انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

صورت بندی های گفتمانی در مطالعات دیرینه شناسی فوکو

مفهوم گفتمان در ایران برای نخستین بار از سوی داریوش آشوری مورد استفاده قرار گرفت. برای این کلمه در زبان فارسی معادل های مختلفی به کار برده شده که عبارتند از : گفتار، سخن، وعظ، خطابه و مقال.

گفتمان واژه ای است که در حوزه های وسیعی از علوم به کار رفته است و همین نگاه متفاوت، ارایه تعریفی روشن و صادق را از آن با مشکل مواجهه ساخته است.

فرکلاف در این باره می گوید: «گفتمان مفهومی پیچیده دارد، عمدتاً به این خاطر که معانی بسیار متناقض و متداخل و از چشم اندازهای نظری و عملی گوناگون ارایه شده است».

به اعتقاد ون دایک هم گفتمان مانند مفاهیمی مثل زبان، ارتباط، تعامل، جامعه و فرهنگ مفهومی اساسا مبهم و گنگ است.

مجموع چند تعریفی که از تحلیل گفتمان آورده شد، بیانگر آن است که: « زبان شناسان در بحث از تحلیل گفتمان دو دیدگاه را مطرح می کنند: نخست، دیدگاهی که تحلیل گفتمان را بررسی و تحلیل واحدهای بزرگ تر از جمله تعریف می کند و دوم دیدگاهی که تحلیل گفتمان را تمرکز خاص بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان می داند. دیدگاه اول را که به شکل و صورت متن توجه می کند، ساختارگرا و دیدگاه دوم را که به کارکرد متن توجه دارد، کارکردگرا نامیده اند. اولی، گفتمان را واحد مشخصی از زبان می داند که بزرگ تر از جمله است و تحلیل گفتمان را تحلیل و بررسی این واحدها برمی شمرد؛ دومی تحلیل گفتمان را مطالعه ی جنبه های مختلف چگونگی استفاده از زبان می داند که بر روی کارکردهای واحدهای زبانی متمرکز است. این عده ، اعمال و کردار مردم و هم چنین مقاصد معینی را که آ ن ها در به کارگیری زبان بدان توجه دارند مدنظر قرار داده و سعی می کنند معانی اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی آن ها را بشناسند».( بهرام پور،۱۳۷۹: ۱۰ ، همچنین مراجعه شود به مقاله آشنایی مقدماتی با گفتمان، تحلیل گفتمان و تحلیل انتقادی گفتمان ).

در همه رویکردهای گفتمانی فوکو چهره برجسته و پیشتاز می باشد: « نوشته ها و زندگی فوکو نشانگر پیشرفته ترین مواضع موجود درباره شکل دهی دوباره به تاریخ و نظریه انتقادی اند، چیزی که آن را میتوان، باز جهت دهی نظریه انتقادی نامید. به تعبیر جیمز جانسون، فوکو منابع مورد نیاز برای آموزه های انتقادی را فراهم می کند. این نگرش انتقادی در آخرین مصاحبه فوکو به خوبی قابل مشاهده است، آن جا که میگوید: « نقش روشنفکر این نیست که به دیگران بگوید چه کنند، او حق چنین کاری را ندارد. کار روشنفکر شکل دادن به اراده سیاسی دیگران نیست؛ کار او از طریق تحلیل هایی که در رشته خودش انجام می دهد، مکرر در مکرر تردید کردن در آن چیزهایی است که بدیهی فرض می شود، بهم زدن عادتهای فکری و ذهنی مردم است… برانداختن چیزهای آشنا و پذیرفته شده است، بازبینی قواعد و نهادها است… و مشارکت درشکل گیری اراده سیاسی ». (حسین زاده راد، آیا مقاومت در برابر قدرت امکان پذیر است؟: ۱۲۶)

دو کلید واژه مهم، در اندیشه گفتمانی فوکو دارای اهمیت می باشند: تبار شناسی و دیرینه شناسی.

فوکو در تعریف تبار شناسی معتقد است: « تبار شناسی شکلی از تاریخ است که می تواند سازمان دانش، گفتمان ها، قلمروهای موضوعات و غیره را شرح دهد بی آنکه مجبور باشد به سوژه ای ارجاع دهد که یا نسبت به قلمرو رویدادها موضعی متعالی دارد و یا در سیر تاریخ در همسانی تهی خود پیش می رود ». (شیرازی و آقا احمدی، ۱۳۸۸).

نظریه ی گفتمان فوکو در مطالعات او در مورد دیرینه شناسی شکل می گیرد: «همه ی آثاری که فوکو تا دیرینه شناسی دانش نوشته همراه با خود این اثر در درجه اول متوجه گفتمان است». (اسمارت، ۱۳۸۵: ۵۳)

«کار دیرینه شناسی آن است که سامان و انگاره ی دانایی هر روزگار را در سایه ی اسناد و مدارک مربوط به همان دوران مطالعه کند». (ضیمران، ۱۳۷۸: ۴۸)

بنابراین:«موضوع تحلیل دیرینه شناختی ارایه ی توصیفی از بایگانی است یعنی آن چه در یک گفتمان می توان از آن سخن گفت، چه سخن هایی ادامه ی حیات می دهند ناپدید می شوند مورد استفاده مجدد قرار می گیرند سرکوب یا سانسور می شوند در چه شرایطی معتبر مشکوک یا نا معتبر دانسته می شوند». (همو)

دیرینه شناسی راهی برای انجام تحلیل تاریخی درباره ی نظام های تفکر یا گفتمان است به بیان دقیق تر دیرینه شناسی درصدد توصیف بایگانی است اصطلاحی که فوکو برای اشاره به نظام کلی شکل گیری و دگرگونی گفتمان ها که در دوره ای معین و در جامعه ای خاص وجود دارد به کار می برد هدف نهایی چنین تحلیلی ثبت شرایط وجود گفتمان و عرصه عملی کاربست آن است دیرینه شناسی می خواهد گستره وجود و کارکرد یک عمل گفتمانی را تحلیل و توصیف کند… و کل قلمرو نهادها، مناسبات اقتصادی و روابط اجتماعی ای را کشف کند که بر مبنای آنها مفصل بندی گفتمانی معینی شکل می گیرد.

فوکو اعتقاد دارد:« روش های تحلیلی را که در دیرینه شناسی دنبال کرده است یک بنیان پژوهشی ویژه ای که هر گونه خود شیفتگی متعالی آزاد است فراهم آورده است یعنی روش توصیف تاریخی که به اندیشه نیروی شبه الاهی نسبت نمی دهد و سوژه را همچون سرچشمه و علت مسلم اندیشه و کنش طرح می کند. از آنجا که موضوع هایی نظیر علیت تاریخی، تداوم، پیشرفت، و همسانی به اسطوره ی انسانی همچون مولف فرمانفرمای آگاهی اش وابسته است این کنار گذاشتن متعالی آغاز گر پژوهش در مورد عدم تداوم تاریخی(که پیشتر پنهان بود) و نیز تمایز هایی در سخن و اندیشه است که با این شیوه در ویژگی و جزئیات مشخص قابل شناخت می شوند». (برنز، ۱۳۷۳: ۶۵).

فوکو معتقد است موضوع مورد مطالعه دیرینه شناسانه صورتبندی های گفتمانی است او در جریان تحول صورتبندیهای گفتمانی چهار آستانه را مشخص کرده است :

آستانه ثبوت: آستانه اول در صورتبندی گفتمانی است و در پیدایی آن اعمـال، مداخلـه دارد عمل گفتمانی آن مجموعه فعالیت هایی را در بر می گیرد که در قالب هایی مانند گفتن و نوشـتن قضایای گفتمانی را ایجاد می کند.(کچوئیـان، ۱۳۸۲ : ۶۴ ).خطابه های شفاهی و بیانهای مکتوب ارائه شده آستانه ثبوت را محقق می سازد.

آستانه معرفت شناسیت: در جریان عملیات مربوط به یک صورت بندی گفتمانی، مجموعه ای از قضایا با یکدیگر ترکیـب و جفت و جور می شوند، چنین ادعا میشود که هنجارهای معتبری بـرای تأئیـد و انـسجام (قـضایا) بوجود آورده اند. حتی اگر در این امر ناموفق باشند، آسـتانه معرفـت شناسـیت سـر رسـیده اسـت .» (همو ) این صـورت گفتمـانی ، بـه صـورت نقـد و الگـودهی ، کـار کـرد مـسلطی را در مجموعه دانش به عهده میگیرد.

۳ -آستانه علمیت زمانی است که قضایا در انطباق با قواعد دیرینه شناسـانه ، بـرای سـاخت احکـام علمی از معیارهای صوری تبعیت کرده و تطبیق می یابد.(همو، شیرازی).

۴- آستانه صوری سازی :هنگامی که گفتمـان علمـی ، اصـول متعـارف عناصـر ی را کـه بـه کـار میگیرد، و ساختهای گزاره ای خاص خود را مشخص می کند و روشن می سازد که چه تغییراتـی را میتواند بپذیرد، از آستانه صوری سازی گذشته است»(همو،کچوئیان، مراجعه شود به مقاله دیرینه شناسی و تبار شناسی فوکو در مقابل روش های تاریخی متداول در علوم اجتماعی، پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال سوم، شماره ۴ ).

بنابراین هرصورت بندی گفتمانی چهارعنوان اساسی دارد،که در دیرینه شناسی در پی آنها هستند :

۱-صورت بندی موضوعات.

۲ -صورت بندی مفاهیم .

۳ -صورت بندی کیفیت بیانی.

۴-صورت بندی راهبردها.

منابع:

۱-اسمارت بری، ۱۳۸۵، میشل فوکو، ترجمه ی لیلا جو افشانی و حسن چاوشیان؛ نشر اختران.

۲-بهرام پور،شعبانعلی، ۱۳۷۹ ، تحلیل انتقادی گفتمان نوشته نورمن فرکلاف، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.

۳- برنز،اریک،۱۳۷۳، میشل فوکو،تهران:نشرقلم.

۴-حسین زاده راد، کاوه،۱۳۹۱، آیا مقاومت در برابر قدرت امکان پذیر است؟، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، شماره ۸.

۵-رابینو، پل و دریفوس، هیوبرت،۱۳۷۹،میشل فوکو، فراسوی ساختارگرایی و هرمنوتیک، ترجمه ی حسین بشیریه، نشر نی.

۶- شیرازی، محمد، قربانعلی آقا احمدی، ۱۳۸۸، دیرینه شناسی و تبار شناسی فوکو در مقابل روش های تاریخی متداول در علوم اجتماعی، پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال سوم، شماره ۴.

۷-ضیمران محمد، ۱۳۷۸، میشل فوکو: دانش و قدرت، نشر هرمس.

۸-کچوئیان،حسین،۱۳۸۲، فوکو ودیرینه شناسی دانش،تهران:دانشگاه تهران.