خلاصه فیلم
“مغزهای کوچک زنگ زده” داستان یک باند مواد مخدر در حلبی آبادهای تهران است که از قضا ماءمن و پناهگاه کودکان بی سرپرست و جوانان بیکار حاشیه شهر است که متلاشی شدن آن، بحرانی جدی در خانواده شاهین (با بازی نوید محمدزاده) ایجاد میکند. مغزهای کوچک زنگ زده» در مورد سه برادر است؛ شکور و شاهین و شهروز، شکور(فرهاد اصلانی) برادر بزرگتر است و البته جای پدر منفعل خانواده را پر میکند او یک آشپزخانه (مواد مخدر) دارد. آن ها در حلبی آبادی زندگی میکنند. شکور بچههای بیخانمان را میخرد و پرورش میدهد تا بعدتر در خدمت آشپزخانه باشند، او سالهاست شاهین را در آشپزخانه خودش دارد اما به او پر و بال نمیدهد. شاهین (نوید محمدزاده) کمی شیرین میزند، از آن طرف شهروز با سن کم موقعیت بهتری دارد، شهره هم که خواهر خانواده است مسائل خودش را دارد، اما این همهی داستان نیست.
نوشتههای مرتبط
هومن سیدی در فیلم خود،مشکلات زنان اعم از دایره بسته زندگی،عدم امکان مشارکت اجتماعی در جامعه مرد سالار ،فقر اجتماعی وبسیاری دیگر را در فیلم نشان میدهد. اما نکته اصلی که سیدی همواره در کارنامه سینمایی گذشته خود برروی آن تاکید دارد مساله کودکان و نوجوانان است! نوجوانانی که در چنین جوامعی رشد می کنند به چوپانان آینده این جوامع تبدیل خواهند شد. و همان طور که در فیلم اشاره می کند وجود چوپان برای حیات گوسفندان ضروری به نظر می رسد:
«اگر چوپان نباشد گوسفندان یا گم می شوند یا گرگ به آنها حمله میکند و آنها را می کشد حتی ممکنه خودشان از گرسنگی تلف بشوند، چون مغز ندارند اگر کسی مغز ندارد نیاز به چوپان دارد.»( از متن فیلم)
فضا به مثابه تفاوت نسلی
یکی از فضا هایی که نسل نوجوان امروز ما به نوعی از آن محروم است ولی نوجوان طبقه مورد بحث از آن هنوز استفاده می کند «محله و کوچه» است. کوچه بعنوان فضایی برای شکل گیری شخصیت اجتماعی نوجوانان تاثیر زیادی داردآنها در فضای کوچه با یکدیگر ارتباط برقرار کرده،دوست پیدا می کنند و تعاملات اجتماعی را گسترش داده و زندگی آینده را تمرین می کنند.«رفیق و بچه محل»بودن در این فضا فرهنگ خاص خودش را دارد و رفاقت های شکل گرفته در چنین فضایی از پایداری بیشتری برخوردار است. قهر و آشتی و تعاملات دوستی در این دوران خاطرات جمعی مشترکی را شکل می دهد که با خود معنای واقعی رفاقت همراه با نمادهای محلی و همراهی با مفهوم خانه،کوچه و محله را به همراه دارد.
ازعمل اجتماعی تا عاملیت
نوجوانان در جامعه دارای آنومی اجتماعی سرعت فرایند ورود به بزرگسالی را سریعتر از بقیه همسالان خود طی می کند.در واقع بین ورود به اجتماع تا پذیرش مسئولیت اجتماعی در آن جامعه این فرایند سرعت بیشتری دارد،زیرا اغلب آنان در سنین نوجوانی به دنیای خلاف وارد می شوند و این نسل نوجوان در شرایطی رشد یافته که امر خلاف به عنوان امری روزمره محسوب می شود و به عبارتی این نسل آن را درونی کرده است.اما روند این فرایند درمیان نوجوانان یکسان نیست آنها از دوران کودکی حتی از ۴ سالگی از طرق مختلفی چون جدایی از پدر و مادر و بزرگ شدن توسط افرادی مانند شکور با این دنیا آشنا می شوند.به گفته هربرت مید آنها از طریق نقش پذیری امور انحرافی و خلاف هنجارهای اجتماعی(چاقو کشی،فروش و جابجایی مواد،درگیری و دعوا بدون مباحثه در امور خانوادگی و…)بواسطه میزان پذیرش الگوهای نقشی که از گروه های مرجع(افرادی مانند شکور) آموخته اند،این فرایند را کند تر یا سریعتر طی می کنند. این تاثیر گذاری بدلیل توانایی آنها در کاربرد قدرت است،قدرتی که با تحقیر دیگران در جمع و بیرحمی در تصمیم گیری نسبت به افراد معنا می یابد. زیرا آنها از همان کودکی سلسه مراتب نقشی بزرگسالان را یاد می گیرند و با عواقب سر پیچی و نافرمانی به خوبی آشنا می شوند.
نوجوان با انجام عمل اجتماعی (خلاف)که در حیطه بزرگسالان است پا به عرصه بزرگسالی می گذارد.عمل مرز تعیین کننده حیات انسانی است.عمل اجتماعی همه مولفه هایی را که ذیل دو گانگی های سنتی است مد نظر قرار می دهد.:فرد،جامعه،ماده-ایده ، ذهن-جسم،سوژه-ابژه،بودن-شدن.رجوع به مفهوم شدن بسیار با اهمیت است زیرا در مفهوم «شدن» عمل به عنوان لحظات پیوند بخش زمان و مراتب تاریخ معنا میشود.آنچه در مرز تعیین و جدا می شود آینده است.از طریق عمل است که «ما» می شویم.توقفی وجود ندارد،همواره با آن استمرار دارد. شهروز اول با کشتن خواهر و بعد با کشتن مامور انتظامی وارد این دنیا می شود. عمل،گذشته ،حال و آینده را به استحصال بودن ربط می دهد. عمل در زمان گسترده می شود،ساختار موقت آن،یعنی ضرب اهنگ آن ارجع تر از همه این موارد سمت و سو گیری آن سازنده معنای آن است.
اهل عمل بودن افرادی مانند شکور انها را ملزم می سازد که با تعیُن موقعیت ها ارتباط پیدا کنند.آنها را سریعا بسنجند،از نقطه نظری آنها را ارزیابی کنند و دریابند چه باید بکنند.این افراد برای حفظ و بهبود موقعیت خود وقتی که سرمایه آنها در مخاطره قرار می گیرد با هم رقابت می کنند. هم گروه های رقیب و هم موقعیتی که بر سر آن با هم رقابت می کنند.درگیری باند شکور با افراد باندی که فیلم خواهر او را در دست دارند تبیین کننده این موضوع است.از نظر تاریخ گروهی مهم است که به ایجاد خود توانا باشد،به این معنا که پیگیر مجموعه ای از منافع باشدو در طلب مجموعه منافع مشخصی باشد،خصلتی پایدار در افراد بوجود آورد که قابل جابجایی در حیطه های اجتماعی را داشته باشند.این خصلت یا نشانه افرادی است که به نمونه های نمادین گروه یا طبقه خود تبدیل شده اند و با شرایطی که با آن مواجه اند با روش ارتباطی ویژه خود آن را به عنوان هویت برگزیده اند.نمونه اش شاهین است که بعد از دستگیری شکور داغ پیشانی را به عنوان هویت خلاف خود برمی گزیند و در پی فروش زمین شکور برای کسب منافع شخصی است.این افراد با خصلت محسوس سود جویانه که ناشی از شکل گیری شخصیت انها در موقعیت اجتماعی جدیدشان است قدرت خلق و پیگیری پویا و مبتکرانه ای را کسب می کنند که عملی بسیار مدبرانه است. و در اینجاست که ما شاهدیم شاهین که تا قبل از دستگیری شکور شیرین می نمود ناگهان در بدست آوردن منافع ایده ها و خلاقیت های را از خود نشان می دهد.
جمع بندی
عامل و عاملیت افرادی مانند امیر و شاهین به عنوان عامل ها در مبارزات موجود گرفتار شده و ناخواسته ملزم به موضع گیری و جانبداری می شوند در نتیجه مقیدند که دنبال اهدافی معین باشند.عاملیت شکور با تبدیل به رقیبی استراتژیک، عامل ها را به سمت حمایت از منافع جمع هدایت می کندهمان گونه که در سکانسی می بینیم شکور،شاهین را به دنبال خواستگار خواهر می فرستد. از طرف دیگر شاهین بعد از اطلاع از اینکه فرزند این خانواده نیست بر خلاف تصور به فکر انتقام نمی افتد.و میل غالب در زندگی انسانی برای او پیش می آید تا توانایی های خود را به کار گیرد تا از خواهر ناتنی درمقابل خانواده خودش( شهروز)حراست کند. همچنین بین عامل و عاملیت رابطه هستی شناختی وجود دارد و این در حالی است که افراد تحت سلطه(شاهین)و افراد مسلط(شکور)معمولا جایگاه های خود را در ساختار بازآفرینی می کنند. همان طور که در پایان فیلم شهروز به عنوان چوپان جدید معرفی می شود و بدین ترتیب است که ساختار،عاملیت را با توزیع قدرت به عامل¬ها عطا می کند و عامل¬ها،وارثان این نظم وساختار،تمامی قدرت خود را به کار می برند تا از داشته های خود دفاع کنند و یا آن را افزایش دهند. عاملیت جدید ممکن است ساختار بندی تازه ای در درون نظام توزیع قدرت ایجاد می کند. اما این تازگی، تغییری در ساختار و عاملیت نظام خانواده ایجاد نمی کند اما همه به منافع شخصی و شرایط زندگی بر می گردد که به قول بوین آن را باید جماعت ماکیاولی نامید.
منبع:پارکر،جان(۱۳۸۵)ساختاربندی،ترجمه امیر عباس سعیدی پور؛انتشارات اشیان
قانعی راد،محمد امین(۱۳۹۶)زوال پدر سالاری،انتشارات نقد فرهنگ