انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ماه بهمن: ماه گزنه

در دومین روز از ماه بهمن، جشن بهمنگان برگزار می شد. این جشن در متون به صورت معرب بهمنجه نیز آمده است. غذا یا آشی که در این جشن پخته می شد، از گوشت نبود و این عمل با در نظر گرفتن توضیحی که برای ماه دی، ماه روزه در گاهشماری هخامنشی آورده شد، مناسب می آید. این که زمان برگزاری چنین آیینی با گاهشماری معمول کاملا تطابق ندارد، چندان عجیب نیست، زیرا بسته به نوع تقویم می تواند اجرای آیین ها با ماهها در گاهشماری های متاخر کاملا منطبق نباشد. در هر حال در آغاز ماه بهمن قربانی حیوان و خوردن گوشت ممنوع بود (خرده اوستا، ترجمۀ پورداود، ۱۳۱۰: ۲۱۰). این ارتباط از سویی، با موکل بودن بهمن امشاسپند بر گاو و گله و از سویی پیوندی که با میترا دارد و ژرژ دومزیل یکی بودن آنها را نشان داده است، نیز تایید می شود (جهان اسطوره شناسی، ترجمۀ جلال ستاری، ۱۳۷۹: ۲۰). اما در گاهشماری هخامنشی ماه یازدهم نام دیگری دارد. این نام در فارسی باستان نیامده و تنها در تحریرهای ایلامی گل نوشته ها به صورت های به صورتهای sa-mi-ya-ma/sa-mi-ya-man-ta آمده است (Schmitt, 2003: 55). کامرون (Cameron, 1948: 44) این نام را با اوستایی θwayah-vant «سهمگین» مرتبط می داند که با ویژگی این ماه یعنی بهمن ماه که با سرمای شدید همراه است مطابقت می کند. بنابر گاهشماری آسی در تحقیق آبایف (Abayev, 1970:2) این ماه برابر با ماه فوریه (Ærtqīræny) در آن تقویم به معنای «تهدید» است. اشمیت به رغم صورتهای محتمل فارسی باستان آن یعنی θ/sm/v(i)y(h)vant ، معنای آنرا روشن نمی داند. توضیح کامرون را با شاهدی که آبایف می آورد می توان با نمونه ای از بیرونی (ص ۲۹۷) که روزی از ماه بهمن را «گزنه» خوانده، تکمیل کرد: « و آخر زمستان ده روز که از بهمن ماه می گذشت اهل کرج این شب را شب گزنه می گویند یعنی شبی که در آن گزیدن زیاد است و مقصودشان این است که سرما شخص را در این شب می گزد».

همچنین این ماه در بین ماههای دیلم (پوینده، ص.۱۳۴-۱۳۵) «شریر ماه» دانسته می شود که ماه شرارت و آزار برف دانسته می شود.

در ماههای ارمنی نام این ماه برابر با ماه فوریه شوت « vot» است که روح مخرب معنی می دهد. این روح مخرب چنان در این ماه لجام گسیخته می گردد که حتی نسبت به قربانیهای مردم برای آنها نیز بی توجه اند. از این رو در فرهنگ عامه بر ضد آنان راه حلی پیشنهاد می شود که در اول ماه مارس در سپیده دم، چیزهای قدیمی و شکستنی را از خانه با این جمله«مارس تو بیاد، شوت بیرون شو» بیرون می اندازند. در تصورات عامیانۀ ایرانی نیز در این ماه سرما به اوج خود می رسد ولی پس از این اوج زمین شروع به گرم شدن می کند و در واقع خبر از رفتن زمستان می دهد و از این رو داستانهای زیادی برای آن گفته شده است.

– ر. ک. انجوی شیرازی، ابوالقاسم، ۱۳۵۴، آداب و معتقدات و جشنهای زمستان، انتشارات امیرکبیر، تهران