الوییز ارته برگردان آریا نوری
اولین قدمی که برای رسم یک تصویر از جامعه ی امروزی فرانسه به ذهن خطور می کند پرداختن به دسته بندی های سنتی است : فقرا ، ثروتمندان، طبقه ی متوسط ، شاغلین ، بازنشسته ها و . . . حال اگر بخواهیم از این منظر به مساله بپردازیم ، افرادی که به عنوان ” کارگران ” در جامعه شناخته می شوند در کدام دسته جای می گیرند؟ تنها یک سوم این افراد در کارخانه ها مشغولند. چه کسی حتی به ذهن خود این مساله را راه می دهد که یک نانوا ، راننده ی تاکسی ، باغبان یا نجار را در طبقه ی کارگر جای دهد؟ مشخصا خودشان این کار را نمی کنند. به هر حال جالب است بدانید بسیاری از این افراد در دسته ی ۶ میلیون ” کارگر” فرانسوی جای می گیرند.
نوشتههای مرتبط
وضعیت بازنشسته های فرانسوی چیست؟ افرادی که در حال حاضر تعدادشان به بیش از ۱۵ میلیون نفر می رسد و امروزه جزو اقشار بسیار فعال جامعه ی فرانسه محسوب می شوند. اصطلاح معروف ” طبقه ی متوسط ” که همه از آن سخن به میان می آورند و هیچ کس هم به درستی نمی داند چه کسانی در این طبقه جای می گیرند، چه مفهومی در بر دارد؟ کارمندان ، هنرمندان ، کشاورزان و . . . به واقع چه کسانی هستند و چه جایگاهی در فرانسه ی امروز دارند؟
در واقع طبقه بندی های فوق که بخش اعظمشان بر اساس شرایط شغلی صورت می پذیرد، به تنهایی برای ارائه ی تفکری روشن از جامعه ی امروز فرانسه کافی نیست. این مساله قطعا بدین علت است که امروزه دیگر تنها شرایط شغلی نیست که وضعیت زندگی افراد را مشخص می کند. در طول صده ی گذشته با افزایش زمان تحصیل از میزان کار روزانه کاسته شده و به همان میزان فعالیت های فرهنگی ، ورزشی ، تفریحی ، خانه داری ، مراقبت از خود ، روابط اجتماعی ، فعالیت های سیاسی یا حزبی و . . . افزایش پیدا کرده است . . . در نظر ژان ویارد این شیوه های جدید زندگی سبب بروز تغییراتی گسترده در بطن جامعه ی امروز فرانسه شده است.
در حال حاضر زمان برای پرداختن به جامعه ی فرانسه و تجزیه و تحلیل آن مناسب به نظر می رسد. زمان آن رسیده است که ورای کلیشه های موجود به بررسی تحول جامعه ای بپردازیم که در حال گذار است. هدف ما در این پرونده پرده برداری از حقایق جامعه ی امروزی فرانسه است ، حقایقی که در پس پرده ی تقسیم بندی های عنوان شده پنهان شده اند. به همین علت هم هست که ما به صورت داوطلبانه از پرداخت به هویت مذهبی ، قومی ، جنسیتی و . . . خودداری کرده ایم . . .
قسمت هفتم : نسل جوان
الوییز ارته
منبع : مجله ی علوم انسانی فرانسه
تاریخ انتشار : ۲۳/۰۸/۲۰۱۳
در حال حاضر تنها ۴۵ درصد جوانان فرانسوی بین ۲۰ تا ۲۵ سال به تحصیل مشغولند. پس سایرین به چه کاری مشغول هستند؟ آن ها را می توان در عرصه های کارهای ساخت و ساز (۱) ، مراکز شغل یابی (۲) و یا در خانه ی خود پیدا کرد ، آن ها کسانی هستند که در آمارها مورد توجه قرار نمی گیرند . . . بهتر است نگاهی به وضعیتشان بیندازیم.
زمانی که صحبت از جوانان به میان می آید ، دو کلیشه خیلی سریع به ذهن خطور می کند : از یک طرف نسل ایگرگ ( ۳) و و از طرفی دیگر نسل شک و تردید (۴). اصطلاح اول در اصل به نسل ایکس (۵) اشاره می کند که از آن ها با عنوان نسل از توهم درامده (۶) نیز یاد می شود : این دو اصطلاح برای اشاره به افرادی به کار گرفته می شود که در حال حاضر در دهه ی چهارم زندگی خود هستند. هدف از به کار بردن اصطلاح نسل ایگرگ ، نشان دادن این مساله است که نسل جوان فرانسه نسلی شاداب ، همگام با حقیقت زندگی است که به خوبی می تواند با خلاقیت گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اصطلاح نسل شک و تردید ، برای اشاره به مشکلات اقتصادی و اجتماعی این نسل که سبب می شود آن ها در پی کردن شغل با مشکل مواجه شوند ، به کار گرفته می شود. نسل جوان فعلی در فرانسه ، جایگاه خاصی در سیاست های عمومی دولت ندارد ، مابین خشم و ناامیدی در تلاطم است و در وهله ی اول به واسطه ی مشکلاتی که در پیدا کردن جای پای خود در بازار کار و در حالتی جامع تر ، در جامعه دارد ، شناخته می شود.
دو تصویر متضاد ارائه شده ، برای تفکری بهتر درباره ی وضعیت نسل جوان فرانسه ارائه شده است ، نسلی که اصلی ترین ویژگی اش ناهمگونیست. (۷) چه وجه مشترکی بین یک بیکار ، یک آرایشگر زن، یک ورزشکار سطح بالا و یک جوان دیپلمه که قرار است در آینده معلم بشود ، وجود دارد؟ چه تفاوتی بین یک جوان بیکار فرانسوی و یک دانشجوی هنگ کنگی وجود دارد؟ جوانان گروه همگنی نیستند، در اصل جوانی بیشتر از آنکه یک جایگاه اجتماعی باشد ، مجموعه ای از آزمون های سخت است. این مساله را فرانسوآ دوبه (۸) ، جامعه شناس فرانسوی مطرح کرده. جوانی ، در وهله ی اول ، یک بازه ی سنی کم و بیش طولانی با دو آزمون سخت اقتصادی و هویتی است.
پایان مدرسه در هجده و نیم سالگی
خروج از نظام آموزشی ، یکی از بزرگترین فدم های پیش روی جوانان است. این یکی از لحظه هاییست که هر کس باید برای به دست آوردن جایگاه مناسب کاری خود در آینده تلاش کند. در فرانسه ، معمولا نوجوانان در سن هجده و نیم سالگی مدرسه را به پایان می رسانند. با وجود اینکه مدت زمان تحصیل در فرانسه افزایش یافته ، ذکر یک حقیقت لازم به نظر می رسد ، حقیقتی که شاید پنهان مانده باشد : اکثر قریب به اتفاق جوانانی که ۱۸ تا ۲۹ سال سن دارند ، در دانشگاه ها مشغول تحصیل نیستند و وارد بازار کار شده اند. حال به میل خود یا از روی اجبار ، نیمه وقت یا پاره وقت ، با قرارداد دائمی یا موقت ، کارمند یا کارگر. . . به همین ترتیب ۹۲ درصد جوانان ۲۵ تا ۲۹ ساله ی فرانسوی و نیمی از جوانان ۲۰ تا ۲۴ ساله وارد مرحله ی تلاش برای پیدا کردن کار می شوند.
بسیاری از این افراد ، به علت پیدا نکردن شغلی مناسب ، یا بیکارند یا به صورت پاره وقت کار می کنند. به همین علت ، در حال حاضر ورود به بازار کار به یکی از معضلات اصلی جوانان در فرانسه بدل گشته است. بسیاری از جوانان به دنبال بستن قرار دادهای کاری نامحدود هستند ، فرصتی که کمتر برای ایشان پیش می آید. آمار بیکاری در بین جوانان فرانسوی بسیار قابل توجه است : در سه ماهه ی آخر سال ۲۰۱۱ ، ۲۳ درصد جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ سال بیکار بوده اند ، این مساله در حالبست که این میزان برای کل کسانی که قابلیت کار کردن دارند ولی بیکارند ، تنها به ۹.۴ درصد می رسد.این آمار در برخی از محله های محروم ، برای جوانان از ۴۰ درصد نیز عبور می کند. با این وجود این آمار را باید به صورت نسبی مد نظر قرار داد: این آمار به این معنا نیست که در حال حاضر ۲۳ درصد جوانان فرانسوی به هیچ فعالیتی مشغول نیستند چرا که در این آمار دانشجویان به عنوان شاغل در نظر گرفته نشده اند.
فروشنده ، نگهبان ، کارهای کامپیوتری . . .
جوانانی که مشغول به کارند ، به چه فعالیت هایی اشتفال دارند؟ در شرایط فعلی ، برخی از مشاغل به این علت که نیاز به توانایی های جدیدی دارند ، فرصت های شغلی مناسبی را در اختیار جوانان قرار می دهند. برای مثل فعالیت هایی که نیازمند توانایی در کار با رایانه و اینترنت هستند.
به طور کلی اما ، جوانان در ۶ زیرمجموعه ی شغلی حضور بسیار پررنگی دارند، زیرمجموعه هایی که حقوق دریافتی آن ها نیز پایین است : کارهای ساختمانی( ۴۰ درصد کارگران ساختمانی کمتر از ۲۵ سال دارند) ، فروشندگی ، کار در هتل و رستوران ( آشپزی ، نظافت ، سرویس دهی) ، کارهای آرایشی – بهداشتی، کارهای خانگی ( نظافتچی خانه ، پرستار خانگی و . . . ) و اجراهای فرهنگی – اجتماعی ( مجری گری در برنامه های مختلف ، صحنه گردانی و . . . )این شغل هاکه اغلب فصلی بوده و سخت نیز هستند ، ماهیتی موقتی دارند؛ این مساله بدین معناست که بسیاری از جوانانی که به این مشاغل اشتغال دارند ، با پیدا کردن شغلی بهتر ، خیلی سریع از کار فعلی خود استعفا می دهند.
.
مدرک تحصیلی ، پویایی، منطقه : عوامل توقف
قرار دادهای کاری جوانان ، که اغلب شرایطی بسیار ابتدایی نیز دارند ، یکی دیگر از علل مشکلاتیست که ایشان در بازار کار با آن ها دست و پنجه نرم می کنند : یک جوان حقوق بگیر از هر دو جوان ، شرایط کاری خاصی دارد : وی یا در حال گذراندن مراحل آموزشیست ، یا غیابی کار می کند و یا قرارداد با مدت محدود (۹) دارد. به این مسائل باید دوره های کارآموزی را نیز اضافه کرد ، دوره هایی که بیشتر به اشکال انحرافی شغل شباهت دارند. در سال ۲۰۱۱ ، بیش از ۱.۵ میلیون کار آموز در فرانسه وجود داشته ، این مساله در شرایطیست که در ۷ سال گذشته ، این میزان تنها نصف مقدار فعلی بوده است.
شرایط ابتدایی کار که پس از ۲۵ سالگی نامحسوس تر می شود ، به خصوص در مورد جوانتر ها صدق دارد ، یعنی کسانی که خیلی زود وارد بازار کار شده و مدرک تحصیلی بالایی ندارند. به همین علت ، مدرک تحصیلی را می توان یکی از عمده مشکلات نسل جوان فرانسه قلمداد کرد : سال های اول زندگی دانشجویی که بلافاصله پس از اخذ مدرک مهندسی ، موقق می شود قرار دادی با مدت نامحدود کسب کند ، دانشجویی که در رشته ی علوم انسانی مدرک لیسانس داشته و در حال سپری کردن دوره ی کارآموزیست و در نهایت جوانی که مدرک تحصیلی نداشته و تمامی تلاشش را برای گذران زندگیش به کار می بندد ، یکسان نیست. تحقیقی که روی وضعیت جوانانی که در سال ۲۰۰۷ از نظام آموزشی فرانسه خارج شده اند صورت گرفته ، نشان می دهد ۸۵ درصد جوانانی که مدرک حداقل معادل لبسانس کسب می کنند ، حداکثر تا ۳ سال پس از پایان تحصیلات خود ، وارد بازار کار می شوند ، این مساله در شرایطیست که این میزان برای جوانانی که مدرک ندارند ، تنها ۴۸ درصد است. برای گروه اول ، دوره های کاراموزی و قرارداد های موقت کاری تنها مرحله ای زودگذر است ولی برای گروه دوم ، این شرایط ممکن است تا سال های طولانی امتداد پیدا کند.
محل زندگی و قابلیت جا به جایی نیز نقش بسیار مهمی در پیدا کردن کار ایفا می کند. جوانانای که مدرک تحصیلی ندارند و در شهرستان ها یا روستاها ساکن هستند مشکل بسیار بیشتری در پیدا کردن کار دارند. از این لحاظ ، بهتر است ساکن پاریس و یا شهرهای بزرگ فرانسه بود تا مناطق روستایی آن. سسیل وان دو ولد(۱۰) ، جامعه شناس، در این مورد گفته:
« در حال حاضر شکاف گسترده ای بین جوانان ساکن شهرهای بزرگ که برای ادامه ی تحصیلات و یا پیدا کردن کار قابلیت جا به جایی دارند و کسانی که این توانایی را ندارند و در مناطقی محبوسند که فرصت های شغلی آن محدود است ، در حال شکل گیریست.»
غیر فعال : دانشجویان . . . و دیگران
این دسته ی افراد ، بیشتر ۲.۵ میلیون دانشجوی فرانسوی را در بر می گیرد ، افرادی که تنها نیمی از جوانان گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال را تشکیل می دهند. در بین این دسته هم نابرابری به وضوح احساس می شود. برخی از ایشان در کنار درس خود کار هم می کنند (۲۵ درصد) و ما بقی تنها به کمک پدر و مادرش امورات خود را می گذرانند.
چهره ی نسل دانشجوی فرانسه نیز تغییراتی را به خود دیده است ، چرا که تنها ۳۵ درصد افرادی که به تازگی مدرک دیپلم خود را کسب می کنند وارد دانشگاه می شوند. ۲۸ درصد ایشان وارد حوزه ی تحصیلات کوتاه مدت دو ساله می شوند، ۸ درصد آن ها وارد کلاس های آماده سازی برای کار می وند و در نهایت مابقی ایشان نیز وارد مدارسی می شوند که تحت نظر دانشگاه ها نیستند ( مدارس فرهنگی ، کمک های پزشکی ، اجتماعی و . . . ) دانشگاه در بین نسل جوان فرانسه که در حال حاضر مدرک دیپلم خود را کسب می کند ، ارزش گذشته ی خود را از دست داده است چرا که میزان شکست تحصیلی در آن بالا رفته ، به خصوص در ترم های اول. در واقع بسیاری از دانشجویان در همان یکی دو سال اول تحصیل خود در دانشگاه ، بیشتر در جا می زنند تا این که سرانجام بدون اینکه اصلا مدرکی کسب کرده باشند ، ترک تحصیل می کنند. جامعه شناسان فرانسوی از این افراد با عنوان مدرک ندارهای آموزش عالی (۱۱) یاد می کنند. هر ساله در فرانسه ، بیست درصد دانشجویان ، ترک تحصیل می کنند.
در نهایت به بررسی وضعیت جوانانی خواهیم پرداخت که نه دانشجو هستند، نه کاراموز ، نه شاغل و نه حتی بی کار! ایشان ترک تحصیل کرده اند ، بی کار هستند ولی الزاما نامشان در فهرست بیکاران به ثبت نرسیده است. گروهی از ایشان به مراقبت و نگهداری از فرزندانشان می پردازند ، برخی دیگر از آن ها در خانه ی پدر و مادرشان زندگی می کنند و اصلا هیچ کاری انجام نمی دهند، برخی از آن ها در خیابان زندگی می کنند ، گروهی از آن ها به خاطر مشکلات سلامتی ای که دارند توانایی کار کردن ندارند ، در نهایت هم برخی از ایشان اصلا نام خود را در فهرست بیکاران ثبت نمی کنند چرا که می دانند غرامتی دریافت نخواهند کرد.
تعدا این افراد چه قدر است؟ تا همین اواخر ، تعداد ایشان در آمار قید نمی شد. کمیسیون اروپا (۱۲) ، در سال ۲۰۱۰ از وضعیت این افراد تعریف جدیدی ارائه داد و لایحه ای برای گنجانده شدن ایشان در آمار ها تصویب کرد. در ۳۰ کشور عضو اتحادیه ی اروپا ، این افراد ۱۲.۶ درصد افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله را تشکیل می دهند. این آمار معرف ۲۲.۳ میلیون جوان است که ۱۴.۶ میلیون از آن ها نه فعالتی دارند و نه تحصیل کرده اند. در بستر بحران اقتصادی فعلی ، این جوانان یکی از آسیب پذیر ترین اقشار هستند چرا که اولین گروهی هستند که در حاشیه ی طرد شدن و یا به انزوا کشیده شدن قرار می گیرند.
BTP : Le secteur du bâtiment et des travaux publics
Pôle emploi
génération Y
génération précaire
génération X
génération désenchantée
hétérogénéité
François Dubet
CDD : Contrat à durée déteminée
Cécile Van de Velde
non-diplômés du supérieur
La Commission européenne
قسمت اول : http://www.anthropology.ir/node/25347
قسمت دوم : http://www.anthropology.ir/node/25576
قسمت سوم :http://www.anthropology.ir/node/25692
قسمت چهارم : http://www.anthropology.ir/node/25801
قسمت پنجم : http://www.anthropology.ir/node/25929
قسمت ششم : http://www.anthropology.ir/node/26063
متن اصلی در وبگاه گروه مترجمان پیشرو : http://pishrotranslation.ir/post/640
پرونده ی آریا نوری در انسان شناسی و فرهنگ :
http://www.anthropology.ir/node/24940