م. استرک، ب. هورکاد ترجمه ی ملیحه درگاهی
حرم مطهر و مشهد به عنوان مرکز یادگیری و پارسایی شیعه:
استقرار حرم امام هشتم علی الرضا در مشهد این شهر را بدل به مقصد اصلی زائرین ایرانی کرده است، فرآیندی که به موجب آن بر تکریم زیارتگاه افزوده شده، با این حقیقت اهمیت یافته است که برای حدود چهار قرن، با وقفه ای چند دهه ای، زیارتگاههای شیعه ی عراق در دستان ترکان عثمانی، دشمنان و رقبای قدرتمند صفویه و جانشینانشان، بودند. علمای شیعه مشهد را هفتمین زیارتگاه بزرگ مسلمانان جهان، پس از مکه، مدینه و چهار مرقد اتبات در عراق، نجف، کربلا، سامرا و کاظمین، نامیدند (نگاه کنید به سایکس (Sykes)، شکوه جهان شیعه، p.xiii)، اما برخی از علمای شیعه جایگاه این شهر را بعد از کربلا قرار داده اند (نگاه شود به جی. ان. کرزن (G.N. Curzon)، ایران و پرسش ایرانی، لندن ۱۸۹۲، i، شماره ی ۱۵۰، ۲).
به نظر می رسد به طورواقع حرم و زیارتگاه آن در اواخر قرون شش و هفت ساخته شده باشند، زمانیکه صفویه در قرن ۱۶/۱۰ ایران را به یک کشور شیعی بدل ساخت عزم راسخی برای توسعه ی زیارتگاه شکل گرفت. پیش از این در سال ۱۴۰۴ زمانیکه سفیر اسپانیایی، کلاویجو ((Clavijo، در مسیر خود به سمت بارگاه تیمور در سمرقند توانسته بود زیارتگاه را ببیند، زیارت حرم برای غیر مسلمانان آسانتر بود. بعدها تا ابتدای نیمه ی قرن ۱۹ فقط سیاح انگلیسی جی.بی. فراسر (J.B. Fraser ) توانست با تغییر مذهب جعلی به اسلام در سال ۱۸۲۲ وارد حرم شود و در مدت مدیدی حیاط بارگاه را طراحی کند (نگاه کنید به فاطیما سوداور فرمانفرمائیان (Fatema Soudavar Farmanfarmaian )، جیمز بیلی فریزر (james Baillie Fraser) در مشهد، یا، زیارت یک اسکاتلندی در قرن ۱۹ از حرم امام رضا، در ایران، JBIPS، xxxiv [1996]، ۱۵-۱۰۱). دیگر سیاحان اروپایی در اواخر قرن ۱۹ توانستند وارد حرم شوند (جزئیات درکرزن، op. cit., i، ۱۴۸، شماره ی ۱).
اما رونق زیارتگاه مشهد قبل از ظهور خاندان صفوی و بخصوص پس از حمله ی پادشاه تیموری، میران شاه پسر تیمور، در سال ۱۳۸۹/۷۹۱ به حوالی طوس که خسارات سنگینی را به این شهر وارد کرد و به زیارتگاه سناباد به عنوان هسته ی مرکزی بعدی مشهد برتری بخشید، بهتر شده بود. پیش از این ابن بطوطه از طوس به ” شهر مشهد الرضا” که وی آن را بزرگ و پررونق توصیف می کند (ریحلا (Rihla)، چاپ سوم، ۸-۷۷، اینگ. تی آر. گیب (Eng. tr. Gibb)، چاپ سوم، ۵۸۲)، رفته بود، حاکمان تیمور همچون شاهرخ و همسرش جواهر شاد از ولینعمتان بزرگ نیمه ی اول قرن ۱۵/۹ نیز به مشهد سفر کردند؛ اما اعضای خاندان جدید صفویه برای غنی ساختن و وسعت بخشیدن به زیارتگاه با یکدیگر رقابت می کردند. شاه طهماسب اول مناره ای پوشیده از طلا در بخش شمالی صحنِ خانه بنا کرد که به همراه صحنِ نو زیارتگاه را به کناره های شرقی و شمالی آن محدود می ساختند، وی به علاوه گنبد مرقد را با ورقه های طلا و ستون طلایی در بالای آن مزین ساخت ( این ستون توسط شیبانی ها هنگامیکه در سال ۱۵۸۹/۹۹۷ به خراسان حمله کرده و مشهد را غارت کردند، به تاراج برده شد). عباس اول شاهراه اصلی شهر را طرح بندی کرد، خیابانی که از شمال غربی تا جنوب شرقی امتداد داشت و شهر را به دو نیمه ی تقریبا مساوی و منطقه ی استقرار حرم این خیابان را به دو بخش بالا و پایین تقسیم می کردند. شاه عباس دوم بیشترین توجه خود را به آذین صحن قدیمی معطوف کرد. شاه صفی دوم و پس از او سلیمان اول گنبد مرقد اما رضا را ترمیم کردند. همچنین در این دوره احسانهای از جانب پادشاهان خارج از ایران، نه تنها حاکم قطب شیعه ی هند جنوبی، شاه سلطان قلی قطب الملک در سال ۱۵۱۲/۹۱۸ ، بلکه از طرف امپراطور سنّی مغول، اکبر، که در سال ۱۵۹۵/۱۰۰۳ سفر زیارتی به مشهد داشت، صورت گرفت. نادر شاه افشار نیز همچون یک سنی از بزرگترین خیرین شهر و زیارتگاه در قرن ۱۸/۱۲ بود، وی بخش قابل توجه از غنایمی را که از هند برگردانده شده بود وقف زیارتگاه کرد. نادر شاه در سال ۱۷۳۰/۱۱۴۲ قبل از تاج گذاری مناره ای مطلا را در بخش بالایی صحن خانه ساخت که در تقارن با مناره ی دیگری بود که طهماسب اول در کناره ی شمالی صحن بنا کرده بود. وی پس از رسیدن به پادشاهی نیمه ی جنوبی صحن را مرمت کرد و دروازه ی جنوبی را به زیبایی آذین کرد و آن را با ورقه های طلا پوشش داد و به همین دلیل است که این دروازه نام تاریخی “دروازه ی طلایی نادرشاه” را کسب کرد؛ وی در مرکز این بارگاه “خانه ی آبیِ” مرمرین هشت ضلعی شناخته شده ی خود با عنوان سقاخانه ی نادری را ساخت. با وجود اینکه شهر مشهد طی سالهای قرن ۱۹ در بخشهای مختلف خود درگیر شورشهایی بر علیه دولت مرکزی بود، شاهان قاجار از فتحعلی شاه تا ناصرالدین شاه همچون دیگر حاکمان زیارتگاه را گرامی داشتند.
در ناحیه ی زیارتگاه بخشی معروف به بَست وجود داشت که از حقوق پناهگاه و محل تحصن شکل گرفته بود، این بخش به طور سنتی برای بدهکاران و طی دوره ی کوتاهی برای مجرمان فعالیت می کرد (نگاه کنید به کرزن، op. cit. , i، ۱۵۵). دروازه ی طلایی نادر به سمت جنوب تا ناحیه ی حرم امام و ساختمانهای تابع، آنچه در گویش دقیق حرم مقدس نامیده می شود، منتهی می شد. حرم تقریبا چهارضلعی دارای یک مرقد حقیقی در گوشه ی شمالی خود بود. شاه عباس اول این مرقد را روکش طلا ایجاد کرده و همچنین گنبد را به میزان ۲۰ متر/۶۵ پا ارتفاع با ورقه ی مس مطلا پوشش داد. قابل ذکر است که در این بخش به علاوه تالار دار السید ساخته ی گوهر شاد، یک دار الحافظ و مسجد عالی به نام گوهر شاد وجود دارند که از جانب مقامات بسیاری به عنوان جاذب ترین بناها در ناحیه ی مقدس به شمار می آیند ( نگاه کنید به illustr. در سایکس، op. cit. ، ۲۶۳). به علاوه در این بخش بازارها، کاروانسراها، حمامها و … پر رونقی که از املاک زیارتگاه هستند، وجود دارد اما در دوران پیشامدرن حرم اوقاف کل ایران را دارا بود و بویژه بخشهای مختلف خراسان در ایجاد درآمد برای حرم و مرمت آن سهیم بودند. بر اساس اطلاعات برگرفته از کرزن در انتهای قرن ۱۹، آخرین دگرگونی که به خاطر رونق اقتصادی و صلح یا موقعیتهای این چنینی دیگر ایجاد شد عایدی ۶۰،۰۰۰ تومانی برابر با ۱۷،۰۰۰ استرلینگ در سالِ آن زمان را نصیب زیارتگاه کرد (op. cit. , i، ۳-۱۶۲).
حرم که توسط متولی باشی غیر روحانی مدیریت می شد از اواخر قرن ۱۹ تا دوره ی پهلوی به عنوان یک اداره در حوزه ی مسئولیت استاندار خراسان قرار گرفت. طی دوران گذشته اغلب میان مدیر حرم و نمایندگان دولت مرکزی برای عهده دار شدن این مسئولیت اختلاف نظر وجود داشت؛ در زمان بازدید کرزن برادر نصیرالدین، محمد تقی میرزا، رکن الدوله، متولی باشی بود ( که در سال ۱۸۹۱ حاکم قبلی فارس جانشین وی شد). از آنجاییکه مدیریت به طور معمول ۱۰ درصد از درآمد زیارتگاه را دریافت می کرد، این بخش اداری موفق بود. تحت نظارت مدیر کارکنان بسیاری از متولیان، مجتهدان و ملّاهای در مراتب پایینتر مشغول به فعالیت بودند و برخی از آنان از طریق وراثت به این سمتها می رسیدند.
زیارت حرم امام رضا در سالهای اولیه قرن آغاز شد. در قرن ۱۹ سیاحان اروپایی و بازدیدکنندگان تلاش کردند میزن جمعیت را تخمین بزنند: فریر (Ferrier ) (1845) این مقدار را ۵۰،۰۰۰؛ خانیکف و ایستویک (Khanikoff and Eastwick) (1862) بیش از ۵۰،۰۰۰ و سی. ای. ییت (C.E. Yate) (طی سالهای ۱۸۹۰) این میزان را ۳۰،۰۰۰ برآورد کرده اند. شمار افراد طی جشنهای ویژه ی سال همچون سالگرد شهادت امام رضا و ایام محرم افزایش می یافت. مناسک زیارت شامل یک طواف سه گانه بود و هنگام طواف سه بار بر دشمنان امام و بخصوص خلیفه هارون الرشید و مأمون لعنت فرستاده می شد. زائرین از سیستم حمایتی شامل غذاهای آشپزخانه و محل استراحت برای سه شب برخوردار بودند و یک زائر که تمامی مناسک را با شیوه ی تعیین شده به جای می آورد به مشهدی ملقب می شد.
همچون زمینهای اطراف نجف و کربلا، تقدس زیارتگاه و محیط اطرافش این مکان را به محلی جاذب برای مراسم تدفین و ایجاد قبرستانهای وسیع اطراف آن مانند مقبره ی قتلگاه تا شمال، بدل ساخته است. از آنجاییکه تقاضای بسیاری برای این مکانها – نه صرفا از جانب ایرانیان بلکه همچنین از طرف شیعیان شبه قاره ی هند، افغانستان و آسیای مرکزی – وجود داشت به اجبار از یک محل بارها و بارها برای تدفین استفاده می شد. هزینه ی یک چنین تدفینی- خاکسپاری نزدیک حرم بسیار گرانقیمت بود – درآمد قابل توجهی برای حرم به همراه داشت.
مشهد علاوه بر اینکه مرکزی برای زیارت و پارسایی به شمار می آمد، مرکز آموزشی با تعداد قابل توجهی مدرسه بود که تعداد آنها در دهه های اولیه ی قرن بیستم یا به عبارتی در قرن بیستم نزدیک به بیست مدرسه بود، قدیمی ترین این مدارس که هنوز هم پابرجاست دادار نام داشت و توسط شاهرخ در سال ۱۴۲۰/۸۲۳ بنا شد، هر چند اغلب این مدارس متعلق به اواخر دوره ی صفویه بودند. از نقطه نظر معماری و هنری مدرسه ی میر جعفر که در سال ۱۶۵۰/۱۰۵۹ ساخته و وقف شد، به طور خاص مدرسه ی عالی به شمار می آید. این مدارس دانش آموزانی را از ایران و همچنین جوامع شیعه ی هندی جذب می کردند؛ در سال ۱۹۱۰سایکس شمار این دانش آموزان را ۱۲۰۰ نفر برآورد کرده بود (شکوه جهان شیعه، ۸-۲۶۷)، در این دوره بسیاری از آنان برای ادامه ی تحصیل به نجف می رفتند.
منبع:
M. Streck & B. Hourcade,” Mashhad “in, E. Bosworth, 2007, Historic Cities of the Islamc World, Leiden, Boston: Brill: 339-337
نوشتههای مرتبط
Email:malihedargahi@yahoo.com
بخش های پیشین:
ری
http://anthropology.ir/node/18609
تبریز (۴)
http://anthropology.ir/node/17934
تبریز (۳)
http://anthropology.ir/node/17696
تبریز (۲)
http://anthropology.ir/node/17478
تبریز (۱)
http://anthropology.ir/node/17249
یزد (۲)
http://anthropology.ir/node/16996
یزد (۱)
http://www.anthropology.ir/node/16757
شیراز (۲)
http://anthropology.ir/node/18837
شیراز (۱)
http://www.anthropology.ir/node/16254
اصفهان
http://anthropology.ir/node/15822
مشهد (۲)
http://anthropology.ir/node/15533
مشهد(۱)
http://anthropology.ir/node/15433