انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مردم نگاری سفر

تجربه زندگی به عنوان یک انسان‌شناس

هر کسی در هر جایگاه و موقعیتی که به لحاظ علم و تخصصی باشد مانند تمام انسان های دیگر در تجربه زندگی روزمره شریک است. تجربه ای که در آن باید غذا بخورد، استراحت کند، درس بخواند، با ساز و کارهای بروکراتیک و اداری سر وکله بزند و در یک معنای کلی به عنوان یک انسان در جامعه زندگی کند.

اما نگاه یک انسان‌شناس به این زندگی روزمره چگونه می‌تواند باشد؟ متخصصین رشته‌های عوم اجتماعی و به خصوص آن‌ها که با انسان‌شناسی و مطالعات فرهنگی سر و کار دارند در کارهای آکادمیک و نوشته‌های تحقیقی‌شان به کرات به زندگی روزمره دیگران می‌پردازند. اما کمتر نگاهی بازاندیشانه به خود و زندگی روزمره‌شان دارند. این‌که از دریچه دید تجربه زیسته خود به دنیای اطرافشان بنگرند. این‌که تجربه‌های شخصی زندگی هر روزه خود را دستمایه‌ای برای بررسی انسان‌شناختی قرار دهند.

“جمعه بیستم دسامبر ۱۹۹۸ وارد هیترو شدم. برای تحصیل دکتری انسان‌شناسی در «مدرسه مطالعات شرق و افریقا» به دانشگاه لندن می‌آمدم. اقامتم پنج سال به طول انجامید. پنج سال زندگی در پایتخت بریتانیا فرصت استثنایی بود تا به منزله تحصیلکرده علوم اجتماعی و تربیت شده جامعه‌ای که آن را شرقی، آسیایی، خاورمیانه‌ای، دین سالار، جمع‌گرا، گذشته‌گرا، اقتدارگرا، توسعه نیافته (یا در حال توسعه)، سنتی (یا در حال گذار)، جهان سومی، جنوبی، پیرامونی و استبدادزده می‌نامند، از نزدیک با نمونه‌ای بارز و مشخص از جامعه مقابل آن یعنی جامعه و فرهنگی غربی، اروپایی، سکولار (یا انسان گرا)، فردگرا، حال محور، توسعه یافته، مدرن، جهان اولی، شمالی، مرکزی و دموکراتیک، آشنا شوم. این‌ها آموزه‌هایی بود که درست یا نادرست سال های متمادی در متون علوم اجتماعی در وصف خودم و جوامع اروپایی خوانده بودم و همانند دیگر همکارانم آن‌ها را با شوق تدریس می‌کردم و به دانشجویان یاد می‌دادم بی آنکه هرگز شناخت و تجربه‌ای ملموس و عینی از جامعه‌ای متفاوت از آنچه در آن پرورش یافته و زیسته بودم، داشته باشم. ذهنم انباشته از دانستنی‌هایی بود که به من آموخته بودند درحالی‌که خود سهمی در تولید و تحصیل آن‌ها نداشتم. پنج سال زندگی در لندن مجالی بود تا راه تازه‌ای به روی خودم بگشایم و تا حدی درستی یا نادرستی آنچه را می‌دانستم، بیازمایم.”

این‌ها بخشی از مقدمه کتاب “مردم‌نگاری سفر” نوشته دکتر نعمت‌الله فاضلی عضو هیات علمی دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه علامه‌است. وی در کتاب خود سعی کرده تا با روش خودمردم‌نگاری به تجربه زندگی و تحصیل‌ در کشور انگلستان و سفرهایی که در طول این سال‌ها به چندین کشور غربی داشته‌است بپردازد. کتاب متنی روان و خوش‌خوان دارد. نثر آن از جنس یک نثر مکلف آکادمیک نیست و علی‌رغم این که یک متن به تمامی انسان‌شناختی است اما برای خواننده عام هم می‌تواند مفید واقع شود.
این کتاب را انتشارات آراسته در ۷۹۸ صفحه در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده است.