انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مدیریت تقاضا در صنعت گردشگری

جهت تشریح راهکارهای مدیریت تقاضا بایستی ابتدا به بیان مفهوم تقاضا در گردشگری بپردازیم،منظور از تقاضا مقدار محصول یا خدمتی است که مصرف کننده در یک دوره زمانی مایل و قادر به خرید آن باشد؛ محصول مورد تقاضا در این مبحث سفر یا محصولات گردشگری و مصرف کننده گردشگر است. اهمیت مدیریت و شناخت تقاضا در آن است که توسعه عرضه، باید در توازن با توسعه تقاضا و در راستای برآورده ساختن خواسته ها و نیاز های گردشگران صورت پذیرد،در غیر این صورت توسعه بدون در نظر گرفتن تقاضا(فروتر و یا فراتر از آن) به نفع اقتصادی منجر نمی شود.

تقاضا تابعی از تمایلات و مقاومت است.در حالی که تمایلات فرد به طور خاص با تمایلات روانشناختی مشخص می شود وبا وضعیت اقتصادی و اجتماعی در ارتباط است،مقاومت به جذابیت مرتبط است. موارد محرک مقاومت شامل فاصله اقتصادی، فاصله فرهنگی، هزینه خدمات، کیفیت خدمات و فصلی بودن سفر است.

گردشگری انواع مختلفی مانند گردشگری سلامت، تفریحی،تجاری، ورزشی، ماجراجویانه و…دارد و عوامل متعددی بر تقاضای آن تاثیر گذارند؛ در تقسیم بندی دیگری می توان این عوامل را به دو دسته کمی و کیفی تقسیم کرد:

عوامل کمی = قیمت محصول(سفر)، قیمت سایر محصولات، درآمد گردشگر

عوامل کیفی= سلایق، انتظارات

شناخت معیار های تقاضای واقعی
باید توجه داشت که تقاضا به شدت تحت تاثیر عرضه قرار می گیرد.در صورتی که جنبه های عرضه هنگام استفاده از تقاضا به درستی مورد استفاده قرار نگیرند، برنامه ریزان به فرض های کاذبی می رسند.معیارهای تقاضای واقعی و غیر کاذب عبارت اند از:تعداد ورود بازدید کنندگان، بازدید کنندگان در شب/روز، مقدار هزینه ی صرف شده در مقصد.
الف)میزان ورود بازدید کنندگان:در احصای تعداد بازدید کنندگان باید توجه داشت،مسافران عبوری را دخالت نداد.مسافران عبوری مسافرانی اند که مقصدی غیر از مقصد مورد نظر مارا دارد اما از راه های ارتباطی مقصد مورد نظر می گذرند آن چه در این عامل به شدت تاثیر دارد، آن است که سفر هایی که با وسایل نقلیه ی شخصی صورت می گیرند،شمارش را با مشکل روبرو می کنند(در این حالت بهتر است از نمونه گیری استفاده نماییم).
ب)بازدید کنندگان در شب/روز:اطلاع از بازدید کنندگان در شب یا روز ما را در مدیریت تقاضا و عرضه ی گردشگری یاری می رساند.بدین وسیله قادر خواهیم بود با توسعه ی مراکز اقامتی یا خدماتی متناسب با زمان بازدید به تقاضای گردشگران پاسخ مناسبی دهیم.
ج)مقادیر صرف شده در سفر:به دست آوردن این اطلاعات اندکی دشوار است چرا که غالبا افراد سعی در پنهان کردن آن دارند.

اندازه گیری تقاضا
به طور کلی روش های تحقیق در اندازه گیری تقاضا علی رغم عدم دقت متعدد اند و می توان به روش های زیر توجه کرد:
۱-روش تجریه و تحلیل روند:گام اول در این تحلیل آن است که اطلاعات قبلی را ترسیم کنیم و تغییرات را بر یک روند خطی پیش بینی نماییم.از محدودیت های این روش این است که قادر نخواهیم بود به علت تغییرات پی ببریم.به علاوه مفروضات ما بر یک روند خطی استوار اند.

۲-رگرسیون ساده:در این روش یک روند خطی برای توضیح رابطه ی میان تقاضا و متغییر های خاص در نظر گرفته می شود و بدین علت از روش اول کاربردی تر است.

۳-رگرسیون چندگانه:مشکل رگرسیون ساده این است که تنها یک متغییر در آن بررسی می شود گرچه با استفاده از رگرسیون چندگانه این مشکل قابل حل خواهد بود، اما پیچیدگی از مشکلات عمده رگرسیون چندگانه است.

۴-مدلسازی و شبیه سازی رایانه ای:این مدل با شبیه سازی تقاضا که شامل مجموعه ای از معادلات پیچیده است به اندازه گیری تقاضا یاری می رساند.پرسنل آموزش دیده و دقت بالا از ملزومات استفاده از این روش می باشند.

شاخص تقاضای گردشگری
شاخص‌های تقاضای گردشگری آن دسته از معیارها هستند که در هر جامعه‌ای قابل استفاده بوده و منجر به مشخص کردن میزان جمعیت متقاضی برای سفر و تعطیلات می‌شوند. این شاخص‌ها توضیح می‌دهند که چگونه ساکنان دیگر کشورها تمایل بیشتری به مشارکت در فعالیت‌های گردشگری دارند، در حالی که این میزان در بین ساکنان دیگر کشورها کمتر است. این شاخص‌ها را باید از انگیزه‌ها و رفتارهای خریداران تفکیک کرد. انگیزه را می‌توان از جمله شاخص‌های فردی دانست که نشان‌دهنده نیازها، خواسته‌ها و تمایلات افراد است و روی انتخاب‌های گردشگری آنان تاثیر می‌گذارد. مدیران بازاریابی باید بدانند که مصرف‌کنندگان چگونه برای تعطیلات خود تصمیم‌گیری می‌کنند، اما همچنین نیاز است که در مورد فرآیندهای روانشناختی که باعث می‌شوند افراد در انتخاب بین چند مقصد یا انواع محصولات تصمیم‌گیری کنند نیز اطلاع داشته باشند. این جنبه‌ها را در بازاریابی به عنوان رفتار خریدار می‌شناسند..به طور کلی می‌توان شاخص‌های تقاضای گردشگری را در ۹ دسته جای داد: معیارهای اقتصادی، قیمت‌های مقایسه‌ای، معیارهای جمعیت‌ شناختی، معیارهای جغرافیایی، گرایش‌های اجتماعی-فرهنگی به گردشگری، پویایی، دولت یا قانون‌گذاری، ارتباطات رسانه‌ای و فناوری اطلاعات و ارتباطات.

مدیریت تقاضا را پیش بینی روند تقاضا ،برنامه ریزی برای ارائه اقتصادی و تلاش جهت تطبیق روند آن با ظرفیت های موجود تعریف می کنند.جهت مدیریت تقاضای گردشگری به سه دسته از اطلاعات نیاز داریم:

۱-اطلاعات در مورد بازار ها و محیط
۲-اطلاعات در مورد رفتار مشتریان و رقبا
۳-اطلاعات در دست هیئت مدیره و تیم اجرایی

در مدیریت تقاضا باید توجه داشت تمامی نیازها از جمله امنیت،مراکز اقامتی، مراکز خدماتی،دسترسی و شناخت کافی نسبت به هریک با دیدی همه جانبه نگاه شود.همچنین لازم است؛عرضه به گونه ای مدیریت گردد که در نقطه ی تعادل با تقاضا قرار گیرد.مدیریت هر جز از گردشگری باید از جامعیت برخوردار باشد و علاوه بر تیم اجرایی مردم محلی را نیز در بر بگیرد.به عبارتی مدیریت تقاضا و عرضه بایستی با اهداف اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی، ایمنی و بهداشتی همسو باشد؛بدین منظور استفاده از مشارکت مردم را نباید از یاد برد. نکته دیگری که باید درمدیریت تقاضا مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از جنبه های تقاضا به صورت نیاز بیان شده (Express Needs) ظهور نمی کنند.بسیاری از نیاز ها در مرحله ی نیاز های احساس شده باقی می مانند وظهور بسیاری دیگر منوط به نظر متخصصان حوزه ی برنامه ریزی گردشگری می باشند.برای رفع این چالش باید توجه داشت مشارکت مردم محلی در برنامه ریزی و مدیریت گردشگری می تواند بسیاری از نیازهای بیان نشده را ظاهر و مدیران را جهت تامین تقاضا یاری نماید.

منابع

Ebrahimzadeh, I., A. (2012), StrategicPlanning Process For Tourism Development,Sahra Publication, Mashhad.
Wijayanti, Ani. Damanik,J. Fandeli,Ch AndSudarmadji.2017, Analysis Of Supply And Demand To Enhance Educational Tourism Experience, Economies