انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ماهیت مصاحبه در روش تاریخ شفاهی و ارتباط آن با انسان‌شناسی(۱)

این گزارش تحقیق به کلاس سمینار روش ناصر فکوهی در دوره کارشناسی ارشد انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در نیم سال دوم ۱۳۸۵-۸۶ ارائه شده است.

nafiseimani@yahoo.com

بخش اول

فهرست

چکیده

مقدمه

طرح مساله

تعریف

شرحی تاریخی از منشا آغاز روش تاریخ شفاهی

پیشینه تاریخ شفاهی در ایران

مباحث مطرح شده در رابطه با تاریخ شفاهی

انتخاب مصاحبه‌شوندگان

حقوق مصاحبه‌شونده

قابلیت‌های مصاحبه‌کننده

آرشیو

مفاهیم مطرح شده در رابطه با تاریخ شفاهی

عینیت

ملاحظات اخلاقی

قابلیت های استفاده از روش تاریخ شفاهی در حوزه میدانی انسان‌شناسی

نتیجه‌گیری

معرفی نهادها، سازمان‌ها و پایگاه‌های اینترنتی

منابع

چکیده

روش تاریخ شفاهی برای بررسی تاریخ معاصر روشی است که به امر شفاهی به عنوان سندی برای روایت و تحلیل تاریخ در کنار اسناد مکتوب اصالت می‌دهد. این روش با ورود رویکردهای جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی به تاریخ شکل گرفته و دارای مشابهت‌هایی با شیوه‌های تحقیق در انسان‌شناسی است. بدین ترتیب مصاحبه تاریخ شفاهی در زمره مصاحبه‌های عمیق و کیفی قرار می‌گیرد. همچنین این روش به دلیل اهمیت بررسی تغییرات و استمرار در فرهنگ جوامع مورد توجه انسان‌‌شناسی است(کیکومورا؛۱۳۸۳).
مقاله حاضر به معرفی روش تاریخ شفاهی و به خصوص مصاحبه در تاریخ شفاهی و ارتباط و شباهت‌های آن با مصاحبه در انسان‌شناسی پرداخته است. به علاوه به محدودیت‌ها و امکانات استفاده از روش تاریخ شفاهی در انسان‌شناسی اشاره می‌کند. مساله‌ای که از طریق این نوشته به آن خواهیم پرداخت این است که چگونه باید رویکرد جامعه‌گرا را که در آن به همه گروه‌های اجتماعی توجه می‌شود در روش تاریخ شفاهی حفظ کرد.
کلید واژگان: روش‌ تحقیق، مصاحبه کیفی، روش تاریخ شفاهی، روش تحقیق انسان‌شناختی.

مقدمه

مطالعه کیفی، ژرفانگر و کل‌نگر از اصول روش‌شناختی انسان‌شناسی به شمار می‌رود، به همین سبب این رشته به تحقیق در میدان‌های کوچک می‌پردازد. در مورد گذشته بسیاری از گروه‌هایی که در این رویکرد مورد مطالعه قرار می‌گیرند، اطلاعات چندانی در دسترس نیست و این گروه‌ها دارای اسناد تاریخی مکتوب نیستند. در حالی که در این روش همه جوانب و ابعاد پدیده فرهنگی و اجتماعی دارای اهمیت است و بنابراین موضوع مورد مطالعه باید هم در طول یک دوره زمانی و هم در یک برش زمانی خاص مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر مطالعه گروه‌های اجتماعی و فرهنگی کوچک با روش انسان‌شناختی نیازمند بررسی‌های همزمانی و درزمانی است.
به این ترتیب نیاز به شناخت تاریخی جامعه مورد مطالعه در انسان‌شناسی محقق را وامی‌دارد که حداقل تا فاصله دو نسل به عقب بازگردد و تغییرات و فرایندهایی را که در آن اتفاق افتاده مورد کاوش قرار دهد. در این وضعیت تنها منابع و اسنادی که ‌می‌توانند به آگاهی ما از گذشته کمک کنند اعضای همان جامعه هستند.
حتی مطالعات اجتماعی و فرهنگی در مورد وقایع تاریخی ثبت شده معاصر هم در بسیاری از موارد به کاوش در خاطرات افرادی که در این وقایع نقش داشته و یا از آن متاثر می‌شده‌اند، نیازمند است. هنگامی که رویکرد معطوف به قدرت و حاکمیت را در مطالعات تاریخی کنار گذاشته و خواستار شنیدن صدای همه گروه‌های اجتماعی باشیم، ناچار باید به سراغ گروه‌هایی که در اسناد و مکتوبات نادیده انگاشته شده و خود نیز دارای ابزار و قدرت ثبت وقایع از دیدگاه خودشان نبوده‌اند، برویم.
در این مورد مصاحبه روش اصلی کسب اطلاعات است. مصاحبه یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین ابزار کار در رشته انسان‌شناسی است که به شیوه‌های مختلف و برای کسب داده‌های گوناگون مورد استفاده قرار می‌گیرد و در هر مورد روش‌ها و مقتضیات خود را دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. در زمینه مصاحبه‌های تاریخی و معطوف به گذشته نیز ملاحظاتی وجود دارد که در روش مصاحبه تاریخ شفاهی مورد توجه قرار می‌گیرد.
یکی از مسائل چالش برانگیز در این روش میزان اعتبار داده‌ها و اطلاعاتی است که از طریق آن به دست می‌آید. این مساله تا حدودی مربوط به تقدس و اعتباری است که فرهنگ‌ها تنها برای نوشتار قائل هستند و از اعتماد به اظهارات شفاهی پرهیز می‌کنند. در حالی که همواره این گفتار است که به نوشتار تبدیل می‌شود و با آن تفاوت ذاتی ندارد.
با این وجود تاریخ‌نویسان همچنان بر اصالت نوشته تاکید داشته‌، تنها اسناد مکتوب را مورد مطالعه قرار داده و سایر منابع را فاقد اعتبار می‌دانند(نورانی؛۱۳۸۲). به همین ترتیب نیز دوران گذشته را به دو دوره پیش از تاریخ یعنی پیش از اختراع خط و پس از تاریخ تقسیم می‌کنند. در قرن اخیر توجه به اسناد شفاهی تحت تاثیر مکاتب تاریخ اجتماعی و رویکردهای جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی مطرح گردیده است. این رویکردها به شیوه سنتی تاریخ‌نویسی بیشتر از آن جهت انتقاد داشتند که اکثریت جامعه را نادیده گرفته و تنها به ثبت وقایع از پایگاه قدرت می‌پردازد.

طرح مساله
تاریخ شفاهی (oral History) یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می پردازد. متون این تاریخ حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد. تاریخ شفاهی به معنای جمع‌آوری اطلاعات در مورد وقایع تاریخی از طریق اسناد غیرمکتوب است. این رویکرد بر این نکته تاکید دارد که تاریخ تنها اسناد مکتوب و آنچه صاحبان قدرت ابراز می‌دارند نیست. روش اصلی جمع‌آوری اطلاعات در رویکرد تاریخ شفاهی مصاحبه با شرکت‌کنندگان در رویدادهای تاریخی و ضبط این مصاحبه‌ها است.
البته می‌توان گفت در دوره‌های گذشته نیز همواره نوشتن تاریخ نیازمند استفاده از منابع شفاهی بوده است. بدین معنا که در هر برهه از تاریخ افرادی که اقدام به نوشتن و ثبت وقابع تاریخی نموده‌اند، بخشی از اطلاعات خود را از طریق پرس و جو از اشخاص و به طور شفاهی به دست آورده‌اند. به طور کلی تدوین تاریخ معاصر در هر دوره نیازمند بهره‌جویی از اطلاعات شفاهی است. زیرا برای ثبت تاریخ، رویدادی را که در واقعیت رخ داده و غیرمکتوب بوده است به صورت نوشته و مکتوب در می‌آوریم. همچنان که بیهقی می‌نویسد:«و من که تاریخ پیشه گرفته‌ام التزام این قدر کرده‌ام که آن چه نویسم یا از معاینه من است یا از سماع مردم ثقه».
آنچه در این جریان یعنی در زمان تبدیل واقعه غیرمکتوب به مکتوب اتفاق می‌افتد، اعتبار و تقدسی است که فرهنگ‌ها برای نوشته قائل هستند. یکی از دلایل تقدس نوشتار آن است که نوشتن به معنای «ثبت» کردن و «در بند کردن کلام»، پویایی و تغییر را از امر شفاهی می‌گیرد. به عبارت دیگر نوشتن یک واقعه مثل عکس گرفتن از یک صحنه عمل می‌کند و آن واقعه را غیرقابل تغییر می‌نماید. به طور مثال ادبیات شفاهی که در طول قرن‌ها سینه به سینه انتقال می‌یابد همواره پویا است و بنابر شرایط اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر و دگرگونی می‌شود، اما در هر دوره که این ادبیات مکتوب شده، پویایی آن نیز در همان مرحله متوقف گردیده است.
مساله دیگر که به تقدس نوشتار می‌انجامد، ارتباط یافتن نوشتار و تولید سند مکتوب با پایگاه‌های قدرت و حاکمیت است. چنان که می‌دانیم آموزش همگانی برای خواندن و نوشتن امری متاخر است. در گذشته حتی توانایی خواندن نیز در کنار توانایی نوشتن قرار نمی‌گرفته است. به طور مثال بسیاری از افراد در جوامع مسلمان قادر به خواندن قرآن بوده و «سواد قرآنی» داشتند، اما توانایی نوشتن نداشتند. تنها گروه و طبقه خاصی از افراد جامعه قادر به نوشتن بودند، که معمولا این گروه نیز در خدمت پادشاهان به سر می‌بردند. در طبقه‌بندی اجتماعی دوره ساسانی، «دبیران» اعضای طبقه‌ای هستند که امور مربوط به کتابت در دربار را بر عهده دارند. شاید یکی از دلایل تقدس نوشته همین ارتباط آن با قدرت است. همین امر نیز سبب می‌شود نوشتن تاریخ به عنوان ابزاری در دست قدرتمندان و طبقات حاکم مطرح باشد. در واقع می‌توان گفت این «واقعه» نیست که در هنگام نوشتن «ثبت» می‌شود، بلکه برداشت خاصی از آن است که قدرت حاکم مایل به حفظ آن می‌باشد.
اما روش تاریخ شفاهی با رویکردی جامعه‌گرا به دنبال ارزش گذاردن به اسناد شفاهی یا همان افرادی است که در جریانات تاریخی شرکت داشته و از آن متاثر شده‌اند. این روش در پی آن است که علاوه بر گروه‌هایی که امکان و قدرت ثبت و مکتوب کردن نظرات خود را در مورد وقایع داشته‌اند، گروه‌هایی را که از این امکان برخوردار نبوده‌اند را نیز مورد توجه قرار دهد.
متون تاریخ شفاهی خصلتی گفتاری دارند و چون گفتار زنده، گرم و اثرگذار است، مجموعه وسیع‌تری از طبقات وگروه‌های اجتماعی و افراد را مخاطب قرار می‌دهد و نیز تعداد بیشتری از مردم فرصت حضور و گفتگو در این مباحث را می‌یابند. این خصوصیت باعث می‌شود که تاریخ شفاهی درتاریخ‌نگاری در موارد و موضوعاتی چون انقلابات،‌ جنگ‌ها، مطالعات فرهنگی و کلیه مسائلی که طیف وسیعی از مردم را درگیر می‌سازند، دارای اهمیت بیشتر و کارسازتر باشد.
اکنون این مساله مطرح است که چه آسیب‌هایی ممکن است روش تاریخ شفاهی را از قابلیت و رویکرد اولیه خود در مورد توجه کردن به همه گروه‌های اجتماعی منحرف شده و تنها به ثبت خاطرات سیاستمداران و صاحبان قدرت و قلم بپردازد.

تعریف
تاریخ شفاهی (oral History) یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می‌پردازد. متون این تاریخ حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد.
ثبت و بررسی وقایع، از طریق روش تاریخ شفاهی تنها می‌تواند شامل افرادی باشد که خودشان در این وقایع شرکت داشته‌اند و این افراد نمی‌توانند به نقل قول حوادث و رویدادها از نسل‌های پیشین بپردازند. بنابراین مشخص می‌شود که روش تاریخ شفاهی تنها قادر به بررسی حدود یک قرن پیش از انجام مطالعه است و روشی برای ثبت تاریخ معاصر به شمار می‌رود.
آنچه باید در مطالعات انسان‌شناسی مورد توجه قرار گیرد، این نکته است که تاریخ شفاهی نباید با سنت شفاهی یا فولکلور اشتباه گرفته شود. سنت شفاهی شیوه‌ای برای انتقال سینه به سینه فرهنگ است. اما تاریخ شفاهی تنها به ثبت خاطراتی می‌پردازد که مصاحبه‌شونده شخصا در طول زندگی خود تجربه کرده است. بنابراین حتی روایاتی را که یک گروه یا قوم در حافظه جمعی به عنوان سرگذشت خود دارند، گرچه از لحاظ انسان‌شناختی قابل مطالعه و دارای اهمیت است، اما نمی‌توان آن را به عنوان تاریخ شفاهی ثبت نمود.
«در بکارگیری شیوه تولید اسناد شفاهی و تاریخ شفاهی جدید سعی بر آن است که گواه یا ناقل روایت خبر بی‌واسطه، مشاهده‌های خود را از رخدادها، جریان‌ها و احساسات پیرامونی آن ارائه دهد. بدین صورت نسل جدید مورخین تلاش در تمایز «سنت شفاهی»(oral tradition) از تاریخ شفاهی دارند.
سنت شفاهی در واقع حیطه‌ای است که به انتقال تجارب فرهنگی می‌پردازد… افزون بر این سنت شفاهی با چنین کارکردی، به ویژه جنبه آموزشی آن در حیطه‌های تاریخ‌نگاری، در آنجا که به منظر «عبرت»گیری می‌پردازد، نقش بیشتری داشته و با نقل روایت نوشتاری و زبانی امتزاج و تمییز می‌یابد.»(نورانی؛۱۳۸۲)
ممکن است برخی از افراد با توجه به آشنایی با روش تاریخ شفاهی، خود به تالیف و انتشار خاطرات خود اقدام ورزند و به این ترتیب به طور خودجوش اسنادی به دست می‌آیند که آن‌ها نیز می‌توانند مفید و مورد توجه واقع شوند. البته تفاوت‌ در مزایای این شیوه با روش مصاحبه تاریخ شفاهی در این است که خاطرات به صورت سندی درآمده‌اند که امکان پرسش و پاسخ در مورد جنبه‌های مجهول آن از مصاحبه‌کننده یا تاریخ‌نگار گرفته می‌شود.

شرحی تاریخی از منشا آغاز روش تاریخ شفاهی
گفته شده که تاریخ شفاهی هم جدیدترین و هم کهن‌ترین شیوه تاریخ‌نگاری است. این شیوه انتقال تاریخی در ایران و اسلام سابقه طولانی دارد.
«بار اصلی تاریخ‌نگاری اسلام از دوره حیات نبی(ص) و خلفای راشدین، چیزی جز روایت شفاهی نیست. این روایت شفاهی از صحابه به تابعین و از تابعین به تابعین آن‌ها نقل شده…رفته رفته سنت نقل شفاهی در تاریخ‌نگاری راه ممتازی را در تکمیل متن طی می‌کند. در دوره میانه نقل خبر با سند شفاهی مورد تنقیح قرار گرفته، افزون بر ظهور و رشد علم رجال، ‌خود خبر محل ایراد و تردید، یعنی نقد قرار می‌گیرد و به طور مستقل و تا حدودی بی‌واسطه به متون راه می‌یابد. در واقع آنچه محمد ابراهیم ایجی (وفات۷۸۳ ه/۱-۱۳۸۲) در شیوه چهارگانه فراهم آوردن اخبار ذکر می‌کند، اصولی شدن «شفاهیات در تاریخ» است. وی سماع و قرائت را از اسباب چهارگانه گرد‌آوری خبر معین کرده و به ظرافت چگونگی آن را مشخص می‌کند.»(نورانی؛۱۳۸۲)
البته طبیعتا این شیوه با شیوه امروزی خود تفاوت‌هایی نیز دارد، که از جمله می‌توان به فاصله بین روایت‌کننده اول و ثبت روایت به عنوان سند کتبی اشاره کرد، اما با توجه به شباهت‌هایی که با روش امروزی دارد، از جمله ثبت روایت با رعایت سبک گفتاری آن، می‌تواند به عنوان ریشه تاریخی این روش به شمار رود.
«آنچه این سنت قدیمی را از تاریخ شفاهی یا Oral History کنونی متمایز می‌سازد استفاده از خاطرات افراد مختلف در واقعه‌ای یا موضوع خاص در مراحل مختلف گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه، پیاده‌سازی و تدوین و نگارش است. در حالی که در شیوه سنتی تاریخ‌نگاری ما، آنچه از حوادث و وقایع از قول شفاهی به کتابت درآمده اقوال موجود بوده که مورخ ثبت کرده است نه آن که در پی آن باشد و شاهدان حادثه را یافته و از زبان ایشان موضوعی را روایت کند. ضبط صوتی یا تصویری خاطرات به صورت نوار کاست یا فیلم ویدیوئی، و کیفیت و کمیت ضبط آن، آرشیو و نحوه استفاده و ارجاع به آنها در تاریخ شفاهی از وجوه امتیاز این شیوه از گردآوری اطلاعات است.»(نیکبخت؛۱۳۸۵)
رویکرد امروزی و روش تاریخ شفاهی از دهه ۱۹۴۰ و بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. در دوره‌ای که زندگی گروه عظیمی ‌از مردم تحت تاثیر جنگ‌های خانمان سوز قرار گرفت و ثبت این وقایع از طریق آنان مهم و اساسی به نظر رسید.
تاریخ شفاهی به شیوه امروز برای اولین بار در سال ۱۹۴۸ در دانشگاه کلمبیا پایه‌گذاری شد و پس از تشکیل انجمن تاریخ شفاهی در سال ۱۹۶۶ و سپس تأسیس بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۶۷ وسعت بیشتری یافت و به عنوان مبحثی جدی در محافل پژوهشی و تاریخی جهان شناخته شده و مورد قبول واقع گردید.
اختراع ضبط صوت که به عنوان وسیله ثبت مصاحبه‌ها مورد استفاده قرار گرفت، در پذیرش و رواج این روش نقش مهمی داشته است تا جایی که برخی این اختراع را علت و خاستگاه اولیه روش تاریخ شفاهی می‌دانند. در حالی که استناد به گفته‌ها و خاطرات افراد در مطالعات تاریخی راهبرد روش‌شناختی جدیدی بوده است که از سویی نیازمند اهمیت یافتن توجه به گروه‌های مختلف اجتماعی به جای توجه به طبقه حاکم سیاسی در بررسی‌های تاریخی است و از سوی دیگر مستلزم پذیرش اعتبار سند شفاهی به عنوان سندی همطراز با سند کتبی می‌باشد که هر دوی این موارد مباحثی نظری و روش‌شناختی هستند.
به دلیل ملاحظات اخلاقی که در مباحث تاریخ شفاهی مطرح است و به دلیل اهمیت این روش به عنوان روش و رویکردی جدید در مطالعات تاریخی، حساسیت‌هایی در مورد چگونگی استفاده از روش تاریخ شفاهی در جهان وجود داشته است که به تشکیل کنفرانس‌های بین‌المللی و انجمن‌ جهانی تاریخ شفاهی انجامیده است.
اولین راهنمایی‌ها و خطوط کلی روش تاریخ شفاهی که در آن قوانین کلی را که باید مصاحبه‌شوندگان، مصاحبه‌کنندگان، و مؤسسات مسئول رعایت می‌کردند، توسط «انجمن تاریخ شفاهی» (oral History Association) تعیین و درسال ۱۹۶۸ منتشرشد. در سال ۱۹۷۹ در کنفرانس وینگسپر مجموعه‌ای از رهنمودهای ارزیابی شده را تعیین کردند که کلیه مراحل تاریخ شفاهی را در ابعاد مختلف در برمی‌گرفت. هر چند که این مجموعه رهنمودها برآورنده تمام نیازهای تاریخ شفاهی نبود، اما زمینه‌های کلی گفتگو‌ و بحث را برای تاریخ شفاهی‌دانان فراهم نمود. طی دهه بعد تغییرات جدیدی در تاریخ شفاهی صورت گرفت و نیاز به تجدید نظر در رهنمودهای ارائه شده به وجود آمد. گردهمایی تخصصی در وینگسپرد در چهار کمیته تخصصی شکل گرفت که بعد از یک سال کاری اهداف و طرح‌های خود را در گالوستون تگزاس در سال ۱۹۸۹ ارائه دادند. طی سال بعد نیز خطوط کلی این چهار کمیته بررسی، اصلاح و گسترش داده شده و براساس آن استانداردهای جدیدی تعیین گردید و برای تصویب در کنفرانس سالیانه کمبریج، ماساچوست در ۱۹۹۰ ارائه گردید. هر چند مراحل پیشرفت پیچیده بود، اما به طور کلی و در مجموع خیلی از مراحل به نحوی طراحی شده بود که شاغلان تاریخ شفاهی را پوشش دهد.
در دهه ۱۹۹۰ پیشرفت‌های وسیع تکنولوژی، نیاز به تجدید نظر مجدد در راه‌های جدید ضبط، نگهداری و پخش تاریخ شفاهی را به وجود آورد.
در سال ۱۹۹۸ خطوط کلی بیشتری برای بحث اعضاء در کنفرانس سالیانه در بوفالو نیویورک ارائه شد. این اصطلاحات قسمت‌های جدیدی در ضبط، تجهیزات و نگهداری نوار را در بر گرفته و شرکت‌کنندگان را تشویق به توجه بیشتر به استانداردهای تکنیکی و تکنولوژی جدید و مسائلی را که این تکنولوژی مطرح کرده، می‌نمود.
به نظر می‌رسد سیر تاریخی این روش به سمت پیچیده‌تر شدن تجهیزات جهت بالاتر بردن اعتبار و نگهداری بهتر از اسناد بوده است. همچنین نخبگان و رهبران سیاسی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند. بدین ترتیب می‌توان رویکردهای عمده تاریخ شفاهی را بر اساس دوره‌های تاریخی چنین ترسیم نمود:
«در اواخر قرن نوزدهم مدارک شفاهی مانند منابع مکتوب اهمیت پیدا کرد و از اوایل قرن بیستم تاریخ شفاهی وارد مرحله‌ای جدید شد و شکل جدی‌تری به خود گرفت. از سال ۱۹۴۸ همراه با اختراع ضبط صوت و استفاده از تکنولوژی نوین، انقلابی نیز در تاریخ شفاهی شکل گرفت که پایه‌گذار نسل اول تاریخ شفاهی‌دانان دنیا گشت. در این دوره آلن نوینز به عنوان اولین فردی است که اولین آرشیوهای تاریخ شفاهی در دنیا به وجود آورد. وی اداره تحقیقات تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا را تاسیس کرد و پس از وی لوییز استار جانشین وی شد.
نسل دوم تاریخ شفاهی از اواسط دهه ۱۹۶۰به بعد شکل می‌گیرد. در این دوره اولین آثار تاریخ شفاهی منتشر گردید. در واقع اکثر مصاحبه با نخبگان و رهبران سیاسی بوده است. تشکیل انجمن جهانی تاریخ شفاهی ( OHA)در سال ۱۹۶۰ در این دوره می‌باشد. دهه ۸۰ در واقع نسل سوم تاریخ شفاهی موجودیت پیدا می‌کند. در این دوره حرفه تاریخ شفاهی از محافظه‌کاری دهه ۵۰ و آزادی‌گری دهه ۶۰ فراتر رفت. کامپیوتری شدن تحقیقات، حرفه‌ای و تخصصی‌شدن تاریخ شفاهی در این دوره بوده است.»(آذری خاکستر؛۱۳۸۶)

پیشینه تاریخ شفاهی در ایران
تاریخ شفاهی در مفهوم جدید آن در ایران اگرچه سابقه چندانی ندارد، ولی با وقوع انقلاب اسلامی و ایجاد ضرورت بررسی ریشه‌های انقلاب و پیامدهای آن که وقایع سیاسی چند دهه اخیر را در بر می‌گیرد، همچنین وقوع جنگ تحمیلی و حساسیت‌های تاریخی این دوره و لزوم بررسی‌های دقیق تاریخی در مورد آن، اهمیت ابزار تاریخ شفاهی دو چندان گشت (نیکبخت؛ ۱۳۸۵). این اهمیت به سرعت منجر به تأسیس مراکزی چون بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی و گروه‌های تاریخ شفاهی موسسه مطالعات تاریخ معاصر، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و … گردید.
از آنجا که مطالعه و تحلیل تاریخی و اجتماعی این دوره از تاریخ ایران دارای اهمیت بسزایی بود، توجه به خاطرات مشارکان در جریانات سیاسی این دوره اهمیت یافت و توجه به روش تاریخ شفاهی برای ثبت وقایع این دوره در داخل و خارج از کشور به طور ناگهانی افزایش یافت. کمبود مدارک تاریخی، پراکندگی اسناد و مدارک و عدم وجود نظام صحیح نگهداری مدارک از جمله سایر شرایطی بودند که پس از انقلاب به جهشی در استفاده از روش تاریخ شفاهی در ایران منجر شد (سعیدی؛۱۳۸۶).
علاوه بر سازمان‌هایی که بعد از انقلاب به روش تاریخ شفاهی توجه نشان دادند، پروژه‌هایی هم در خارج از کشور برای مطالعه تاریخ این دوره شروع به کار کردند، که از جمله آن‌ها می‌توان به پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد اشاره کرد، که در این پروژه به شباهت‌های آن با طرح تاریخ شفاهی انقلاب روسیه، از جمله مهاجرت مقامات رده اول در هر دو انقلاب توجه شده بود. این طرح «ابزار مطالعات» بعدی را فراهم می‌کرد. (سعیدی؛۱۳۸۶)

مباحث مطرح شده در رابطه باتاریخ شفاهی
در رویکرد تاریخ شفاهی واقعه غیرمکتوب به مکتوب تبدیل می‌شود. اما آنچه این رویکرد را متمایز می‌کند، از سویی نظام‌مند کردن شیوه گردآوری داده‌هاست. در این رویکرد که با متداول شدن ضبط صوت‌های قابل حمل رواج بیشتری یافت، ثبت صوت و تصویر و حفظ سبک گفتاری در هنگام مکتوب کردن مصاحبه دارای اهمیت است و معمولا اطلاعات با حفظ سبک شفاهی منتشر می‌شوند. همچنین شیوه انجام مصاحبه توسط مصاحبه‌گر روشمند است. از سوی دیگر در این رویکرد بر محدود نکردن منابع تحقیق به افرادی که از لحاظ قدرت و منزلت در سطوح بالای جامعه قرار دارند، تاکید می‌شود.
در اینجا مباحث مربوط به هر یک از مراحل انجام مصاحبه تاریخ شفاهی به ترتیب مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.
انتخاب مصاحبه‌شوندگان
برای شروع یک پروژه تاریخ شفاهی در آغاز باید طی تحقیقاتی به یافتن افرادی پرداخته شود که می‌توانند مورد مصاحبه قرار گیرند. در این مرحله می‌توان از اسناد مکتوب نیز کمک گرفت. هنگامی که زمان و مکان وقوع حادثه مشخص شود، از طریق اسناد می‌توان به این مساله که چه کسانی در هنگام حادثه حضور داشته‌اند پی برد (نیکبخت؛۱۳۸۵).
به طور کلی مصاحبه‌شوندگان باید براساس ارتباط تجربیاتشان با موضوع مصاحبه انتخاب شوند. شیوه‌های انتخاب و دلایل آن، همچنین دلایل حذف برخی از افراد از لیست مصاحبه‌شوندگان باید به روشنی مشخص شود.
پس از لیست کردن نام افراد، مساله‌ دارای اهمیت، اولویت‌بندی در انجام مصاحبه‌ها است. همچنان که ذکر شد روش تاریخ شفاهی دارای رویکردی جامعه‌گراست که بر اساس آن تنها به حاکمان و گروه‌های صاحب قدرت توجه نمی‌کند و افراد مورد مصاحبه را از میان همه کسانی انتخاب می‌کند که در واقعه نقش داشته‌ و یا شاهد آن بوده‌اند. بنابراین میزان قدرت اجتماعی و سیاسی ملاکی برای اولویت‌بندی به شمار نمی‌رود.
یکی از معیار‌ها برای این کار می‌تواند سن افراد باشد. زیرا در این روش افراد به مثابه اسنادی هستند که ممکن است از بین بروند. بنابراین اولویت با اسنادی است که احتمال از دست دادن آن‌ها بیش از بقیه خواهد بود(سعیدی؛۱۳۸۶).
دلایل و ملاک‌های دیگری نیز می‌توانند برحسب شرایط مطرح باشند که باید در آغاز کار مطرح و تبیین شوند. این ملاک‌ها مربوط به میزان اهمیت اطلاعات افراد، میزان کمک به عینیت تاریخ شفاهی و… هستند.
«(مسن‌ترها) به دلیل اینکه دیگر کمتر به فکر باز گشت به قدرت گذشته فکر می‌کنند و لذا به فکر پنهان کردن خاطرات بر نمی‌آمدند. در مورد تاریخ شفاهی هاروارد ترتیب مصاحبه‌ها به این صورت بود : مسن‌ترها و اعضای بالاتر طبقه حاکمه، در مرحله بعد از روشنفکران و فعالین جنبش های دانشجویی دوره پهلوی، فعالین چپ، اعم از توده‌ای‌ها ، مجاهدین ، فدایی‌ها و …، روحانیون و مجتهدین و برخی مقامات سیاسی بعد از انقلاب نیز مصاحبه شدند.» (سعیدی؛۱۳۸۶)
در انتخاب و مصاحبه با افراد باید به موضعی که آن‌ها در رابطه با واقعه داشته‌اند نیز توجه شود. زیرا به هر روی افرادی که در یک واقعه شرکت داشته‌اند، در مورد آن نظرات خاصی داشته و به از وقوع آن منتفع یا متضرر شده‌اند و این مساله بر نظرات آنان تاثیرگذار است. بنابراین در صورت امکان مصاحبه باید با اعضای جریان‌های موافق و مخالف صورت گیرد و در غیر این صورت باید وجود چنین سوگیری‌هایی در استفاده از اطلاعات به دست آمده و تحلیل آن‌ها مورد توجه قرار گیرد.
«تاریخ‌های شفاهی داخل و خارج از ایران دارای ویژگی‌های خاصی است که مهمترین ویژگی‌ یا وجه تمایز این دو در هویت و ماهیت راویان تاریخ شفاهی است، راویان تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد یا تاریخ شفاهی جنبش چپ ایران، هر یک به گونه‌ای در رویارویی با انقلاب اسلامی موضع خصمانه دارند یا از هیأت حاکمه پهلوی بوده‌اند یا به لحاظ اعتقادی با نظام جمهوری اسلامی پس از استقرار آن مشکل پیدا کرده‌‌اند. در حالی که در داخل ایران راویان را مردم انقلابی تشکیل می‌دهند.»(نیکبخت؛۱۳۸۵)
حقوق مصاحبه‌شونده
پس از انتخاب مصاحبه‌شوندگان باید نسبت به جلب همکاری و اعتماد آنان جهت مصاحبه اقداماتی به عمل آید. از آنجا که مصاحبه‌ در روش تاریخ شفاهی مصاحبه‌هایی عمیق بوده و به زندگی خصوصی افراد نزدیک می‌شود، ملاحظات اخلاقی فراوانی در مقابل محقق یا محققان قرار می‌گیرد. همچنین مرحله جلب اعتماد در این روش بسیار مهم و اساسی به نظر می‌رسد.
در استانداردهای جهانی تعیین شده برای روش تاریخ شفاهی به این مساله توجه شده و بخش بزرگی از اصول آن به ملاحظات اخلاقی و تعهدات نسبت به مصاحبه‌شوندگان می‌پردازد. سه اصل اولیه این استانداردها به این شرح است:
۱- مصاحبه‌شوندگان باید به طور کلی از اهداف و شیوه‌های کاری تاریخ شفاهی آگاه شده و از استفاده‌های پیش‌بینی شده از پروژه‌های خاصی که در آن مشارکت می‌کنند، آگاه گردند.
۲- مصاحبه‌شونده باید از قوانین دو جانبه در مراحل تاریخ شفاهی مانند ویرایش، محدودیت‌های دسترسی، کپی‌رایت، استفاده اولیه، حق تألیف و تمامی ابعاد و انتظاراتی که از مصاحبه از‌جمله استفاده بالقوه از نشر الکتریکی می‌رود، آگاه شود.
۳- مصاحبه‌شونده‌ باید آگاه شود که از او درخواست امضاء یک فرم قانونی خواهد شد. مصاحبه‌ها باید تا زمانی که مصاحبه‌شوندگان اجازه استفاده آنها را نداده‌اند، محرمانه باشند.
بر اساس این استانداردها مصاحبه‌شونده از عدم امکان هرگونه سوء استفاده از سخنانش اطمینان پیدا می‌کند و با این حال نیز این حق را دارد که در مورد موضوعات خاصی از پاسخگویی اجتناب کند. در پایان نیز متن پیاده شده مصاحبه را مشاهده خواهد کرد.
به دلیل اهمیت بالای رعایت حقوق مصاحبه‌شوندگان، رویکرد خاصی در میان گروهی از تاریخ شفاهی‌دانان ایجاد شده است که به انعقاد قراردادهای حقوقی با قید شروط و محدودیت‌ها توجه بسیاری نشان داده می‌شود. به نظر می‌رسد در این مورد نیز بیشتر نخبگان و رهبران سیاسی مدنظر هستند و گروه‌های اجتماعی نادیده انگاشته شده‌اند. زیرا از سویی احتمالا امضای قراردادهای این چنینی در گذشته جزئی از وظایف نخبگان و رهبران بوده و با آن آشنایی دارند و از سوی دیگر احتمال سوءاستفاده و نگرانی از عواقب مصاحبه در میان آنان بیشتر مطرح می‌باشد.
در حالی که ممکن است گروه مورد مصاحبه افرادی از مردم باشند که بستن چنین قراردادهایی، آنان را دچار نگرانی بیشتری نماید. در این گونه از موارد آنچه اهمیت دارد پایبند بودن محقق به اصول اخلاقی و توجه و حساسیت جامعه علمی در این زمینه است. همچنین در بسیاری از موارد متعهد شدن به عدم افشای نام افراد برای اطمینان از عدم امکان سوءاستفاده کافی است. در مقابل در مطالعات و تحقیقات اجتماعی و فرهنگی دانستن نام مردم تاثیر چندانی در تحلیل‌ نخواهد داشت و تنها جایگاه اجتماعی و فرهنگی شخص مورد نظر در گروه و اجتماع مورد مطالعه اهمیت دارد.
علاوه بر مسائلی که به طور خاص در مورد روش تاریخ شفاهی مطرح می‌شود، مسائل دیگری هم که به طور کلی در رابطه بین محقق و پاسخگو در روش مصاحبه در تحقیقات اجتماعی مطرح است باید مورد توجه قرار گیرد. از جمله ایجاد آشنایی، اعتماد و صمیمیت نسبی بین محقق و مصاحبه‌شونده و از بین بردن احساس غربتی که مانع از صحبت کردن راحت و بی‌دغدغه و جریان یافتن گفتگوی پویاست.
در تحقیق تاریخ شفاهی و سایر تحقیقات اجتماعی ممکن است مصاحبه‌شونده چنین تصور کند که دانسته‌ها و خاطرات او برای تحقیقات ما چندان ارزشمند نیستند. در چنین وضعیتی محقق باید با رفتار و گفتار خود این تصور را اصلاح کند. مثلا به منظور احترام گذاشتن به پاسخگو و ایجاد فضایی که او به راحتی در مورد موضوع صحبت کند، از مصاحبه‌شونده بخواهد که خود زمان و مکان مصاحبه را انتخاب نماید و با حضور به موقع خود در محل انجام مصاحبه به مصاحبه‌شونده نشان دهد که این مصاحبه برای وی ارزشمند و دارای اهمیت است. به هر صورت مصاحبه‌شونده نباید احساس کند که مصاحبه‌کننده نسبت به سخنان او بی‌علاقه یا بی‌تفاوت است.
قابلیت‌های مصاحبه‌کننده
در مصاحبه برای تاریخ شفاهی همه مسائل و شیوه‌های مربوط به مصاحبه‌های پژوهشی عمیق، بدون ساختار یا نیمه ساختاریافته مطرح است که باید به آن‌ها توجه شود. در عین‌حال برخی از شیوه‌ها در این مصاحبه دارای اهمیت بیشتری است و برخی از مسائل به طور خاص در مورد این روش مطرح می‌باشد.
در فرایند مصاحبه تاریخ شفاهی، شاهد ارتباطی تنگاتنگ میان دو عامل مصاحبه‌گر تاریخ شفاهی، راوی تاریخ شفاهی هستیم. مصاحبه‌گر دارای نقشی بسیار مهم است. وی تنها یک شنونده منفعل نیست، بلکه باید خود به موضوع بحث احاطه داشته و در برخی موارد به یاری گوینده بشتابد. در فرایند مصاحبه تاریخ شفاهی دو عامل مصاحبه‌کننده و راوی ارتباطی تنگاتنگ یافته و مصاحبه‌کننده به عنوان یک شنونده فعال نقشی بسیار اساسی را ایفاء می‌کند تا مصاحبه‌شونده (راوی) در فضایی آرام و بی‌دغدغه به شرح و بسط دیدگاه‌ها و شنیده‌های خود بپردازد. بنابراین نقش مصاحبه‌گر در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفتمان متقابل این دو عامل با به کارگیری شیوه‌های اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکار شدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر می شود.
«برای غنای یک مصاحبه جامع در زمینه تحولات تاریخی، هنر مصاحبه‌گر شرط اصلی است. میزان شناخت مصاحبه‌گر از رویدادها، تسلط او بر سئوالات، صبر و حوصله در شنیدن توضیحات مصاحبه‌شونده، شاهد مثل خواستن، پرهیز از جدال، پرهیز از کاربرد واژ‌ه‌ها یا طرح موضوعاتی که سبب ناخشنودی مصاحبه‌گر می‌شود، فرصت‌شناسی و طرح به موقع سؤالات، هنرمندی در نوع ارائه پرسش‌ها و نکات حساسیت‌زا، تلاش‌ برای حفظ صمیمیت فضای حاکم بر مصاحبه، تعقیب دقیق اجزاء موضوعات مورد بحث، برخورداری از وقت نامحدود، احترام به سلیقه مصاحبه‌شونده در ویرایش مصاحبه و متقابلاً ضمیمه کردن سؤالات جدید در نقاط مناسب مصاحبه با هدف روشن‌تر شدن مقصود، از اهم موضوعاتی است که در غنا بخشیدن به مصاحبه به ویژه در زمینه «تاریخ شفاهی» ضرورت اساسی دارد.» (آذری خاکستر؛ ۱۳۸۶)
در ارائه شیوه‌های مصاحبه در تاریخ شفاهی به این نکته اهمیت فراوان داده می‌شود که مصاحبه‌گر با دوره تاریخی مورد بحث احاطه کامل داشته و با شخص مصاحبه‌شونده آشنا باشد. البته این مساله در مورد موضوعات و گروه‌های ناشناخته که اسناد تاریخی در مورد آن‌ها محدود و اطلاعات قبلی کم است و معمولا چنبن گروه‌هایی در تحقیقات انسان‌شناختی مورد توجه هستند، ناممکن به نظر می‌رسد. در این موارد داشتن اطلاعات کلی و حداقلی از آن دوره تاریخی مفید است و مصاحبه باید بیشتر به سمت تحقیق اکتشافی سوق داده شود.
انجام مصاحبه در چند مرحله نیز بسیار کمک‌کننده خواهد بود. زیرا مصاحبه‌گر فرصت می‌یابد که داده‌های مصاحبه را بررسی، تحلیل و با سایر داده‌های احتمالی مقایسه کند و در مصاحبه‌های بعدی به تکمیل مسائل ناقص یا مجهول بپردازد (سعیدی؛۱۳۸۵).
مصاحبه‌های تاریخ شفاهی به مثابه مواد و داده‌های خامی هستند که علاوه بر هدفی که محقق دنبال می‌کند ممکن است، برای تحقیقات بعدی با موضوعات مختلف نیز مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین در زمان انجام مصاحبه و تدوین آن باید به این مساله توجه شود. یکی از اصولی که در استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی در غالب مسئولیت نسبت به عموم و حرفه مطرح شده، معطوف به همین امر است: «صرف‌نظر از اهداف و علائق خاص پروژه، مصاحبه‌کنندگان باید توجه خود را به مسائل ماورای اهداف پروژه نیز به منظور ضبط کامل و مفید برای دیگران، معطوف نمایند..»
یکی از مسائلی که در مصاحبه‌های تاریخ شفاهی مورد توجه بسیار است، استفاده از پیشرفته‌ترین و مجهزترین وسایل ضبط صدا و تصویر برای آرشیو می‌باشد که برای تحلیل و بررسی رابطه بین مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده نیز قابل استفاده است. ضبط صدا و تصویر با کیفیت خوب،‌ یکی از مسئولیت‌های مصاحبه‌کنندگان نسبت به عموم و حرفه‌شان به شمار می‌رود.
«مصاحبه‌کنندگان باید حداکثر تلاش خود را برای استفاده از بهترین وسائل جهت ضبط مصاحبه‌هایشان انجام دهند تا صدای مصاحبه‌شونده و در صورت امکان تصویر را به طور دقیق ضبط کنند. آنها همچنین باید در صورت تناسب سایر اسناد تاریخی را که ممکن است مصاحبه‌شونده در اختیار داشته باشد جمع‌آوری و ثبت کنند، من‌جمله عکس‌ها، مواد چاپی و دیگر صداها و فیلم‌های متحرک.»(استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی؛اینترنت)
بنابر این در روش تاریخ شفاهی آشنایی با تکنیک‌ها و تجهیزات ضبط مصاحبه هم جزو وظایف و قابلیت‌های مصاحبه‌کننده به شمار می‌رود. اما زمانی که یک محقق اجتماعی برای تحقیقات خود نیازمند استفاده از روش‌های تاریخ شفاهی است، آنچه بیشتر از دانستن تکنیک‌های ضبط دارای اهمیت است، قابلیت تشخیص این مساله است که در چه شرایطی و در مقابل چه افرادی می‌توانیم از ابزارهای ضبط صدا و تصویر استفاده کنیم و این کار چه تاثیری بر فرایند گفتگو خواهد داشت. همچنین شیوه‌های جلب اعتماد و کم کردن احساس ترس نسبت به استفاده از تجهیزات ضبط صوت و تصویر در برخی از جوامع بسیار متفاوت است و این کار همواره از طریق تنظیم قرادادهای رسمی بین مصاحبه‌شونده و محققان میسر نخواهد بود. پایان بخش اول – ادامه دارد