سرگی والرا برگردان ملیحه درگاهی
چنانچه در بخش ارائه این سمینار بر آن تأکید شد، هنر عمومی تنوعی از مکانهای عمومی (پارکها، خیابانها، بناهای عمومی) را در بر میگیرد و شامل گسترهای از مجسمهها، ساختمانها، مبلمانهای خیابانی، فوارهها، پلها و موارد این چنینی دیگر است. برخی از این شاکلههای هنری را می توان به عنوان بنای یادوارهای یا تاریخی در نظر گرفت. چنانچه بوهیگاس بیان می کند، بناهای تاریخی به بیان هویت میپردازند و فضای بزرگ خلأ و لفاظی که برای پنهان کردن حقایق غامض ساختهشده اند، نیستند (بوهیگاس، ۱۹۸۵).
نوشتههای مرتبط
اما، بیان و ابراز یک هویت به چه معناست؟ چه کسی در مورد نوع هویت تصمیم میگیرد؟ یا، نقش فضاهای شهری در رابطه با این هویت چیست؟ این مقاله به بررسی برخی تأملات در مورد این پرسشها، بر مبنای مفهوم نمادین فضای شهری به مثابه راهی برای ایجاد یا تحکیم هویتهای اجتماعی در ارتباط با محیط، می پردازد. تحقیق تجربی در یکی از محله های بارسلونا انجام گرفته است و دلالتها در مورد هنر و طراحی شهری همانگونه که نشأت گرفته از چارچوب نظری است، ارائه خواهد شد.
هویت اجتماعی شهر:
میتوان از مثالی آغاز کرد که برگرفته از زندگی روزمرهمان است. تصور کنید ما در یک میهمانی هستیم و یکی از حاضرین شخصی را به ما معرفی می کند که اصلا او را نمی شناسیم. ما بلافاصله در پی این خواهیم بود که چیزی در مورد آن فرد بفهمیم. ما نیازمند این هستیم که با یک سری ویژگیهای مشترک او را بشناسیم و زمینه برای ارتباط متقابل اجتماعی را فراهم آوریم. بنابراین، احتمالا یکی از اولین سوالاتی که از او خواهیم پرسید این است که: اهل کجا هستید؟ یا کجا زندگی می کنید؟ این بدین معناست که ما سعی داریم آن شخص را بر اساس یک سری طبقهبندیهای فضایی بشناسیم.
با وجود اینکه طیف گسترده ای از آثار و مطالعات نظری با موضوع هویت اجتماعی در رشته روانشناسی اجتماعی وجود دارد، به ندرت پیش آمده که روانشناسان اجتماعی توجه زیادی به جنبههای محیطی و نقش محیط فیزیکی پیرامونی در پیدایش، توسعه یا حفظ هویت اجتماعی داشته باشند.
در وهله نخست ضروری به نظر میرسد که ایده عموما پذیرفته شده مبنی بر اینکه هویت اجتماعی اساسا برآمده از حس تعلق به یا پیوستگی با دستهبندیهای دقیق و صریح است را به شمار آوریم، طبقهبندیهایی همچون گروههای اجتماعی، دستهبندیهای اجتماعی-حرفهای، گروههای قومی، مذاهب، ملیتها و … . افراد بواسطه این طبقهبندیها خود را بازشناسی کرده و گروهی از اختیارات و تخصیصهای درونی و بیرونی را ایجاد می کنند که معرف و تعریف کننده شاکله و ترکیب این هویت است. اگرچه این دسته بندیها همچون محورهایی ظاهر می شوند که از طریق آنها هویت شهری به عنوان زیرساختی از هویت اجتماعی شکل گرفته است.
به علاوه این سازوکار شناسایی طبقهای فضایی به عنوان یک فرایند اساسا پویا توسعه مییابد. افراد قادرند تا بر پایه سطوح مختلف انتزاع طبقه، مبتنی بر شرایط معلومی که در آنها تعامل اتفاق میافتد، یکدیگر را شناسایی کنند. بنابراین هویت فضایی اجتماعی بستگی به تخصیصهای دورنی و بیرونی خواهد داشت که نوعی دستهبندی را تعریف می کند که در سطوح یکسان انتزاع قرار دارند، همچنین این هویت مبتنی بر کاتاگوریهای برجستهای برای طرفین تعامل است. به عنوان مثال، ممکن است ما را به عنوان فردی که غیربومی محله است شناسایی کنند و، بر پایه چنین مقوله بندی ذهنی، ما را از دیگر ساکنین محله جدا کنند: الف) کسی که به محله ما تعلق ندارد، ب) کسی که در موردش چیزی می دانیم، و پ) کسانی که می توانیم آنها را نیز با محلهای که ساکنش هستند بشناسیم.
در عوض، اگر ما قصد داشته باشیم در حضور یک غریبه که محله ما را نمیشناسد برای هویت بخشی به خودمان از این دستهبندی شهری استفاده کنیم، باید از مقوله جامعتر «شهر» بهره بگیریم، بنابراین آن فرد غریبه قادر خواهد بود خودش را با تعلقی که به شهرش دارد تعریف کند. هر چند هر دوی این موارد نیازمند داشتن دانش قبلی درباره ابعاد دستهبندی هستند که در ارتباط متقابل مورد استفاده قرار گرفته است. دانش قبلی در مورد ابعاد برجستهتر هویتی که لزوما «در موقعیت» یک محله، منطقه یا شهر معلوم و مشخص نیستند.
به طور عمده می توان دو عنصر را به نمادهای گویای یک هویت اجتماعی شهریِ یک گروه یا یک جماعت تبدیل کرد: نام دستهبندی اجتماعی شهری که تحت آن یک محیط شهری دقیق شناسایی و تعریف می شود، و مکانهای معلومی که به دلیل ویژگی های خاص و عجیبشان به عنوان نماینده طبقهبندی شهریشان شناخته می شوند، و در عین حال برخی از ابعاد مطابق با چنین دستهبندی را نمادسازی می کنند. این عناصر فضاهای نمادین شهری هستند.
فضاهای نمادین شهری
به عنوان مبنای این رویکرد باید گفت، فضای شهری نمادین عنصری از ساختار شهری است که به عنوان یک مقوله اجتماعی شناخته میشود و هویتبخش یک گروه اجتماعی است که به این محیط متصل هستند و این ظرفیت را دارند تا یک یا تعداد کمی از ابعاد مرتبط با این مقوله را نمادسازی کنند. همچنین این عناصر برای افرادی که گروه را شکل می دهند این امکان را فراهم می آورند تا خود را به عنوان اعضایی برابر حس کنند، همانگونه که بواسطه چنین فضایی و بر مبنای ابعاد دستهبندی که بوسیله این گروه نمادینه سازی شده، خود را متفاوت از سایر گروهها شناسایی کنند. بنابراین برخی فضاها این قابلیت را دارند که فرایند هویتیابی اجتماعی شهری را تسهیل کرده و به نمادهای هویتی برای یک گروه مرتبط با محیط شهری معلوم تبدیل شوند. «توانایی تصویرسازی محیطی» یا قابلیت استخراج یک تصویر شناختی روشن و مشخص (Lynch, 1960)، یا به نوعی «توانایی تصویرسازی اجتماعی» یا ویژگی های مجموعه از معانی که به طور اجتماعی ایجاد می شوند و کیفیات فضایی (Stokols, 1981)، دو شاخصه اساسی برای تعریف فضای شهری نمادین محسوب می شوند. می توان این مفاهیم – یا بر طبق دایره واژگانی استکولز و شوماخر (۱۹۸۱) «عرصه اجتماعی ادراکشده» – را بر اساس محتوا، شفافیت، پیچیدگی، همگونی یا ناهمگونی و اعوجاجها یا تناقضاتشان (همان) تحلیل و بررسی کرد. به عبارت دیگر، آنچه از اهمیت بسزایی دارد این است که افراد از طریق تخصیص فضایی استعداد این را میابند که معانی نمادین در فضا را خلق و دریافت کرده و آنها را با هویت خود ترکیب کنند (pol, 199; Korosec, 1976).
تحقیقات تجربی:
میدانی که برای تحقیقات تجربی انتخاب شده محله پابلنو واقع در شهر بارسلونا است. این محله در سال ۱۸۵۰ پایهریزی و در نزدیکی دریا و مرکز شهر واقع شده بود، به دلیل وجود تعداد زیادی کارخانه، صنایع مختلف و انبار، این محله با عنوان «منچستر کاتالونیایی» شناخته میشد. در اوایل دهه ۹۰ این محله در معرض اصلاح و بازسازی شهری قرار گرفت، تمرکز در این تغییرات بر یک ناحیه بزرگ مسکونی بود که به مناسبت بازیهای المپیک سال ۱۹۹۲ ساخته شد و دهکده المپیک نام گرفت.
روششناسی
برای انجام این تحقیق ما از یک پروپوزال روششناسی استفاده کردیم که یک رویکرد سهگانه در قبال موضوع مورد مطالع را پایهریزی میکند: رویکرد اجتماعی-تاریخی که مبتنی است بر تحقیقات و تحلیلهای اسنادی، رویکرد کمی که بر مبنای یک نظرسنجی به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات و تحلیل این اطلاعات از طریق روشهای آماری قرار دارد، و در نهایت رویکرد کیفی که مبتنی است بر روش بحث گروهی و تحلیل محتوای اطلاعات کسب شده. متغیرهای اصلی مورد نظر شامل موارد ذیل بودند:
(N) نام محله
(L) مرزهای محله
(D) تفاوتها با توجه به محلههای دیگر
(R)شاخصترین مکانهای محله
(P) مکانهایی که در گذشته شاخص و گویا بودند
(F) مکانهای نمایانگر آینده
(FR) پررونقترین مکانها
نتایج تحقیق:
با در نظر گرفتن اولین متغیر بجاست تأکید کنیم که ۷۰ درصد از افرادی که در نظر سنجی شرکت کردند از محله خود با عنوان «پابلنو» یاد کردند، در حالیکه ۱۱.۶ درصد آن را با عنوان «سن مارتی د پروونسال» شناسایی کردند. سن مارتی نام این منطقه و همچنین نام شهر قدیمی است پیش از آنکه در سال ۱۸۹۷ ضمیمه بارسلنا شود.
از طرف دیگر، تمامی گروههای بحثی که برای انتخاب نخست در نظر گرفته شدند و همه شرکت کنندگان محله خود را با عنوان «پابلنو» میشناختند. زمانی که یک موافقت گروهی تحت پیگیری قرار گرفت، گزینه های دیگر حذف شدند.
در وهله دوم، ویژگی هایی که تعریفکننده ساکنین محله هستند به طور پایه ای این موارد را شامل می شوند: یک جماعت تعریف شده جغرافیایی (بعد قلمرویی)، یک ترکیب اجتماعی طبقه کارگر (بعد اجتماعی)، دارای گذشته تاریخی مشترک که هویتدنده به آنهاست (بعد زمانی)، برخی ویژگیهای اجتماعی عملی (بعد رفتاری)، دارای یک سنت ایدئولوژیکی رادیکال و لیبرال (بعد ایدئولوژیکی) و مهمترین خصیصه، پیروی از شیوه خاصی از زندگی که شبیه به آن را می توان در یک روستا یا اجتماع خرد یافت (بعد روانی-اجتماعی).
بویژه ما میخواهیم به اهمیت مربوط به بعد روانی-اجتماعی به عنوان عامل پیکربندی هویت اجتماعی شهری اشاره کنیم. به نظر می رسد این واقعیت که سبک زندگی را مشابه با یک روستا درک کنیم مانند مقولهبندی یک نکته خاص در رویکرد کمی است (نگاه کنید به شکل شماره ۲، کاتاگوری ۲). تحلیل بحث گروهی به نوبه خود برای ما این امکان را فراهم میآورد تا ببینیم که چگونه این بُعد («این محله مانند شهری کوچک درون بارسلونا است») به احساسی از آشنایی و انس («ما همگی یکدیگر را میشناسیم»)، «ما همانند یک خانواده هستیم») و بنابراین حس امنیت و حمایت («تو هرگز تنها نخواهی ماند»، «تو حس میکنی که در خانه خودت هستی») در میان ساکنین محله تبدیل می شود . این نوع اظهارات مرتبط با یک گروه همسایگی است و در همراهی با سبکهای زندگی خاص (Jacobs, 1961) یا اهمیت تفویضی محله به مثابه یک محیط شهری که هویت اجتماعی را تسهیل می کند قرار میگیرد،حتی اگر مواجه با آن در کلانشهری مثل بارسلونا تعجبآور باشد (Milgram, 1984; Reid and Agular, 1991).
فضاهای شهری نمادین
در وهله سوم این امکان فراهم شده است تا فضاهای قطعی محله را که بنابر ویژگی هایشان می توان آنها را به عنوان فضاهای شهری نمادین تعریف کرد کشف کنیم. فضاهایی که، بویژه با توجه به ابعاد زمانی، رفتاری و روانی-اجتماعی، به وضوح با حس هویت ساکنینشان ارتباط برقرار می کنند. در بین این فضاها می توان به طور مشخص خیابان رامبلا پابلنو را به عنوان نخستیترین الگوی مکانی در نظر گرفت (به طور قطع به عنوان گویاترین مکان در محله شناخته شده است)، این خیابان دارای برخی خصیصههای فیزیکی ساختاری است که روند رسیدن به یک شناخت صریح و تصویری قابل شناسایی را تسهیل می کنند (ساختار خیابان به نوبه خود بیانگر این کیفیات است).
از سویی دیگر، این امکان مهیا شده تا مکانهای دیگری که ارزش نمادینشان بر پایه حفظ تاریخ محله قرار دارد را کشف و تحلیل کنیم، مکانهایی همچون میدان پریم (Prim Square)، کارخانه ها (همچون کان گیرونا و برج آب) یا کازینو پابلنو، به عنوان نمادی از پیوستگی زندگی در محله. در نهایت، مکانهایی که به نظر می رسد معنای آنها با آینده منطقه پیوند داشته باشد، بویژه روستای المپیک، پارک ساحلی (ماربلا بیچ)، خیابان دیاگونال یا دریاکنار هستند. از آنجایی که این مکانها می توانند سبب ورود گروهها و طبقات اجتماعی جدیدی شوند که به شکاف و انشعاب در ساختار، ویژگیهای اجتماعی و سبک زندگی جاری مردم محله دامن میزنند و فرایندهای نوسازی را بوجود میآورند، به طور کلی ارتباط نمادین با آنها مبتنی بر حس تهدیدی است که در مورد هویت و محله دریافت می شود. در حقیقت ما میخواهیم بر ۳ مکانی تمرکز کنیم که در پاسخ به همه آیتم های اصلی (متغیرهای R, P, F, FR, D)، تا حد کمتر یا بیشتر، ظاهر شدند و بنابراین متناسب با تحلیلهایمان بودند. در نخستین گام، خیابان رامبلا دل پابلنو را می توان به عنوان مهمترین فضای شهری نمادین برای پابلنو یا، به عبارت دیگر، نخستیترین نمونه فضای شهری اجتماعی «محله پابلنو» در نظر گفت، به دلیل اینکه در سه متغیر از پنج متغیر این خیابان از درصد بیشتر وقوع برخوردار است.: به عنوان یک مکان شاخص یا نماینده در ناحیه (۵۵.۷ درصد)، با عنوان مکان شاخص گذشته (۲۲.۶ درصد) و به عنوان مکانی که بیشترین رفت و آمد از سوی ساکنین محله در آن صورت میگیرد (۳۸.۷ درصد). از سویی دیگر، دهکده المپیک نقش مهمی را به عنوان یک عنصر متمایزکننده از بخشهای دیگر ناحیه ایفا می کند (۱۳.۸درصد)، اما برجستهترین مراکز فضیلتی در دهکده، نمایندهترین مکان برای آینده محله هستند (۴۸.۵ درصد). اگرچه بر اساس نتایج حاصل از تحلیل محتواهای انجام شده این آینده می تواند تهدیدی برای هویت اجتماعی حوزههای همسایگی محسوب شود.
ساحل ماربلا نیز به نوبه خود، حتی با یک درصد کمتر (۱۳.۴ درصد)، در بین پنج متغیر دیده می شود، بویژه به عنوان عنصری که بواسطه تغییرات اخیر، با توادرات ذهنی مثبتتر نسبت به دهکده المپیک، نمایانگر آینده است.
در نهایت، در مرحله تحلیل کمی ما رابطه بین موارد پرسشنامهای و متغیرهای شخصی افراد را از طریق اثبات آزمون، تحلیل واریانس و آزمون کی دو، ارزیابی و بررسی کردیم. داده های کسب شده این امکان را فراهم می آورند تا موارد مرتبط با مکانهای گویا و شاخص ناحیه (R)، مکانهای شاخص گذشته (P) را مشاهده کنیم و این یافته های برای کشف فضاهای نمادین شهری بسیار کاربردی هستند. بنابراین ما دریافتهایم که اینها فقط آیتمهایی هستند که روابط آماری معنیدار با هر یک از متغیرهای شخصی را نشان نمی دهند، بدین معنا که پاسخهایی که در این موارد توسط افراد ارائه شده را می توان بر اساس ویژگی های افراد، به عنوان مستقل در نظر گرفت. موارد اینچنینی ما را به این نتیجه میرساند که این تأثیر آماری رابطه ضعیفی را با وضوح احتمالی و ناهمگنی معانی اساسی این فضاها حفظ می کند. مرحله کیفی این ایده را تقویت می کند. بنابراین به استثنای مکانهای گویای آینده، تا حد بالایی بر سر محتوای بدست آمده از مکانهای دیگر ناحیه که توسط گروهها مد نظر قرار گرفتهاند، موافقت وجود دارد.
نتیجه گیری:
تحقیقی که بر روی محله پابلنو انجام گرفت سه نتیجه مهم را در پی داشت:
الف) حسی از هویت اجتماعی در رابطه با محلهای که مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت، بدین معنا که مقولهبندی شهری-اجتماعی «محله» یک کاتاگوری مناسب برای هویت اجتماعی ساکنین است. بنابراین، مرزهایی که به صورت مشترک تعریف شده است (بعد قلمرویی)، آگاهی نسبت به گذشته مشترک (بعد زمانی)، تعلق به یک طبقه کاری (بعد اجتماعی)، مجموعه ای از فعالیتهای اجتماعی خاص (بعد رفتاری) و، بویژه، یک شیوه خاص زندگی که شبیه به یک شهر کوچک است (بعد روانی-اجتماعی)، ابعاد اصلی هستند که هویت اجتماعی شهری ساکنین پابلنو را تعریف می کنند.
ب) مجموعهای از مکانهای خاص به عنوان فضاهای شهری سمبلیک مد نظر قرار گرفتند. در این بین خیابان رامبلا دل پابلنو به عنوان مهمترین مکان نمادین شناسایی شد. مردم محله به این خیابان به عنوان یک مکان شاخص نگاه می کند که گذشته محله، حال حاضر آن و انتظارات مربوط به آینده را نمادینه می کند. به علاوه، حوزه اجتماعی درکشده آن (گروهی از معانی که به این خیابان اشاره دارند) دارای محتوایی مطابق با پیچیدگی، شفافیت و همگونی شگرف آن است. این همگونی از طریق تحلیل و ارزیابی متغیرهای اصلی و متغیرهای شخصی تأیید شده است؛ نتایج نشان دهنده استحکام معانی اجتماعی ساخته شده مرتبط با فضاهای شهری است. از سوی دیگر، دهکده المپیک و ساحل ماربلو، بویژه در رابطه با آینده محله، مکانهای نمادین دیگر هستند.
پ) میتوان روششناسی که برای انجام این تحقیق انتخاب شده را به عنوان یک روش معتبر برای کاوش در موضوع هویت اجتماعی، از طریق معانی برساخته اجتماعی مرتبط با فضای شهری، در نظر گرفت. بنابراین رویکرد سهگانه – تاریخی-اجتماعی، کمی و کیفی – طرحریزی شد، همچنین مثلث نتایج کسب شده از هر مؤلفه برای طرحهای پیشنهادی ما بسیار کاربردی بوده است.
– برای مشاهده نمودارها و جداول می توانید به لینک منبع مقاله مراجعه کنید.
منبع:
http://www.raco.cat/index.php/Waterfront/article/viewFile/214518/284810