انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سوم شهریور ۱۳۲۰، ورود ارتش سرخ به تبریز و آغاز اشغال ایران

حمید ملازاده / گزارش از رویا آسیایی

تصویر: ارتش سرخ در تبریز، ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۱

“ساعت ۵:۳۰ صبح تبریزی ها به صدای غرش هواپیماهایی که بر فراز شهر پرواز می کردند از خواب بیدار شدند. ابتدا مردم به تصور اینکه هواپیماهای خودی هستند دوباره سر به بستر راحت گذاشته به خواب فرورفتند. قبلاً در شهر شایع شده بود که هواپیماهای روسی جسته و گریخته در آسمان تبریز دیده شده اند و آنها از نقاط مختلف شهر عکسبرداری می کنند. ساعت ۶ صبح پنج فروند هواپیمای روسی در آسمان تبریز ظاهر شدند، دفاع ضدهوایی تبریز شروع به شلیک کرد که هیچ یک از گلوله ها کارساز نبودند، لحظه ای بعد دو هواپیمای روسی بمب هایی در محلات ششگلان و پل سنگی رها کردند. مردم در بهت فرو رفته بودند هیچکس نمی دانست هواپیماها متعلق به چه کشوری است و برای چه منظوری شهر را بمباران می کنند. تبریزی ها که از خطرات بمباران های هوایی آگاه نبودند پشت بام ها رفته صحنه های بمباران های هوایی را تماشا می کردند. افسران و سربازان با شتاب به طرف سربازخانه ها می رفتند تا هرچه زودتر خودشان را به پادگان های نظامی برسانند. توپخانه ضد هوایی مستقر در تبریز از چهار دستگاه تجاوز نمی کردند مرتب به سوی هواپیماهای مهاجم شلیک می کردند اما هیچیک از آنها به هدف اصابت نکردند. تا ساعت ۸:۳۰ صبح بمباران شهر و شلیک توپ های ضد هوایی و مسلسل ها ادامه داشت. مردم که به تدریج به ماهیت حملات هوایی پی برده بودند دسته دسته شهر را ترک و به سوی دهات و باغات اطراف شهر سرازیر گردیدند. سربازان ذخیره و احتیاط که به خدمت فراخوانده شده بودند گروه گروه خود را به نظام وظیفه عمومی معرفی می کردند. قبلاً از طرف ستاد ارتش به کلیه سربازانی که خدمت سربازی را تمام می کردند پاکت سربسته ای داده بودند به این مضمون : با برداشتن غذای یک روزه خود را به نزدیکترین حوزه نظام وظیفه عمومی معرفی کنید و نیز از همه دارندگان وسایط نقلیه خواسته بودند که این سربازان را در اسرع وقت به مناطق مشخص برسانند. ضمناً ستاد ارتش به شهربانی ها دستور داده بود که از خروج اتوموبیل ها اعم از سواری، باری یا مسافربری ممانعت به عمل آورند و تمام وسایط نقلیه را برای حمل سرباز و آذوقه به سربازخانه ها گسیل دارند.

روس ها می آیند

ساعت دو بعد از ظهریک فروند هواپیمای اکتشافی خودی در آسمان تبریز به پروتز درآمد که شیء لوله مانندی از هواپیما به محوطه هنگ ۲۷ پرتاب کرد. آن را فوراً به ستاد ارتش تسلیم کردند. داخل لوله پیام خلبان بود که اطلاع می داد روس ها می آیند.

ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر فرودگاه تبریز بمباران شد و پنج فروند هواپیماهای مستقر در فرودگاه آسیب دیدند که چهارفروند پس از تعمیر به سوی تهران پرواز کردند. تمام دکاکین و مغازه های شهر بسته بودند ولی ادارات دولتی باز و منتظر دستور بعدی از تهران بودند. تلفات اولین روز بمباران در حدود چهل نفر اعلام شد با این حال مردم تبریز از اولین روز بمباران شهر روحیه خودشان را نباخته بودند. بدین سان روز سوم شهریور سال ۱۳۲۰ تبریز چنین گذشت.

اعلامیه های روسی

اعلامیه هایی که هواپیماهای روسی بر زمین می ریختند به زبان های فارسی، آذربایجانی و ارمنی بودند. در این اعلامیه ها چنین آمده بود؛

اعلامیه شماره ۱

ایرانی ها شما باید حقیقت را بدانید که آلمان ها در کشور شما مشغول چه کارهایی هستند. پارسل آنها برای برانداختن دولت ایران توطئه کرده بودند و برای این منظور بیش از سه میلیون ریال پول خرج کردند. آیا پرسیده اید چرا آنها اینقدر پول زیاد برای توطئه خرج کردند؟ منظور آنها چه بود؟ البته جاسوسان هیتلری که در ایران تخم آشوب و اغتشاش می کاشتند در فکر سعادت و خوشبختی ایرانیان نبودند بلکه مزارع و کشتزارهای ایران را خون فرزندان ایران را آلوده می کندد تا برای آنکه عذری داشته باشند از ایران بازهم بیشتر از سابق گندم، پنبه، برنج، پشم، پوست و میوه جات به آلمان صادر کنند و شماها را بی نان و بی لباس بگذارند. هیتلر خونخوار می خواهد ایران را به میدان جنگ بر ضد شوروی که کشور دوست ایران می باشد مبدل کند و سرحدات اتحاد شوروی را در معرض خطر و تهدید قرار دهد. در محل سفارت آلمان در تهران، انبارهای اسلحه ایجاد کرده و مواد محترقه تهیه و حاضر کرده اند. در کوه های اطراف تهران آلمانی ها به بهانه شکار مشغول تعلیمات نظامی هستند. در باشگاه آلمانی ها در تهران دیپلمات های آلمانی برای تعلیم و یاددادن جاسوسی و جنایت های راهزنانه دیگر به اتباع آلمانی جلساتی تشکیل می دهند. در بسیاری از شهرهای ایران آلمان ها تشکیلات مخفی و سری ایجاد کرده اند. آلمانی ها خودشان را مهندس، تاجر و جهانگرد می نامند اما در حقیقت تمام آنها جاسوس و دشمن ملت ایران و شوروی می باشند. کارکن سابق سفارت آلمان در تهران (ولف) در بندر انزلی رئیس جاسوس آلمان در شمال ایران می باشد. (شونمان) رئیس جاسوسان و راهزنان آلمان در جنوب ایران بوده رئیس پلیس مخفی آلمان در تهران (گاتومای) با معاون خود (مانیر) نام کارکن اداره اکسپرس برای برپا کردن انفجارها و آتش زدن ها در ایران و در اتحاد شوروی از آلمان دسته جاتی تشکیل داده و حالا درصدد آن هستند که در ایران کودتای فاشیستی ضدملی برپا کنند. غیر از آن میکانیک رئیس املاک در بندر گز (تراپه) نماینده کارخانجات کروپ (آرتل) نماینده تجارتخانه سیمنس (فون راد آنویچ) مکانیک در بندر انزلی (رکنگان) رئیس شعبه وزارت دارایی ایران، زن آلمانی (گلدانبرگ) مدیر تکنیکی مطبعه مجلس (اتو سوورز) و دیگران هم از جاسوسان بزرگ آلمان در یران می باشند. تمام این متخصصین آلمان هیتلری که می خواهند در سرحدات ایران و شوروی تحریکاتی برپا کنند اینطور هستند. این آلمانی ها می خواهند شما را دچار اغتشاشات، جنایت، گرسنگی و بندگی کنند. آنها تدارکات کودتای فاشیستی را فراهم می آورند که از ایران به اتحاد شوروی حمله کنند. اشرار هیتلری به طور افتراآمیز خودستایی می کنند و لاف می زنند که گویا آنها در جنگ با اتحاد شوروی به پیروزی هایی نائل شده اند ولی در حقیقت امر بهترین لشگرهای آلمان فاشیستی در مدان های جنگ گور خود را یافته اند. آلمان هیتلری در هم شکسته خواهد شد. بر ضد آلمان فاشیستی جبهه متحد ملی از اتحاد شوروی و بریتانیای کبیر و تمام آن ملل اروپا که هیتلر آنها را به اسارت و تابعیت مبتلا کرده قرار گرفته است. ممالک متحده آمریکا در جنگ بر ضد ظلم و تعدی هیتلری به بریتانیای کبیر و اتحاد شوروی کمک جدی می نماید. ایرانی ها آیا ممکن است بیش از این در مقابل دسیسه ها و تحریکات هیتلر غاصب و تجاوزکار که بر ضد ملت ایران انجام می گیرد و در عین حال بر علیه اتحاد شوروی هم می باشد طاقت آورد؟ نه نمی توان متحمل این تحریکاتشد. ایرانی ها با اتحاد شوروی متفقاً بر ضد دشمن عمومی یعنی آلمان هیتلری اقدام خواهند نمود.

به موجب قرارداد شوروی و ایران که در سال ۱۹۲۱ بسته شد به اتحاد شوروی حق داده شده که برای تأمین و مصون داشتن بی خطری و امنیت خود به خاک ایران نیروی خود را داخل نماید. در ماده ۶ قرارداد شوروی و ایران که در سال ۱۹۲۱ منعقد گردیده اینطور نوشته شده: دولتین معظمین متأهدتین قبول می نمایند که اگر دولت ثالثی قصد داشته باشد به وسیله مداخله نظامی سیاست غاصبانه و تجاوزکارانه را در ایران مجری سازد و خاک ایران را مرکز حملات لشگری خود بر ضد روسیه قرار دهد و در این صورت مخاطرات و تهدیدی متوجه سرحدات جمهوری متحده شوروی سوسیالیستی روسیه و دول متفق آن بشود و در صورتی که پس از اخطار دولت شوروی به دولت ایران ، خود دولت ایران مقتدر به برطرف ساختن خاطرات فوق الذکر نباشد آن وقت دولت شوروی حق خواهد داشت ارتش خود را به خاک ایران وارد نماید تا به منظور دفاع از خود اقدامات نظامی لازمه را به عمل آورد. دولت شوروی متعهد می شود همین که مخاطره مذبور برطرف شد فوراً ارتش خود را از حدود ایران خارج نماید.

ملت ایران ساعت خاتمه دادن به تمایلات تجاوزکارانه هیتلر در ایران که هم بر ضد ملت ایران و هم بر ضد ملل اتحاد شوروی می باشد در رسید. ارتش سرخ دوست ملت ایران بوده بموجب قرارداد سال ۱۹۲۱ موقتاً به خاک ایران وارد می شوند. اتحاد شوروی و بریتانیای کبیر متفقاً اقدام کرده و خطر تهدید فاشیستی را نسبت به ایران و اتحاد شوروی برطرف خواهند نمود. مرده باد جاسوسان هیتلری که مشغول تدارک دیدن کودتای فاشیستی درایران می باشد. زنده باد دوستی اتحاد شوروی و ایران.

اعلامیه شماره ۲

دهقانان ایران البته شما می دانید که در مزارع پنبه کاری ایران و مخصوصاً در مزارع جنوب کشور شما سالهای دراز آفات و حشرات مختلف، در حدود نود درصد حاصل پنبه شما را نابود می کردند. کی این آفات را که مزارع پنبه کاری شما را ویران می کردند کشف نمود و در مبارزه کردن با آفات زراعتی به شما کمک کرد؟ مگر آلمان این کار را کرده؟ نه، نه اینکه آلمان بلکه اتحاد شوروی و متخصصین آن در این راه به شما کمک کردند. بوته های پنبه ایران کوتاه بود، کی به ایران در تهیه تخم عالی آمریکایی و مصری کمک کرده؟ باز اتاد شوروی. وقتی که در سال ۱۹۲۳ و بعد در سال ۱۹۲۹ گله های ملخ به شکل ابر سیاهی بالای مزارع شما پرواز کرده همه چیز را در راه خود نابود می کردند و تمام شماها را گرفتار احتیاج و گرسنگی می ساختند به شما دست کمک دراز کرد؟ مگر آلمان به کمک شما آمد؟ بازهم نه. در آن دوره هم اتحاد شوروی به شما یاری رساند و به کمک شما فوراً متخصصان خود را فرستاد. حالا در افق ایران ملخ هلاکت آور و وحشتناکی پدیدار گشته و آن آلمان فاشیستی می باشد که مملکت های زیادی را غارت کرده و حالا حاضری می بیند که ایران را هم تصرف کند و شکم خود را از نان شماها پر کند و شماها را گرسنه گذاشته پوست، پنبه و پشم را از دست شما بگیرد و خود شما را بی کفش و لباس بگذارد، آلمان هیتلری می خواهد مانند ملخ باغ های زیبا و گلستان های فرح انگیز شما را ویران کند ولی اتحاد شوروی با بریتانیا در نیست و نابود کردن این ملخ موذی به شما کمک و همراهی خواهند نمود و نخواهند گذاشت که آنها از آلمان فاشیستی گله گله بر کشتزارهای حاصلخیز شما هجوم آور شود. ایرانیان مطمئن باشید که که اتحاد شوروی دوست وفادار ملت ایران بوده و به شما کمک خواهد کرد. آلمان فاشیستی دشمن ملت ایران و ملل اتحاد شوروی می باشد. اتحاد شوروی و انگلیس این ملخ های فاشیستی را که ایران را در معرض خطر گذاشته اند نیست و نابود خواهد کرد.

اعلامیه شماره ۳

امروز خیلی ها درباره دوستی گفتگو می کنند و حتی گرگ های وحشی مثل آلمان هیتلری که پوست دوستان را روی خود می اندازند. آن مملکت هایی را که قربانی خود قرار داده اند آسان تر نیست و نابود کنند. ولی دوستی نه با حرف های خشک و خالی بلکه در عمل ثابت می شود. ایرانیان به خاطر بیاورید که اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۱ با ایران معاهده دوستی بسته بدون هیچ گونه قصد و غرضی اموال و اشیا گرانبهایی را که متعلق به روسیه تزاری بود به مبلغ یکصد میلیون منات طلا به خیر و منفعت ملت ایران واگذار نمود. بر همه کس آشکار است که راه آهن تبریز، راه آهن فرعی ارومیه، راه های شوسه از انزلی تا تهران و از قزوین تا همدان، کلیه خطوط تلگراف و تلفن را با تمام اموال و عمارات و اثاثیه اش، بندرها و انبارها و کشتی ها، بندر انزلی با انبار کامل، کارخانه چراغ برق با تمام عمارتش، وجوهات نقد، اشیای قیمتی و اموال بانک استقراضی روسیه سابق را که در ایران بود، جزیره های آشوراده و همچنین زمین و عمارات اداره تبلیغات مذهب عیسوی تزاری که در ارومیه و شهرهای دیگر ایران بودند اتحاد شوروی به طور مجانی و بلاعوض به ایران واگذار نمود. دولت شوروی از تمام قرض هایی که دولت تزاری روسیه به ایران داده بود و مبلغ آن قریب هفتاد میلیون منات طلا بود و همچنین از تمام امتیازاتی که از روی معاهده های بین ایران و روسیه تزاری جاری بودند به کلی صرف نظر کرد. تمام این اقدامات را اتحاد شوروی با میل و اراده خود کرده و کلیه دارایی و ثروت منبعد، هم به دولت ایران و ملت ایران تعلق خواهد داشت. اتحاد شوروی در سال های بعد ده میلیون متر پارچه های قشنگ با دوام و ارزان به ایران وارد کرده است که مورد پسند خاطر تمام اهالی ایران شده است. اتحاد شوروی ایران را از حیث سایر مال هایی که اهمیت حیاتی دارند از قبیل نفت، قند، مصنوعات شیشه و فلز، از حیث سیمان، چوب ، تخته و فولاد نیز تأمین کرده است. با همراهی و کمک متخصصین شوروی در ایران چندین کارخانه برنج پاک کنی عالی و چهار سیلو گندم و انبارهای بزرگ غله ساخته شده است. آیا بعد از همه این ها ممکن است راجع به مناسبات بی غرضانه و صمیمانه اتحاد شوروی نسبت به ایران شک و شبهه داشت؟ هر کس از روی صداقت در این باره فکر کند البته خواهد گفت: دولت شوروی همیشه مایل به استحکام مناسبات دوستی و روابط حسن همجواری با ایران بوده و در راه به دست آوردن موفقیت و کامیابی های اقتصادی و مدنی به ایران مساعدت و همراهی کرده است. اما آلمان فاشیستی در ایران مقاصد دیگری را تعقیب می نماید.

ایرانی ها شما باید بدانید که هیتلر راهزن و کیسه لیسان ایرانی او نقشه تصرف ایران را از طرف فاشیست های آلمانی به منظور حمله به جمهوری های شوروی، آذربایجان، گرجستان و ارمنستان تنظیم کرده اند اما گرجی ها، آذربایجانی ها و ارمنی ها هیچوقت اسیر و غلام هیتلر نبوده اند و نخواهند بود. آلمان فاشیستی به استقلال ایران، به آزادی شما، به مزارع و زمین و به دارایی شما سوء قصد می کند. هیتلر خونخوار مخفیانه نقشه مخیلیانه ترتیب داده است که مواد اولیه شما را تصاحب نموده و زمین و باغ های شما و پشم و پنبه شما و احشام و غله شما را تصاحب کرده و خود را مانند ملت های دیگری که از طرف آلمان غارت و چپاول شده اند گرسنه و برهنه بگذارد. آلمان فاشیستی مایل است ایرانی ها را به غلامان خود و وطن عزیز شما را بر مستعمره بی حقوق و تیره بخت آلمانی مبدل نماید. ایرانی ها جاسوسان فاشیستی را بیرون کنید اتحاد شوروی و ارتش سرخ با شهامت آن از هر حیث به شما یاری کرده و به هیتلر امکان نخواهند داد که در ایران مقاصد خائنانه خود را عملی نماید.

مردم تبریز با مطالعه این اعلامیه های مبشر دوستی و مسالمت و بمباران شهر متحیر و در تشخیص دوست و دشمن مردد بودند. عصر روز دوشنبه سوم شهریور هواپیماهای روسی بر فراز آسمان به پرواز درآمدند. این بار مرکز شهر فاصله بین خیابان های تربیت و فردوسی و بازار آماج حملات هوایی قرار گرفته بود. با شدت گرفتن بمباران های هوایی مردم به زیرزمین ها پناه بردند. در آن ایان کمتر خانه ای از برق استفاده می کرد و رادیو نیز بندرت در اغلب خانواده های متمکن و افراد سرشناس یافت می شد با این حال مردم به منظور آگاهی از حوادث و خبرهای روز در پای رادیوها جمع شده بودند. رادیو تهران در برنامه عادی خبری از آنچه در آذربایجان می گذشت پخش نکرد. از بیماری ورم بیضه و عواقب وخیم آن مطلبی پخش کرد و سپس قمرالملوک وزیری آوازی خواند. تبریزی ها از این بی اعتنایی تهران نسبت به آنچه در گوشه ای از مملکت می گذشت سخت برآشفته بودند. اما آن شب رادیوهای ترکیه و آلمان و دهلی خبر عبور آرتش های شوروی و انگلیس را از مرزهای ایران بدون تفسیر اعلام داشتند.”

رویا آسیایی

Roya_asiaei@yahoo.com