انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سیب و انار: داروهای گیاهی یا انگاره‏ های نمادین

(کارشناس ارشد ایران شناسی گرایش فرهنگ و آداب و رسوم)

چکیده

افسانه ‏ها رابطۀ تنگاتنگی با موقعیت انضمامی هستی انسان بدوی دارند و در آنها عقاید، باورها، سنت‏ها و رسوم بازتاب می‏یابد. موضوعات اساسی قصه‏ها ازدواج، فرزندآوری، باورهای عموم و در یک کلام زندگی روزمرۀ مردمان است؛ چرا که قصه‎ها پرداختۀ تودۀ مردم است و آنها سنت‏ها و عقاید خود را در آن بازگو کرده‏اند. در زمینۀ فرهنگ عامیانه، سرزمین ایران گنجینه‏ای غنی دارد. هدف از این مطالعه بررسی روش درمان ناباروری در قصه‎های عامیانۀ ایرانی است. روش پژوهش به این صورت است که داستان‏هایی که در آنها از درمان ناباروری سخن رفته از فرهنگ افسانه‏های مردم ایران (دورۀ نوزده جلدی) استخراج شده‏اند و داروهای پیشنهادی در این داستان‏ها از نظر وجود مادۀ زیستی موثر برای درمان ناباروری مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می‏دهد که نه تنها سیب و انار حاوی عنصر مؤثر زیستی برای درمان ناباروری نیستند، بلکه حتی ریشۀ درخت انار اثرات ضدباروری دارد. معهذا، انار در اساطیر ایران و دیگر ملل کشاورز، به دلیل داشتن دانه‏های سرخ فراوان، نماد برکت و فرزندآوری است. معنای نمادین انار، به دلیل مشابهت ظاهری سیب با انار و در دسترس بودن سیب در سراسر ایران به این میوه انتقال یافته و به این طریق در قصه‏ها که اسطوره‏های کوچک هستند جهت درمان ناباروری از این دو میوه به‏عنوان دارو استفاده می‏گردد؛ چرا که اسطوره‏ها کارکردی خودکار دارند و انسان‏ها دانسته و ندانسته از آن مدد می‏جویند.

کلیدواژه: سیب، انار، ناباروری، نماد، افسانه

 

۱-مقدمه
قدمت افسانه‏ها به درازای عمر انسان است چرا که آنها رابطۀ تنگاتنگ با موقعیت انضمامی هستی انسان بدوی دارند. بسیاری از نظریه‏پردازان بر این باورند که قصه‏ها حوادث زندگی روزمره و عملی انسان‏های ابتدایی را بازگو می‏کنند.»یک قصه تنها متنی نیست که املا شده باشد بلکه تقریری است زنده برای جماعتی حاضر، شنوا و تأثیرپذیر که به نیت برآوردن مقاصد خاص اجتماعی، تأیید و تقویت آداب و رسوم، رهایش از تخطی‏ها و توضیح و توجیه جهان طبیعت به قصد آموزش گفته می‏شود»(پراپ، ۱۳۷۱: ۲۰). موضوعات اساسی قصه‏ها ازدواج، فرزندآوری، باورهای عموم و در یک کلام زندگی روزمرۀ مردمان است؛ چرا که قصه‎ها پرداختۀ تودۀ مردم است و آنها سنت‏ها و عقاید خود را در آن بازگو کرده‏اند. در زمینۀ فرهنگ عامیانه، سرزمین ایران گنجینه‏ای غنی دارد. هدف از این مطالعه بررسی روش درمان ناباروری در قصه‎های عامیانۀ ایرانی است. روش پژوهش به این صورت است که داستان‏هایی که در آنها از درمان ناباروری سخن رفته از فرهنگ افسانه‏های مردم ایران (دورۀ نوزده جلدی) استخراج گشتند و داروهای پیشنهادی در این داستان‏ها از نظر وجود مادۀ مؤثر زیستی برای درمان ناباروری مورد مطالعه قرار گرفتند.
در ذیل ابتدا به روش‏های درمان ناباروری در قصه‏های عامیانه که عمدتاً گیاهان دارویی هستند، اشاره می‏گردد؛ سپس داروهای پیشنهادی برای درمان ناباروری به تفصیل از نظر مادۀ زیستی مؤثر بر ناباروری مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.

۲-روش‏های درمان ناباروری در قصه‏های عامیانۀ ایرانی
فرهنگ افسانه‏های مردم ایران تألیف علی اشرف درویشیان و رضا خندان (مهابادی) دوره‏ای نوزده جلدی است که در مجموع ۱۹۸۷ قصه در آن به ثبت رسیده که در ۵۱ قصۀ آن برای درمان ناباروری سیب یا انار تجویز شده است. خلاصۀ داستان به قرار ذیل است: پادشاه پا به سن گذاشته اما فرزندی ندارد و از این موضوع رنج می‏برد. درویشی به قصر می‏آید و علت ناراحتی پادشاه را جویا می‏شود و پس از آگاهی از مسئله سیب یا اناری به وی می‏دهد و توصیه می‏کند که آن را دو نیم نماید و با همسر خود میل کند. داستان به دو شکل متفاوت ادامه می‏یابد که بحث دربارۀ آن خارج از موضوع این پژوهش است.
از میان ۵۱ قصه‏ای که در آن داروی گیاهی تجویز شده ۴۴ قصه سیب، ۶ قصه انار و یک قصه نارنج را توصیه کرده‏اند. در ۴ قصه بر سرخ بودن سیب تأکید شده است و در یکی از قصه‏ها گفته شده که سیب باید با پوست و دانه‏اش خورده شود. در ۳۶ قصه این درویش است که سیب یا انار را می‎دهد. در ۳ قصه پیر، در ۲ قصه پیغمبر، در ۲ قصه فالگیر، در ۱ قصه دعانویس، در ۱ قصه حضرت سلیمان، در ۱ قصه حضرت خضر، در ۱ قصه مردی نورانی و در ۱ قصه رهگذر این نقش را بر عهده دارد. در ۱ قصه زن انار را پیدا می‏کند و در ۲ قصه داروی گیاهی خریداری می‏شود. در ۴۰ قصه این مرد است که دارو را می‏گیرد، در ۱۰ قصه زن و در یکی از قصه‏ها زن و مرد هر دو، با هم، دارو را می‏گیرند. با اینکه مشخص نیست که مرد یا زن کدام یک نابارورند در ۳۱ قصه زن و مرد سیب یا انار را نصف می‏کنند و می‎خورند، در ۱۸ قصه فقط زن و در ۲ قصه فقط مرد سیب یا انار را می‏خورد.