انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

فلسفه؛ دفاعی غیر سیاسی از محیط زیست

نوشته جروم لامی

ترجمه باقر جهانبانی

میشل سر فیلسوف نامدار فرانسه با کتاب« قرارداد طبیعی» انتشار سی سال پیش که هدفش ادامه « قرار داد اجتماعی» ژان ژاک روسو بود، پیش فرض یک قانون تازه را ارائه می کند: انسان باید شریک « جهان، همه چیز و جاندار ها» باشد، همانگونه که در مقدمه چاپ تازه تاکید می کند،« جهان، چیزها وجانداران»، « در شرایطی معادل و حقوق برابر».

با این مفاهیم شگفت آور بیشتر آشنا می شویم. در این « قرار داد طبیعی همزیستی وتقابل» تازه، میشل سر بدنبال شرایط یک قرارداد ممکن، در روابط بین علم و قانون است که طبیعت را به عنوان موضوعی از قانون معرفی میکند ونه یک ماده. بین این دو رشته تخصصی علم وقانون که حقیقت را تعریف می کنند، او طرفرار دست یابی به یک تعادل عمومی است- تا یک رودر روئی نامشخص- از آنجا که همجوشی بین اجزای جهان ( انسانها، گیاهان، حیوانات و…) به باور او اصل اساسی طبیعت می باشد.

نظریه ای درخشان با جزئیات پر تحرک. ولی بین حقیقت علمی و حقیقت حقوقی، تنش ها اجتناب ناپذیر هستند. از پروسه دانشمندان یونانی تا مورد لیسنکو، نمونه ها بسیارند. با این حال میشل سر برای توضیح نظراتش، جهش های تاریخی حیرت انگیز ویا شرایط تاریخی تقریبا تخیلی را بکار میگیرد( شک در مورد چرخش زمین بدور خورشید گالیله « بااین حال می چرخد»). تاریخ در چگالی پیچیده اش هیچ جایگاهی در این نگارش برداشت گرایانه ( امپرسیونیست) ندارد. سبک ورویه بر دقت پیشی میگیرد و آنچنان جذب جزئیات پیچیده می شویم که گاهی برخی بدیهیات از نظر پنهان می شود: به این ترتیب توضیحات در مورد آب وهوا با ارجاع به« تغییر ناپذیری کلی که ویرانی های طوفانهای کوتاه و ناگهانی و چرخه آهسته جریانهای دریائی را جذب می کند» به تجربه وتحلیل کمک نمی کند.

در مورد اقتصاد، فقط بطور گذرا به آن اشازه می شود: گرمایش زمین، کاهش تنوع زیستی(بیو دیورسیته) وغیره، آیا آنها هیچ ارتباطی با اقتصاد بازار ندارند؟ این نابینائی، حد اقل تا اندازهای این مطلب را توضیح می دهد که چرا میشل سر در علوم اجتماعی فقط کادرهای پلیس را مشاهده می کند. این چنین، «قرارداد اجتماعی» از کنار بسیاری از مطالعات علوم اجتماعی می گذرد، که دقیقا از سالهای ۱۹۸۰ اسنادی نه تنها در مورد اثرات سیاسی تخریب محیط زیست، بلکه همچنین در مورد شرایط امکان گذار از تضادهای امروزین را ارائه کرده اند.

اخیرا میشل سر در متن کوتاهی، تلاش می کند در شکل مانیفست، «قبل ازاین بهتر بود!»، گفتمان ارتجاعی که خوشبختی روزهای گذشته را تحسین می کنند را تضعیف نماید. او به پیشرفتها در زمینه پزشکی، بهداشت و سخنی کار کشاورزان در گذشته وغیره تاکید می نماید. در مواجهه با نظرات محافظه کاران، دقیقا باید یاد آوری کرد که تا چه حد شرایط اجتماعی وسیاسی در گذشته سخت بوده است. با این حال نباید از این مقایسه، با ماهیت واپس گرایانه، نتیجه گرفت که در زمان کنونی همه چیز مطلوب است. بنا براین اگر رد یابی مواد غذائی مانع بسیاری از بیماری ها می شود، ولی همچنین نشاندهنده یک صنعت کشاورزی است که از تن ها مواد مضر آفت کش و ارگانیزم های اصلاح شده از لحاظ ژنیتیکی استفاده می کند…

میشل سر، با رودر روئی حال وگذشته بسیاری از ناهنجاری های معاصر را فراموش می کند، چون ادامه و حتی تشدید روایط سلطه. یک بار دیگر اقتصاد را نادیده می گیرد. و اگر چه از دوران گذشته افسانه سرائی نمی کنیم، باید مراقب باشیم که از زمان کنونی را نهایت رهائی عمومی نپنداریم.