ژوان برانکو ترجمه حوا بختیاری
طی سفر به کینشازا در ماه اکتبرگذشته ، برای شرکت در اجلاس سازمان بین المللی فرانکوفونی ( OIF )، رئیس جمهور فرانسه، آقای فرانسوا اولاند، آشکارا از همتای کنگویی خود ، آقای ژوزف کابیلا، فاصله می گرفت . اگر کابیلا درصدد نمایس سلطه واقتدارطلبی است، دیپلمات های بین المللی به ویژه در مورد ناتوانی اش در برقراری قدرت و نفوذ دولت در منطقه جنگ زده کیوو اورا سرزنش می کنند .
نوشتههای مرتبط
کامپالا، اوت ۲۰۱۲. پایتخت اوگاندا، صحنه ی نمایشی است که به نظر می رسد دیپلمات ها با رمز و راز آن آشنا هستند . کنفرانس بین المللی در مورد منطقه ی دریاچه های بزرگ ( CIRGL) (۱) که روسای جمهور کنگو و رواندا ، آقایان ژوزف کابیلا و پل کاگامه به دعوت آقای یووری موزونی( Yoweri Museveni)، گرد هم آمده بودند، به مذاکراتی ساختگی در مورد بحرانی انجامید که شمال کیوو (جمهوری دموکراتیک کنگو،RDC ) را از سال ۱۹۹۶ درگیر کرده و در حال ویران کردن آن است.
تنش در شمال کیوو از بهار ۲۰۱۲، مجددا با قیام و بلوای صدها سرباز از شورشیان سابق که اخیرا به ارتش دواتی پیوسته بودند، شدت گرفت .آن ها با تشکیل جنبش جدیدی به نام ۲۳ M ، ام ۲۳(شورای سابق ملی خلق، CNDP ) که اکثراعضا ی آن توتسی هستند – و در پشت پرده و پنهانی از حمایت رواندا برخوردارمی باشد – در عرض چند هفته کنترل قسمت بزرگی از منطقه را به دست گرفته ، باعث کشته شدن چندین هزار غیر نظامی و پیدایش مجدد ده ها گروه شبه نظامی ، گشته است.
با وجود این موقعیت خطرناک برای صلح منطقه ، روسای دول عضو CIRGL ، با آگاهی از دید گاه ها و نقطه نظرات سازش ناپذیر طرفین با عقد توافقی ظاهری و فریبنده برای تشکیل یک «نیروی بین المللی بی طرف» از هم جدا شدند . مسئله به ویژه آرام کردن سفارت خانه های اروپایی و امریکایی بود که نگران تعارضاتی بودند که می توانست هر لحظه به جنگی منطقه ای، تبدیل شود. کنگویی ها و رواندایی ها در واقع برداشتی اساسا متفاوت از این نیروی بین المللی دارند که قرار شده نظم را در منطقه برقرار سازد. در حالی که گروه اول بدین وسیله راهی برای مذاکره مجدد درمورد ماموریت سازمان ملل متحد برای تثبیت اوضاع در RDC (Monusco) ، مهمترین نیروی در حال فعالیت حافظ صلح سازمان ملل متحد، می دید تا از امتیازات ویژه تهاجمی برخوردار شود ، گروه دیگر بر عکس بر نیروی منطقه ای، که بی طرف نبوده واز حمایت عوامل رواندایی بهره گیرد، تاکید داشتند. سرپرستی توامان کیگالی بر شمال کیوو، برای کینشازاغیر قابل تصور می باشد .
بحرانی که در حال ویران کردن شمال کیوو است یکی از چندین مورد مقابله به مثل و منازعات مداومی است که از سال ۱۹۹۴ بین دو همسایه جریان دارد ، از نسل کشی توتسی ها، تا ضد حمله جبهه ی میهنی رواندا FPR آقای کاگامه که میلیون ها اوتو رواندایی رابه فرار به کشور همسایه زئیر(جمهوری دمکراتیک کنگو فعلی) واداشت است. این جریان انبوه پناهنده که زئیررو به زوال مارشال ژوزف موبوتو ، تلاشی در کنترل آن به خرج نداد، تعداد زیادی از کادر هایHutu power را در بر می گرفت که در نسل کشی شرکت داشتند . آن ها خیلی زود گروه شبه نظامیان مسلحی تشکیل دادند که سرشناس ترین آن نیروهای دموکراتیک آزادی بخش رواندا FDLR می باشد . در آن زمان، خشونت فقر و فلاکت در قرارگاه های بسیار بزرگ پناهندگان بیداد می کرد و هر گونه سلاحی رد و بدل می شد ،هم چنین عزم و خواست کیگالی هم چون کامپالا بر دست درازی به ثروت های بی شمار کنگو از عواملی بود که درگیری های قدرت در خود زئیر را حاد و جو را بحرانی تر کرد . بدین ترتیب، در سال ۱۹۹۶،آقای لوران- دزیره کابیلا (۲۰۰۱-۱۹۴۱) یکی از مخالفین کنگویی که با تکیه بر خواست FPR و گروه های اوگاندایی برای تصرف ایالت های کیوو با نیروهای شبه نظامی اوتو به مبارزه پرداخت، وسپس رژیم موبوتو را سرنگون کرد ، در سال ۱۹۹۷ به قدرت رسید . این امر باعث قطع رابطه کنگو با کیگالی و وقوع دومین جنگ کنگو (۲) شد.
امروز هم کیگالی از جنبش سیاسی نظامی مانند، ام ۲۳، برای به انحصار در آوردن منابع طبیعی کنگو حمایت می کند در ضمن از گروه های مسلح اوتو که بیش از پیش تضعیف شده اند، پشتیبانی نظامی می کند . از طرف دیگر، جمهوری دموکراتیک کنگو برای مبارزه برعلیه ام ۲۳ و حفظ قدرت و سلطه ی هرچند ظاهری بر سرزمینش از تکیه بر گروه های متعدد شبه نظامی و گه گداری هم ازجنبش FDLR به رهبری آقای سیل وستر موداکمورا(Sylvestre Mudacumura) ،که توسط دادگاه کیفری بین المللی CPI به جنایت جنگی متهم شده، استفاده می برد .
یک مثال خوب برای نشان دادن تعلل های رئیس جمهور آقای کابیلا این بود که روز ۱۱ آوریل گذشته ، به شکل حساب شده ای از قصدش برای دستگیری آقای بوسکو نتاگاندا(Bosco Ntaganda) ملقب به نابود گر نهائی (Terminator ) پرده برداشت. این رهبر سابق گروه شورشی توتسی CNDP که مورد حمایت رواندا است ، در سال ۲۰۰۶ توسط دیوان کیفری بین المللی به جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت متهم شده بود اما این مسئله مانع از این نشد که آقای کابیلا ، روز ۲۳ مارس ۲۰۰۹، به مدد توافق نامه ای که در آن پیوستن اعضای CNDP در صفوف ارتش دولتی ذکر شده بود او را به سمت ژنرال ارتش کنگو منصوب کند . آقای نتاگاندا(Ntaganda)، نقش سرنوشت سازو حساسی را در جریان انتخابات بحث برانگیز دسامبر ۲۰۱۱ کنگو ایفا کرد – مخالف اصلی نتیجه انتخابات آقای اتی ین تشی سکدی( Etienne Tshisekedi) ، از به رسمیت شناختن پیروزی آقای کابیلا سر باز زده – با اطمینان از این که دو کیوو « راه درست انتخاباتی » را بر خواهند گزید .
تهدید ها و خشونت ها به اشکال مختلف بر رای اقشار محلی تاثیر گذاربوده و در پیروزی نهایی آقای کابیلا نقش تعیین کننده ای داشتند . تخلفات متعددی که روند انتخاباتی را، که با هزینه ای بالغ بر ۲۵۰ میلیون یورو توسط اتحادیه اروپا تامین شده بود، مخدوش کرد وباعث اعتراض سرمایه گذاران شد ، در این مدت صدا هایی نیز از درون جامعه به افشاگری در مورد خشونت ها و شبکه های تطمیع و رشوه دهی که در این دوران (۳) شکل گرفته بود بلند شد .
ضمانت های خوش رفتاری
هنگامی که آقای کابیلا «صد دلیل» برای دستگیری آقای نتانگادا را بر می شمرد، سعی داشت ضمانت هایی برای خوش رفتاری به «جامعه ی بین الملل» ارائه کند، البته بدون عملی کردن این اقدام . در حالی که محل ییلاق آقای نتانگادا در Gisenyi در) رواندا( و گوما در )جمهوری دموکراتیک کنگو( بر کسی پوشیده نیست و مسئولین Monusco مرتبا در زمین های تنیس هتل Ihusi با او روبرو می شوند . پس ازانتشار بیانیه ریاست جمهوری او فرصت لازم برای فرار به Masasi در جمهوری دموکراتیک کنگو را می یافت و یا در صورت محاصره شدن ، از آتش بس عجیب، پنج روزه برای رفتن دوباره به رواندا بهره مند می شد – و روز ۶ ماه مه در آنجا جنبش ام ۲۳ را به همراه آقای لوران نکوندا (Laurent Nkunda) که اونیز توسط دیوان کیفری بین المللی متهم شناخته شده و هم چنین آقای سلطامی مکنگا(Sultani Makenga)، آجودان سابقش که در حال حاضر نماد و ویترین قانونی جنبش می با شد، پایه ریزی کردند.
با وجودیکه رئیس جمهور هر گونه نقش و شرکتی در بروز بحران را انکار می کند اما به طور جدی در آن سهیم است . رواندا وابسته به بهره برداری غیر قانونی از منابع طبیعی دو کیوو و ایتوری( Iturie) است، با حجمی معادل یک چهارم تولید ناخالص ملی کشورش و به طور قطع سعی می کند از FDLR خلاص شود، رواندا به طور پنهانی ازبدو تاسیس ، ام ۲۳ در ماه فوریه ، از آن پشتیبانی کرده ، پذیرای مسئولانش شده و از لحاظ نیروی انسانی و تجهیزات نیازهایشان را تامین کرده است . در این اوضاع ودر حالی که شواهد کوبنده ای دال بر این حمایت (۴) وجود دارد، سرزنش و تقبیح بین المللی برانگیخته شده و سیر و جریان دریافت کمک هائی که کیگالی را تامین می کنند، مورد تهدید قرار گرفته است، . رواندا با قبول به وجود آمدن یک نیروی بین المللی با علم بر این که این امر گول زننده و ناکارآمد خواهد بود، سعی در خریدن وقت دارد .
رواندا در ضمن در جستجوی فرو نشاندن آتش انتقادات از جانب ایالات متحده است که سفیر آن آقای استفن راپ (Stephen Rapp)، رهبران این کشور را به پیگرد در برابر دادگاه کیفری بین المللی CPI تهدید کرده . فرانسه از این موقعیت استفاده کرد و از ۲ اوت، جنبش ام ۲۳ و هر گونه حمایت خارجی از آن را محکوم کرد بدون این که صراحتا نامی از رواندا ببرد، کشوری که روابط با آن از جریان نسل کشی سال ۱۹۹۴(۵) تا به حال پر تنش ، مانده است . به نظر می رسد پاریس در نوعی انزوا و تکروی ، در پی بکارگیری دیپلماسی غیر تهاجمی در برابر« کشورهای هزار تپه » می باشد .
از طرف دیگر، افریقای جنوبی، تصمیم گرفت روز ۱۹ اوت در جریان اجلاس مجمع توسعه افریقای جنوبی SADC که در ماپوتو در موزامبیک برگزار شد برای محکوم کردن رواندا و حمایتش از شورشیان استفاده کند. جمهوری دموکراتیک کنگو که از اعضای این مجمع می باشد در سال ۲۰۰۵ از عضویت رواندا جلوگیری کرده بود . این تصمیم افریقای جنوبی که با تاخیر اتخاذ شده حکایت از کوشش برای برقراری ارتباط پرتوریا با کیگالی است که تجلی آن حضور آقای کاگامه در صدمین سالگرد کنگره ملی افریقا ANC بود . روابط میان دو دولت بعد از به قتل رسیدن یک ژنرال رواندایی در تبعید درماه ژوئیه ۲۰۱۱، در ژوهانسبورگ رو به وخامت گذاشت . با تصمیم SADC ، افریقای جنوبی به موضع سنتی خود بازگشت و از متحد تاریخیش کنگو حمایت کرد. بعد از ماه ها انزوای نسبی در صحنه ی قاره ای، این پشتیبانی برای آقای کابیلا ارزشمند بود .
خط مشی تهاجمی
در حقیقت، علی رغم فعالیت پیگیر وزیر امور خارجه جمهوری دموکراتیک کنگو ، آقای ریمون تشیباندا(Raymond Tshibanda)، برای جلب پشتیبانی متحدین سنتی اش با مشکل روبرو شده – حداقل چیزی فراتر از اظهارات هدف دار و محکومیت های ظاهری . به ویژه آنگولا که عضو CIRGL می باشد و در برابر درخواست های مصرانه مساعدت که از طرف کینشازا مطرح می شود در انتظار فرصت مناسب است، در حالی که رئیس جمهور افریقای مرکزی آقای فرانسوا بوزیزه (Francois Bozize) درگیر شورشیان اهل چاد که کشورش را به یغما می برند ، می باشد . آقای بوزیزه هم چنین با قیام جوانان مواجه شده؛ ترس از توطئه او را اخیرا واداشت تا وزیر اقتصاد و دارایی که برادر زاده اش بود را از کار برکنار کند . در این اوضاع ، ماجرای فوستین مونن (Faustin Munene)، به نام یک ژنرال رژیم آقای کابیلا که به عنوان «پناهنده ی سیاسی» در برازاویل پذیرفته شده ، روابط بین جمهوری دموکراتیک کنگو RDC و همسایه اش جمهوری کنگو راتیره و تار کرده است.
RDC که تضعیف شده، استراتژی رسانه ای کردن مناقشه کیوو برای جلب وتشدید فعالیت بشردوستانه در رابطه با کیگالی را اتخاذ کرد. در واقع، انجمن ها و رسانه های بین المللی از ماه آوریل توجه شان را به اخاذی و اختلاس هایی که توسط دشمنان قسم خورده رئیس جمهور کنگو صورت گرفته بود معطوف داشتند این باعث شد ناکامی های انتخاباتی و اتهامات متعدد فساد که متوجه اطرافیان رئیس جمهور می شد به دست فراموشی سپرده شود . بدون شک ، این استراتژی به او امکان داد تا بتواند پایتخت استان ، گوما، را علی رغم تناسب قوا به نفع جنبش ام ۲۳ حفظ کند . کینشازا برای سازماندهی مجدد نیروهای مسلحش و برقراری روابط و سازش با شبه نظامیان محلی، زمان لازم را به کار خواهد برد .
پیشنهاد رئیس جمهور فرانسه نیکولا سارکوزی ، در سال ۲۰۰۹ ، مبنی بر تقسیم مدیریت و اداره منابع منطقه میان RDC و رواندا، از طرف کینشازا به مثابه اهانت و توهین قلمداد شد ویکجا آن را رد کرد . البته دولت کنگو نشان داده که در اعمال اقتدار و حاکمیت در بخش های بزرگی از سرزمینش ناتوان است. منابع طبیعی دو کیوو و هم چنین ایتوری زمینه انواع قاچاق ها بوده و به طور منظم مورد چپاول وغارت قرار می گیرند. از طلا و الماس گرفته تا بی اکسید قلع و حتی اورانیم ، مراجع دولتی سهم اندکی در فعالیت و بهره برداری از معادن را در اختیار دارند. به موازات این ، طبق توافق نامه صلح ، ادغام جنبش های شورشی سابق در صفوف ارتش دولتی که با ترفیع هایی نیز توام بوده ، باعث به وجود آمدن چرخه ی بخشودگی و مصونیت ها شده و آشوب ها را تشدید کرده. در منطقه ای که از لحاظ اقتصادی مصیبت زده است ، اعمال خشونت به بهترین راه برای زنده ماندن و بالا رفتن از پله های ترقی تبدیل شده و حتی امکان رقم زدن سرنوشت ملی برای آینده خود . امیدی که به نظر می رسید عدالت بین المللی، تجلی بخش آن وتنها مرجعی است که میتواند این چرخه را از حرکت باز دارد، به دلیل عدم تحقق اهداف، نتوانسته تا به حال ثمر بخش باشد .
در واقع، اتحادیه افریقا خط مشی تهاجمی و پرخاشگرانه ای را در قبال دیوان بین المللی کیفری دنبال می کند حتی بعد از این که در ماه ژوئیه گذشته خانم دیامینی زوما (Nkosazana Diamini-Zuma)از افریقای جنوبی، برای جانشینی آقای ژان پینگ(Jean Ping) از کشور گابن به عنوان رئیس کمیسیون این تشکیلات انتخاب شد . روابط اتحادیه افریقا با دیوان کیفری که از ابتدا با اختلاف نظر و ناسازگاری توام بود، با صدور حکم بازداشت علیه رئیس جمهور سودان آقای عمرالبشیر به اتهام نسل کشی ، بیش از پیش تیره شد . اتحادیه افریقا به کشورهای عضو دستور داد با دیوان کیفری بین المللی همکاری نکنند ، همان اقدامی که در موقع محکومیت معمر قذافی انجام داد . شکستی که گویای طبیعت و ذات چند جانبه ی سیاست افریقاست که اغلب اوقات به یک شبکه ی فرا سیاسی برخواسته از همبستگی های فردی محدود می شود .
جمهوری دموکراتیک کنگو، صحنه ی بازی قدرت های منطقه ای شده همان طور که در گذشته ،محل قدرت نمایی و سلطه گری استعمارگران بوده ، کشوری که علی رغم منابع و ذخایر بی شمار ، پائین ترین شاخص رشد و توسعه ی انسانی در دنیا را داراست باز هم در بطن بحرانی شدید با فرجامی نامعلوم گرفتار شده است . در حالی که منا قشات از سال ۱۹۹۷ تا به حال بین سه تا ده میلیون کشته به جا گذاشته ، وقایع اخیر که از ماه مه شدت گرفته، به نقل از (سازمان پزشکان جهانی) باعث فرار بیش از پانصد هزارپناهنده و بروز «اپیدمی تجاوز» شده . از ماه اوت، خشونت های قومی مجددا بروز کرده، در صورتی که سه اجلاسCIRGL طی این مدت بدون دست یابی به هیچ پیشرفت و نتیجه ای تشکیل شده است. به نظر می رسد عاملین و دست اندرکاران باز هم مثل همیشه تنها در یک زمینه با هم اشتراک نظر دارند و آن هم : بی علاقگی کامل به سرنوشت مردم محلی است .
ژوان برانکو
پژوهشگر، دستیار سابق دادستان دادگاه کیفری بین المللی
۱- CIRGL ساختاری است که در سال ۲۰۰۰ توسط سازمان ملل متحد و اتحادیه افریقا پایه ریزی شد ، مقر آن در بوجومبورا (بروندی) قرار دارد. و مهمترین مجمع دیپلماتیک منطقه ی دریاچه های بزرگ افریقا محسوب می شود . یازده کشور عضو آن هستند که شامل : آنگولا، بروندی، جمهوری افریقای مرکزی، کنگو برازاویل، جمهوری دمکراتیک کنگو، کنیا،اوگاندا،روآندا،سودان ،تانزانیاو زامبیا
۲- اولین جنگ کنگو در سال ۱۹۹۶ آغاز شد و با سرنگونی موبوتو در سال ۱۹۹۷ به اتمام رسید . لوران دزیره کابیلا به جای موبوتو به ریاست جمهوری رسید و نام زئیر را به جمهوری دموکراتیک کنگو تغییر داد . دومین جنگ کنگو (۲۰۰۲-۱۹۹۸ ) روی داد که هشت کشور در آن درگیر بودند : آنگولا، نامیبیا، زیمباوه و چاد از یک طرف و رواندا، اوگاندا، بروندی در طرف دیگر .
۳- رجوع به مقاله آقای تریستان کولوما – کنگو، جامعه ای در کارزار لوموند دیپلماتیک دسامبر ۲۰۱۱
۴- شورای امنیت سازمان ملل متحد . گزارش گروه کارشناسان درمورد جمهوری دموکراتیک کنگو . ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲
۵- بعد از ممانعت کیگالی در پذیرفتن اعتبار نامه ی خانم هلن لوگال در فوریه ۲۰۱۲ ، فرانسه سفیری در رواندا ندارد . خانم لوگال به عنوان مشاور رئیس جمهور فرانسوا اولاند برگزیده شده .
این مقاله در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و سایت دوستان لوموند دیپلماتیک منتشر می شود و در نوامبر ۲۰۱۲ در فرانسه به انتشار رسیده است.