مقدمه
با وجود تحریمها و تهدیدهای نرم میتوان با تغییر مسیر از صنعت تکبعدی و وابسته کشور به منابع خام و نفتی کاسته و به سوی صنایعی تازهپا مانند گردشگری سوق داد تا از فشارهای وارده بر اقتصاد کشور کم شود.
نوشتههای مرتبط
در این راه با بررسی عوامل حضور گردشگران در ایران باید از برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت استفاده نمود تا در راستای چشمانداز ۲۰ ساله کشور پیش رفت و بهطور کل با شکستن فرض تداوم روند کنونی، گردشگری را به سوی توسعهیافتگی پایدار پیش برد و از جاذبههای طبیعی، باستانی و فرهنگی بهعنوان عرصهای برای بالا بردن سطح تقاضای گردشگران خارجی سود جست.
شتاب جهان به سوی ماشینیزم، اهمیت صنعت گردشگری را بیش از پیش آشکار میکند. گردشگری صنعتی کمهزینه اما پر فایده است. در نیم سده اخیر گردشگری رشد بیسابقهای داشته و خود را به یکی از بازیگران اصلی تجارت مبدل کرده است (Schuckmann، ۲۰۱۱: ۱۳۷۳). ایران با داشتن یک میلیون و دویست هزار تپه و صد و پنجاه هزار اثر تاریخی و منابع متنوع جزو ده کشور اول دارای جاذبههای گردشگری دنیا و پنج کشور اول در زمینه تنوع و جذابیت اکوتوریسم دنیا است (سقایی، ۱۳۸۶: ۴۸).
تقاضا بدون شک معیاری اساسی برای جذب گردشگران به منطقه است و تمامی فعالیتهای برنامهریزی در جهت کنترل یا افزایش تقاضا صورت میگیرند. عواملی همچون وضعیت سیاسی، وضعیت سوخت، تغییر در تمایلات سفر، میزان زمان اوقات فراغت و تبلیغات بر سطح تقاضا تأثیر میگذارند (Goldner، ۲۰۰۶: ۳۶۸). بههرحال فاکتورهای پیشبرندهای وجود دارد که اغلب پایهای برای جذب گردشگر است و مشخص میکند کشور چه تعداد گردشگر دریافت خواهد کرد (Frechthing، ۲۰۰۷: ۵۲).
درک سطح مطلق و نسبی عرضه و تقاضا در فرایند بازاریابی صنعت گردشگری میتواند چارچوب مفهومی مناسبی برای دانستن ماهیت تصمیمگیریهای گردشگران فراهم کند و از این طریق در توسعه بازارهای فعلی و رونق مقاصد گردشگری موثر واقع شود (حیدری، ۱۳۹۰: ۲۰۳). هدف اصلی از موضوع مورد پژوهش ما، پیدا کردن عوامل موثر بر تقاضای گردشگری خارجی در ایران به منظور بهبود جذب بیشتر آنها است.
نکته مهم در این مقاله این است که این یافتهها را تنها جهت آشنایی با دیدگاههای برخی گردشگران خارجی میتوان مورد استفاده قرار داد و به دلیل عدم بازگشت مناسب و کافی پاسخنامهها توسط برخی خوشههای نمونهگیری شده، روایی و پایایی لازم را ندارد.
چارچوب تئوریک
یکی از عناصر مهم و اولیه برای برنامهریزی گردشگری مطالعه روند تقاضا از نظر حجم و عوامل است (۵۱۱ :۲۰۰۳ ,Law). در واقع مطالعات منتشر شده درباره تجزیه و تحلیل تقاضا را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول تمرکزشان بر عوامل غیر علّی تقاضا است و گروه دوم بر تکنیکهای علّی تقاضا اشاره دارند (۴۳۷ :۲۰۰۳ ,Song).
عوامل موثر بر تقاضا به دو دستهی اقتصادی و غیر اقتصادی تقسیم میشوند. در بسیاری از منابع تقاضای گردشگری، تقاضای گردشگری به کمک تئوریهای اقتصادی تجزیه و تحلیل شده است (برای نمونه، ابزار و تئوریهای رفتار مصرفکننده). این تئوریها فاکتورهای اقتصادی مانند: درآمد، قیمت، قیمت جایگزین، تبلیغات و محدودیت عرضه را بهعنوان عوامل اصلی موثر تقاضا پیشنهاد میدهند
(Goh: 2011. 1860).
در مقابل عوامل غیر اقتصادی مانند، روانشناسی، انسانشناسی و عوامل جامعهشناختی در مطالعات تقاضای سفر تجزیه و تحلیل نشده است (همان). مدلهای علی در تلاش برای شناسایی و اندازهگیری عوامل موثر بر تقاضا اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی هستند (Chu، ۲۰۰۴: ۲۱۰)
نظریهی رفتار مصرفکننده و بر اساس آن تابع تقاضا از مباحث پیشرفته در اقتصاد است و بر روی دو موضوع انتخاب محصول و رضایت از آن تمرکز دارد (پیرس، ۱۳۸۹: ۲۷).
روند اقتصاد در قالب عرضه و تقاضا عمل میکند. اما گردشگری تنها یک فعالیت اقتصادی نیست. الگوهای زیادی برای تقاضای گردشگری در اغلب مقالات خارجی یافت میشود. با این وجود در این پژوهش نمیتوان از جنبهی غیر اقتصادی گردشگری صرفنظر کرد؛ چرا که فرض ما بر تأثیرگذاری بیشتر از سوی عوامل غیر اقتصادی است. عرضه متعلق به فعالیتهای مقصد است و تقاضا از طرف گردشگران است. عوامل موثر بر تقاضا تابعی از عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است.
نرخ روند تعداد گردشگران ورودی به ایران، از طریق تعداد ورودی گردشگران خارجی از سالی که آمار آن موجود است تا به امروز به دست آمد و سپس با تشکیل تابع روند، تعداد ورودی گردشگران آینده پیشبینی شد. در مرحله بعد به این پرسش پرداختیم که به چه دلیل این گردشگران در ایران حضور یافتند یا به عبارتی عواملی که در این سفر تأثیر گذار بوده چیست؟ همچنین کشف عواملی که رغبت گردشگران را برای تجربهی دوبارهی سفرشان به ایران کاهش یا افزایش میدهد را نیز بررسی کردیم.
در این راه برای عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی از مدلهای تجربی گذشته و تئوریهای ساختاری، تئوریهای مصرف و تئوریهای تقاضا بهره بردیم.
D=f (attractions, economic. impact, non- economic. impact)
D: نشاندهندهی متغیر وابستهی تقاضا است که به تعداد گردشگرانی که مقصد ایران را بر میگزینند اشاره دارد.
Attractions (جاذبهها): جاذبه از عواملی است که در هیچ یک از عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی نمیگنجد. اما میتواند عامل موثری در جذب گردشگر باشد. جاذبهها میتواند طبیعی و یا انسانساخت باشد.
Economic impact (پیامدهای اقتصادی): نشاندهندهی متغیرهای مستقل اقتصادی موثر بر تقاضا است.
Non-economic. Impact (پیامدهای غیر اقتصادی): نشاندهندهی متغیرهای مستقل غیر اقتصادی موثر بر تقاضا است. این عوامل شامل عوامل اجتماعی، عوامل سیاسی و عوامل زیست محیطی است.
متغیرها اینگونه تعریف شدند که تقاضا وابسته به جاذبه، عوامل اقتصادی و عوامل غیر اقتصادی است. جاذبه را میتوان به جذابیتهای طبیعی که شامل شکل اراضی، گیاهان و جانوران است و جاذبههای انسانساخت که شامل آثار تاریخی یا نوین میشود، تقسیم نمود. همچنین میتوان جاذبه را بر اساس تمایزات فرهنگی تقسیم کرد که نمونهای از آن شامل زبان، موسیقی و فولکلور است (نائیجی، ۱۳۸۸: ۱۶).
عوامل اقتصادی: درآمد، قیمت و نرخ ارز است.
عوامل اجتماعی: انگیزه، تسهیلات و خدمات، میزبان، زیر ساختها، منابع و تبلیغات و نحوهی معرفی جاذبهها و نیروی انسانی آموزشدیده است.
عوامل سیاسی: محدودیتها و قوانین، امنیت و روابط دیپلماتیک است.
عوامل زیستمحیطی: فاصله، پاکیزگی اماکن، حفاظت مناطق تاریخی و آب و هوا است.
روش پژوهش
از آنجا که برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده کردهایم، لذا جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات این بخش، ابتدا دادههای پژوهش از پرسشنامهها استخراج و در جدول اطلاعات کلی یا جدول مادر تنظیم شد. سپس کلیه دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار spss در قالب توصیف و تحلیل ارائه گردیده است. در آمار توصیفی در این پژوهش از جداول توزیع فراوانی و نمودارهای ستونی استفاده شده است و در آمار استنباطی از آزمونهای نرمالیتی دادهها، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندمتغیره. برای پیشبینی تقاضا در آینده نیز از سری زمانی، trend (تحلیل روند) استفاده شده است.
پژوهش حاضر برحسب هدف از نوع کاربردی، بر حسب نحوهی کنترل از نوع غیر آزمایشی است و در دستهبندی پژوهشها بر مبنای دادهها و تحلیل از نوع کمی است.
این پژوهش در بازهی زمانی اسفند ۹۱ تا مهر ۹۲ انجام شده و به لحاظ مکانی اغلب شهرها و مناطق گردشگرپذیر را پوشش داده است. جامعهی آماری در این تحقیق کلیهی گردشگران ورودی به ایران از طریق هر یک از مرزهای هوایی، زمینی و دریایی است که از تاریخ اسفند ۹۱ تا مهر ۹۲ به ایران وارد شدند. نمونهها به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. با توجه به گروههای ناهمگن گردشگران و نیاز پژوهش به نظرات انواع مختلف گردشگری این روش برای نمونهگیری انتخاب شده است. مقدار آلفای کرونباخ به دست آماده برابر با ۰.۶۶۰ است که نشاندهنده پایایی متوسط پرسشنامه است. تأیید روایی این پرسشنامه صوری بوده و توسط استادان این حوزه صورت پذیرفت. با وجود پخش کردن تعداد ۳۹۰ پرسشنامه در تهران، اصفهان، شیراز، یزد، مشهد و مازندران، و قرار دادن پرسشنامه اینترنتی در سایت، تنها تعداد ۱۲۰ پرسشنامه قابل قبول دریافت شد. به دلیل ریزش بالای پرسشنامهها تصمیم گرفته شد از برخی از گردشگران مصاحبه صورت گیرد تا نقصان تعداد آمار برای تعمیم برطرف گردد.
یافتهها:
سن پاسخدهندهها مشخص کرده است که در بین کسانی که به پرسش پاسخ دادند، ۱۶% سنی بین ۱۸- ۲۵ دارند، ۳۳% سنی بین ۲۵-۳۵ دارند، ۳۲% سنی بین ۳۵-۵۰ دارند، ۱۸% سنی بین ۵۰- ۷۰ دارند و در آخر کسی بالاتر از ۷۰ سال سن نداشته است.
جنسیت: بیش از ۵۲ درصد از پاسخگویان مرد و ۴۷.۵ درصد از آنان زن بودند.
تحصیلات: ۹.۲ درصد از پاسخگویان در مقطع تحصیلی زیر دیپلم و ۵۴.۲ درصد از آنان در مقطع تحصیلی کارشناسی و ۳۰.۸ درصدشان در مقطع کارشناسی ارشد بودهاند. این در حالی است که بیش از ۵ درصد از آنان دارای مدرک دکتری بودهاند.
منطقه گردشگرفرست: ۳۵ درصد از پاسخگویان در منطقه آسیا و ۷.۵ درصد از آنان در منطقه آمریکا و ۴۵ درصد از پاسخگویان در اروپا زندگی میکنند. این در حالی است که فقط ۳.۳ درصد از پاسخگویان از منطقه اقیانوسیه به ایران سفر کردند.
دین: ۵۰ درصد از پاسخگویان مسلمان و ۴۱.۷ درصدشان مسیحی بودهاند. این در حالی است که ۸.۳ درصد از پاسخگویان دارای دین و مذهب خاصی نبودهاند.
میزان درآمد: ۲۲.۵ درصد از پاسخگویان سطح درآمدشان بالا و بیش از ۵۲ درصد متوسط و ۲۴.۲ درصد آنان سطح درآمدشان پایین بوده است و درصد ناچیزی از پاسخگویان دارای سطح درآمد خیلی پایین بودهاند.
چگونگی آشنایی با مقاصد گردشگری ایران: بیش از ۱۳ درصد از پاسخگویان توسط ماهواره و بیش از ۵۴ درصدشان توسط اینترنت و ۲۰ درصد آنان به وسیله مطبوعات و کتاب با جاذبههای ایران آشنا شدهاند و ۱۲.۵ درصد از پاسخگویان از راههای دیگری با ایران آشنا بودهاند.
دفعات سفر به ایران: ۴۵ درصد از پاسخگویان قبلا به ایران سفر کرده بودند و ۵۵ درصدشان برای بار اول به ایران آمدند. بیش از ۵۱ درصد از پاسخگویان تمایلشان به سفر دوباره به ایران زیاد و بیش از۴۷ درصد متوسط و ۱.۷ درصد آنان تمایل کمی داشتهاند.
مهمترین جاذبه های بازدیدشده: بیش از ۳۳ درصد از پاسخگویان از کوهستانها و ۲۶.۷ درصد از دریا و ساحل و ۲۵.۸ درصدشان از جنگل دیدن کرده و ۱۴.۲ درصد هم به مناطق کویری سفر داشتهاند. ۴۱ درصد از پاسخگویان از بناهای پیش از میلاد مسیح و پیش از اسلام و ۳۱ درصد از مساجد و بناهای اسلامی و ۲۸ درصدشان از موزهها دیدن کردهاند.
از آن بخشی که به زیارتگاهها رفتند، بیش از ۵۳ درصد از حرم امام رضا (ع) و ۳۷ درصد از حرم حضرت معصومه (ع) دیدن کردهاند. میزان درصدی که پاسخگویان از حرم حضرت شاهچراغ و کلیساها و آتشکدهی زرتشتیان دیدن کردند ناچیز و هر کدام برابر ۱.۹ درصد بوده است. همچنین تقریبا ۴ درصد از پاسخگویان از دیگر آرامگاهها دیدن کردهاند.
از آن بخشی که به دیدن مقاصد فرهنگی رفتند، ۷۳ درصد از پاسخگویان از جشنوارهها و فستیوالها و ۹ درصدشان از زندگی ایلات و عشایر ایران دیدن کردهاند. همچنین ۱۸ درصد از آنان از دیگر جاذبههای فرهنگی دیدن کردند.
از آن بخشی که به دیدن جاذبههای مدرن رفتند، ۷۵ درصدشان از پارکهای موضوعی و ۲۵ درصدشان از جاذبههای مدرن دیگر دیدن کردهاند. لازم به ذکر است که هیچ پاسخگویی از ساختمانها و سازهها دیدن نکرده است.
تحلیل آماری:
رگرسیون چند متغیری به روش توام یا اینتر نشان میدهد که مقدار ضریب همبستگی بین متغیرها ۷۳/۰ است. بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تحقیق (میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان مورد مطالعه) همبستگی نسبتا خوبی حکمفرما است. اما مقدار ضریب تعیین تعدیل شده که برابر با ۵۳/۰ است. به عبارت دیگر مجموعه متغیرهای مستقل، نزدیک به یک دوم واریانس متغیر میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان مورد مطالعه را پیشبینی یا برآورد میکنند.
با توجه به معنیداری مقدار آزمون F (92/60) در سطح خطای کوچکتر از ۰۱/۰ میتوان نتیجه گرفت که مدل رگرسیونی تحقیق مرکب از ۵ متغیر مستقل و متغیر وابسته (میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان) مدل خوبی بوده و مجموعه متغیرهای مستقل قادرند تغییرات میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان را تبیین کنند.
بر اساس نتایج این تحلیل رگرسیون، متغیرهای عوامل زیست محیطی و جاذبهها بهخاطر اینکه سطح خطای مقدار t آنها بالاتر از ۰۵/۰ است، متغیرهای مذکور بر متغیر میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان تاثیر نداشتهاند. متغیرهای عوامل اجتماعی (با ضریب تاثیر۳۴۵/۰)، عوامل سیاسی (با ضریب تأثیر ۳۰۰/۰) و عوامل اقتصادی (با ضریب تأثیر ۱۵۸/۰) به ترتیب از ضرایب تأثیر رگرسیون استاندارد شده و معنادار بر متغیر وابسته میزان تقاضای گردشگری پاسخگویان برخوردار بودهاند.
روند گردشگری ایران:
روند گردشگری ایران حاکی از تقسیمبندی این صنعت به سه دوره زمانی در فاصله سال های ۱۳۴۸-۱۳۹۱ دارد. در دورهی پیش از انقلاب اسلامی یعنی سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ تعداد گردشگران خارجی رشد فزایندهای داشت. در این سالها افزایش نفت، مساعد بودن فضای سیاسی- اجتماعی و توجه فراوان به صنعت گردشگری سبب ایجاد رشد فزاینده در تعداد گردشگر خارجی گردید (تولایی، ۱۳۸۶: ۱۷۶). در ایران از سال ۱۳۵۲ آمار گردشگری بهعنوان صنعتی که مورد توجه قرار گرفته بود دقیقتر ثبت شده است. سال ۱۳۵۲ شمسی مصادف با سال ۱۹۷۳ میلادی است. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری تعداد گردشگران بینالمللی در این سال۲۷۸/۲ میلیون نفر اعلام شده که از این تعداد حدود ۱،۳۴۱،۲۹۵ نفر وارد ایران شدند. در سالهای بعد به دلیل بحرانهای اقتصادی و افزایش قیمت نفت درصد رشد گردشگران بینالمللی کاهش یافت. تعداد گردشگران ورودی در این سالها از حدود ۲۴ هزار نفر به بیش از ۵۰۰ هزار نفر رسید. همچنین در طول این سالها در آمد ارزی حاصل از گردشگری از ۹۳/۲۰% به ۵۲/۳۳ درصد رسید. در طول دورهی اول، روند تعداد گردشگران و درآمد ارزی حاصله شاهد نوساناتی بوده و فقط شاهد رشد نبوده است.
اما دوره دوم که با پیروزی انقلاب اسلامی و پایان جنگ تحمیلی مقارن بود (۱۳۵۸-۱۳۶۷) را میتوان بدترین دوره به لحاظ صنعت گردشگری ایران نامید (همان: ۱۷۷). در ابتدای این دوره، تعداد گردشگران ورودی از ۵۰۰ هزار نفر به ۱۴۲ هزار نفر کاهش یافت؛ یعنی کاهش ۷۰% تعداد گردشگران که تا پایان دورهی دوم تعداد گردشگران به ۷۱ هزار نفر رسید. در سال ۱۳۵۸ که شروع دورهی دوم است، درآمد ارزی از ۲۳۵ میلیون دلار به ۶۴ میلیون دلار رسید. بنابراین درآمد ارزی حاصل از گردشگری نیز کاهش ۷۰ درصدی را در این سال تجربه کرد. در پایان این دوره به سال ۱۳۶۷ همزمان با کاهش تعداد گردشگران، درآمد ارزی نیز کاهش یافت و به ۲۹ میلیون دلار رسید. در این دوره نیز تعداد گردشگران و درآمد ارزی حاصله نوسان داشته و گاه افزایش و یا کاهش را تجربه کرده است.
در دورهی سوم و با پایان جنگ، گردشگری نیز به آرامی حرکت رو به رشدی را آغاز کرد. در دورهی سوم کمتر شاهد نوسانات شدید تعداد گردشگران و درآمد ارزی حاصل از گردشگری بودیم. از سال ۱۳۷۵، ایران دوباره شاهد رشد گردشگران خارجی بوده است. به گونهای که تعداد گردشگران در سال ۱۳۹۰، ۳،۲۹۴،۱۲۶ نفر بود. در سال ۱۹۹۶ که همزمان با ۱۳۷۵ در ایران است، طبق آمار سازمان جهانی گردشگری تعداد گردشگران بینالمللی برابر ۶/۵۶۹ میلیون نفر است. سهم ایران در این سال حدود ۰۱۲/۰ درصد کل گردشگران بینالمللی است. همچنین تعداد گردشگران بینالمللی در سال ۲۰۱۱ میلادی بیش از یک میلیارد نفر است. که از این تعداد حدود ۳/۰ درصد وارد ایران شدهاند.
بهطور قطع پس از جنگ شاهد رشد تعداد گردشگران خارجی در ایران بودهایم، ولی هنوز حتی نتوانستیم ۱% از سهم کل گردشگران را از آن خود کنیم. این در حالی است که در چشمانداز سال ۱۴۰۴ شمسی تعداد گردشگران خارجی رقم ۰۰۰/۰۰۰/۲۰ نفر است. که با توجه به پیشبینی تا سال ۹۳ باید رشدی بیش از ۶۰% را تجربه میکرد تا این تعداد گردشگر خارجی محقق شود. سازمان جهانی گردشگری تعداد گردشگران را تا سال ۲۰۲۰ میلادی، ۵۶۱/۱ میلیارد نفر پیشبینی کرده است.
تعداد گردشگران خارجی در سال ۹۰، ۳/۲۹۴/۱۲۶بوده که با توجه به پیشبینی ARIMA به رقم ۳/۳۴۵/۱۲۶ در سال ۹۱ رسیده است. یعنی رشدی کمتر از ۲% داشته است. این رقم برای سال ۹۲، ۳/۴۵۳/۲۸۱ پیشبینی شده که نسبت به سال قبل رشدی بیش از ۳% داشته است. اما برای سال ۹۳، رقم پیشبینی شده برابر ۳/۸۷۶/۱۲۳ بوده که نسبت به سال گذشتهاش رشدی بیش از ۱۲% را تجربه خواهد کرد.
نتیجه:
در سند چشمانداز بیست ساله ۱۴۰۴ شمسی، تعداد گردشگران خارجی رقم ۰۰۰/۰۰۰/۲۰ نفر برآورد شده است. که وضعیت تا سال ۹۳ باید رشدی بیش از ۶۰% را تجربه میکرد تا این تعداد گردشگر خارجی محقق شود. سازمان جهانی گردشگری تعداد گردشگران را تا سال ۲۰۲۰ میلادی، ۵۶۱/۱ میلیارد نفر پیشبینی کرده است.
برای رسیدن به این رقم چه مسائل و عواملی را باید در نظر گرفت؟
پیشبینی UNWTO برای گردشگران بینالمللی در سال ۲۰۲۰ میلادی رقم یک میلیارد و پانصد و شصت میلیون نفر (۱،۵۶۰،۰۰۰،۰۰۰) است. که اروپا با ۷۱۷ میلیون نفر در صدر قرار دارد و پس از آن آسیا و پاسفیک با ۳۹۷ میلیون نفر و آمریکا با ۲۸۲ میلیون نفر قرار دارند. در ردیفهای بعدی به ترتیب آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا قرار خواهند داشت. پرسش اینجاست که چگونه با استفاده از عوامل موثر بر تقاضای گردشگری سهم ایران را از بین گردشگران بینالمللی افزایش دهیم؟
انگیزهی حدود ۵۹% پاسخگویان این پژوهش از سفر به ایران، جاذبههای طبیعی است. از این ۵۹% حدود ۳۳% برای کوهپیمایی به ایران سفر کردند. برای سهولت دستیابی گردشگران به کوهستانها و سایتهای گردشگری کوهستانها چه اقداماتی انجام شده است و اصلاَ چه سایتهایی به این امر اختصاص داده شده است؟
گردشگرانی که از کوهستانها دیدن کردند، از پاکی هوای کوهستان لذت بردند، ولی ۴۰% از آنها مسیرهای دسترسی را سخت و نا امن دانستند که میتواند مانعی برای جذب بیشتر گردشگران به این بخش باشد. در جذب گردشگران طبیعت، دریا رتبهی دوم را با اختلاف کمی از جنگل به دست آورده است. با وجودی که شاید ساحل ایران برای بسیاری از گردشگران به دلیل نبود چهار اس (sea, sun, sand, sex) جاذب نباشد، اما گردشگران مسلمان علاقهی زیادی به استفاده از ساحل مخصوص خزر دارند. در این بین ۴۴% گردشگران با آلودگی ساحل مشکل داشتند.
درباره کلیهی جاذبههای طبیعی، نکتهی مشترک مورد بررسی کیفیت وسایل نقلیه و طولانی بودن و کیفیت راههای ارتباطی بود. که از عوامل نارضایتی در بین گردشگران بود. اما درباره اطلاعاتی که در طول سفر دریافت کردند نیز رضایت چندانی نداشتند. به نظر گردشگران، این اطلاعات میتواند بیشتر باشد.
درباره جاذبههای تاریخی، ۴۱% گردشگران برای دیدن اماکن و بناهای پیش از میلاد مسیح و پیش از اسلام به ایران سفر کردند. از مشکلات گردشگران در این مقاصد کیفیت راههای ارتباطی و وسایل نقلیه بود. در موردی دیگر، ناآگاهی اغلب مردم از زبان انگلیسی بود که برای گردشگران مشکلساز میشد. به نظر ۳۱% از گردشگران، از اماکن تاریخی خیلی مراقبت و محافظت نمیشود.
بخشی از گردشگرانی که برای جاذبههای فرهنگی به ایران سفر کردند از ایلات و عشایر دیدن کردند. مشکل این گردشگران نیز شامل وسایل نقلیه بود. به نظر آنها نیز اطلاعات در طی سفر کافی نبود و دسترسی به اطلاعات ساده نیست. در ضمن به نظر بیشترشان، از این جاذبهی فرهنگی خیلی حفاظت نمیشود.
اما در بین جاذبههای زیارتی که ۱۹% کل گردشگران را شامل می شود ۵۵% از گردشگران برای دیدن و زیارت حرم امام رضا به ایران سفر کردند و حدود ۳۸% برای زیارت حرم حضرت معصومه به ایران سفر کردند. در بین تسهیلات و خدمات دریافتی، گردشگران از کیفیت وسایل نقلیه چندان راضی نبودند.
بازدیدکنندگان پارکهای موضوعی نیز از ناآگاهی مردم با زبان انگلیسی ناراضی بودند. و از کیفیت آژانسهای مسافرتی نیز چندان راضی نبودند.
اما در کل برای جاذبهها به نظر میآید کیفیت وسایل نقلیه و کیفیت راههای ارتباطی، در اختیار گذاشتن اطلاعات کافی از مکان مورد بازدید از مسائلی است که رسیدگی به آنها میتواند جلب رضایت بیشتر گردشگران را در پی داشته باشد.
۵۵% از گردشگران برای دریافت روادید مشکل داشتند که عامل بسیار مهمی در جذب گردشگران خواهد بود. با سهل کردن روند دریافت روادید میتوان گردشگران بیشتری جذب کرد. بهطور کل با روابط دیپلماتیک بازتر بهویژه با کشورهای اروپایی که بالاترین درصد گردشگران ورودی ایران هستند و دادن روادید به این گردشگران، تقاضا را برای گردشگران علاقمند به حضور در ایران افزایش میدهد.
ارائهی خدمات بانکی نیز آنقدر به نظر گردشگران ضعیف آمد که ۶۹% از آنان رای به نارضایتی از آن دهند. شاید خدمات بانکی در بسیاری از کشورها حتی ضعیفتر از ایران باشد، ولی توقع گردشگران از ایران ارائهی خدمات بانکی بهتر و آسانتری است.
بیش از ۹۰% از گردشگران تحصیلاتی در حد کارشناسی و بالاتر داشتند. همچنین بیش از ۶۰% از گردشگران میانسال هستند. این اعداد نشان از این دارد که هدف از سفر به ایران تفریح نیست و با امکانات جاذبهای موجود و تنها با رسیدگی به مسائلی مانند خدمات حمل و نقل جادهای و هوایی میتوان در آیندهای نزدیک شاهد افزایش تقاضا بود.
از عوامل مهم دیگر در جذب گردشگران تبلیغات است که زیاد جدی گرفته نشده است. بیش از ۵۴% از گردشگران از طریق اینترنت با ایران و جاذبههای آن آشنا شدهاند. این یعنی به خواست خودشان درباره ایران اطلاعاتی کسب کردند نه به خواست ما. با تبلیغات درست میتوان تقاضای پنهان را نیز به سمت بازار ایران جذب نمود. مانند بسیاری از کشورها که بالاترین سود ناخالص ملی را از صنعت گردشگری به دست میآورند. در پرسشی که از گردشگران برای تمایل به بازگشتشان به ایران داشتیم، متوجه تمایل ۵۱% به سفر دوباره به ایران شدیم. همچنین ۴۸% از گردشگران کسانی بودند که شاید به ایران باز گردند (درصد زیادی به خاطر سن بالا این پاسخ را دادند). میتوان بخش اعظمی از این تمایل را بالفعل کرد. حدود ۸۲% از گردشگران نیز در پاسخ به سئوالی که درباره تشویق دوستان و آشنایانشان به سفر ایران بود پاسخ مثبت دادند و این درصدها نشانگر تمایل به سفر ایران تقاضای بالقوه دارد که با رفع موانع پیش رو میتوان راه را برای حضور بیشتر گردشگران در سالهای آتی هموار کرد.
رایانامه نویسنده: Bahar.roushenas@gmail.com
منابع:
۱ – تولائی، سیمین (۱۳۸۶)، مروری بر صنعت گردشگری، دانشگاه تربیت معلم
۲ – پیرس، فیلیپ (۱۳۹۱)، رفتار گردشگر، ترجمه ضرغام بروجنی، حمید، مهکامه
۳ – پاپلی یزدی، محمد حسین و سقایی، مهدی، (۱۳۹۰)، گردشگری (ماهیت و مفاهیم)، سمت
۴ – حیدری، رحیم، (۱۳۹۰)، مبانی برنامهریزی صنعت گردشگری، سمت
Chu, Fong-Lin (2004), “Forecasting tourism demand: a cubic polynomial approach”, Tourism Management, pp: 209-218
Fong-Lin Cho (2007), “Analyzing and fore casting tourism demand with ARAM algorithm”, Tourism management, 29, pp: 1185-1190
Goh, Carey, Law, Rob (2003), “Incorporating the rough sets theory into travel demand analysis”, Tourism Management, pp: 511-517
Goh, Carey (2012), “Exploring impact of climate on tourism demand, Annals of …?
Law, Rob (2000), “Back-propagation learning in improving the accuracy Of neural network-based tourism demand forecasting”, Tourism Management, pp: 331-340
Lin Chu, Fong (2008), “Analyzing and forecasting tourism demand with ARAR algorithm”, Tourism Management, pp: 1185-1196
Schuckmann,Steffen W and etc (2011), “Analysis of factor influencing the development of transport infrastructure until the year 2030- A Delphi based scenario study”, Technological forecasting of social change, pp: 1373-1387