهد که درجه زیادتری از تعهد دوگانه گفتمانها حول مصرف حیوانات وجود دارد. متونی مانند تور سفید[۲۳] نوشته ای بی وایت[۲۴] (۱۹۴۸) و فیلم های بچه[۲۵] (۱۹۹۵) و فرار مرغی[۲۶](۲۰۰۰) شاهدی بر این امر هستند. رتل بر پایه مطالعات خوداعتقاد دارد که در کتاب وایت به طور خاص دوگانگی عمیق تری با توجه به فرهنگ مدرن درباره مصرف حیوان وجود دارد. او تحلیلی از رمان که ویلبر را به عنوان یک حیوان غیر انسانی نشان می دهد- به جای اینکه معرف مفهوم کودک انسان باشد، همانطور که اغلب در آثار دیگر اینگونه بوده است- این سوال را درباره طبیعی کردن به وجود می آورد. مفهومی که مد نظر دریدا بود. اینکه کشته شدن حیوان بدون انجام دادن جرم عملی طبیعی است. اتفاقی که برای حیوان به منظور مصرف شدن برای انسان می افتد. تغییر پوشش عمل کشتن حیوان برای مصرف گوشت آن، این فعالیت را طبیعی می کند و این امکان را به وجود می آورد که حیوان در مقیاس وسیعی توسط انسان مصرف شود. با در نظر گرفتن دلالت های اخلاقی واقع در اعتراف به سوژه بودن گوشت حیوان در صورت ضرورت، هیچ استثنایی برای حیوانات قائل نمی شود و همه گونه ها را در بر می گیرد.

در فصل چهار امی رتل خط مشی ها درباره حیوانات را در بافت پسا انسانگرایی از نظر تکنولوژیکی بررسی می کند. همانطور که در رمان رابرت سی ابرایان[۲۷] خانم فریبسی و موش های نیم[۲۸] (۱۹۷۱) و نسخه فیلمی آن راز نیم [۲۹] (۱۹۸۲) و موش دکتر ویلیامز کات وینکلز[۳۰](۱۹۷۶). با قرار دادن تحلیل خود در بافت تاریخی گفتمان ها در باره آزمایش و بررسی حیوانات، او یک دوگانه فرهنگی بزرگتر با توجه به مرکزیت پیشرفت تکنولوژیکی در تصورات غرب از ارزش نشان می دهد.” در این متونِ بر پایه آزمایشگاه، مرزهای میان انسان و حیوان نفوذپذیر هستند و مدام در حال تغییر هستند. همچنین ما حیوانات را به عنوان سوژه های آزمایشگاهی استفاده می کنیم.” رتل بر پایه بحث های دریدا، اختلالات سربرآورده در بافت آزمایشگاهی را بررسی می کند و اینکه چگونه به این تجربه در فرهنگ کودکان به آن پرداخته شده است. در این فرمول استفاده از حیوانات به عنوان سوژه های آزمایشگاهی این حقیقت را پیش می راند که مرزهای میان انسان و حیوان نفوذ پذیر هستند و اصلا ثابت نیستند. رتل ضمن تاکید بر تصور جامع در شکل گیری هویت، بیان می کند “رمان به طور خاص می تواند به عنوان صحبت کننده درباره شیوه ای دیده شود که در آن متون کودکان در طول دو قرن گذشته اغلب قربانی عاملیت دادن به یک گونه در تلاش برای بنیان نهادن فردیت یک حیوان واحد که خواننده کودک بتواند درک کند، شده اند.”

امی رتل در فصل چهار و پنج بر دو فیلم که درباره توسعه حقوق فردی وال هاست، تمرکز می کند. تحلیل او از وال آزاد[۳۱] (۱۹۹۳) و داستان دلفین[۳۲] (۲۰۱۱) بر پیشنهادات جنبش حقوق خانواده بال سانان درباره آزادی از استثمار شدن تمرکز می کند. “هر کدام از دو فیلم با روش های متفاوتی مسئله اسارت در بافت شکل گیری هویت بال سانان به منظور جلب کردن توجه ها به نیاز به قانون گذاری برای وال ها صحبت می کند.” رتل در این فصل ضمن بررسی و تحقیق بیشتر درباره مرکزیت زبان در شناسایی خود، تمرکز بیشتری بر استفاده جورجیو آگامبن[۳۳] از زندگی طبیعی[۳۴] و همچنین یک فرم خاص از زندگی[۳۵] به عنوان محلی برای تقابل میان سازه های طبیعت و فرهنگ، می کند. اوهمچنین ضمن توجه به موضوع روابط کودک/حیوانات در مقابل کم تر شدن ناآرامی ها در خانواده، با استفاده از اشتراکات میان فیلم و زندگی واقعی حیواناتی که ستاره فیلم ها هستند، بحث می کند که مفهوم هویت غیر انسانی بیشتر از آنکه به عنوان حیوان خالص تعریف شود ، باید به عنوان چیزی خارج از این ها و به مانند منطقی دوتایی شناخته شود، ژستی که به سادگی حیوان را شبیه انسان نمی کند اما در مفهوم خود انسان اختلال ایجاد می کند.

 

پی نوشت:

Animality and Children’s Lit & Film(2014).Ammy Ratelle. PALGRAVE MACMILLAN Press.*

[۱] Animality and Children’s Literature and Film

[۲] Ammy Ratelle

[۳] Posthumanism

[۴] Anthropocentrism

[۵] Cary wolf

[۶] speciesism

[۷] Sarah Trimmer

[۸] Fabulous Histories Designed for the Instruction of Children, respecting their Treatment of Animals

[۹] Tess Cosslett

[۱۰] Memoirs of Dick the Little Pony, Supposed to be Written by Himself

[۱۱] Black Beauty

[۱۲] Anna Swell

[۱۳] National Velvet

[۱۴] Annid Bagnold

[۱۵] The Call of the Wild

[۱۶] Jack London

[۱۷]Hiyao Miyazaki

[۱۸] Princess Mononoke

[۱۹] Donna Haraway

[۲۰] Gilles Deleuze

[۲۱] Félix Guattari

[۲۲] White Fang

[۲۳] Charlotte’s Web

[۲۴] E.B. White

[۲۵] Babe

[۲۶] Chicken Run

[۲۷] Robert C. O’Brien

[۲۸] Mrs. Frisby and the Rats of NIMH

[۲۹] The Secret of NIMH

[۳۰] William Kotzwinkle’s Doctor Rat

[۳۱] Free Wale

[۳۲] Dolphin Tale

[۳۳] Giorgio Agamben

[۳۴] Zoe

[۳۵] Bios