انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

فیلم مستند ومطالعات بینا رشته ای فراتر از موضوع مورد مطالعه

تصویر: ژان روش

فیلم مستند به ویژه درعصر رسانه ها و دیجیتال ، روز بروز کاربرد وسیع تری می یابد و خود بصورت یک موضوع مورد مطالعه برای رشته های مختلف در آمده است . سینما مورد توجه رشته های ارتباطات ، صنعت و فن آوری های الکترونیکی حتی امور سیاسی ، بین المللی ، بازار یابی و داستان نویسی است . فیلم مستند در ایران ، به دلیل ورود به عر صه های زندگی اجتماعی ، سیاسی و کار، همچنین قابلیت فراهم سازی گزارش امر واقع و بازنمایی آن مورد توجه ونقد محافل انسان شناسی و جامعه شناسی وتاریخ نیز قرار دارد . نسل جدیدی از اساتید این دانشگاه ها به فیلم مستند در بررسی پدیده ها و مسائل اجتماعی ، اعتماد یافته و علاقمند شده اند. رشته های دانشگاهی مشتاق اند تا بازتاب موضوعات تخصصی خود را در سینمای مستند ایران ببینند و یا با تخصص خود بسنجند وبرای ارائه راهکار های جدید برای مسائل مورد نظر خود ، به سینمای مستند روی می آورند . آنها به نقد فیلم مستند می پردازند و در واقع رشته های علمی خود را به سینما و بویژه سینمای مستند پیوند می دهند و تصوری بینا رشته ای و بویژه مقایسه ای را می پراکنند . این امر در تولید مستند ها نیز تأثیر گذار بوده است. جلسات نقد وبررسی فیلمهای مستند ازجنبه های کارشناسی اجتماعی و یا سیاسی در تلویزیون ، از روزهای انقلاب سابقه دارد. مدتهای مدید گزارش از دادگاههای خانواده مورد تحلیل روانشناسان وجامعه شناس ها قرار می گرفت . مستند ها و فیلمهای باقی مانده از اعتصابات اورگریو در یورکشایر (۱۹۸۴) چندی بعد، موضوع پروژه های مطالعاتی در دانشگاه های انگلیس بود . مطالعه فیلم های مستند از این جنبه در ایران دارای سابقه طولانی است . حتی پس از دوره استبداد صغیر نیز سینما تا حدودی مورد استفاده بود . در دهه پنجاه ، دکتر افشار نادری به مطالعه سینما و مردم شناسی پرداخت و این دو حیطه را عملا بهم نزدیک کرد . بحث های مرتبط با والتر بنیامین ، سینمای مستند و دیجیتال در عصر مدرن را احمد میر احسان مطرح ساخت. سال گذشته مطالعه گسترده ای در کارگاهی در انجمن مستند سازان ارائه شد که مطالعه بینا رشته ای بین نقد نویسی و فیلم مستند بود .

مطالعه بینا رشته ای / تعریف و انواع

بر اساس تعریف فرهنگ دانشگاهی مریام وبستر:” بینا رشته ای عبارت از در گیر شدن دو یا چند رشته دانشگاهی ، علمی ویا هنری است ، اما کسانی که نمی خواهند منطقه امن وراحت خود را رها کنند اغلب این واژه را با خلط مبحث به صورت در هم آمیزی ( inter- diffusion )یا امتزاج بکار می برند “. الان در دنیا از گروه ها یا تیم های بینا رشته ای سخن به میان آمده است . به نوشته Analytic Quality Glossary آنها افراد یامؤسسه هایی با گرایش های مختلف هستند که روی یک موضوع کار می کنند. یک تیم بینا رشته ای ( مثلا اعضای تیم جراحی) ، گروهی است که برای کار روی میدان ها یا زمینه ها ی متفاوت آموزش می بیند ، حیطه های مسئولیت واخلاق حرفه ای خود را تعریف می کند تا امری را به پیش ببرند .

چنین مطالعاتی که افرادی با تخصص های مختلف ، موضوع یا مشکلی را از دیدگاه رشته خود مورد مطالعه مشترک قرار می دهند یک مطالعه بینا رشته ای است که نتیجه اش دستیابی به افق های تازه و سنتز یا ترکیبی جدید از مفهوم مورد نطر است . در صورتی که افراد تیم ، آموزش لازم را ندیده باشند کارشان به دعوا ومرافعه خواهد کشید . اما در بهترین حالت ، از دل این مطالعات سؤال هایی بر می خیزد که در رشته خاص مطرح نبوده است .
در برخی مؤسسات یا دانشگاه های دنیا ، دوره های مطالعه بینا رشته ای برای دانشجویان برگزار می شود که عبارت از یک دوره مطالعات نظری به همراه پروژه عملی است . دانشجویان فنی یا الکترونیک و پزشکی و علوم اجتماعی و روانشناسی به مطالعه رشته هنری از دیگاه علمی خاص خود می پردازند. مطالعات بینا رشته ای تنها به معنای آشنا شدن یک دانشجوی رشته پزشکی یا انسان شناسی با سینما و یا ارائه مقاله ای توسط یک دانشجو یا استاد روانشناسی در باره موضوعی اجتماعی نیست ، بلکه در بهترین حالت منجر به ایجاد رشته ای خاص خواهد شد که از تأثیر متقابل آنها ، قلمرو تازه ای را می گشاید .
کتاب دور ه های بینا رشته ای و آموزش گروه(۱) برای توضیح مطلب از قول جیمز دازنبری به مطایبه ای

در باره اقتصاد وجامعه شناسی اشاره می کند :” مشغله اقتصاد این است که مردم چگونه به انتخاب های اقتصادی مبادرت می ورزند و مشغله جامعه شناسی این است که چرا مردم هیج حق انتخاب اقتصادی ندارند . چنین تفاوت نگرش هایی به سادگی قابل حل نیست . ممکن است عجیب بنظر برسد که بسیاری از هیئت های علمی ، هر گز وادار نشده اند که به مقابله فرضیات و محدودیت های متعلق به پارادایم رشته خود بروند “. و یا در همانجا به تفاوت نگرش جامعه شناس و روانشناس به یک پدیده اجتماعی واحد اشاره شده است . که ریشه اش را نه در هستی شناسی یا ماهیت موضوع مورد مطالعه بلکه دردغدغه های معرفت شناختی آنها معرفی می کند . روزگاری جی رابی استاد انسان شناسی دانشگاه تمپل می گفت که مستند سازها ، قادر به تولید فیلم های مردمنگاری به روش علمی نیستند ، آنهارا به حال خود رها کنید . خود او در مطالعاتش شیوه بینا رشته ای تازه ای را بین سینمای مستند و ارتباطات معرفی واجرا کرد . ولی هنوز به همان دلیل معرفت شناختی ، مورد اقبال عام مستند سازان قرار نگرفته است .
همانطور که گفته شد ، ما بیشتر در عصر مطالعات نظری در حوزه سینما (مثلا موسیقی و فیلم مستند ، ادبیات وفیلم مستند ) به سر می بریم . فیلم مستند ،” موضوع” مورد مطالعه است . برای مثال موضوعی مثل زنان تهرانی و فیلم مستند در دهه ۱۳۷۰ ویا فرهنگ های روستایی و عشایری ( در یک منطقه مشخص) و بازنمایی فرهنگ و یا صنعت و تبلیغ و الگو های مورد استفاده از طریق فیلم مستند مورد بررسی و نقد قرار می گیرد ، اما مطالعه بینا رشته ای به عنوان روشی که یک سرش ، شناخت موضوع برای تولید فیلم مستند باشد یا خط سراسری اش را تشکیل دهد هنوز به تمامی ، براه نیفتاده است . البته بابک احمدی در سخنرانی اش در خانه سینما ، پارادایم فیلم مستند را به زیر سؤال برد و امر” ساختنی” بودن فیلم مستند را از نظر فلسفی مورد توجه قرار داد .
تولید فیلم مستند خود نیاز مند یک تیم با تخصص های مختلف است . در این تیم تهیه کننده با شناخت اقتصادی ومدیریتی ، فیلمبردار با تبحر فنی وزیبایی شناختی و مستند ساز قرار دارد و فیلم حاصل کار مشترک و شناخت بینا رشته ای همه آنها حتی بازیگران است . اما تجربه میان رشته ای بویژه در مرحله پیشا تولید و شناخت مسئله بهترین کاربرد خود را خواهد یافت و به پژوهش معنایی تازه می بخشد . دیری نخواهد گذشت که دانشکده های هنری ، چنین مطالعاتی را با دانشکده های دیگر ، در برنامه های رسمی خود خواهند گنجاند و به تدریج با نوعی سینما مواجه خواهیم شد که برآیند مطالعات بینا رشته ای است . شاید در آن زمان نیز گفته شود که فیلم مستند به قول بیل نیکولز صدای شخصی مستند ساز باقی خواهد ماند . عیبی ندارد ، اما با گامی به پیش خواهد بود که حاصل مطالعه افرادی از رشته های مختلف روی یک ایده و محصول تلاش چندین صدا یعنی مشارکت جویانی است که برای مطالعات بینا رشته ای که آن را” ضد رشته ای” هم نامیده اند ، آمادگی های روانی و حرفه ای لازم را داشته اند .
بیسست و پنجم آذر ۱۳۹۰ روز پژوهش

۱- رجوع شود به Davis, James R. Interdisciplinary Courses and Team Teaching. (Phoenix: American Council on Education/Oryx Press Series on Higher Education, 1997).