کرونا به سبب وسعت و گستردگی درگیری میتواند تا سالیان پیش رو سوژههای نابی برای اهالی فرهنگ و هنر اعم از ادبیات، شعر، سینما و نمایش، عکاسی، موسیقی و غیره تولید کند. به نظر میرسد گستره این سوژهها میل به بینهایت دارد، از یک سو تقریبا بیشتر فرهنگها و کشورهای کره زمین را گرفتار کرده و از سوی دیگر مرزبندیهای تصنعی بشری را به هم ریخته و فرهنگهای مختلف هر یک با ویژگیهای خاص خود با این پدیده روبرو شدند. این یادداشت و چندین یادداشت بعدی که در روزهای پیش رو منتشر میشوند به همت آزاده مالکی دبیر عکاسی در هنرستانی در یکی از شهرهای استان تهران و توسط دانشآموزان با محوریت قرنطینه خانگی ناشی از شیوع وسیع کرونا ویروس عکسبرداری شده است. هر مجموعه یک یادداشت هم دارد که توسط خود عکاس نگاشته شده است. بقیه این مجموعه را با برچسب «مجموعه قرنطینه» میتوانید در سایت پس از انتشار پیدا کنید.
شماره پنجم این مجموعه را با هم ببینیم:
نوشتههای مرتبط
عکاسی یعنی ثبت خاطراتی که هر لحظه ممکنه فراموش بشن.
قرنطینه یا فاصله گذاری اجتماعی، هر چی که مردم میگن، مهم نیست اسمش چیه مهم اینه که خسته کنندهاس. اینکه یه مدت خیلی طولانی یه جا باشی و نتونی از اونجا بیرون بری خسته کننده است.
در شهرهای شمالی کشور این طوری نبود که مردم بتونن توی خونه بمونن. به دلیل شغل و کار کشاورزی مجبور بودن بیشتر بیرون باشن. با این وجود بازم میتوان گفت قرنطینه، قرنطینهاس و محدودیتهای خودشو داره.
عکاسی باعث شد با وجود قرنطینه بودن زندگی رو فراموش نکنیم. زندگی هنوز ادامه داره. چیزهای خیلی کوچیک سوژههای بزرگی هستند که بهشون توجه نمیکنیم. مثل دورهمیهایی که همیشه به نظرمون ساده بود ولی الان میدونیم که چقدر اون ساده بودن چه قدر زیباست.
زندگی و اطراف ما پر از سوژهاس. سوژه هایی که همیشه خیلی راحت از کنارشون رد میشدیم و فکر میکردیم اینا ارزش عکس گرفتن نداره الان که بهش فکر میکنم میبینم قرنطینه بهانهای بود برای درک بهتر زندگی برای پیدا کردن یه عالمه حس خوب که همیشه کنارمون بودن و ما قدرشون رو ندونستیم. یاد گرفتم از این به بعد نه از شنبه، از همین الان شروع کنم خوب زندگی کردن و دیدن بهتر زندگی رو.