صورت فلکی سنبله ششمین صورت فلکی در منطقه البروج است. آیکون این صورت معمولا به سمیای زنی که خوشه ای در دست دارد، تصویر شده است.در سومر شواهدی در دست است که این صورت فلکی اهمیت زیادی داشته و صورت فلکی شیر کم کم جای آن را می گیرد. در اسطوره های سومری ایزدبانوی بزرگ سومر نین هورسگ (Ninhursag) به معنی«سرور کوههای بزرگ» با این صورت فلکی مربوط بود و تصور می شد هنگامی که خورشید در چرخش خود در ستارۀ باکره قرار می گرفت، نین هورسگ آبستن می شد (Schwabe, Archetyp und Tierkreis S. 48). در فهرست مول آپین، نام این صورت فلکی «مول آب سین» (Mul Ab sin) آمده و آب سین به معنی کشتزار است. اما از آنجا که در برخی منابع به صورت «فورو» (furrow) و «مول کی هال» (Mul Ki-Hal) هم آمده است، می توان آن را به معنی «زمین بخش شده» هم دانست. «فورو» نیز به سیمای ایزدبانویی که خوشه ای از گیاه جو را در دست دارد، نمایش داده شده است. او نمادی از زمین های کشت شده ای بود که در پاییز درو می شدند و در دانش نجوم کهن بر اساس شکل ظهور او در آسمان نوع محصول پیش گویی می شد. برای نمونه، در منابع بابلی می خوانیم که اگر «فورو» تیره باشد محصول جو کم خواهد بود. این صورت فلکی کم کم با صورت فلکی «فروند» (frond) یکی شده است. فروند را به سیمای ایزدبانویی که برگی خرما در دست دارد تصویر کرده اند. هم خوشه گندم و هم خرما دو ماده ی غذایی مهم در فرهنگ مردم این منطقه بوده است و لی در آیکون های یونانی این صورت فلکی با خوشه گندم یا زیتون نمایش داده شده است (White, pp 115-116). در پیوند با دروی محصول در این ماه و باورهای مرتبط با آن اسطوره ها و آیین های بسیاری می توان در گوشه و کنار دنیا یافت که می تواند موضوع پژوهشی جالبی را به خود اختصاص دهد.
در بندهشن نام این صورت فلکی هوشگ (Hōšag) است (Pakzad, P. 77) که در فارسی خوشه شده است. همچنین در این متن شش هزار سال آغاز آفرینش تا آمدن اهریمن از بره تا خوشه تعیین شده که هر اختری در آن هزار سال شاهی دارد (ترجمه مهرداد بهار، ص ۶۰). در باور اسطوره ای که از این متن در ارتباط با نجوم استنباط می شود، می توان تصور کرد که شش ماه آغاز سال برابر با برج هایی که از بره تا خوشه اند، متعلق به دنیای اهورایی است و از برج ترازو به این سوست که اهریمن به جهان اهورایی یورش می آورد: «چنین گوید به دین که سه هزار سال هستی مینوی بود که آفرینش بی اندیشه و بی جنبش و نابسودنی بود (که) هزاره خدائی بره، گاو و دوپیکر بود. سه هزار سال کیومرث را با گاو هستی بی پتیاره بود (که) هزاره خدائی خرچنگ و شیر و خوشه بود که روی هم شش هزار سال بود. چون هزاره خدائی به ترازو آمد، اهریمن درتاخت» (همان، ص ۱۵۵). همین عبارات نشان از تاثیر باورهایی نجومی در تقسیم بندی های زمان کیهانی و هستی دنیوی بر بنیاد حرکت سالانه ی خورشید در باورهای ایران باستان دارد. به عبارتی برج هایی که نمود حرکت خورشید از صورت فلکی بره به طرف اوج آن (= انقلاب تابستانی) تا برجی که دوباره زمان به نقطه ی صفر می رسد (یعنی ترازو) و از آن به طرف حضیض خورشید حرکت می کند، همه چیز در تضاد دو بن خیر و شر بخش بندی می شود.
نوشتههای مرتبط
در کفالایا عضوی که با این صورت فلکی مرتبط دانسته می شود قلب و روده راست است (Pettipiece, P. 65). در کتاب شرح ثمره ی بطلمیوسی شکم و آلات آن به سنبله منسوب شده اند (خواجه نصیرالدین طوسی، ص ۳۴).
این صورت فلکی را بیرونی «سنبله» یا «عذرا» آورده است (التفهیم، ص ۹۱). در منابع نجومی چون صورالکواکب آیکون این صورت فلکی به سیمای دوشیزه ای با خوشه ای گندم یا شاخه ی گلی در دست نمایش داده شده است. همچنین در التفهیم این برج ماده است و برجی سرد و خشک دانسته می شود (همان، ص ۳۱۷). این برج دلالت بر خوی سخی، نیک، راست، بسیار دان، سبکبار، بازی و پای کوفتن دارد (همان، ص ۳۲۵). وزیران و مهتران و بارخدایان و رقاصان و سرودگویان و دبیران و میانه ی مردمان به این برج مربوطند (همان، ص ۳۳۱). جایهایی چون دیوانها، تنزه گاهها، خانه زنان و جای خرمن و هر زمینی که اندروی کشت کنند به این صورت فلکی مربوطند (همان). مرتبط دانستن زمین و خرمن با سنبله ردپای همان باورهای کهن ایزدبانوان و زمین و کشاورزی است.
منابع در وبگاه محفوط است