نوام چامسکی برگردان عاطفه اولیایی
اصل پنجم
نوشتههای مرتبط
از هم پاشاندن همبستگی
همبستگی بسیار خطرناک است. از دیدگاه «صاحبان بشریت» هر فردی فقط باید به فکر خود باشد و نه دیگران؛ اما این مورد نزدعامه مردم ( که قهرمان صاحبان بشریت قلمداد می شوند!) بسیار متفاوت است. اساس نظریات اقتصادی آدام اسمیت بر آن است که احساس همدردی که از ویژگی های بشر است، باید از افراد زدوده شود. هر فردی باید به فکر خود و پیرو اصل شر ( بی تفاوتی نسبت به دیگران) باشد. این اصل، مشکلی برای ثروتمندان و صاحبان قدرت به بار نمی آورد اما برای بقیه مهلک است. کوشش بسیاری لازم بود تا احساس همبستگی زدوده شود.
به عنوان مثال امروزه، این کوشش در حمله به برنامه های تأمین اجتماعی مشهود است. در باره بحران این برنامه، که حقیقت ندارد (و بسیارهم موفق است)، سخن زیاد می شنویم. این برنامه بسیار مؤثر بوده و تقریبا هیچ هزینه اداری ندارد. «صاحبان بشریت» همواره از این بحث گریزان بوده اند! البته دلیل دیگری نیز از تنفر آنها وجود دارد. (ر.ک. به لایحه مدد های اجتماعی سال ۱۹۵۳ در مراجع پایانی این فصل)
برنامه های تأمین اجتماعی استوار بر اصل همبستگی است. همبستگی به معنای دغدغه دیگران را داشتن و به مدد آن ها شتافتن است. به معنای تقبل پرداخت مالیات برای پاسخگویی به نیاز سالمندان است. حیات بخش بزرگی از جامعه از این مدد های اجتماعی تأمین می شود. این برنامه ها نفعی برای ثروتمندان ندارد بنا بر این به ویرانی آن کمر بسته اند. یکی از راه های از بین بردن آن قطع بودجه این برنامه هاست و در این صورت، البته با خشم مردمی روبرو می شوید که خواهان جانشینی برای آنچه از کفشان رفته، هستند. راهکرد معمول در این مواقع خصوصی کردن این برنامه هاست.۱
تلاشی آموزش همگانی
فلسفه ایجاد مداس دولتی بر اصل همبستگی استوار است: «باکمال خوشحالی حاضر به پرداخت مالیات برای تحصیل کودکان محله ایم.» این احساسی عادی و انسانی است که در صددند از روح شهروندان بزدایند با این استدلال که : « من که فرزند ندارم و یا فرزندم دیگر به مدرسه نمی رود، چرا باید برای دیگری بپردازم؟ مدارس را خصوصی کنید!» و از این قبیل… آموزش همگانی که از ارزشمند ترین برنامه های ایالات متحده است، از سطح پیش دبستانی تا آموزش عالی، مورد حمله است.
باز به دوران طلایی رشد اقتصادی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، نظر کنیم؛ بسیاری از آن موفقیت ها ناشی از آموزش رایگان بوده است. یکی از نتایح حنگ جهانی دوم، لایجه ی جی آی، تحصیل کهنه سربازان را، که بخش بزرگی از جامعه بودند، تأمین می کرد تا اینان به رایگان تحصیل کنند. ( ر.ک به تنظیم دوباره لایحه ارتشیان ۱۹۴۴ در مراجع پایانی این فصل) من در ۱۹۴۵ به دانشگاه رفتم ـ هنوز بسیار جوان بودم وکهنه سرباز نبودم ـولی برای من هم تقریبا رایگان بود. در یکی از دانشگاه های آی وی لیگ تحصیل کردم با شهریه ی ۱۰۰ دلاری و به آسانی نیز امکان ابتیای بورس تحصیلی بود.
البته باید متذکر شوم که فارغ التحصیلان همه سفید پوست بودند. لایحه ی جی آی و سایر برنامه های اجتماعی از زاویه نژاد پرستانه طرح ریزی شده بود؛ نژاد پرستی هم عمیقا با تار و پود جامعه ما در هم آمیخته و هنوز از آن رها نشده ایم. این امر به کنار، ایالات متحده از قرن بیستم، مقام رهبری را در گسترش آموزش رایگان در تمام سطوح، داشته است.
اما اکنون در بیش از نیمی از ایالات، اکثر بودجه ی دانشگاه های دولتی از شهریه تأمین می شود. این تغییری است عظیم و باری بسیار سنگین بر دوش دانشجویان گذاشته است. دانشجویانی که از خانواده های ثروتمند نیستند، با وام های کلان فارغ التحصیل می شوند. وام کلان نیز به معنای در دام بودن است۲. مثلا ممکن است تمایل شما وکالت برای نیازمندان باشد ولی به دلیل وام تحصیلی باید برای ابر شرکت ها کار کنید تا وامتان را بازپرداخت کنید و پس از پرداخت وام، دیگر چنان درفرهنگ ابر شرکتی غوطه خورده اید که تمایلی به خروج از آن را ندارید.
در دهه ۱۹۵۰، ایالات متحده با ثروتی بسیار محدود تر از امروز، به آسانی قادر به تأمین آموزش رایگان شد. امروزه جلوی چشممان ، جامعه ای بس ثروتمند، ادعای نداشتن منابع لازم را برای ارائه آموزش رایگان دارد. این به معنای حمله ای است بر اصول انسانی، که باید پایه های ثروت و سلامت این جامعه باشد.
خصوصی کردن
به پیشنهاداتی که در مورد بیمه ی سالمندان که به هدف ریشه کنی آن و خصوصی کردنش ارایه شده اند، نظر کنیم. طوری طرح ریزی شده اند که در اولین مرحله، شامل افراد بالای ۵۵ سال نمی شود، یعنی بخش بزرگی از رأی دهندگان. امید اینان چنین است که سالمندان با سنگدلی و به قیمت بریدن بیمه ی فرزندان و نوه هایشان، و برخوردار شدن خود از بیمه ، به این پیشنهادات رأی دهند. لایحه جدید بیمه از این دیدگاه تهیه شده است و مبنی بر «اصل غروب» است: بخش عمده رأی دهندگان با آن موافقت می کنند و وقتی قانون تصویب شد، بقیه منجمله نسل های آینده مجبور به پرداخت تریلیون ها دلار برای خرید بیمه می شوند. ایالات متحده تنها کشوری است که دارای نظام بهداشتی بی ضابطه، بسیار پرهزینه و ناکاراست و آن هم به دلیل انواع و اقسام هزینه های اداری، کاغذ بازی، مراقبت، و …، ابزار و روند هایی که در نظام های معقول وجود ندارد. صحبت من از نظام های آرمانی نیست! بیمه بهداشت در هر کشور صنعتی دیگری، ارزان تر و کارا تر از نظام ایالات متحده است. این باعث آبروریزی است. به این مورد، میلیون ها شهروند که تحت پوشش بیمه نیستند را نیز اضافه کنید.
لازم به تذکر این که محرکین خصوصی سازی بیمه، تنها شرکت های بیمه و نهاد های مالی نبوده بلکه ابر شرکت های دارو سازی نیز در این امر دست دارند. فکر می کنم ایالات متحده، تنها کشوری است که دولت آن نمی تواند در باره قیمت دارو با شرکت های دارو سازی وارد مذاکره شود. مسخره است که پنتاگون می تواند در باره ی قیمت مداد به مذاکره بنشیند اما حکومت نمی تواند در باره ی قیمت دارو برای بیمه ی سالمندان و کم درآمد ها چنین کند! سازمان کهنه سربازان استثنایی است بر این امر و به همین دلیل قیمت دارو برای آنان بسیار پائین تر و در حد جهانی است. از طرف دیگر قوانین، مانع خرید داروی ارزان تر از سایر کشورها می شوند. شعار تجارت آزاد سر داده می شود اما سیاست ها صد البته چنان نیست.
در واقع اداره امور کهنه سربازان به مراتب کارآ تربوده، با قیمت دارو و هزینه کلی بسیار پائین تر،و نتیجه نهایی نیر بسیار بهتر بوده است. بیمه سالمندان بسیار مؤثر و هزینه اداریشان بسیار کمتر از هزینه های بیمه های خصوصی است. هر دوی این برنامه ها دولتی هستند. دلیل افزایش بیمه سالمندان آن است که باید با نظام بیمه ای بدون ضوابط و خصوصی کار کنند. راهکرد این مسأله روشن است. ولی به دلیل قدرتشان در اقتصاد نمی توان نزدیکشان شد و در مواقع معدودی هم که مطرح می شوند،آن را «ناممکن سیاسی» و یا « بدون حمایت مردمی»
می دانند ( نیویورک تایمز)؛ در حالی که از مدت ها پیش، اکثریت مردم از آن حمایت می کردند.
ا گر به خاطر داشته باشید،در ابتدای طرح سیستم بیمه اوباما، صحبت از بیمه بهداشت ملی بود. تقریبا ۳/۲ جمعیت ازآن حمایت می کردند. حتی بسیار پیش از آن، در دوره ریگان، ٪۷۰ مردم فکر می کردند قانون اساسی باید بیمه ملی را به عنوان حقوق افراد بشناسد. ولی برای این آقایان که در پی جلب حمایت گلدمن سکس، ج.پ.مورگان و چیس هستند، این حمایت سیاستی درست نیست! در اقع اگر بیمه بیماری همچو دیگر کشور ها داشتیم، نه کسری بودجه، بلکه مازاد بودجه داشتیم.
از میان برداشتن حکومت
دنبال نمودن بحث ها در باره مشکلات کنونی اقتصادی در اروپا و ایالات متحده بسیار جالب است.مهمترین معضل انسانی، نه کسر بودجه بلکه بیکاری است که با نتایج دهشتناکی برای افراد و خانواده شان، تأثیری بس ویرانساز بر جامعه دارد. تأثیر وحشتناک آن بر اقتصاد نیز آشکار است. در واقع این منابع انسانی که می توانست در خدمت رشد اقتصادی به کار برده شود، به هدر می روند.
استفاده از چنین استعاره ای در باره انسان به نظر غیر انسانی می رسد ، اما بیماری، مانند توقف کار یک کارخانه مجهز است. به اروپا، ژاپن و یا حتی چین مسافرت کنید و بعد از بازگشت به ایالات متحده، متوجه می شوید که چگونه این کشور در حال ویرانی و تبدیل به کشوری جهان سومی است. زیر بنا از هم پاشیده، بیمه بهداشت کاملا ویران شده، نظام آموزشی از هم گسسته، و با این همه منابع موجود، هیچ چیزی کار نمی کند! برای منفعل ساختن مردم در برخورد با این واقعیت دستگاه تبلیغاتی عظیمی لازم است. واقعیت امر این است که نیروی کاری عظیم، تعلیم دیده، در پی شغلند و نیاز به تولیدات گوناگون و بسیار بالا داریم.
نهاد های مالی نه علاقه ای به کسر بودجه دارند و نه به دستگاه حکومتی. گروور نورکیست که بسیار متنفذ نیز هست، این تفکر را به افراط کشانده و پیمانی تهیه کرده است که همه جمهوری خواهان باید امضا کنند و آن ها نیز چنین می کنند. وی اساسا در پی از بین بردن حکومت است. البته «صاحبان بشریت» با این موضوع مشکلی ندارند. در چهارچوب دمکراسی، حکومت از جانب مردم معین شده و در پی تجسم منافع آنان است. این معنای دمکراسی است. اما این آقایان در پی کنترل کامل اقتصاد و بدون دخالت مردمند و به این لحاظ از کوچک شدن حکومت خوشحالند، اما به دو شرطر: وجود دولتی قدرتمند که بتواند مالیات دهندگان را مجبور به نجات آنان در مواقع بحرانی کند، و ارتشی عظیم و نیرومند برای کنترل دنیا.
به این لحاظ وظیفه دولت را حمایت از سالمندان و نیازمندان نمی دانند، زیرا درغیر این صورت عملکرد دولت با اصل شر مغایرت خواهد داشت؛ بنا بر این موضوع کسر بودجه را برجسته می کنند. ولی برای مردم، بیکاری از اهمیتی بسیار بالاتر برخوردار است. و چنین است که با استثناهای معدودی ( مانند پل کروگمن) بحث های سیاسی در عرصه همگانی را بر کسر بودجه متمرکز کرده اند.
«صاحبان بشریت» این مباحث را طرح ریزی می کنند: « به کسر بودجه توجه کنید و بقیه را فراموش کنید.» ولی حتی در بحث های کسر بودجه، در باره دلیل آن سکوت می شود. این دلایل بسیار روشن اند. یکی از آن ها بودجه ی سرسام آور نظامی است. بودجه نظامی ایالات متحده برابر با مجموع تمام بودجه های نظامی سایر کشور های دنیاست؛ و این بودجه نه برای ایجاد و حفظ امنیت جامعه ( که خود داستانی است دیگر)، بلکه برای امنیت «صاحبان بشریت» و منافع آنان است. به این بودجه نمی توان دست زد.
بازگشت به همبستگی
چگونه تحصیلات عالی را قابل استطاعت کنیم؟ خیلی ساده! با خواست انجام آن! به کشور های دیگر نگاه کنید و سپس نظری به خود بیاندازیم. فنلاند در صدر فهرست موفقیت در این مورد است. شهریه دانشگاهیشان چقدر است؟ هیچ! رایگان است. آلمان را ببینیم که کشور ثروتمند دیگری است با نظام آموزشی موفق. آن ها چه اندازه شهریه می پردازند؟ هیچ! به مکزیک ، کشور فقیر و همسایه مان نظر کنیم که با حقوق و دستمزد بسیار پائین اتفاقا نظام آموزش عالی بسیار موفقی دارد. در این کشور شهریه به چه میزان است؟ هیچ!
هیچ دلیل اقتصادی برای دست نیابی به آموزش رایگان برای همگان وجود ندارد، اما دلایل اجتماعی و سیاسی آن بسیارند که البته عبارتند از تصمیمات سیاسی و اجتماعی! در واقع، با عرضه آموزش رایگان، اوضاع اقتصادی نیز بهبود می یابد زیرا مشارکت اقتصادی تحصیل کرده ها پر معنا تر و غنی تر است.
مراجع پایان فصل
نظریه احساست اخلاقی ۱۷۵۹
و سایر منابع
نظریه ی احساست اخلاقی، آدام اسمیت ۱۷۵۹
انسان در هر حدی از خودخواهی، تابع اصولی ذاتی است همچو خیر خواهی برای دیگران و علاقه به سعادت هم نوع. افراد بهره ای از آن نمی برند اما به دیدن آن خوشحالند. برخی از این اصول مانند ترحم و نوعدوستی احساساتی هستند که از دیدن رنج دیگری به ما دست می دهد. ناراحتی از غم دیگران چنان مسلم است که دلیلی برای اثبات آن نیست. اگر چه این احساسات همچو دیگر ها محدود به افراد پرهیز کار نیست، اما اینان شاید شدید تر احساسش کنند. تبه کار ترین و خشن ترین فرد اجتماع نیز عاری از آن نیست.
لایحه قانون مدد های اجتماعی ۱۹۳۵
لایحه ای است به منظور استقرار رفاه همگانی از طریق ارایه مدد های اجتماعی با در نظر داشتن سن افراد و نیز حمایت از برخی ایالات برای تنظیم و برقراری مدد های اجتماعی به سالمندان، نابینایان، والدین کودکان زیر سن قانونی، افراد علیل، زنان و کودکان، بیمه ی بهداشت همگانی، و بیمه بیکاری. به این منظور هیئت ناظر بر استقرار برنامه های مدد های اجتماعی تشکیل می شود تا به جمع آوری درآمد و دیگر مسؤلیت ها بپردازد.
بازسامانی لایحه مربوط به خدمتگذاران ارتش ۱۹۴۴
واژه های تحصیل و یا کارآموزی در این بخش شامل تمامی مدارس ابتدایی، متوسطه و دیگر مدارس اعم از خصوصی و یا دولتی ، چه مخصوص بزرگسالان و چه دانش آموزان، تمامی دانشکده ها ، چه علوم خاص چه مدارس فناوری، دانشگاه ها و مدارس عالی … در مجموع شامل تمام نهاد های آموزشی و مراکز کارآموزی می گردد….
پانوشت ها:
۱ـ مترجم: ایالات متحده، در حال حاضر به خوبی شاهد روند قدم به قدمی است که چامسکی در بالا توضیح می دهد: از بین بردن بیمه بیماری ، آموزش رایگان و برنامه های مدد اجتماعی توسط دولت ترامپ. ترامپ بارها علنا ابراز کرده است که در صورت عدم موفقیت برچیدن بیمه ارایه شده توسط اوباما، کافی است آن را رها کنیم ( یعنی عدم تخصیص بودجه برای آن) تا از درون ویران شود.
۲ـ مترجم: طبق ارزیابی اخیر، میزان وام دانشجویانی که تصمیم به اخذ دکترا دارند به بالای صدهزار دلار می رسد. در حال حاضر میزان وام انشجویی در ایالات متحده ۳,۱ تریلیون دلار است، یعنی بیش از تولید ناخالص ملی کره ی جنوبی،و معادل تولید ناخالص اسپانیا در ۲۰۱۲ است! http://www.nationmaster.com/country-info/stats/Economy/GDP